ادعای جدید تئوریسین فتنه...
در بحث ادعای اتهام علیه برخی فرماندهان سپاه نیز اولا حجاریان نگفته که چه کسی در پایان جنگ گفته فرماندهان سپاه باید محاکمه شوند! ثانیا او از کدام تخلف اثبات شده سخن میگوید؟! چون اشتباه جزئی از نبرد است اما تخلف مصداقی از جاسوسی است و غیره. و ثالثا این مقوله یکی از آرزوهای برخی رجال چپ و اجداد آنها بوده است که به هر نحوی از انحاء؛ از مفهوم برساخته تخلف فرماندهان جنگ سخن بگویند و حتی پای کسانی از آنها را به زندان باز کنند!
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران: سعید حجاریان، از فعالان اصلاحطلب به تازگی طی یادداشتی با عنوان "فرد افکنی" که در یک وبگاه اصلاحطلب منتشر شد، اینطور ادعا کرد که نظام جمهوری اسلامی ایران در بحث برخورد با فساد و استفاده از فرصتها دچار تسویف یا همان به تأخیراندازی شده است!
او در این یادداشت همچنین با کنایه از این میگوید که شاه هم دچار تسویف بود.
حجاریان در لابهلای نوشتار خود و در اشاره به مصادیق تأخیرافکنی فوقالاشاره مینویسد: نمونه دیگر مسئله جنگ است. در جنگ ایران و عراق، در همان روزهای نخست ضعفهای بعضی از فرماندهان جنگ مشهود بود اما علاج را به بعد موکول کردیم تا حدی که در خاتمه جنگ گفته شد، بنا بود عدهای از فرماندهان سپاه محاکمه و مجازات شوند. علاوه بر این شاهد هستیم در سالیان اخیر، شماری از این افراد عهدهدار بازخوانی تاریخ جنگ شدهاند و بهراحتی از خطاهای استراتژیک و تعداد شهدا سخن میگویند بیآنکه فرد یا نهادی از اهمالکاری آنها پرسش کند.
حجاریان در بخش دیگری از همین یادداشت تأکید میکند: در دوران جنگ ایران و عراق نیز فرصتهایی برای تغییر معادلات جنگ پیش روی کشور بود اما جدالهای بیهوده، اختلافنظرها و پافشاری بر شعارهایی از جمله «جنگ جنگ تا یک پیروزی بزرگ»، «جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان» و… پایان جنگ را به تعویق انداخت و خسارتها را تشدید کرد تا جایی که فرمانده جنگ در نامهای به امام خمینی گفت، مسئله جنگ با تمهید تجهیزات فراوان مرتفع میشود؛ از بالگرد و هواپیمای نظامی تا بمب اتم! و در اینجا نیز تسویف، نوشیدن جام زهر را بهدنبال داشت. +
*حجاریان در این یادداشت تقلا میکند با یک تیر، دو نشان بزند و ضمن ایراد اتهام تسویف علیه نظام جمهوری اسلامی؛ کنایهای هم به فرماندهان سپاه بزند.
در بحث تسویف و فساد اتهام او وارد نیست چون فساد از آنجا که یک عمل نفسانی است، حتی در حکومت امام معصوم(ع) نیز وجود دارد و نمیشود به بهانه وقوع چند پرونده فساد؛ نظام حکومتی را به تعلل متهم کرد.
جالب آنکه اتفاقا اکنون وقت تشویق و تمجید از حکومتی است که نشان داده طی 41 سال گذشته هرگز اهل سازش با فساد نبوده و با مفسدین در هر سطح و میزانی برخورد کرده است.
میتوان در این زمینه به دولت ماکرون در فرانسه اشاره کرد که مصوبات مفسدهانگیزی مثل کاهش مالیات ثروتمندان و افزایش مالیات ضعفا را عملی میکند و تمام هیئت حاکمه کشور نیز با چنین فساد سیستماتیکی موافقت دارند!
اما اظهر من الشّمس است که در نظام جمهوری اسلامی ایران با این مقولات مواجه نیستیم و رویهای که وجود دارد؛ اتفاقا برخورد افتخارآمیز با فساد است.
در بحث ادعای اتهام علیه برخی فرماندهان سپاه نیز اولا حجاریان نگفته که چه کسی در پایان جنگ گفته فرماندهان سپاه باید محاکمه شوند! ثانیا او از کدام تخلف اثبات شده سخن میگوید؟! چون اشتباه جزئی از نبرد است اما تخلف مصداقی از جاسوسی است و غیره. و ثالثا این مقوله یکی از آرزوهای برخی رجال چپ و اجداد آنها بوده است که به هر نحوی از انحاء؛ از مفهوم برساخته تخلف فرماندهان جنگ سخن بگویند و حتی پای کسانی از آنها را به زندان باز کنند!
کما اینکه سردار فضلی، نیز زمانی در یک مصاحبه پیرامون مفهومی با عنوان "سناریویی برای شکستن رزمندهها" نیز صحبت کرده است.
این تقلا را میتوان با طرح انجام شده در دهه هفتاد برای شکست وزارت اطلاعات و ماجرای قتلهای زنجیرهای همسان دانست.
برخی محافل تحلیلی معتقدند سعید حجاریان و اذناب او در تدارک "فتنه اقتصادی" و خیابانی کردن سیاست در کشور هستند که یکی از اضلاع این تدارک؛ به ضعف کشاندن نیروها و نهادهای امین کشور و نیز ملکوک کردن کارنامههای مطلوب در نظام اسلامی است.
او در این یادداشت همچنین با کنایه از این میگوید که شاه هم دچار تسویف بود.
حجاریان در لابهلای نوشتار خود و در اشاره به مصادیق تأخیرافکنی فوقالاشاره مینویسد: نمونه دیگر مسئله جنگ است. در جنگ ایران و عراق، در همان روزهای نخست ضعفهای بعضی از فرماندهان جنگ مشهود بود اما علاج را به بعد موکول کردیم تا حدی که در خاتمه جنگ گفته شد، بنا بود عدهای از فرماندهان سپاه محاکمه و مجازات شوند. علاوه بر این شاهد هستیم در سالیان اخیر، شماری از این افراد عهدهدار بازخوانی تاریخ جنگ شدهاند و بهراحتی از خطاهای استراتژیک و تعداد شهدا سخن میگویند بیآنکه فرد یا نهادی از اهمالکاری آنها پرسش کند.
حجاریان در بخش دیگری از همین یادداشت تأکید میکند: در دوران جنگ ایران و عراق نیز فرصتهایی برای تغییر معادلات جنگ پیش روی کشور بود اما جدالهای بیهوده، اختلافنظرها و پافشاری بر شعارهایی از جمله «جنگ جنگ تا یک پیروزی بزرگ»، «جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان» و… پایان جنگ را به تعویق انداخت و خسارتها را تشدید کرد تا جایی که فرمانده جنگ در نامهای به امام خمینی گفت، مسئله جنگ با تمهید تجهیزات فراوان مرتفع میشود؛ از بالگرد و هواپیمای نظامی تا بمب اتم! و در اینجا نیز تسویف، نوشیدن جام زهر را بهدنبال داشت. +
*حجاریان در این یادداشت تقلا میکند با یک تیر، دو نشان بزند و ضمن ایراد اتهام تسویف علیه نظام جمهوری اسلامی؛ کنایهای هم به فرماندهان سپاه بزند.
در بحث تسویف و فساد اتهام او وارد نیست چون فساد از آنجا که یک عمل نفسانی است، حتی در حکومت امام معصوم(ع) نیز وجود دارد و نمیشود به بهانه وقوع چند پرونده فساد؛ نظام حکومتی را به تعلل متهم کرد.
جالب آنکه اتفاقا اکنون وقت تشویق و تمجید از حکومتی است که نشان داده طی 41 سال گذشته هرگز اهل سازش با فساد نبوده و با مفسدین در هر سطح و میزانی برخورد کرده است.
میتوان در این زمینه به دولت ماکرون در فرانسه اشاره کرد که مصوبات مفسدهانگیزی مثل کاهش مالیات ثروتمندان و افزایش مالیات ضعفا را عملی میکند و تمام هیئت حاکمه کشور نیز با چنین فساد سیستماتیکی موافقت دارند!
اما اظهر من الشّمس است که در نظام جمهوری اسلامی ایران با این مقولات مواجه نیستیم و رویهای که وجود دارد؛ اتفاقا برخورد افتخارآمیز با فساد است.
در بحث ادعای اتهام علیه برخی فرماندهان سپاه نیز اولا حجاریان نگفته که چه کسی در پایان جنگ گفته فرماندهان سپاه باید محاکمه شوند! ثانیا او از کدام تخلف اثبات شده سخن میگوید؟! چون اشتباه جزئی از نبرد است اما تخلف مصداقی از جاسوسی است و غیره. و ثالثا این مقوله یکی از آرزوهای برخی رجال چپ و اجداد آنها بوده است که به هر نحوی از انحاء؛ از مفهوم برساخته تخلف فرماندهان جنگ سخن بگویند و حتی پای کسانی از آنها را به زندان باز کنند!
کما اینکه سردار فضلی، نیز زمانی در یک مصاحبه پیرامون مفهومی با عنوان "سناریویی برای شکستن رزمندهها" نیز صحبت کرده است.
این تقلا را میتوان با طرح انجام شده در دهه هفتاد برای شکست وزارت اطلاعات و ماجرای قتلهای زنجیرهای همسان دانست.
برخی محافل تحلیلی معتقدند سعید حجاریان و اذناب او در تدارک "فتنه اقتصادی" و خیابانی کردن سیاست در کشور هستند که یکی از اضلاع این تدارک؛ به ضعف کشاندن نیروها و نهادهای امین کشور و نیز ملکوک کردن کارنامههای مطلوب در نظام اسلامی است.