یک سایت حامی برجام هنگام انعقاد و تصویب آن میگوید: برجام، تبدیل به لاشهای شده که دولت روحانی جرأت دفن آن را ندارد.
شهدای ایران: «دیپلماسی ایرانی» وابسته به صادق خرازی با اشاره به خباثت اخیر تروئیکای اروپایی در تنظیم قطعنامه ضدایرانی در آژانس نوشت: با اقدام روز جمعه شورای حکام آژانس در تصویب قطعنامه تروئیکای اروپایی علیه ایران که اولین قطعنامه از سال ۲۰۱۲ میلادی است اکنون این سوال بیشتر خودنمایی میکند که آیا دیگر میتوان از زنده بودن جسم و روح برجام سخن گفت؟
برخی از کارشناسان و ناظران بر این باورند که اساسا حیات برجام با اقدام دونالد ترامپ در خروج از توافق هستهای در ۱۸ اردیبهشتماه سال ۹۷ به پایان رسید. چرا که در واقع نقطه ثقل و تضمینکننده اجرای برجام را باید ایالات متحده تصور کرد. در این راستا دیگر اعضای ۵+۱ با چراغ سبز و حمایت واشنگتن پا در مسیر مذاکرات و حصول توافق هستهای با تهران گذاشتند. لذا اکنون ۷۷۴ روز است که مرگ برجام با خروج آمریکا از آن رقم خورده است.
نتیجه کار در میدان عمل تنها تعلل اروپاییها در انجام تعهدات، اتخاذ مواضع دیپلماتیک حمایتی صرف اتحادیه اروپا بود. بهگونهای که تعلل و وقتکشی اروپاییها از S.P.V تا اینستکس در ادامه به جایی رسید که برای کار نکرده تهران را ملزم به انجام مذاکرات جدید پیرامون فعالیتهای هستهای و نفوذ منطقهای کردند.
سوال مهم اینجاست که آیا ایران در بستر این شرایط تکلیف خود را با توافق هستهای یکسره خواهد کرد؟ آیا تهران توجیهی برای بودن در برجام دارد؟ اگرچه به باور بسیاری برجام مسیری دیپلماتیک، حقوقی، سیاسی و امنیتی بیبازگشتی را در پیش روی ایران قرار داده که عملا ذیل تعهدات خود و بهخصوص قطعنامه ۲۲۳۱ توان خروج رسمی از آن را ندارد و به همین واسطه اکنون برجام لاشهای مانده بر دست تهران است که جرأت دفنش را ندارد، اما اقدام شورای حکام به نظر میرسد که یک سناریوی دقیقی برای پیگیری این مهم باشد که تهران در مسیری قرار گیرد که در نهایت با دست خود این لاشه را زیر خاک کند.
رئیسجمهوری در نشست ۱۷ اردیبهشتماه دولت از نامه هشدارآمیز ایران به سران ۴+۱ در صورت بازگشت تحریمهای تسلیحاتی ایران در پاییز امسال خبر داد. روحانی در این زمینه صراحتا عنوان کرد که لغو تحریم تسلیحاتی، جزو لاینفک برجام است. اگر تحریم تسلیحاتی روزی بخواهد تحت هر عنوان، با هر بیان و با هر مکانیسمی برگردد، پاسخ ما همانی است که من در نامهای به سران ۴+۱ در پاراگراف آخر نوشتم. لذا سران خوب میدانند که جواب ما آن روز چه خواهد بود و آنها میدانند چنین خطایی چه عواقب وخیمی برای آنها دارد.
پس اروپاییها، ذیل نامه ارسالی روحانی از اردیبهشت ماه سال جاری با علم اینکه در صورت پیگیری هر اقدامی، چه در خصوص تحریم تسلیحاتی و چه در سایر حوزهها ماند پرونده فعالیتهای هستهای، پاسخ و واکنش تهران چه خواهد بود، به نظر می رسد سناریویی را طراحی کردهاند که شاید ایران در مسیر خروج از برجام و تقبل تمام تبعاتش قرار گیرد، بدون آنکه اروپا مقصر این وضعیت قلمداد شود.
اتفاقا در این راستا تروئیکای اروپایی در نشست فصلی مجازی ۴ روزه اعضای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، هم از ارائه قطعنامه توبیخی خود رونمایی کردندکه در نهایت دیروز جمعه با نسبت ۲۵ رای موافق با ۲ رای مخالف و ۷ رای ممتنع به تصویب رسید و هم از تلاش برای تهیه پیشنویس قطعنامهای باز خبر دادند که طی آن تمدید محدود تحریمهای تسلیحاتی ایران مورد توجه قرار گرفته است.
در این راستا به نظر میرسد که واکنش ادعایی حسن روحانی در نامه ارسال به سران ۴+۱ از آن درجه نگرانی برای اروپاییها برخوردار نبوده که دست به این دو اقدام (تصویب قطعنامه در شورای حکام آژانس و تلاش برای ارائه قطعنامه به منظور تمدید محدود تحریمهای تسلیحاتی) زدهاند.
برخی از کارشناسان و ناظران بر این باورند که اساسا حیات برجام با اقدام دونالد ترامپ در خروج از توافق هستهای در ۱۸ اردیبهشتماه سال ۹۷ به پایان رسید. چرا که در واقع نقطه ثقل و تضمینکننده اجرای برجام را باید ایالات متحده تصور کرد. در این راستا دیگر اعضای ۵+۱ با چراغ سبز و حمایت واشنگتن پا در مسیر مذاکرات و حصول توافق هستهای با تهران گذاشتند. لذا اکنون ۷۷۴ روز است که مرگ برجام با خروج آمریکا از آن رقم خورده است.
نتیجه کار در میدان عمل تنها تعلل اروپاییها در انجام تعهدات، اتخاذ مواضع دیپلماتیک حمایتی صرف اتحادیه اروپا بود. بهگونهای که تعلل و وقتکشی اروپاییها از S.P.V تا اینستکس در ادامه به جایی رسید که برای کار نکرده تهران را ملزم به انجام مذاکرات جدید پیرامون فعالیتهای هستهای و نفوذ منطقهای کردند.
سوال مهم اینجاست که آیا ایران در بستر این شرایط تکلیف خود را با توافق هستهای یکسره خواهد کرد؟ آیا تهران توجیهی برای بودن در برجام دارد؟ اگرچه به باور بسیاری برجام مسیری دیپلماتیک، حقوقی، سیاسی و امنیتی بیبازگشتی را در پیش روی ایران قرار داده که عملا ذیل تعهدات خود و بهخصوص قطعنامه ۲۲۳۱ توان خروج رسمی از آن را ندارد و به همین واسطه اکنون برجام لاشهای مانده بر دست تهران است که جرأت دفنش را ندارد، اما اقدام شورای حکام به نظر میرسد که یک سناریوی دقیقی برای پیگیری این مهم باشد که تهران در مسیری قرار گیرد که در نهایت با دست خود این لاشه را زیر خاک کند.
رئیسجمهوری در نشست ۱۷ اردیبهشتماه دولت از نامه هشدارآمیز ایران به سران ۴+۱ در صورت بازگشت تحریمهای تسلیحاتی ایران در پاییز امسال خبر داد. روحانی در این زمینه صراحتا عنوان کرد که لغو تحریم تسلیحاتی، جزو لاینفک برجام است. اگر تحریم تسلیحاتی روزی بخواهد تحت هر عنوان، با هر بیان و با هر مکانیسمی برگردد، پاسخ ما همانی است که من در نامهای به سران ۴+۱ در پاراگراف آخر نوشتم. لذا سران خوب میدانند که جواب ما آن روز چه خواهد بود و آنها میدانند چنین خطایی چه عواقب وخیمی برای آنها دارد.
پس اروپاییها، ذیل نامه ارسالی روحانی از اردیبهشت ماه سال جاری با علم اینکه در صورت پیگیری هر اقدامی، چه در خصوص تحریم تسلیحاتی و چه در سایر حوزهها ماند پرونده فعالیتهای هستهای، پاسخ و واکنش تهران چه خواهد بود، به نظر می رسد سناریویی را طراحی کردهاند که شاید ایران در مسیر خروج از برجام و تقبل تمام تبعاتش قرار گیرد، بدون آنکه اروپا مقصر این وضعیت قلمداد شود.
اتفاقا در این راستا تروئیکای اروپایی در نشست فصلی مجازی ۴ روزه اعضای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، هم از ارائه قطعنامه توبیخی خود رونمایی کردندکه در نهایت دیروز جمعه با نسبت ۲۵ رای موافق با ۲ رای مخالف و ۷ رای ممتنع به تصویب رسید و هم از تلاش برای تهیه پیشنویس قطعنامهای باز خبر دادند که طی آن تمدید محدود تحریمهای تسلیحاتی ایران مورد توجه قرار گرفته است.
در این راستا به نظر میرسد که واکنش ادعایی حسن روحانی در نامه ارسال به سران ۴+۱ از آن درجه نگرانی برای اروپاییها برخوردار نبوده که دست به این دو اقدام (تصویب قطعنامه در شورای حکام آژانس و تلاش برای ارائه قطعنامه به منظور تمدید محدود تحریمهای تسلیحاتی) زدهاند.