عباس حاجی نجاری
ناتوانی تیم حاکم بر کاخ سفید در حل مسائل داخلی و حفظ موقعیت بینالمللی رژیم امریکا این بار جمهوریخواهان کنگره را به میدان کشانده با این امید که با به راهاندازی یک جنگ روانی جدید علیه ایران، ترامپ را از بحرانهای چندگانه برخاسته از ساختار منحط و ناعادلانه رژیم امریکا و عملکرد ضعیف تیم افراطی حاکم بر کاخ سفید نجات دهند.
شهدای ایران: هفته گذشته جمهوریخواهان کنگره در یک خبرسازی جدید از طراحی و اجرای یک بسته تحریمی علیه ایران سخن به میان آورده و با بهاصطلاح رونمایی بخشی از ابعاد آن در روزهای اخیر -که هیچکدام از آنها موضوع جدیدی نیست - تلاش کردند آن را بسیار مهم جلوه دهند. وبسایت «واشینگتن فری بیکن» در گزارشی در این زمینه مینویسد که جمهوریخواهان کنگره امریکا «سختترین تحریمها علیه ایران» را تدوین کرده و پیشنویس این طرح در روزهای آینده به کنگره ارائه خواهد شد. این گزارش مدعی شده طرح پیشنهادی یاد شده شامل «بزرگترین بسته تحریمی علیه ایران» خواهد بود و هدف از آن «زمینگیر کردن تروریسم جهانی تهران» و «به ورشکستگی کشاندن رژیم» ایران است! واشینگتن فری بیکن در عین حال با اذعان به موقعیت ضعیف جمهوریخواهان در کنگره میافزاید در طرح جمهوریخواهان سه مورد مشخص وجود دارد که دو مورد موضوعات اختلافی بین آنها و دولت ترامپ است و یک مورد نیز کشمکشی جدی بین آنها و دموکراتها را پدید آورده است.
این جریانسازی جمهوریخواهان کنگره بعد از آن صورت گرفته که طی هفتههای اخیر برایان هوک مسئول گروه اقدام امریکا علیه ایران چند بار با تأکید بر اینکه ایران باید بین فروپاشی و مذاکره یکی را انتخاب کند، تلاش کرده بود تا در شرایط اوجگیری بحران درون ساختاری امریکا که در پی قتل فجیع یک سیاهپوست توسط پلیس امریکا، آشکار شده است، موقعیت ترامپ را به شدت برای انتخابات آینده تضعیف کرده، تسلیم ایران را به عنوان یک موفقیت در سیاست خارجی امریکا در داخل خرج کرده و ترامپ را از بحران نجات دهد و به همین دلیل هم بود که بعد از ماجرای اخیر تبادل زندانیان، ترامپ که طرح «کارزار فشار حداکثری»اش در قبال ایران تا کنون جواب نگرفته و نتوانسته ایران را به پای میز مذاکره بکشاند، در پی آن بود که از همین رخداد کوچک استفاده کند و در شرایطی که به دلیل اعتراضات سراسری در امریکا تحت فشار است، برای خود دستاوردی بتراشد. بنابراین با بیان اینکه از آمدن مایکل وایت هیجان انگیز شده در توئیتی نوشت: «این نشان داد که توافق ممکن است» و به طرف ایرانی گفت: «که تا انتخابات بعدی صبر نکنید، چون من باز هم میبرم. اگر الان توافق کنیم، معامله بهتری برای شما خواهد بود.»،
اما واقعیت جامعه و شرایط کنونی امریکا را باید در سخنان اخیر برنی سندرز نماینده سنا در جلسه استماع کنگره دید که به دلیل ناتوانی در حل بحرانهای درون ساختاری و بحران ناشی از ضعف مدیریت و ناتوانی ترامپ که موقعیت امریکا را به شدت ضعیف کرده، مورد شماتت قرار داده و در سخنانی گفته بود، امریکا با مجموعهای حیرتانگیز از بحرانها روبهرو است، بحرانهایی بی سابقه در تاریخ مدرن. او با برشماری چهار بحران برای جامعه کنونی امریکا نظیر بحران عدالت نژادی، بحران کرونا، بحران اقتصادی و بحران ضعف مدیریت تیم حاکم برکاخ سفید، با اشاره به اینکه طی چند هفته گذشته، صدها هزار امریکایی در شهرهای کوچک و بزرگ وارد خیابانها شدند تا خواستار پایان یافتن خشونت و قتل پلیس و بازنگری در نحوه عملکرد پلیس در امریکا شوند، میگوید: در بحبوحه این قیام برای بازنگری در مورد خشونت و قتل اداره پلیس، کشور ما (امریکا) همچنان با بیماری همه گیر کرونا دست و پنجه نرم میکند، بیماری که وضعیتش هر روز بدتر میشود. سندرز با اشاره به اینکه بیماری کرونا تاکنون بیش از ۱۱۰ هزار نفر را از پای درآورده و بیش از ۲ میلیون امریکایی را مبتلا کرده است افزود: در کنار همه این مشکلات، ما شاهد بدترین رکود اقتصادی از زمان رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ هستیم. همانطور که میدانیم ظرف چند ماه، بیش از ۳۲ میلیون نفر در امریکا شغل خود را از دست دادند. اوسپس با اشاره به مدیریت ضعیف کاخ سفید در مواجهه با این بحرانها، میافزاید: در بحبوحه مبارزه برای عدالت نژادی، در بحبوحه این بحران هولناک سلامتی، در بحبوحه این رکود اقتصادی، مردم امریکا میخواهند بدانند دولت شان در پاسخ به این بحرانها چه کار میکند. مردم امریکا به اطراف خود نگاه میکنند و مبارزه برای عدالت نژادی را میبینند، یک بیماری همه گیر را میبینند، یک رکود اقتصادی میبینند و بسیاری از آنها میپرسند رهبران جمهوریخواه در مجلس سنا چه کار میکنند. وی تأکید کرد: بحران پس از بحران، بحران پس از بحران. آنها میخواهند بدانند جمهوریخواهان در مجلس سنا چه کار میکنند. خیلی غم انگیز است که مجلس سنا هیچ کار نمیکند. سندرز سپس خطاب به رئیس مجلس سنای امریکا گفت: این منفعلترین مجلس سنا در تاریخ مدرن امریکاست و همه اعضای این مجلس باید به خاطر میزان ناامید کردن رأی دهندگانشان، شرمگین باشند.
حال در اوج این بحرانهای چند گانه جمهوریخواهان کنگره به زعم خود با راهاندازی یک جنگ روانی جدید وتکرار تحریمهایی که تا کنون چندین بار علیه ایران اعمال شدهاند، تلاش دارند تا با بهرهگیری از موقعیت ضعیف خود در کنگره، ترامپ را از سقوط نجات دهند. در این زمینه چند نکته قابل ذکر است:
اول- بحرانهای مورد اشاره سندرز، این روزها علاوه بر رقبای امریکا، توسط اغلب کارشناسان واندیشکدههای امریکایی، مورد تأکید قرار گرفته ومتأثر از اوجگیری این بحرانها به ویژه اعتراضات اجتماعی، تیم افراطی همراه ترامپ بر آن شده تا از تمام ظرفیتهای خود برای رو کردن یک برگ برنده برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰؛ نظیر تمکین ایران به مذاکره ویا تسلیم در برابر ترامپ، استفاده کند تا بلکه بتواند موقعیت در حال سقوط اورا ترمیم کند.
دوم- ناکارآمدی رژیم تحریمهای امریکا علیه ایران که به واسطه اتخاذ راهبرد «مقاومت فعال» رقم خورده، تندروهای امریکایی را به این نقطه رسانده که لااقل از فضای روانی ایجاد شده ناشی از تداوم چنین اقداماتی، برای حفظ پرستیژ خود استفاده کنند.
سوم- کار بزرگ و حرکت جهادی که در هفتههای اخیر ودر جریان انتقال بنزین ایران به ونزوئلا به رغم تهدیدهای امریکا اتفاق افتاد، در کنار تحقیر امریکا، موقعیت وجایگاه ایران را در جهان ارتقا داد و باعث سر افرازی ایران شد و این نکتهای نیست که افراطیون کاخ سفید به راحتی از کنار آن بگذرند وتلاش آنها برای تحریم همه کشتیهای ایران نیز ناشی از این تحقیر است. نشریه واشنگتن پست در مطلبی در این زمینه مینویسد: همزمان با شیوع جهانی ویروس کووید۱۹ دولت ترامپ بدون وقفه کمپینهای «فشار حداکثری» علیه ایران و ونزوئلا را دنبال کرد و با اعمال تحریمهای بیشتر، امید داشت تا یک یا هر دو کشور مذکور تحت فشار اقتصادی و شیوع کرونا از پای درآیند. با این همه واضحترین نتیجه این سیاست دولت ترامپ تا به امروز با نزدیک شدن ایران و ونزوئلا در راستای به تصویر کشیدن چهرهای شرمآور از عجز و ناتوانی امریکا بوده است.
چهارم- در کنار التماس برای مذاکره در ماجرای تبادل مایکل وایت، در آن روی سکه، تیم ترامپ که پیش از این موضوع مخالفت با لغو تحریم تسلیحاتی ایران در تاریخ ۲۶ مهرماه، وفق برجام را مطرح کرده، بر آن است تا با فشار به اروپا و چین و روسیه، دست کم یکی از دو موضوع «الزام ایران به دادن دسترسیهای هستهای جدید به بازرسان آژانس» یا «ایجاد اجماع در عدم لغو تحریم تسلیحاتی ایران» را مصوب کند. این درحالی است که چین وروسیه مخالفت خود را با این سناریوی امریکا اعلام داشته واتحادیه اروپا نیز به دلیل خروج ترامپ از برجام، همراهی با امریکا را برنتافته است.
پنجم؛ بیشترین امید امریکا در این جنگ روانی معطوف به داخل ایران است، امید امریکاییها این است که با بزرگنمایی تحریمها بتوانند جریانهایی را در داخل تحریک کنند تا با مطالبه گری نسبت به مذاکره ویا احیاناً با مشابه سازی اعتراضات امریکا در ایران بتوانند نظام را در داخل با مشکل مواجه کرده واز این طریق اهداف خود را به پیش برند. هوشیاری نسبت به تحرکات عوامل وپادوهای داخلی دشمن وتلاش مسئولان برای کاهش مشکلات اقتصادی و آلام مردم، تنها نسخه شفا بخش برای عبور عزتمندانه از این دوران است
این جریانسازی جمهوریخواهان کنگره بعد از آن صورت گرفته که طی هفتههای اخیر برایان هوک مسئول گروه اقدام امریکا علیه ایران چند بار با تأکید بر اینکه ایران باید بین فروپاشی و مذاکره یکی را انتخاب کند، تلاش کرده بود تا در شرایط اوجگیری بحران درون ساختاری امریکا که در پی قتل فجیع یک سیاهپوست توسط پلیس امریکا، آشکار شده است، موقعیت ترامپ را به شدت برای انتخابات آینده تضعیف کرده، تسلیم ایران را به عنوان یک موفقیت در سیاست خارجی امریکا در داخل خرج کرده و ترامپ را از بحران نجات دهد و به همین دلیل هم بود که بعد از ماجرای اخیر تبادل زندانیان، ترامپ که طرح «کارزار فشار حداکثری»اش در قبال ایران تا کنون جواب نگرفته و نتوانسته ایران را به پای میز مذاکره بکشاند، در پی آن بود که از همین رخداد کوچک استفاده کند و در شرایطی که به دلیل اعتراضات سراسری در امریکا تحت فشار است، برای خود دستاوردی بتراشد. بنابراین با بیان اینکه از آمدن مایکل وایت هیجان انگیز شده در توئیتی نوشت: «این نشان داد که توافق ممکن است» و به طرف ایرانی گفت: «که تا انتخابات بعدی صبر نکنید، چون من باز هم میبرم. اگر الان توافق کنیم، معامله بهتری برای شما خواهد بود.»،
اما واقعیت جامعه و شرایط کنونی امریکا را باید در سخنان اخیر برنی سندرز نماینده سنا در جلسه استماع کنگره دید که به دلیل ناتوانی در حل بحرانهای درون ساختاری و بحران ناشی از ضعف مدیریت و ناتوانی ترامپ که موقعیت امریکا را به شدت ضعیف کرده، مورد شماتت قرار داده و در سخنانی گفته بود، امریکا با مجموعهای حیرتانگیز از بحرانها روبهرو است، بحرانهایی بی سابقه در تاریخ مدرن. او با برشماری چهار بحران برای جامعه کنونی امریکا نظیر بحران عدالت نژادی، بحران کرونا، بحران اقتصادی و بحران ضعف مدیریت تیم حاکم برکاخ سفید، با اشاره به اینکه طی چند هفته گذشته، صدها هزار امریکایی در شهرهای کوچک و بزرگ وارد خیابانها شدند تا خواستار پایان یافتن خشونت و قتل پلیس و بازنگری در نحوه عملکرد پلیس در امریکا شوند، میگوید: در بحبوحه این قیام برای بازنگری در مورد خشونت و قتل اداره پلیس، کشور ما (امریکا) همچنان با بیماری همه گیر کرونا دست و پنجه نرم میکند، بیماری که وضعیتش هر روز بدتر میشود. سندرز با اشاره به اینکه بیماری کرونا تاکنون بیش از ۱۱۰ هزار نفر را از پای درآورده و بیش از ۲ میلیون امریکایی را مبتلا کرده است افزود: در کنار همه این مشکلات، ما شاهد بدترین رکود اقتصادی از زمان رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ هستیم. همانطور که میدانیم ظرف چند ماه، بیش از ۳۲ میلیون نفر در امریکا شغل خود را از دست دادند. اوسپس با اشاره به مدیریت ضعیف کاخ سفید در مواجهه با این بحرانها، میافزاید: در بحبوحه مبارزه برای عدالت نژادی، در بحبوحه این بحران هولناک سلامتی، در بحبوحه این رکود اقتصادی، مردم امریکا میخواهند بدانند دولت شان در پاسخ به این بحرانها چه کار میکند. مردم امریکا به اطراف خود نگاه میکنند و مبارزه برای عدالت نژادی را میبینند، یک بیماری همه گیر را میبینند، یک رکود اقتصادی میبینند و بسیاری از آنها میپرسند رهبران جمهوریخواه در مجلس سنا چه کار میکنند. وی تأکید کرد: بحران پس از بحران، بحران پس از بحران. آنها میخواهند بدانند جمهوریخواهان در مجلس سنا چه کار میکنند. خیلی غم انگیز است که مجلس سنا هیچ کار نمیکند. سندرز سپس خطاب به رئیس مجلس سنای امریکا گفت: این منفعلترین مجلس سنا در تاریخ مدرن امریکاست و همه اعضای این مجلس باید به خاطر میزان ناامید کردن رأی دهندگانشان، شرمگین باشند.
حال در اوج این بحرانهای چند گانه جمهوریخواهان کنگره به زعم خود با راهاندازی یک جنگ روانی جدید وتکرار تحریمهایی که تا کنون چندین بار علیه ایران اعمال شدهاند، تلاش دارند تا با بهرهگیری از موقعیت ضعیف خود در کنگره، ترامپ را از سقوط نجات دهند. در این زمینه چند نکته قابل ذکر است:
اول- بحرانهای مورد اشاره سندرز، این روزها علاوه بر رقبای امریکا، توسط اغلب کارشناسان واندیشکدههای امریکایی، مورد تأکید قرار گرفته ومتأثر از اوجگیری این بحرانها به ویژه اعتراضات اجتماعی، تیم افراطی همراه ترامپ بر آن شده تا از تمام ظرفیتهای خود برای رو کردن یک برگ برنده برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰؛ نظیر تمکین ایران به مذاکره ویا تسلیم در برابر ترامپ، استفاده کند تا بلکه بتواند موقعیت در حال سقوط اورا ترمیم کند.
دوم- ناکارآمدی رژیم تحریمهای امریکا علیه ایران که به واسطه اتخاذ راهبرد «مقاومت فعال» رقم خورده، تندروهای امریکایی را به این نقطه رسانده که لااقل از فضای روانی ایجاد شده ناشی از تداوم چنین اقداماتی، برای حفظ پرستیژ خود استفاده کنند.
سوم- کار بزرگ و حرکت جهادی که در هفتههای اخیر ودر جریان انتقال بنزین ایران به ونزوئلا به رغم تهدیدهای امریکا اتفاق افتاد، در کنار تحقیر امریکا، موقعیت وجایگاه ایران را در جهان ارتقا داد و باعث سر افرازی ایران شد و این نکتهای نیست که افراطیون کاخ سفید به راحتی از کنار آن بگذرند وتلاش آنها برای تحریم همه کشتیهای ایران نیز ناشی از این تحقیر است. نشریه واشنگتن پست در مطلبی در این زمینه مینویسد: همزمان با شیوع جهانی ویروس کووید۱۹ دولت ترامپ بدون وقفه کمپینهای «فشار حداکثری» علیه ایران و ونزوئلا را دنبال کرد و با اعمال تحریمهای بیشتر، امید داشت تا یک یا هر دو کشور مذکور تحت فشار اقتصادی و شیوع کرونا از پای درآیند. با این همه واضحترین نتیجه این سیاست دولت ترامپ تا به امروز با نزدیک شدن ایران و ونزوئلا در راستای به تصویر کشیدن چهرهای شرمآور از عجز و ناتوانی امریکا بوده است.
چهارم- در کنار التماس برای مذاکره در ماجرای تبادل مایکل وایت، در آن روی سکه، تیم ترامپ که پیش از این موضوع مخالفت با لغو تحریم تسلیحاتی ایران در تاریخ ۲۶ مهرماه، وفق برجام را مطرح کرده، بر آن است تا با فشار به اروپا و چین و روسیه، دست کم یکی از دو موضوع «الزام ایران به دادن دسترسیهای هستهای جدید به بازرسان آژانس» یا «ایجاد اجماع در عدم لغو تحریم تسلیحاتی ایران» را مصوب کند. این درحالی است که چین وروسیه مخالفت خود را با این سناریوی امریکا اعلام داشته واتحادیه اروپا نیز به دلیل خروج ترامپ از برجام، همراهی با امریکا را برنتافته است.
پنجم؛ بیشترین امید امریکا در این جنگ روانی معطوف به داخل ایران است، امید امریکاییها این است که با بزرگنمایی تحریمها بتوانند جریانهایی را در داخل تحریک کنند تا با مطالبه گری نسبت به مذاکره ویا احیاناً با مشابه سازی اعتراضات امریکا در ایران بتوانند نظام را در داخل با مشکل مواجه کرده واز این طریق اهداف خود را به پیش برند. هوشیاری نسبت به تحرکات عوامل وپادوهای داخلی دشمن وتلاش مسئولان برای کاهش مشکلات اقتصادی و آلام مردم، تنها نسخه شفا بخش برای عبور عزتمندانه از این دوران است