شهدای ایران: سعید لیلاز، اقتصاددان چپ و از مدیران صنعت خودروسازی (قائم مقام ایران خودرو دیزل)، طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه اعتماد پیرامون گرانی شدید خودرو نوشته است: آیا افزایش قیمت خودرو فقط در مورد قیمت خودرو اتفاق افتاده یا قیمت کالاهای دیگر هم دچار افزایش قیمت شدهاند؟ ظرف ۲ سال گذشته سقف عمومی قیمتها حدود ۹۰ درصد افزایش پیدا کرده است. در ایران طبق آمار بانک مرکزی سطح عمومی قیمتها نسبت به سال ۱۳۹۵ که شاخص ۱۰۰ بوده بیش از ۲.۲ برابر شده است. شما مثلا در مورد لبنیات قیمتها را بسیار بسیار بالاتر میبینید و از رشد قیمت محصولات فلزی بسیار بیشتر محصولات پتروشیمی همین طور. در یک چنین اتمسفری طبیعی است که قیمت خودرو افزایش پیدا کند.
او میافزاید: در این شرایط اگر دولت به هر دلیلی با هر انگیزهای بخواهد قیمت خودرو را سرکوب کند خب طبیعی است که از یک طرف مقادیر عظیمی رانت منتقل میشود به بعضی خریداران خاص و از طرف دیگر مقدار انگیزه و نیرومندی برای افزایش تولید را از خودروسازها میگیرد یعنی سرمایه در گردش خودروسازها در ۳ سال گذشته در حالی بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان تحت سیاستهای سرکوب قیمت از دست دادند که بانک مرکزی محترم و دولت و بانکهای دیگر با نذر و نیاز و صدقه گردان ۴ الی ۵ هزار میلیارد تومان به صورت وام به این صنایع تزریق کرده است. این ریشه اصلی ماجراست.
لیلاز تصریح میکند: ما باید بتوانیم رشد نقدینگی را در ایران کنترل کنیم که با توجه به جمیع اوضاع اقتصادی این کار در حال حاضر عملی نیست. بنابراین مجموعهای از سیاستگذاریها و اتفاقاتی که تماما خارج از کنترل خودروسازها هستند، قیمت خودرو را افزایش داده همین اتفاق در مورد لبنیات و مواد غذایی افتاده مگر اینکه شما بگویید همه تولیدکنندگان و همه مصرفکنندگان و همه سرمایهگذاران در ایران در حال توطئه علیه همدیگر هستند. بله به تعبیری آدام اسمیت هم همین را میگوید، انسانها همیشه دنبال حداکثر منافع خود هستند. اسم این را شما میخواهید بگذارید توطئه خب بگذارید ولی این در واقع گرایش ذاتی بشر است!
این فعال اصلاحطلب در یادداشت خود همچنین اظهار میکند: تصمیمهای دولت در تثبیت قیمت خودرو توان خودروسازها برای افزایش تولید را به شدت تحت فشار قرار داده است.
*نباید بدبینی به خرج داد و اینطور نتیجه گرفت که آقای لیلاز در راستای منافع خودروسازان چنین حرفهایی را مطرح کرده است!
دقت شود که در صحبتهای ایشان پیداست که قویا مخالف نظارت دولت بر قیمتها هستند و جالب آنکه خود نیز اذعان دارند که در تئوری قیمتی آدام اسمیت –و نبود نظارت دولت- این "منافع" و "گرایشات ذاتی انسانهای شرور" است که به جای حاکمیت، قیمتگذاری میکند...
ما هم موافقیم که فقط خودرو گران نشده و قیمت لبنیات و گوشت و مسکن نیز سر به آسمان میساید! اما مسئله اینجاست که سازمان بازرسی و دولت محترم و سازمان تعزیرات بایستی به این مقولات نیز وارد شوند و احیانا شاهد شوآف مبارزه با گرانی فقط در بحث خودرو نباشیم.
دردمندی بیشتر نیز از آنروست که شاهدیم یک اقتصاددانِ فعال در صنعت خودروسازی به راحتی از لزوم کپی بردازی از روی صنعت لبنیات حرف میزند و با اشاره به گرانی لبنیات، گرانی خودرو را طبیعی عنوان میکند!
جدای از این درد جانکاه؛ بایستی این حرف را نیز را مردم به اشتراک گذاشت که اصلاحطلبان سر چیزی را بریدهاند و اکنون خود در حال مویهکردن برای آن هستند.
یعنی آنها شاگردان مرفّه و البته رفوزه آدام اسمیت که هیچ اعتقادی به نظارت بر بازار نداشتند را روی کار آوردهاند و اکنون که قیمتها افسار گسیخته؛ از لزوم کنترل نقدینگی میگویند و به منطق بازار آدام اسمیتی اشاره میکنند.
در حالی که این حرفها اولا پاسخ مشکل مردم نیستند و ثانیا دردی از مردم را دوا نخواهند کرد.
جالب است که چپها حتی در این شرایط هم حاضر نیستند از لزوم "اخذ مالیات" بعنوان تنها راه مطمئن کنترل نقدینگی سخن بگویند تا مبادا با قهر انتخاباتی مردم مواجه شوند.
در واقع به زعم ما، آنها مصلحت مردم را در پیش پای خواستههای زودگذر ذبح میکنند و در ادامه هم حکما به قول داستایوفسکی در رمان قمارباز معتقدند: "میتوان گفت طوفان بیاید"!
گفتنیست، لیلاز در دولت اول آقای روحانی، شخص رئیس جمهور را "قهرمان عدالتپروری" نامیده بود.
قبل از این، یکی دیگر از اقتصاددانان اصلاحطلب که بعنوان نماینده در مجلس دهم نیز حضور دارد؛ با کنایه تلویحی "توسعه نیافته بودن مردم ایران"، تأکید کرده بود که برای تنظیم قیمت خودرو این مردم هستند که باید تا ۶ ماه خودرو نخرند!
او میافزاید: در این شرایط اگر دولت به هر دلیلی با هر انگیزهای بخواهد قیمت خودرو را سرکوب کند خب طبیعی است که از یک طرف مقادیر عظیمی رانت منتقل میشود به بعضی خریداران خاص و از طرف دیگر مقدار انگیزه و نیرومندی برای افزایش تولید را از خودروسازها میگیرد یعنی سرمایه در گردش خودروسازها در ۳ سال گذشته در حالی بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان تحت سیاستهای سرکوب قیمت از دست دادند که بانک مرکزی محترم و دولت و بانکهای دیگر با نذر و نیاز و صدقه گردان ۴ الی ۵ هزار میلیارد تومان به صورت وام به این صنایع تزریق کرده است. این ریشه اصلی ماجراست.
لیلاز تصریح میکند: ما باید بتوانیم رشد نقدینگی را در ایران کنترل کنیم که با توجه به جمیع اوضاع اقتصادی این کار در حال حاضر عملی نیست. بنابراین مجموعهای از سیاستگذاریها و اتفاقاتی که تماما خارج از کنترل خودروسازها هستند، قیمت خودرو را افزایش داده همین اتفاق در مورد لبنیات و مواد غذایی افتاده مگر اینکه شما بگویید همه تولیدکنندگان و همه مصرفکنندگان و همه سرمایهگذاران در ایران در حال توطئه علیه همدیگر هستند. بله به تعبیری آدام اسمیت هم همین را میگوید، انسانها همیشه دنبال حداکثر منافع خود هستند. اسم این را شما میخواهید بگذارید توطئه خب بگذارید ولی این در واقع گرایش ذاتی بشر است!
این فعال اصلاحطلب در یادداشت خود همچنین اظهار میکند: تصمیمهای دولت در تثبیت قیمت خودرو توان خودروسازها برای افزایش تولید را به شدت تحت فشار قرار داده است.
*نباید بدبینی به خرج داد و اینطور نتیجه گرفت که آقای لیلاز در راستای منافع خودروسازان چنین حرفهایی را مطرح کرده است!
دقت شود که در صحبتهای ایشان پیداست که قویا مخالف نظارت دولت بر قیمتها هستند و جالب آنکه خود نیز اذعان دارند که در تئوری قیمتی آدام اسمیت –و نبود نظارت دولت- این "منافع" و "گرایشات ذاتی انسانهای شرور" است که به جای حاکمیت، قیمتگذاری میکند...
ما هم موافقیم که فقط خودرو گران نشده و قیمت لبنیات و گوشت و مسکن نیز سر به آسمان میساید! اما مسئله اینجاست که سازمان بازرسی و دولت محترم و سازمان تعزیرات بایستی به این مقولات نیز وارد شوند و احیانا شاهد شوآف مبارزه با گرانی فقط در بحث خودرو نباشیم.
دردمندی بیشتر نیز از آنروست که شاهدیم یک اقتصاددانِ فعال در صنعت خودروسازی به راحتی از لزوم کپی بردازی از روی صنعت لبنیات حرف میزند و با اشاره به گرانی لبنیات، گرانی خودرو را طبیعی عنوان میکند!
جدای از این درد جانکاه؛ بایستی این حرف را نیز را مردم به اشتراک گذاشت که اصلاحطلبان سر چیزی را بریدهاند و اکنون خود در حال مویهکردن برای آن هستند.
یعنی آنها شاگردان مرفّه و البته رفوزه آدام اسمیت که هیچ اعتقادی به نظارت بر بازار نداشتند را روی کار آوردهاند و اکنون که قیمتها افسار گسیخته؛ از لزوم کنترل نقدینگی میگویند و به منطق بازار آدام اسمیتی اشاره میکنند.
در حالی که این حرفها اولا پاسخ مشکل مردم نیستند و ثانیا دردی از مردم را دوا نخواهند کرد.
جالب است که چپها حتی در این شرایط هم حاضر نیستند از لزوم "اخذ مالیات" بعنوان تنها راه مطمئن کنترل نقدینگی سخن بگویند تا مبادا با قهر انتخاباتی مردم مواجه شوند.
در واقع به زعم ما، آنها مصلحت مردم را در پیش پای خواستههای زودگذر ذبح میکنند و در ادامه هم حکما به قول داستایوفسکی در رمان قمارباز معتقدند: "میتوان گفت طوفان بیاید"!
گفتنیست، لیلاز در دولت اول آقای روحانی، شخص رئیس جمهور را "قهرمان عدالتپروری" نامیده بود.
قبل از این، یکی دیگر از اقتصاددانان اصلاحطلب که بعنوان نماینده در مجلس دهم نیز حضور دارد؛ با کنایه تلویحی "توسعه نیافته بودن مردم ایران"، تأکید کرده بود که برای تنظیم قیمت خودرو این مردم هستند که باید تا ۶ ماه خودرو نخرند!