شهید عبدالرسول زرین در هشت سال دفاع مقدس به ارتش تک نفره معروف شده بود.
شهدای ایران: جنگ تحمیلی عراق بر ایران در شرایطی رقم خورد که مردم کشورمان هنوز از پیروزی بر رژیم طاغوت خوشحال بودند و به نظر می رسید آمادگی یک بحران دیگر را ندارند؛ اما هر چه که بود این جنگ جهانی بر کشورمان تحمیل شد و شرق و غرب هم به حمایت از رژیم بعث پرداختند و پول، نیروی انسانی و تسلیحات به عراق سرازیر شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، در مقابل جمهوری اسلامی ایران که قرار بود خودش غافلگیر شود، با سازماندهی هر چه سریع تر نیروهایش دشمنان را غافلگیر کرد و زمین بازی به نفع کشورمان تغییر کرد. اما این غافلگیری جز با تلاش مردم و رزمندگان دلیر سپاه و بسیج و ارتش میسر نبود، نیروهایی که انقلاب را نگه داشتند و هر روز هم این نهال نوپا را آبیاری کردند. شهدایی که از پیر و جوان و زن و مرد تقدیم شد تا ایران بماند، یکی از آن شهدا عبدالرسول زرین است که در جبهه ها به ارتش تک نفره معروف شده بود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، در مقابل جمهوری اسلامی ایران که قرار بود خودش غافلگیر شود، با سازماندهی هر چه سریع تر نیروهایش دشمنان را غافلگیر کرد و زمین بازی به نفع کشورمان تغییر کرد. اما این غافلگیری جز با تلاش مردم و رزمندگان دلیر سپاه و بسیج و ارتش میسر نبود، نیروهایی که انقلاب را نگه داشتند و هر روز هم این نهال نوپا را آبیاری کردند. شهدایی که از پیر و جوان و زن و مرد تقدیم شد تا ایران بماند، یکی از آن شهدا عبدالرسول زرین است که در جبهه ها به ارتش تک نفره معروف شده بود.
عبدالرسول زرین در سال ۱۳۲۰ در اطراف شهرستان گچساران متولد شد. در ۴ سالگی پدر و در ۶ سالگی مادرش را از دست داد و تحت سرپرستی داییاش قرار گرفت. در نوجوانی توانست اقوام پدری خود رادر اصفهان پیدا کند و برای کار و زندگی، در کنار آنان مستقر شود. عبدالرسول سرانجام با کار کردن توانست مغازه لباسفروشی در حوالی «مسجد باباعلیعسگر» اصفهان تهیه کرده و خانواده تشکیل دهد.
شهید زرین در ۲۰ سالگی در اصفهان تشکیل خانواده داد و صاحب ۷ فرزند شد. به دلیل تاکید و علاقهای که به نماز اول وقت و جماعت داشت، منزل و مغازهای را در حوالی مسجد باباعلی عسگر اصفهان تهیه کرد. شغلش در آن مقطع لباس فروشی بود.
پسر شهید عبدالرسول زرین در مورد پدرش می گوید که خیلی خوشحال بود که مغازهاش نزدیک مسجد است و میتواند بهموقع نمازش را بخواند. مرتب هم در نوارها سفارش کرده که دست از اسلام و علمای اسلام بر ندارید.
شهید عبدالرسول زرین در تظاهرات ضد رژیم پهلوی پیشتاز بود و حتی توسط ساواک تحت تعقیب قرار میگیرد. در جریان مبارزات انقلابی با آیت الله خادمی رابطه برقرار میکند. او جزو نخستین فردی بود که در محله شیخ صدوق اصفهان بر روی پشت بام رفته و الله اکبر گفت. مردم که اولین بار با این اتفاق روبرو شده بودند، تعجب کردند، ولی با جرات پیدا کردن، آنها هم در مقاطع بعدی این کار را تکرار کردند.
با شروع غائله کردستان، شهید زرین که افتخار عضویت در سپاه اصفهان را داشت به غرب کشور اعزام شد. پس از آن به جبهههای جنوب رفت و در کنار سردار شهید حاج حسین خرازی و سردار رحیم صفوی به نبرد علیه باطل پرداخت. در جنگهای چریکی و دیگر عملیاتها به عنوان تک تیرانداز نقش مهم خود را به خوبی ایفا کرد و ضربات مهلکی را به دشمن وارد کرد.
با شروع جنگ تحمیلی تا اسفند ماه ۶۲ به طور مداوم در اکثر عملیاتهای جنوب و غرب حضور فعال داشت، مسئولیتهای مختلفی از جمله فرماندهی گردان و محور لشکر امام حسین (ع) را برعهده داشت و در کنار آن گروههای مختلفی را آموزش داده و به عنوان تک تیرانداز بین گردانها فرستاده است.
سردار سرلشکر پاسدار شهید حاج حسین خرازی درباره مبارزات شهید زرین گفته است: «قبل از شروع جنگ تحمیلی در کردستان و در گروه ضربت خیلی خوب خود را نشان داد. دیوان دره و آوردگاه گاران شاهد دلاوریهای اوست». شهید زرین بسیار ساده و صمیمی بود تواضع و فروتنی عجیبی تمام وجودش را فرا گرفته بود حتی ذرهای تکبر از او دیده نشد. با نگاه به قامت خاکی و ظاهر بسیار سادهاش هیچکس نمیتوانست باور کند که این همان تک تیرانداز بزرگ است.
نشانه گیریهای دقیق شهید زرین بیشترین آسیبها را به دشمن زده است. او بارها آتشبار دشمن را در ارتفاعات صعب العبور فقط با یک بار فشار دادن ماشه تفنگ خاموش کرده است. در طول جنگ هم تلفات بسیار سنگین مادی به دشمن وارد کرده و بیش از دوهزار دشمن بعثی را به هلاکت رسانده و چندین تک تیرانداز ماهر و چندین فرمانده عراقی را از میان برداشته است.
هر شلیک موفقی که داشت در دفترچه خود ثبت میکرد. به همین دلیل عراقیها او را صیاد خمینی (ره) نامیدند و بی آنکه نامش را بدانند از وجودش وحشت کنند. سردار سیداحمد موسوی فرمانده اطلاعات عملیات و گردان غواصان یونس لشکر امام حسین (ع) در دوران مقدس در خاطرهای از شهید زرین میگوید: «چند ماه قبل از شهادتش و قبل از عملیات والفجر ۴ از او پرسیدم، تعداد شلیکهای موفق شما تا کنون چقدر بوده است و تا حالا چند نفر از دشمنان ما را به هلاکت رساندهای؟ اول نمیخواست بگوید، ولی وقتی اصرار کردم (حدود ۶ تا ۷ ماه قبل از عروجش) ایشان گفت "تا الان بالای ۲ هزار نفر در ذهنم هست و در دفترچهام ثبت کردهام"، که این تعداد قطعاً در چند ماه بعد و در عملیاتهای بعدی و بین عملیاتها در سنگرهای کمین و تا لحظه شهادت ایشان بیشتر هم شده بود.»
سایت دفاعی پاکستان درباره عبدالرسول زرین مینویسد: عبدالرسول زرین متولد ۱۹۴۱ تا ۱۹۸۳ جز بهترین نظامیان ایرانی در جنگ ایران و عراق بوده که با ۷۰۰ شلیک موفق منجر به نتیجه موفق ترین اسنایپر (تک تیرانداز ایرانی) است؛اما دفترچه شهید زرین می گوید که این آمار حداقل سه برابر است.
در اوایل جنگ سه تپه را به تنهایی تصرف کرد و شهید خرازی لقب گردان تک نفره زرین را به ایشان داده بود؛ زیرا در جنگ معمولا هر تپه ای را یک گردان تصرف میکرد.
اصغر زرین پسر شهید زرین در مورد نحوه شهادت پدرش گفته است که شهادت پدرم را شهید خرازی اینگونه روایت کرد: «در عملیات خیبر هم همانند دیگر عملیات ها زرین با شهامت دشمن را هدف قرار میداد. این کار او دشمن را نگران و دچار دستپاچگی کرده بود. بعد از عملیات مرحله دوم خیبر خبر دادند که زرین همانطور که اسلحهاش به سمت دشمن نشانه میرفت به شهادت رسید.
سردار مرتضی قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس در وصف شهید زرین میگوید: «شهید زرین ابتدا وضو میساخت و بعد اسلحه را برمیداشت و با ذکر "ما رَمیتُ" تیر را به سمت دشمنان نشانه میرفت. او به معنای واقعی کلمه یک چریک مخلص امام زمان (عج) بود.»
«ای مردم، من حقیر که مدتهای زیادی در جبههها بودهام، به عشق امام حسین (ع) آمدهام و حسین (ع) است که به من این شور و شعف را داده که اگر به شهادت برسم سعادت و اگر پیروز شوم باز هم سعادت است.»
ای مسئولان و ای کسانی که مسئولیت کارهای اجرایی در دست شماست، بدانید این کارها مسئولیت و تعهد است در قبال اسلام و خدای نکرده اگر هوای نفس بر شما غلبه کند به زمین میخورید، مثل بنیصدر و مثالهم و اگر با توکل بر خدا همه کارهایتان اعم از نفس کشیدن و خشم و غضب و دوستیتان و جنگ و جهاد و حرف زدن و اعمالتان برای او باشد، در دنیا و آخرت سربلند خواهید بود. که اگر مسئولان از روی هوای نفس خود کار کنند، به خون شهدا و مصدومین و مجروحین خیانت نمودهاند و نه دنیا را دارند و نه آخرت.»
این بخشی از وصیتنامه شهید عبدالرسول زرین است که هیچ دشمن بعثی از تیررس اسلحه او در امان نبود.