پیام اروپا روشن است، آنها میگویند ایران بازی «یا هیچ یا همه چیز» را کنار گذاشته ودوباره بر سر میز مذاکره بیاید.
شهدای ایران: «مرتضی سیمیاری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
«کار بسیار سادهای است، میشود با دست کشیدن بر سیاستهای منطقهای تا حدی آنها را تبدیل به ارزشهای قابل معامله کرد!» این جملات را اخیراً یکی از چهرههای اصلاحطلب در گفتگو با یک وبسایت نزدیک به دولت بر زبان آورده است، جملهای ساده که در مفهوم اولیه به مخاطب خود القا میکند که سیاست خارجی مثل یک ماشین تصادفی است که با سپردن آن به یک صافکار باتجربه و هنرمند، میتوان چنان جلایی داد که در یک نمایشگاه پر زرق و برق با قیمت گزاف آن را فروخت! ترجمه دقیقتر سخنانی که چهره رده تشکیلاتی متوسط اصلاحطلبان آن را بیان کرده، این است که نظام جمهوری اسلامی همه دستاوردهای به دست آمده از خون شهدای مقاومت و تلاش رزمندگان فداکار را در طبقی گذاشته، بر سر میز مذاکره حاضر شده و آن را با گذارههایی مثل رفع تحریمها تاخت بزند. یک معامله آسان که از نگاه این جریان سیاسی، این تبادل را میتوان به هر آنچه تاکنون به دست آوردهایم چوب حراج بزنیم. ایدهای که اگر آن را محصول اتاق فکر نفوذیها ندانیم، لااقل حتماً باید آن را سادهلوحانه قلمداد کنیم. واقعیت آن است که با این مدل از سیاست ورزی ثمن ناچیزی هم در این بازار مکاره کف دستمان نخواهند گذاشت و کار ممکن است به آنجا برسد که سفیر کشوری ناچیز، چون سوئیس پا روی پا انداخته و با شرافت یک ملت عکس یادگاری گرفته و حاصل زحمات مدافعان این سرزمین را با چند تخته پتو و چند داروی تاریخ مصرف گذشته معامله کند! آگاهان به سیاست خارجه در خاورمیانه خوب میدانند که معامله در این منطقه آنقدرها هم ساده نیست، گرگهای دلال حتی اتومبیل آنتیک و گرانقیمت را میخواهند مفت از چنگ صاحبش در آورند، پس در این بازارمکاره راه حلهای ذهنی و ایده آلیستی همگی رو به پرتگاه است؛ حداقل این را رئیس جمهور خوب میداند! روایت است در دورانی که پرونده اتمی ایران زیر دست آقای روحانی در شورای عالی امنیت ملی بود، پوتین از او خواسته بود، اگر درخواستی از امریکاییها دارد، به او بگوید تا شخص اول دولت روسیه آن را مستقیم به بوش بگوید و نتایج آن را به تهران اطلاع دهد. گفته میشود مسئول وقت پرونده هستهای ایران در پاسخ گفته است که «تهران در قایق نا امن نمینشیند». هر چند تزلزل تصمیمگیری و فشار دولت وقت اصلاحطلب بر شیخ دیپلمات باعث شده بود که او چند ماه بعد همه گردوهای خود را در سبد نامطمئن اروپاییها بگذارد، اما در دل آن گفتوگوی خصوصی نکته مهم و قابل تأملی وجود دارد: «ایران دستاوردهایش را به سادگی که برخی فکر میکنند معامله نمیکند.» در آخرین کش و قوس پرونده اتمی و تحریمهای سریالی، تروئیکای اروپایی قطعنامهای ضد ایرانی را در شورای حکام به تصویب رسانده است، و البته اروپا پس از خوش رقصی برای ترامپ در اطلاعیهای خود را مخالف تحریمهای بیشتر علیه ایران خوانده است!
پیام اروپا روشن است، آنها میگویند ایران بازی «یا هیچ یا همه چیز» را کنار گذاشته ودوباره بر سر میز مذاکره بیاید. چنین تحلیلی از وضعیت پرونده اتمی البته طرفدارانی در داخل کشور نیز دارد! برخی از جریانهای سیاسی میگویند، بهتر است ایران با تعامل بیشتر با اروپا و با حذف پرنسیپهای سیاسی، زمان خریده و تا رفع تحریمهای تسلیحاتی در ماه اکتبر تعهدات ایران با طرف مقابل را همتراز کند. حتی برخی پا را فراتر گذاشته و با چشمپوشی از مناسبات سیاسی حاکم بر آژانس پیشنهاد میدهند که ایران درخواست دبیر کل آژانس در ماه ژانویه را اجابت و اجازه بازرسیهای بیشتر را صادر کند! این طیف از خواهان مذاکره تعبیری دیپلماتیک نیز بر ادعای خود اضافه میکنند و میگویند اگر تهران تعهدات اتمی را اجرا نکند و از گامهای خروج از برجام پا پس نزند، حمایت چین و روسیه را از دست میدهد و هیچ گاه نمیتواند از این دو کشور «سلاح استراتژیک» خریداری کند!
اما آنهایی که تمایل دارند دستی بر سر و گوش سیاست خارجی و امنیتی کشور بکشند، چند نکته را فاکتور گرفته و نیز تجارب مذاکرات قبلی را به صورت عجیبی فراموش کردهاند.
۱-آژانس انرژی اتمی چیزی نیست جز ابزار برتری کشورهای دارنده سلاح اتمی که حتی خصوصیات تکنیکال خود را به وسیلهای برای «سازمان فشار» به دیگران تبدیل کردهاند.
۲- درخواست دسترسی آژانس به بازرسیهای بیشتر هیچ گاه انتهایی ندارد و با افزایش بهانهها پروژه «تحریم موقتی تسلیحاتی» را تبدیل به «تمدید تحریم تسلیحاتی» میکند، پس تهران به جای بازی با کارت خرید سلاح از پکن و مسکو بهتر است، از برگ حق وتوی آنها در شورای امنیت به سود خود استفاده کند.
۳- ظرفیت ایران در برابر شیادان اروپایی و گانگسترهای امریکایی تنها محدود به سیکل مذاکره، شکست و تکرار آن نیست! پژوهشهای اخیر در بررسی وضعیت تحریمها نشان میدهد که رژیم تروریست امریکا به سمت تحریمهای هوشمند علیه ایران جهت پیدا کرده است. تحریم دادههای سوئیفت و ظرفیت «فینسن» نشان داده که ایران باید در مقابل سوگیری جدید دشمن هوشمندانهتر برخورد کند و از روش کلاسیک «مذاکره تا تعامل» دست بردارد. واقعیت آن است که زیر بنای دو فرمان تحریم زای ۱۲۹۳۸ (مربوط به سال ۱۹۹۴) و نیز فرمان ۱۳۲۲۴ (مربوط به سال ۲۰۰۱) چنان محکم بسته شده که احتمال شکسته شدن آن با چند مرحله مذاکره، آشتی و بازکردن درها به سوی دشمن، دور از ذهن است.
با چنین نگاهی از وضعیت دیپلماتیکی و حقوقی، راه حل قابل توجه پیش پای کشور در برابر چنین پدیدهای «دفاع هوشمندانه» است. انعقاد پیمانهای امنیتی و مالی محکم با شرکای استراتژیک در حول محور سیاسی و دفاعی کشور روشی قابل اتکا در برابر برنامههای خصمانه ضد ایرانی است و البته نکته نهایی و مهمتر از زبان رهبر انقلاب بیان شده است. تأکید ایشان بر جمله «باید قوی شویم» نشان از توجه بیشتر بر قدرت درونی در برابر تمسک به عوامل خارجی است، زیرا در چنین آوردگاه ناجوانمردانه علیه کشور، هم باید قوی شویم و هم باید مسلح باشیم. بنابراین، هر توافقی با خارج بدون اتکا بر «صلح مسلح» تکیه بر باد است! بازی درخشان و راه حل نهایی را نمیتوان با چند تازه به دوران رسیده امریکایی و مستعمراتش در اروپا قمار کرد!
«کار بسیار سادهای است، میشود با دست کشیدن بر سیاستهای منطقهای تا حدی آنها را تبدیل به ارزشهای قابل معامله کرد!» این جملات را اخیراً یکی از چهرههای اصلاحطلب در گفتگو با یک وبسایت نزدیک به دولت بر زبان آورده است، جملهای ساده که در مفهوم اولیه به مخاطب خود القا میکند که سیاست خارجی مثل یک ماشین تصادفی است که با سپردن آن به یک صافکار باتجربه و هنرمند، میتوان چنان جلایی داد که در یک نمایشگاه پر زرق و برق با قیمت گزاف آن را فروخت! ترجمه دقیقتر سخنانی که چهره رده تشکیلاتی متوسط اصلاحطلبان آن را بیان کرده، این است که نظام جمهوری اسلامی همه دستاوردهای به دست آمده از خون شهدای مقاومت و تلاش رزمندگان فداکار را در طبقی گذاشته، بر سر میز مذاکره حاضر شده و آن را با گذارههایی مثل رفع تحریمها تاخت بزند. یک معامله آسان که از نگاه این جریان سیاسی، این تبادل را میتوان به هر آنچه تاکنون به دست آوردهایم چوب حراج بزنیم. ایدهای که اگر آن را محصول اتاق فکر نفوذیها ندانیم، لااقل حتماً باید آن را سادهلوحانه قلمداد کنیم. واقعیت آن است که با این مدل از سیاست ورزی ثمن ناچیزی هم در این بازار مکاره کف دستمان نخواهند گذاشت و کار ممکن است به آنجا برسد که سفیر کشوری ناچیز، چون سوئیس پا روی پا انداخته و با شرافت یک ملت عکس یادگاری گرفته و حاصل زحمات مدافعان این سرزمین را با چند تخته پتو و چند داروی تاریخ مصرف گذشته معامله کند! آگاهان به سیاست خارجه در خاورمیانه خوب میدانند که معامله در این منطقه آنقدرها هم ساده نیست، گرگهای دلال حتی اتومبیل آنتیک و گرانقیمت را میخواهند مفت از چنگ صاحبش در آورند، پس در این بازارمکاره راه حلهای ذهنی و ایده آلیستی همگی رو به پرتگاه است؛ حداقل این را رئیس جمهور خوب میداند! روایت است در دورانی که پرونده اتمی ایران زیر دست آقای روحانی در شورای عالی امنیت ملی بود، پوتین از او خواسته بود، اگر درخواستی از امریکاییها دارد، به او بگوید تا شخص اول دولت روسیه آن را مستقیم به بوش بگوید و نتایج آن را به تهران اطلاع دهد. گفته میشود مسئول وقت پرونده هستهای ایران در پاسخ گفته است که «تهران در قایق نا امن نمینشیند». هر چند تزلزل تصمیمگیری و فشار دولت وقت اصلاحطلب بر شیخ دیپلمات باعث شده بود که او چند ماه بعد همه گردوهای خود را در سبد نامطمئن اروپاییها بگذارد، اما در دل آن گفتوگوی خصوصی نکته مهم و قابل تأملی وجود دارد: «ایران دستاوردهایش را به سادگی که برخی فکر میکنند معامله نمیکند.» در آخرین کش و قوس پرونده اتمی و تحریمهای سریالی، تروئیکای اروپایی قطعنامهای ضد ایرانی را در شورای حکام به تصویب رسانده است، و البته اروپا پس از خوش رقصی برای ترامپ در اطلاعیهای خود را مخالف تحریمهای بیشتر علیه ایران خوانده است!
پیام اروپا روشن است، آنها میگویند ایران بازی «یا هیچ یا همه چیز» را کنار گذاشته ودوباره بر سر میز مذاکره بیاید. چنین تحلیلی از وضعیت پرونده اتمی البته طرفدارانی در داخل کشور نیز دارد! برخی از جریانهای سیاسی میگویند، بهتر است ایران با تعامل بیشتر با اروپا و با حذف پرنسیپهای سیاسی، زمان خریده و تا رفع تحریمهای تسلیحاتی در ماه اکتبر تعهدات ایران با طرف مقابل را همتراز کند. حتی برخی پا را فراتر گذاشته و با چشمپوشی از مناسبات سیاسی حاکم بر آژانس پیشنهاد میدهند که ایران درخواست دبیر کل آژانس در ماه ژانویه را اجابت و اجازه بازرسیهای بیشتر را صادر کند! این طیف از خواهان مذاکره تعبیری دیپلماتیک نیز بر ادعای خود اضافه میکنند و میگویند اگر تهران تعهدات اتمی را اجرا نکند و از گامهای خروج از برجام پا پس نزند، حمایت چین و روسیه را از دست میدهد و هیچ گاه نمیتواند از این دو کشور «سلاح استراتژیک» خریداری کند!
اما آنهایی که تمایل دارند دستی بر سر و گوش سیاست خارجی و امنیتی کشور بکشند، چند نکته را فاکتور گرفته و نیز تجارب مذاکرات قبلی را به صورت عجیبی فراموش کردهاند.
۱-آژانس انرژی اتمی چیزی نیست جز ابزار برتری کشورهای دارنده سلاح اتمی که حتی خصوصیات تکنیکال خود را به وسیلهای برای «سازمان فشار» به دیگران تبدیل کردهاند.
۲- درخواست دسترسی آژانس به بازرسیهای بیشتر هیچ گاه انتهایی ندارد و با افزایش بهانهها پروژه «تحریم موقتی تسلیحاتی» را تبدیل به «تمدید تحریم تسلیحاتی» میکند، پس تهران به جای بازی با کارت خرید سلاح از پکن و مسکو بهتر است، از برگ حق وتوی آنها در شورای امنیت به سود خود استفاده کند.
۳- ظرفیت ایران در برابر شیادان اروپایی و گانگسترهای امریکایی تنها محدود به سیکل مذاکره، شکست و تکرار آن نیست! پژوهشهای اخیر در بررسی وضعیت تحریمها نشان میدهد که رژیم تروریست امریکا به سمت تحریمهای هوشمند علیه ایران جهت پیدا کرده است. تحریم دادههای سوئیفت و ظرفیت «فینسن» نشان داده که ایران باید در مقابل سوگیری جدید دشمن هوشمندانهتر برخورد کند و از روش کلاسیک «مذاکره تا تعامل» دست بردارد. واقعیت آن است که زیر بنای دو فرمان تحریم زای ۱۲۹۳۸ (مربوط به سال ۱۹۹۴) و نیز فرمان ۱۳۲۲۴ (مربوط به سال ۲۰۰۱) چنان محکم بسته شده که احتمال شکسته شدن آن با چند مرحله مذاکره، آشتی و بازکردن درها به سوی دشمن، دور از ذهن است.
با چنین نگاهی از وضعیت دیپلماتیکی و حقوقی، راه حل قابل توجه پیش پای کشور در برابر چنین پدیدهای «دفاع هوشمندانه» است. انعقاد پیمانهای امنیتی و مالی محکم با شرکای استراتژیک در حول محور سیاسی و دفاعی کشور روشی قابل اتکا در برابر برنامههای خصمانه ضد ایرانی است و البته نکته نهایی و مهمتر از زبان رهبر انقلاب بیان شده است. تأکید ایشان بر جمله «باید قوی شویم» نشان از توجه بیشتر بر قدرت درونی در برابر تمسک به عوامل خارجی است، زیرا در چنین آوردگاه ناجوانمردانه علیه کشور، هم باید قوی شویم و هم باید مسلح باشیم. بنابراین، هر توافقی با خارج بدون اتکا بر «صلح مسلح» تکیه بر باد است! بازی درخشان و راه حل نهایی را نمیتوان با چند تازه به دوران رسیده امریکایی و مستعمراتش در اروپا قمار کرد!