اگر قرار باشد واشنگتن عدالت جو و نگران حقوق بشر دیگران باشد، باید عمیقا به اقداماتی که علیه غیر نظامیان در افغانستان، عراق و سوریه در طول این سالها انجام داده، فکر کنیم.
به گزارش شهدای ایران؛ به نقل از رادیو بین المللی چین، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا 17 ژوئن (28 خرداد) لایحه «قانون سیاست حقوق بشر اویغورها» را امضا و آن را رسما به قانون تبدیل کرد. بر اساس این قانون برخی مقامات چین مورد تحریم قرار خواهند گرفت.
اما اساسا آمریکا چرا باید نگران حقوق بشر در کشوری دیگر باشد؟ آیا حقیقتا آمریکا آن قدر به دنبال عدالت است که برای دفاع از حقوق بشر اویغورها از ناراحت کردن بزرگ ترین شریک تجاری خود (چین) که البته با آن وارد دعوای تجاری هم شده است، دریغ نمی کند؟
اگر قرار باشد واشنگتن عدالت جو و نگران حقوق بشر دیگران باشد، باید عمیقا به اقداماتی که علیه غیر نظامیان در افغانستان، عراق و سوریه در طول این سال ها انجام داده، فکر کنیم.
اگر دولت آمریکا واقعا به دنبال عدالت است پس به بلاهایی که بر سر سیاهپوستان و معترضان تبعیض نژادی آورده هم باید فکر کنیم. به رسوایی حقوق بشری ایالات متحده در زندان گوانتانامو هم فکر کنیم.
درباره این تامل کنید که چرا از یک سو به طور مداوم از نظام سیاسی ایران انتقاد می کند و آن را تحت فشار قرار می دهد اما از سوی دیگر با آن همه کشورهای شاهنشاهی که برخی ها نظام مشروطه هم ندارد و قدرت واقعا در انحصار یک خانواده سلطنتی قرار دارد، متحد نزدیک و صمیمی است؟
بگذارید دقیقتر نگاه کنیم؛ چرا آمریکا از «دالایی لاما» که به دنبال احیای نظام برده داری در تبت بوده و از جدایی طلبان «شین جیانگ» که هزاران حمله تروریستی را انجام داده و عمدا به صورت سازمان یافته مردم بی گناه را کشته اند حمایت و دفاع می کند؟ به نظر شما، آمریکا که حالا لایحه قانون سیاست حقوق بشر ایغورها را تصویب کرد، واقعا به دنبال تحقق عدالت است؟ این را هم فراموش نکنیم که ایالات متحده خیلی وقت است از شورای حقوق بشر سازمان ملل هم خارج شده است.
با کمی تأمل می توان به راحتی به جواب سوالات بالا رسید. آمریکا از نگرانی دروغین خود برای اوضاع حقوق بشر اویغورها تنها یک هدف دارد و آن هم منحرف کردن توجه افکار عمومی شهروندان خود از اوضاع وخیم داخلی ناشی از تظاهرات ضد نژادپرستی است. منحرف کردن توجه مردم از مشکلات داخلی حیله متعارف سیاستبازان غربی و آین آسانترین و کم هزینه ترین و موثرترین راه نجات سیاستبازان از زیر فشارهای داخلی است.
شاید بگویید مهم نیست آمریکایی ها به چی دلیل این قانون را تصویب کردند، مهم این است که حقوق بشر اویغورها نقض نمی شود. نه، این حقیقت ندارد. نیازی نیست ثابت کنیم این حقیقت ندارد زیرا چیزی که وجود ندارد، قابل اثبات هم نیست.
در واقع وظیفه آنهایی که مدعی ظلم علیه اویغورها و وجود کمپ اجباری در شین جیانگ هستند این است که مدارک قانع کننده ارائه کنند و به گویند ادعای آنها حقیقت دارد.
اگر به سناریوها و داستان های خیالی در شکبه های اجتماعی "مدارک قانع کننده" می گویید، حرفی باقی نمی ماند، جز این جمله طلایی که باید گفت "این همان ظرفیت موجود در افکار عمومی است که می توان برای دروغپردازی و سیاهنمایی از آن استفاده کرد."
از سال 1990 تا پایان سال 2016 میلادی، هزاران حادثه تروریستی در شین جیانگ رخ داده است. مسایل مربوط به شین جیانگ به هیچ وجه قومی، مذهبی و حقوق بشری نیست بلکه ضدیت با خشونت، تروریسم و تجزیه طلبی است.
اما اساسا آمریکا چرا باید نگران حقوق بشر در کشوری دیگر باشد؟ آیا حقیقتا آمریکا آن قدر به دنبال عدالت است که برای دفاع از حقوق بشر اویغورها از ناراحت کردن بزرگ ترین شریک تجاری خود (چین) که البته با آن وارد دعوای تجاری هم شده است، دریغ نمی کند؟
اگر قرار باشد واشنگتن عدالت جو و نگران حقوق بشر دیگران باشد، باید عمیقا به اقداماتی که علیه غیر نظامیان در افغانستان، عراق و سوریه در طول این سال ها انجام داده، فکر کنیم.
اگر دولت آمریکا واقعا به دنبال عدالت است پس به بلاهایی که بر سر سیاهپوستان و معترضان تبعیض نژادی آورده هم باید فکر کنیم. به رسوایی حقوق بشری ایالات متحده در زندان گوانتانامو هم فکر کنیم.
درباره این تامل کنید که چرا از یک سو به طور مداوم از نظام سیاسی ایران انتقاد می کند و آن را تحت فشار قرار می دهد اما از سوی دیگر با آن همه کشورهای شاهنشاهی که برخی ها نظام مشروطه هم ندارد و قدرت واقعا در انحصار یک خانواده سلطنتی قرار دارد، متحد نزدیک و صمیمی است؟
بگذارید دقیقتر نگاه کنیم؛ چرا آمریکا از «دالایی لاما» که به دنبال احیای نظام برده داری در تبت بوده و از جدایی طلبان «شین جیانگ» که هزاران حمله تروریستی را انجام داده و عمدا به صورت سازمان یافته مردم بی گناه را کشته اند حمایت و دفاع می کند؟ به نظر شما، آمریکا که حالا لایحه قانون سیاست حقوق بشر ایغورها را تصویب کرد، واقعا به دنبال تحقق عدالت است؟ این را هم فراموش نکنیم که ایالات متحده خیلی وقت است از شورای حقوق بشر سازمان ملل هم خارج شده است.
با کمی تأمل می توان به راحتی به جواب سوالات بالا رسید. آمریکا از نگرانی دروغین خود برای اوضاع حقوق بشر اویغورها تنها یک هدف دارد و آن هم منحرف کردن توجه افکار عمومی شهروندان خود از اوضاع وخیم داخلی ناشی از تظاهرات ضد نژادپرستی است. منحرف کردن توجه مردم از مشکلات داخلی حیله متعارف سیاستبازان غربی و آین آسانترین و کم هزینه ترین و موثرترین راه نجات سیاستبازان از زیر فشارهای داخلی است.
شاید بگویید مهم نیست آمریکایی ها به چی دلیل این قانون را تصویب کردند، مهم این است که حقوق بشر اویغورها نقض نمی شود. نه، این حقیقت ندارد. نیازی نیست ثابت کنیم این حقیقت ندارد زیرا چیزی که وجود ندارد، قابل اثبات هم نیست.
در واقع وظیفه آنهایی که مدعی ظلم علیه اویغورها و وجود کمپ اجباری در شین جیانگ هستند این است که مدارک قانع کننده ارائه کنند و به گویند ادعای آنها حقیقت دارد.
اگر به سناریوها و داستان های خیالی در شکبه های اجتماعی "مدارک قانع کننده" می گویید، حرفی باقی نمی ماند، جز این جمله طلایی که باید گفت "این همان ظرفیت موجود در افکار عمومی است که می توان برای دروغپردازی و سیاهنمایی از آن استفاده کرد."
از سال 1990 تا پایان سال 2016 میلادی، هزاران حادثه تروریستی در شین جیانگ رخ داده است. مسایل مربوط به شین جیانگ به هیچ وجه قومی، مذهبی و حقوق بشری نیست بلکه ضدیت با خشونت، تروریسم و تجزیه طلبی است.