نامه رئیس فراکسیون امید به مردم درباره گزارش عملکرد این طیف در مجلس دهم، به جای پاسخگویی، از موضع کسی است که در خارج از کشور بوده است.
شهدای ایران: روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
وبسایت الف در یادداشتی نوشت: آنچه بیش از همه چیز در نامه جناب عارف، مخاطب را آزار میدهد رویکرد کلی ایشان است. لحن نامه و محتوای این نامه متناسب با فردی است که سالهاست بیرون از گود قدرت نشسته و نظارهگر امور است؛ نه فردی که چهار سال ردای نمایندگی مردم با رایی بالا بر تن او بوده و رئیس یکی از سه فراکسیون اصلی مجلس بوده است.
رویکرد عارف در این نامه میبایست در مقام پاسخگویی و معطوف به کارنامه چهارساله ایشان میبود. مثلا ایشان در بخشی از این نامه به ضرورت شایستهسالاری در بهکارگیری متخصصین بهخصوص در انتخاب مدیران ارشد و وزرا تاکید کردهاند. خوب بود ایشان پاسخ میدادند آیا خودشان این دستورالعمل را در هنگام رای اعتماد به وزرا در سال ۹۶ و بعد از آن رعایت کردهاند؟
ایشان و فراکسیون متبوعشان حداقل میتوانستند مانع ورود افراد بیکفایت به دولت شوند. آیا ایشان این کار را انجام دادند؟ این پرسش کلی از نقش ایشان تقریبا به تمامی بندهای این نامه قابل تسریاست.
البته رویکرد عارف در این نامه که به جای پاسخگویی، از بایدها و نبایدها سخن بگوید رویکردی عمومی در برخی مدیران ماست. در این سالها بهخصوص در یکی دو سال اخیر بهکرات شاهد فهرستکردن بایدها و نبایدها از جانب رئیسجمهور و معاون اول ایشان بودهایم. مشخص نیست تا چه زمانی روحیه طلبکاری مسئولین کشور ما جایش را به روحیه پاسخگویی خواهد داد.
مضاف بر اینکه روحیه پاسخگویی در این نامه رعایت نشده، راهحلهایی که عارف ارائه داده، چیزی جز کلیگویی بیحاصل نیست.
مشکل بزرگتری که در یکسال اخیر نهفقط گریبان عارف بلکه گریبان اصلاحطلبان را گرفته است مشکل کارنامه و دستاورد است. مردم و هواداران اصلاحطلبان پس از تجربه این ۷ سال گذشته بهشدت از عملکرد اصلاحطلبان ناراضی هستند و این نارضایتی منجر به سرخوردگی و یأس شده است.
چه اصلاحطلبان بخواهند و چه نخواهند کارنامه دولت روحانی به حساب ایشان نوشته شده است؟
از آنجاییکه عملکرد دولت بهخصوص در زمینه اقتصاد بسیار ضعیف بوده، مردم از اصلاحطلبان ناراضی هستند.
عملکرد فراکسیون امید مجلس دهم نیز چنگی به دل مردم و هواداران نمیزند. یک نمونه بسیار کوچک از ضعف عملکرد عارف عدم اخراج محمدباسط درازهی از فراکسیون امید بود.
انتظاری که از عارف میرفت این بود که درازهی را بعد از آن افتضاح تاریخی از فراکسیون امید اخراج کند و بیانیهای در برائت از او صادر کند. اما عارف نهتنها چنین نکرد بلکه مدتی بعد او را در جمع فراکسیون امید به دیدار خاتمی برد.
بدینگونه سرمایه اجتماعی عارف پس از آن رای بالا در انتخابات مجلس بدین میزان افت کرد که امروز اصلاحطلبان هیچ استقبالی از همین نامه اخیر نکردهاند و سوتزنان از کنار آن رد شدهاند.
وبسایت الف در یادداشتی نوشت: آنچه بیش از همه چیز در نامه جناب عارف، مخاطب را آزار میدهد رویکرد کلی ایشان است. لحن نامه و محتوای این نامه متناسب با فردی است که سالهاست بیرون از گود قدرت نشسته و نظارهگر امور است؛ نه فردی که چهار سال ردای نمایندگی مردم با رایی بالا بر تن او بوده و رئیس یکی از سه فراکسیون اصلی مجلس بوده است.
رویکرد عارف در این نامه میبایست در مقام پاسخگویی و معطوف به کارنامه چهارساله ایشان میبود. مثلا ایشان در بخشی از این نامه به ضرورت شایستهسالاری در بهکارگیری متخصصین بهخصوص در انتخاب مدیران ارشد و وزرا تاکید کردهاند. خوب بود ایشان پاسخ میدادند آیا خودشان این دستورالعمل را در هنگام رای اعتماد به وزرا در سال ۹۶ و بعد از آن رعایت کردهاند؟
ایشان و فراکسیون متبوعشان حداقل میتوانستند مانع ورود افراد بیکفایت به دولت شوند. آیا ایشان این کار را انجام دادند؟ این پرسش کلی از نقش ایشان تقریبا به تمامی بندهای این نامه قابل تسریاست.
البته رویکرد عارف در این نامه که به جای پاسخگویی، از بایدها و نبایدها سخن بگوید رویکردی عمومی در برخی مدیران ماست. در این سالها بهخصوص در یکی دو سال اخیر بهکرات شاهد فهرستکردن بایدها و نبایدها از جانب رئیسجمهور و معاون اول ایشان بودهایم. مشخص نیست تا چه زمانی روحیه طلبکاری مسئولین کشور ما جایش را به روحیه پاسخگویی خواهد داد.
مضاف بر اینکه روحیه پاسخگویی در این نامه رعایت نشده، راهحلهایی که عارف ارائه داده، چیزی جز کلیگویی بیحاصل نیست.
مشکل بزرگتری که در یکسال اخیر نهفقط گریبان عارف بلکه گریبان اصلاحطلبان را گرفته است مشکل کارنامه و دستاورد است. مردم و هواداران اصلاحطلبان پس از تجربه این ۷ سال گذشته بهشدت از عملکرد اصلاحطلبان ناراضی هستند و این نارضایتی منجر به سرخوردگی و یأس شده است.
چه اصلاحطلبان بخواهند و چه نخواهند کارنامه دولت روحانی به حساب ایشان نوشته شده است؟
از آنجاییکه عملکرد دولت بهخصوص در زمینه اقتصاد بسیار ضعیف بوده، مردم از اصلاحطلبان ناراضی هستند.
عملکرد فراکسیون امید مجلس دهم نیز چنگی به دل مردم و هواداران نمیزند. یک نمونه بسیار کوچک از ضعف عملکرد عارف عدم اخراج محمدباسط درازهی از فراکسیون امید بود.
انتظاری که از عارف میرفت این بود که درازهی را بعد از آن افتضاح تاریخی از فراکسیون امید اخراج کند و بیانیهای در برائت از او صادر کند. اما عارف نهتنها چنین نکرد بلکه مدتی بعد او را در جمع فراکسیون امید به دیدار خاتمی برد.
بدینگونه سرمایه اجتماعی عارف پس از آن رای بالا در انتخابات مجلس بدین میزان افت کرد که امروز اصلاحطلبان هیچ استقبالی از همین نامه اخیر نکردهاند و سوتزنان از کنار آن رد شدهاند.