میزگرد بررسی پولهای کثیف در سینما با حضور «محمد درمنش» تهیهکننده سینما و «کیوان امجدیان» منتقد سینما برگزار شد.
شهدای ایران: موضوع پولشویی و ورود پولهای مشکوک و کثیف در سینمای ایران با معرفی سیدهادی رضوی و محمد امامی به عنوان متهمان فساد بانکی و اقتصادی بر سر تولید سریال «شهرزاد» مطرح شد.
این موضوع با خود موجی از جنجالها را آفرید و باعث شد یکی از پربازدیدترین اخبار سینمایی و فرهنگی در سال گذشته شود. بسیاری از محافل رسانهای از خبرگزاریها گرفته تا رسانه ملی نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند و با برگزاری میزگردهایی درباره آن به گفتوگو با اصحاب رسانه، کارشناسان فرهنگی و اهالی هنر پرداختند.
پرده اول ماجرای ورود پولهای کثیف با محکومت هادی رضوی به پایان رسید اما پرده دوم این سناریوی بلند و چندلایه هنوز بسته نشده است. این بخش از ماجرا که با اتفاقات خاص و متعددی که در سال قبل رخ داد باعث شد تا در میان دیگر مباحث فراموش شود، با نامهای که برای آزادی محمد امامی از زندان به امضای برخی از هنرمندان و فعالان فرهنگی رسید، دوباره بر سر زبانها افتاد و جنجالی شد.
اما نکته عجیبتر از آن رویکرد برخی از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه است که تلاش دارند تا ضمن انکار پولشویی در سینما جهت این موضوع را به فساد در رسانهها و دیگر مصادیق سوق دهند. خبرگزاری تسنیم که در این مدت با مطالب گوناگون در جستجوی تبیین چرایی ورود پولهای کثیف به سینما، راههای جلوگیری از آن، بررسی اثرات آن در هنرصنعت سینما بوده است، با برگزاری میزگردی به صورت مجازی میان «محمد درمنش» تهیهکننده سینما و «کیوان امجدیان» منتقد سینما درباره این موضوع به بحث و بررسی پرداخت که ویدئو و متن مصاحبه را در ادامه میبینید.
در منش: به نظر من، ما وقتی درباره پولشویی و ورود پولهای کثیف در سینما بحث میکنیم، باید تحلیل خودمان را از فضای عمومی سینمایی و موضوع چرخش پولها در سینمای کشور بیان کنیم. واقعیت این است که به نظرم بنیاد این بحث رد گم کردن است، الان هم برخی از مسئولین بودهاند که علیه دزدیها با صدای بلند نطق میکنند اما بعداً معلوم شد که خودشان در حال دزدی و رد گمکردن اصل این ماجرا بودند. به نظر من در این حوزه نیز درباره علت اصلی ماجرا باید فکر کرد. به فرض اینکه این پولها وارد سینما هم شده باشد، سینما محملی میتواند باشد و این پولها میتواند در جاهای دیگر هم مانند بازار ارز، واردات و صادرات، خودرو و... نیز وارد شوند.
نکته مهم این است که کل بحث درباره پولشویی در سینما برای این است که با توجه به اینکه سینما ویترینی است که بهتر دیده میشود، همین باعث میشود که بیشتر دیده شود و به تبع درباره آن بهتر بحث میشود. اگر ما چرخش کل مالی سینمای ایران را در نظر بگیریم، کل پول سینمای ایران و نمایش خانگی اندازه یک نمایشگاه خودروی عباس آباد است، اما سینما به دلیل ویژگی چشمگیری که دارد، زمانی که پولها وارد آن میشوند، در این حوزه بسیار پررنگتر از سایر حوزههای صنعتی، اقتصادی و... میشود. من بر همین اساس این موضوع را رد گم کردن اصل ریشه و منشأ آن میدانم. توصیهام این است که باید درباره ریشه آن که در سینما مطرح شده است صحبت کنیم.
این موضوع با خود موجی از جنجالها را آفرید و باعث شد یکی از پربازدیدترین اخبار سینمایی و فرهنگی در سال گذشته شود. بسیاری از محافل رسانهای از خبرگزاریها گرفته تا رسانه ملی نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند و با برگزاری میزگردهایی درباره آن به گفتوگو با اصحاب رسانه، کارشناسان فرهنگی و اهالی هنر پرداختند.
پرده اول ماجرای ورود پولهای کثیف با محکومت هادی رضوی به پایان رسید اما پرده دوم این سناریوی بلند و چندلایه هنوز بسته نشده است. این بخش از ماجرا که با اتفاقات خاص و متعددی که در سال قبل رخ داد باعث شد تا در میان دیگر مباحث فراموش شود، با نامهای که برای آزادی محمد امامی از زندان به امضای برخی از هنرمندان و فعالان فرهنگی رسید، دوباره بر سر زبانها افتاد و جنجالی شد.
اما نکته عجیبتر از آن رویکرد برخی از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه است که تلاش دارند تا ضمن انکار پولشویی در سینما جهت این موضوع را به فساد در رسانهها و دیگر مصادیق سوق دهند. خبرگزاری تسنیم که در این مدت با مطالب گوناگون در جستجوی تبیین چرایی ورود پولهای کثیف به سینما، راههای جلوگیری از آن، بررسی اثرات آن در هنرصنعت سینما بوده است، با برگزاری میزگردی به صورت مجازی میان «محمد درمنش» تهیهکننده سینما و «کیوان امجدیان» منتقد سینما درباره این موضوع به بحث و بررسی پرداخت که ویدئو و متن مصاحبه را در ادامه میبینید.
در منش: به نظر من، ما وقتی درباره پولشویی و ورود پولهای کثیف در سینما بحث میکنیم، باید تحلیل خودمان را از فضای عمومی سینمایی و موضوع چرخش پولها در سینمای کشور بیان کنیم. واقعیت این است که به نظرم بنیاد این بحث رد گم کردن است، الان هم برخی از مسئولین بودهاند که علیه دزدیها با صدای بلند نطق میکنند اما بعداً معلوم شد که خودشان در حال دزدی و رد گمکردن اصل این ماجرا بودند. به نظر من در این حوزه نیز درباره علت اصلی ماجرا باید فکر کرد. به فرض اینکه این پولها وارد سینما هم شده باشد، سینما محملی میتواند باشد و این پولها میتواند در جاهای دیگر هم مانند بازار ارز، واردات و صادرات، خودرو و... نیز وارد شوند.
نکته مهم این است که کل بحث درباره پولشویی در سینما برای این است که با توجه به اینکه سینما ویترینی است که بهتر دیده میشود، همین باعث میشود که بیشتر دیده شود و به تبع درباره آن بهتر بحث میشود. اگر ما چرخش کل مالی سینمای ایران را در نظر بگیریم، کل پول سینمای ایران و نمایش خانگی اندازه یک نمایشگاه خودروی عباس آباد است، اما سینما به دلیل ویژگی چشمگیری که دارد، زمانی که پولها وارد آن میشوند، در این حوزه بسیار پررنگتر از سایر حوزههای صنعتی، اقتصادی و... میشود. من بر همین اساس این موضوع را رد گم کردن اصل ریشه و منشأ آن میدانم. توصیهام این است که باید درباره ریشه آن که در سینما مطرح شده است صحبت کنیم.
امجدیان: با احترام به نظر جناب درمنش، این پولها طبیعتاً جاهای دیگر تحصیل میشود و همان افراد ضمن مصونیتی که دارند آن را به سینما و دیگر حوزهها تقسیم میکنند. برخی در جهت انکار میزان زیاد این پولها میگویند این پولها مگر چقدر است؟ یک نفر هست که میتواند در سال 12 فیلم سفارش میدهد؛ برآورد برخی از آنان 12 تا 15 میلیارد تومان بوده است که برای یک فیلم رقم خیلی زیادی است، بعلاوه دو سه سریال 80 میلیادری سرجمع میشود 400 میلیارد تومان در سال!
اتفاقاً وقوع این موضوع در سینما برای آنان «بَد» هم نمیشود، چون هم جایگاه اجتماعی آنان بالاتر میرود، با هنرمندان عکس میگیرند و در میان مردم محبوب میشوند و هم پول را میشورند و به عنوان یک آدم فرهنگی در سینما شناخته میشود و میتوانند کار کنند.
بله من هم نظرم این است که در جای دیگر تحصیل میشود و باید به ریشه آن حتماً رسیدگی شود اما در سینما نیز ورود کرده است.
درمنش: اشاره میکنم که بحث روشنتر شود. در کشوری زندگی میکنیم که 3 هزار میلیارد گم میشود اما هیچ یک از مسئولین دردش نمیگیرد یا 500 میلیارد رشوه میگیرند اما کسی دزد را نمیگیرد یا در بخش خصوصی برای واگذاری کارخانه 200 هزار میلیارد توسط برخی دریافت میشود اما معلوم نیست چه میشود؟
این عدد فروش سینمای کشور چندان بزرگ هم نیست اما قرار هم نیست بگوییم اگر در این میزان پول هدر رود اشکالی ندارد. نه این را هم قبول ندارم. این میزان پول را هم در کیف نگذاشتند که بیاورند، از مجاری قانونی رد شده است. از بانک این میزان پول خارج شده است که غالباً یک ارگانی و سازمانی این پول را که که متعلق به صندوقی و یا یک تعاونی بوده خارج کردهاند. برای اینکه آدرس غلط ندهیم، دو علت واضح بیشتر ندارد.
اول اینکه افرادی که این اجازه را دادند که این پول خارج بشود و به سینما بیاید، امضاطلاییها بودند نه من وشما، ما یک کارت اعتباری 50 میلیونی اگر بخواهیم از بانک بگیریم باید اسناد متقن داشته باشیم که مو لای درزش نرود. پس آن امضا طلاییها در جایگاه نمایندگان مجلس و وزرا و نهایتاً معاونین کمتر نیستند. آنها باید پاسخ بدهد نه عموم مردم.
با شفافسازی فاصله داریم
بعد از این باید گفت که عامل بعدی، عدم شفافیت در سیستم کشور است؛ کدام ارگان و نهاد در حال شفافسازی اعداد و ارقام است؟ اخیراً سازمان سینمایی درحال شفافسازی اعداد و ارقام خود است که به نظرم کار قابل قبولی است. این که بودجه فلان بخش چقدر است و در کجا هزینه شده است. کشور ما فاصلهاش با شفافسازی آنقدر زیاد است که خدا میداند. اگر روزی به یاری خدا شفافسازی حاصل شود و معلوم شود که کجا چقدر پول درآورده است هزاران علت فرعی برای پولشویی نداریم. اما الان که رسیده است به 12 سینما چه کار باید کرد؟
اما بعد از 12 سینما به بعد که این پول آمده است؛ اینکه از رئیس سازمان سینمایی گرفته تا خانه سینما و هنرمندان چه کار باید بکنند؟ در این خصوص نظرم این است که باتوجه اینکه برای ساخت فیلم حداقل در حال حاضر 2 میلیارد تومان هزینه باید بشود و برای کمک مالی هم فارابی 300 میلیون تومان آن هم به صورت مشروط میدهد، در این حالت فیلمساز زمانی که با سرمایهگذاری مواجه میشود از آن استقبال میکند. حالا این پول را وقتی از دست یک سرمایهگذار میگیرد دیگر نمیتواند بگوید که آیا شما خمس و زکات پول را دادی یا نه؟ مالیات دادی یا چگونه بهدست آوردی؟
حضرت امیرالمومنین علی (ع) میفرمایند که اگر کاخی ساخته شده است حتماً کوخی خراب شده است. بسیاری از مالهای نامشروع سنگین نیز با پایمالی حقوق مظلومین به چنگ آمده است.
سن من 60 سال است در سال 57 دانشجوی فعال انجمن اسلامی بودم. بایداعتراف کنم که در ابتدای انقلاب هیچ سرمایهگذار ناسالمی نداشتیم که پول ناسالم داشته باشد و در کشور مانده باشد. یا متواریاند یا مصادره شده است. تمام سرمایه گذاران ناسالم در سیستم 40 ساله از مناسبات و روابط سوء استفاده کردهاند و در مسند امورند. اینجا را باید درست کرد. باید دید که چرا سیستمی داریم که آدم معلومالحال تولید میکند و میتواند به سینما ورود کند و پول بیاورد.
کمکفایتی وزارت ارشاد در مدیریت سینما
اینکه نقد میشود که این پولها میآید و به بازیگری که دستمزدش 100 میلیون بوده است میدهند و با میلیاردی شدن دستمزدش بازار خراب میشود؛ در این زمینه نیز به نظرم تقصیر او نیست که چنین اتفاقی رخ میدهد، باز به سیستم معلول ما برمیگردد که این سیستم نتوانسته است رقابت میان بازیگران را تبدیل به یک رقابت سالم کند. ما چندتا دانشکده سینمایی برای تربیت بازیگر داریم؟ هیچی، اصلاً انگار چشمهایمان را بستهایم و قرار نیست بازیگر تولید شود. یک دانشکده نداریم. در هر دوره زمانی تقریباً دو سه چهره جوان داریم که میتواند سوپر استار شود و با آن چند فیلم سینمایی هم کلید بخورد. اقتصاد آزاد هم میگوید که اگر میتواند این بازیگر دستمزد میلیاردی بگیرد چرا 200 میلیون بگیرد؟ اما اگر سیستم خودش را درست کند و وزارت ارشاد این جرأت را پیدا کند که کلاس بازیگری داشته باشد اوضاع میتواند تغییر کند. اما ارشاد در تمام این سالها هم به این اندازه جرأت نداشته است.
وقتی این کار را نمیکنیم تعداد بازیگرانمان محدود میشود، پولی هم آمده است که زیاد است و طرف این حق را دارد که بگیرد. اگر مجاری قانونی وجود ندارد که به ازای پولی که وجود دارد مالیات بگیرد، مشکل از سیستم است. تمام نقایص در امضاهای طلایی، در عدم شفافیت، در عدم عرضه برای تربیت بازیگر، در عدم عرضه و وجود برای کنترل سیستم اقتصادی کشور است. نتیجه این میشود که سینمایی که خیلی زود در چشم میآید بهترین جا برای رد گم کنی فساد در کشور میشود.
پولشویانی که از حضور در سینما اعتبار کسب کردند
امجدیان: من هم موافقم که سینما مقصر نیست علاوه بر این سینمای ما سینمای فقیری است. این سینما باید به نوعی وضعیت بهتری پیدا کند. ما داریم با هیچی فیلم میسازیم که یک دهم آن را فارابی با صدقه میدهد که بسازیم و این میزان در مقایسه با سینمای جهان خیلی کم است؛ باید این مشکل درست شود. به نظرم این میانبر بد است، شاید این بحث بحث خوبی باشد برای اینکه شرایط را بهتر کنیم. بازیگری که فلان مقدار میگیرد و شاید امروز دستمزد آن به نظر بسیار زیاداست تا دورهای برای او کفاف بدهد، بعد از مدت زمان دیگری که از اوج میافتد باید با داشتههای قبلی خودش زندگی کند. تا آخر عمر به این میزان دریافت نمیکند. بنابراین اقتصاد سینمای ما فاصله بسیار زیادی تا نقطه مطلوبش دارد که باید اصلاح شود.
نکته دیگری که به درستی گفته شد، قطعاً پشت این پولها امضاهای طلایی است که کسی جرأت نمیکند بگوید چرا امضای او کمرنگ شده است؟ اینها افرادیاند که با پشتوانه آدمهای قدرتمند آمدهاند، پولی که تحصیل شده است را در سینما میآورند و میشویند.
سینماگران نیز به نوعی در این وسط گیر کردهاند که با توجه به فاصله سینما تا نقطه مطلوب و کمک دولت؛ پولی آمده است که امضای طلایی پشتش است، پس هنرمند هم میتواند این پول را بگیرد. به نظرم سینماگران خیلی مقصر نیستند خصوصاً اینکه آنقدر وضعش بد است که پول ندارد.
البته این عدد کم نیست و با آقای درمنش تفاوت نظر دارم. درست است که در مقایسه با پولهای بزرگتر در این کشور رقمی شاید نباشد اما تمام این رقم برای یک نفر است که از جایی آورده است، اولاً از او به عنوان اختلاسگر یاد نمیشود، دوم اینکه آدمهایی که این کار را میکنند با عزت در حال رفت و آمدند و مثل منی که به این جریان منتقدم مورد غضب قرار میگیرم تازه میگویند که او کار فرهنگی انجام شده است.
نکته دیگر اینکه آقای درمنش گفتند که این موضوع معلول است را قبول دارم اما برخیها که در حال انکار این موضوعاند وابسته به مفسداناند و باید این را قبول کرد.
تکرار بدیهیات به عنوان پیشفرض میتواند یک باور را جا بیندازد. زمانی که تکرار کنیم که پولشویی در سینما نیست آرام آرام برای بسیاری این باور صورت میگیرد که معلوم است که سینما به درد پولشویی نمیخورد زیرا اگر بخواهم پولشویی کنم برج میسازم تا اینکه بخواهم در سینما کار کنم. آنقدر تکرار میکنند تا این فرضیه رد شود و نتوانند برچسب اختلاس بر طرف بزنند و بعد هم پولشو برود در کنار محبوبترین آدمها و هنرمندان بایستد و عکس بگیرد. در حال حاضر برخی آنقدر از «انکار پولشویی» صحبت کردهاند که میگویند اگر میخواهید این موضوع را دنبال کنید بروید سراغ رسانهها!