صادق زیباکلام با اعتماد به نفس بینظیر - و البته به شیوه سر به زیر برف فرو بردن!- در حال توجیه برعکس از آب درآمدن وعدههای برجامی است.
شهدای ایران: روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
وی ضمن یادداشتی در روزنامه آرمان و درباره آغاز به کار مجلس یازدهم نوشت: انتظار میرود نمایندههایی که به طیف تندرو نزدیکی و تعلق خاطر دارند، یکی پس از دیگری در نطقهای افتتاحیه، دولت روحانی را به باد حملات و انتقادات شدید بگیرند و در عرصه داخلی آن را متهم به برنامههای ناموفق اقتصادی کرده، تورم بالای ۳۰ درصد و کسر بودجه را که حداقل شامل نیمی از هزینههای سال جاری تخمین زده میشود، دلیلی روشن بدانند. البته به زبان سادهتر میشود گفت که در ماه سوم سال جاری هم چندان روشن نیست که دولت میخواهد نیمی از هزینههایش را از کجا جبران کند. علاوه بر این، دولت را به خاطر عدم مدیریت صحیح توزیع خودرو و کرونا مورد انتقاد و حمله قرار خواهند داد.
بیکاری و... موضوعات دیگری خواهند بود که علیه دولت بیان میشود برخی از آنان حتی صحبت از استیضاح و برکناری دولت را مطرح خواهند کرد و در یک کلام احتمالاً مجلس یازدهم ظرف روزهای آینده به گونهای سخن خواهند گفت که تمام مشکلات و مصائب کشور ناشی از عملکرد دولت دوازدهم است. صد البته که توجهی به ریشههای اصلی مشکلات نخواهند شد. دولت را متهم خواهند نمود که نتوانسته اقتصاد مقاومتی را دنبال کند تا تحریمها نتوانند به اقتصاد ایران آسیب وارد کنند و در عین حال این سخن را مطرح نمیکنند که علت تحریمها چه بوده است؟ گیریم که دولت روحانی نتوانسته گامهای اصولی در زمینه اقتصاد مقاومتی بردارد اما چرا تحریمها به وجود آمدند.
وی میافزاید: اینها مسائلی است که به آن نخواهند پرداخت. برخی از آنها به ریشهها و علتها خود را کمتوجه نشان خواهند داد و همه توان خود را در تمرکز بر معلولها به کار خواهند بست. یعنی همان سیاستی که بیش از ۳ سال است در مورد دولت به کار بستهاند و به گونهای در شیپور خود میدمند که گویی فقط روحانی است که کار خود را درست انجام نمیدهد و سایر بخشها همه درست مشغول انجام وظیفه بودهاند و مثل ساعت با دقت کار میکردند و مشکل فقط عملکرد دولت روحانی بوده است. آتش توپخانه سه سال است که دولت دوازدهم را گلولهباران میکند و مردم کلام دیگری جز حمله به روحانی نشنیدهاند. اما از سال آینده دیگر دولت روحانی وجود نخواهد داشت، آن زمان باید دید که آنها میخواهند مشکلات را بر سر چه کسی خالی کنند. چون دیگر ظریف، نوبخت و روحانی در کار نیستند.
زیباکلام در پایان نوشت: واقع مطلب این است که هرکس دیگری هم رئیسجمهور شود تفاوت چندانی با آقای روحانی نخواهد داشت چرا که وقتی قرار است به عنوان مثال در بودجه سال ۹۹ براساس یک میلیون بشکه صادرات نفت بسته شود و در نتیجه تحریمها نمیتوانیم یک میلیون بشکه صادر کنیم، هرکس دیگری که جای آقای روحانی باشد، چه گامی میتواند بردارد؟
درباره این نوشته گفتنی است؛ آقای زیباکلام، متواضعانه(!) خود را پشت دولت پنهان میکند وگرنه کیست که نداند شخص وی و هممسلکانش چگونه در دو سال منتهی به اعلام توافق برجام (و حتی قبل از آن) چگونه اعتماد به شیطان بزرگ و لغو همه تحریمها از این طریق را تئوریزه میکردند.
زیباکلام در حالی میپرسد «چرا تحریمها به وجود آمدند؟» که قبلاً او و همطیفانش مدعی بودند با واگذاری امتیازات نابجا به آمریکا، «همه تحریمها لغو میشود و حتی مشکل آب خوردن و آلودگی هوا و اشتغال و تولید برطرف میگردد» در واقع سؤال اصلی که از آن میگریزند این است که چرا وعدههای برجامی برعکس از آب درآمد و به هشدارهای کارشناسان منتقد وقعی نهاده نشد هیچ، که مورد تمسخر و استهزاء و هجو قرار گرفت؟! چرا دولت برجام، همه رکوردهای تورمی را جابهجا کرد و ارزش پول ملی را به حداقل رساند؟
نکته بعدی این است که آقای زیباکلام میگوید یک سال دیگر که دولت روحانی نبود، منتقدان چه حرفی برای گفتن دارند. به عبارت دیگر متأسفانه ایشان این اطمینان را به مردم میدهد که مدیریت مورد حمایت وی، قرار نیست در این یک سال باقی مانده نیز تحرکی انجام دهد!
این نوع سیاستورزی مسموم و ناامید کننده در حالی است که هر گاه دولت از چارچوبهای ذهنی آلوده فاصله گرفت و اندکی به گفتمان انقلابی و تدبیر مستقل نزدیک شد، مجال کارهای بزرگ پدید آمد.
چنان که در موضوع کرونا،وقتی ناامیدی در غرب و لغو تحریمها حتی در حد دارویی نیز مسجل شد و دولت به نیروهای داخلی مجال تولید و همافزایی و به میدان آمدن را داد، کشور نه تنها در مهار نسبی کرونا موفق شد، بلکه توانست برخی محصولات مورد نیاز برای مهار کرونا را به کشورهایی مانند آلمان و ترکیه صادر کند.
یا در موضوع تحریمهای نفتی، وقتی با تصمیم نظام قرار شد نفتکشهای ایرانی به طور رسمی به ونزوئلا بنزین تولید پالایشگاههای ایران را بفروشند، تحریمها شکست خورد و آمریکاییها مجبور به عقبنشینی شدند. یقیناً همین امروز اگر دولت دست رد به افراد و ایدههای غربگرایانه بزند، خواهد توانست بخشی از فرصتسوزیهای هفت ساله را جبران کند. تجربه تجارت چند میلیارد دلاری با عراق (چندین برابر کل تجارت با اروپا) و مبادلات با ونزوئلا و نیز تجربه همکاری با کشورهایی مانند چین و روسیه نشان میدهد که جامعه جهانی فقط آمریکا و ۳ دولت خبیث اروپایی نیستند.
وی ضمن یادداشتی در روزنامه آرمان و درباره آغاز به کار مجلس یازدهم نوشت: انتظار میرود نمایندههایی که به طیف تندرو نزدیکی و تعلق خاطر دارند، یکی پس از دیگری در نطقهای افتتاحیه، دولت روحانی را به باد حملات و انتقادات شدید بگیرند و در عرصه داخلی آن را متهم به برنامههای ناموفق اقتصادی کرده، تورم بالای ۳۰ درصد و کسر بودجه را که حداقل شامل نیمی از هزینههای سال جاری تخمین زده میشود، دلیلی روشن بدانند. البته به زبان سادهتر میشود گفت که در ماه سوم سال جاری هم چندان روشن نیست که دولت میخواهد نیمی از هزینههایش را از کجا جبران کند. علاوه بر این، دولت را به خاطر عدم مدیریت صحیح توزیع خودرو و کرونا مورد انتقاد و حمله قرار خواهند داد.
بیکاری و... موضوعات دیگری خواهند بود که علیه دولت بیان میشود برخی از آنان حتی صحبت از استیضاح و برکناری دولت را مطرح خواهند کرد و در یک کلام احتمالاً مجلس یازدهم ظرف روزهای آینده به گونهای سخن خواهند گفت که تمام مشکلات و مصائب کشور ناشی از عملکرد دولت دوازدهم است. صد البته که توجهی به ریشههای اصلی مشکلات نخواهند شد. دولت را متهم خواهند نمود که نتوانسته اقتصاد مقاومتی را دنبال کند تا تحریمها نتوانند به اقتصاد ایران آسیب وارد کنند و در عین حال این سخن را مطرح نمیکنند که علت تحریمها چه بوده است؟ گیریم که دولت روحانی نتوانسته گامهای اصولی در زمینه اقتصاد مقاومتی بردارد اما چرا تحریمها به وجود آمدند.
وی میافزاید: اینها مسائلی است که به آن نخواهند پرداخت. برخی از آنها به ریشهها و علتها خود را کمتوجه نشان خواهند داد و همه توان خود را در تمرکز بر معلولها به کار خواهند بست. یعنی همان سیاستی که بیش از ۳ سال است در مورد دولت به کار بستهاند و به گونهای در شیپور خود میدمند که گویی فقط روحانی است که کار خود را درست انجام نمیدهد و سایر بخشها همه درست مشغول انجام وظیفه بودهاند و مثل ساعت با دقت کار میکردند و مشکل فقط عملکرد دولت روحانی بوده است. آتش توپخانه سه سال است که دولت دوازدهم را گلولهباران میکند و مردم کلام دیگری جز حمله به روحانی نشنیدهاند. اما از سال آینده دیگر دولت روحانی وجود نخواهد داشت، آن زمان باید دید که آنها میخواهند مشکلات را بر سر چه کسی خالی کنند. چون دیگر ظریف، نوبخت و روحانی در کار نیستند.
زیباکلام در پایان نوشت: واقع مطلب این است که هرکس دیگری هم رئیسجمهور شود تفاوت چندانی با آقای روحانی نخواهد داشت چرا که وقتی قرار است به عنوان مثال در بودجه سال ۹۹ براساس یک میلیون بشکه صادرات نفت بسته شود و در نتیجه تحریمها نمیتوانیم یک میلیون بشکه صادر کنیم، هرکس دیگری که جای آقای روحانی باشد، چه گامی میتواند بردارد؟
درباره این نوشته گفتنی است؛ آقای زیباکلام، متواضعانه(!) خود را پشت دولت پنهان میکند وگرنه کیست که نداند شخص وی و هممسلکانش چگونه در دو سال منتهی به اعلام توافق برجام (و حتی قبل از آن) چگونه اعتماد به شیطان بزرگ و لغو همه تحریمها از این طریق را تئوریزه میکردند.
زیباکلام در حالی میپرسد «چرا تحریمها به وجود آمدند؟» که قبلاً او و همطیفانش مدعی بودند با واگذاری امتیازات نابجا به آمریکا، «همه تحریمها لغو میشود و حتی مشکل آب خوردن و آلودگی هوا و اشتغال و تولید برطرف میگردد» در واقع سؤال اصلی که از آن میگریزند این است که چرا وعدههای برجامی برعکس از آب درآمد و به هشدارهای کارشناسان منتقد وقعی نهاده نشد هیچ، که مورد تمسخر و استهزاء و هجو قرار گرفت؟! چرا دولت برجام، همه رکوردهای تورمی را جابهجا کرد و ارزش پول ملی را به حداقل رساند؟
نکته بعدی این است که آقای زیباکلام میگوید یک سال دیگر که دولت روحانی نبود، منتقدان چه حرفی برای گفتن دارند. به عبارت دیگر متأسفانه ایشان این اطمینان را به مردم میدهد که مدیریت مورد حمایت وی، قرار نیست در این یک سال باقی مانده نیز تحرکی انجام دهد!
این نوع سیاستورزی مسموم و ناامید کننده در حالی است که هر گاه دولت از چارچوبهای ذهنی آلوده فاصله گرفت و اندکی به گفتمان انقلابی و تدبیر مستقل نزدیک شد، مجال کارهای بزرگ پدید آمد.
چنان که در موضوع کرونا،وقتی ناامیدی در غرب و لغو تحریمها حتی در حد دارویی نیز مسجل شد و دولت به نیروهای داخلی مجال تولید و همافزایی و به میدان آمدن را داد، کشور نه تنها در مهار نسبی کرونا موفق شد، بلکه توانست برخی محصولات مورد نیاز برای مهار کرونا را به کشورهایی مانند آلمان و ترکیه صادر کند.
یا در موضوع تحریمهای نفتی، وقتی با تصمیم نظام قرار شد نفتکشهای ایرانی به طور رسمی به ونزوئلا بنزین تولید پالایشگاههای ایران را بفروشند، تحریمها شکست خورد و آمریکاییها مجبور به عقبنشینی شدند. یقیناً همین امروز اگر دولت دست رد به افراد و ایدههای غربگرایانه بزند، خواهد توانست بخشی از فرصتسوزیهای هفت ساله را جبران کند. تجربه تجارت چند میلیارد دلاری با عراق (چندین برابر کل تجارت با اروپا) و مبادلات با ونزوئلا و نیز تجربه همکاری با کشورهایی مانند چین و روسیه نشان میدهد که جامعه جهانی فقط آمریکا و ۳ دولت خبیث اروپایی نیستند.