شهدای ایران: کسانی از اصلاحطلبان به تازگی برای انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 پیشنهاد کردهاند که چهرههای مومیایی این جریان کاندیدا شوند.
عبدا... ناصری از لزوم کاندیداتوری کسانی مثل صفایی فراهانی گفته است و مصطفی تاجزاده نیز به تازگی از نامزد شدن امثال میردامادی و محسن آرمین و عبدا... نوری سخن گفت!
در همین حال، محمدصادق جوادیحصار، دیگر فعال اصلاحطلب نیز طی یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با اشاره تلویحی به معضل معرفی کاندیدا از سوی اصلاحطلبان مینویسد: -اصلاحطلبان- میتوانند در 2 سال یا 6 سال آینده نیروهایی را پرورش دهند که دست کم حساسیت روی آنها کمتر باشد.
*این مقوله بدیهیست که نظام اسلامی هرگز و الیالابد صلاحیت متهمان فتنه 88، بازجویان خشن دهه 60 و کسانی که سوابق ضد امنیتی و یا انحرافی دارند را برای هیچ سمت انتخابی تأیید نخواهد کرد.
به این معنی که بنیاد پیشنهاداتی مثل کاندیداتوری امثال صفایی فراهانی و محسن آرمین بر آب است.
البته طرحان این پیشنهادات خود به روشنی میدانند که چنین حرفهایی عملی نیست و برخی تحلیلگران نیز معتقدند جهتگیری این نوع نگاه به سمت یکسره کردن کار نظام اسلامی تا زمان زنده بودن رجال تندروی اصلاحطلب و وقوع یک فتنه دامنگیر تحت عنوان "فتنه اقتصادی" است.
نگاه منطقیتر و آنچه که در پیشنهاداتی مثل نوشته جوادیحصار و یا همکاری با یک نامزد مرضیالطرفینی نهفته است نیز البته با این چالش مواجه است که آیا اصلاحطلبان حاضر خواهند شد هزینه ناکارآمدیها و فتنهانگیزیهای خود را بپردازند و عطای انتخابات سال 1400 را به لقای آن ببخشند و منتظر انتخاباتهای بعدی بمانند یا خیر؟!
این نکته را نیز بایستی در نظر داشت که برای جریان چپ اکنون بیش از آنکه وقت تئوریپردازی برای انتخابات بعدی باشد؛ موسم پاسخگویی در قبال ناکارآمدیهای 7 سال اخیر در دولت، مجلس دهم و شورای شهر است.
در پایان، مجددا باید تأکید کرد که به نظر میرسد ستاد اصلاحات به سمت جدا کردن سفره خود از مردم و نظام در حال حرکت است و با اعلانهای گاه و بیگاه مبنی بر تحریم انتخابات، اخذ رویکردهای سیاسی رادیکال و امیدواری به وقوع فتنه اقتصادی؛ به تعیین تکلیف نه در صندوق انتخابات و داخل انتخابات که در یک "صبحگاه خونین" میاندیشد.
عبدا... ناصری از لزوم کاندیداتوری کسانی مثل صفایی فراهانی گفته است و مصطفی تاجزاده نیز به تازگی از نامزد شدن امثال میردامادی و محسن آرمین و عبدا... نوری سخن گفت!
در همین حال، محمدصادق جوادیحصار، دیگر فعال اصلاحطلب نیز طی یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با اشاره تلویحی به معضل معرفی کاندیدا از سوی اصلاحطلبان مینویسد: -اصلاحطلبان- میتوانند در 2 سال یا 6 سال آینده نیروهایی را پرورش دهند که دست کم حساسیت روی آنها کمتر باشد.
*این مقوله بدیهیست که نظام اسلامی هرگز و الیالابد صلاحیت متهمان فتنه 88، بازجویان خشن دهه 60 و کسانی که سوابق ضد امنیتی و یا انحرافی دارند را برای هیچ سمت انتخابی تأیید نخواهد کرد.
به این معنی که بنیاد پیشنهاداتی مثل کاندیداتوری امثال صفایی فراهانی و محسن آرمین بر آب است.
البته طرحان این پیشنهادات خود به روشنی میدانند که چنین حرفهایی عملی نیست و برخی تحلیلگران نیز معتقدند جهتگیری این نوع نگاه به سمت یکسره کردن کار نظام اسلامی تا زمان زنده بودن رجال تندروی اصلاحطلب و وقوع یک فتنه دامنگیر تحت عنوان "فتنه اقتصادی" است.
نگاه منطقیتر و آنچه که در پیشنهاداتی مثل نوشته جوادیحصار و یا همکاری با یک نامزد مرضیالطرفینی نهفته است نیز البته با این چالش مواجه است که آیا اصلاحطلبان حاضر خواهند شد هزینه ناکارآمدیها و فتنهانگیزیهای خود را بپردازند و عطای انتخابات سال 1400 را به لقای آن ببخشند و منتظر انتخاباتهای بعدی بمانند یا خیر؟!
این نکته را نیز بایستی در نظر داشت که برای جریان چپ اکنون بیش از آنکه وقت تئوریپردازی برای انتخابات بعدی باشد؛ موسم پاسخگویی در قبال ناکارآمدیهای 7 سال اخیر در دولت، مجلس دهم و شورای شهر است.
در پایان، مجددا باید تأکید کرد که به نظر میرسد ستاد اصلاحات به سمت جدا کردن سفره خود از مردم و نظام در حال حرکت است و با اعلانهای گاه و بیگاه مبنی بر تحریم انتخابات، اخذ رویکردهای سیاسی رادیکال و امیدواری به وقوع فتنه اقتصادی؛ به تعیین تکلیف نه در صندوق انتخابات و داخل انتخابات که در یک "صبحگاه خونین" میاندیشد.