نویسنده کتاب، خاطرات دوران جنگش را به صورتی منسجم و یکدست نگاشته است، اما یکی از اشکالات کتاب در حروفچینی آن است.
شهدای ایران: «.. زمان چندانی از شروع کار نگذشته بود که سرپرست کارگاه وارد شد، به طرف من آمد و سینه به سینهام ایستاد، سپس با لبخند ملایمی که برلب داشت، دهانش را بیخ گوشم آورد و با صدای بلندی گفت: «جبهه میری اسمتو رد کنم؟»
پاراگراف اول کتاب مجموعه خاطرات «پزشکی اجباری» نوشته زندهیاد عباس کیانیانبوهی به این شکل شروع میشود. این کتاب خاطرات واقعی و به هم پیوسته یکی از رزمندگان زمان جنگ است که اولین بار توسط انتشارات شاهد در سال ۱۳۸۸ منتشر شده است. نویسنده این کتاب که در دهه ۱۳۶۰ تکنسین یک شرکت هواپیمایی در تهران است، خیلی دوست دارد به عنوان امدادگر در جبهه حضور داشته باشد و به رزمندگان خدمت کند. بالاخره به آرزویش میرسد و داوطلبانه عازم جبهه جنوب کشور میشود.
رفتن او در شرایطی صورت گرفته که هر دو پسر او، زودتر از خودش به جبهه رفتهاند. در طول سفر و خدمت در خط مقدم جبهه، ماجراهای مختلفی برای او اتفاق میافتد که با زبانی شیرین و آمیخته به طنز برای مخاطب روایت میشود. راوی خاطرات جبهه که در علم پزشکی سررشته چندانی ندارد و همیشه نگران این مسئله است، رفته رفته به یکی از بهترین امدادگران جنگ در بیمارستانهای صحرایی تبدیل میشود. روایت طنزآمیزی که نویسنده در تعریف کردن خاطراتش در جبهه به کار گرفته به شیرینی ماجراهایی که برای او و دوستان همرزمش اتفاق افتاده است میافزاید و مخاطب را تا پایان کتاب با خود همدل و همراه میسازد:
«اسمت چیه؟ با نرمی گفتم: «عباس کیانی از صنایع هواپیمایی ایران» خنده تلخی کرد و گفت: «بفرما، هواپیماساز حالا میخواد بره دکتر بشه!... بفرمایید بیرون تا صداتون کنم...» (صفحه ۱۰۲).
یک غافلگیری اندوهناک
نویسنده کتاب، خاطرات دوران جنگش را به صورتی منسجم و یکدست نگاشته است، اما یکی از اشکالات کتاب در حروفچینی آن است. با اینکه از اول تا آخر کتاب دیالوگهای زیادی بین شخصیتهای این مجموعه ردوبدل میشود ما علائم نگارشی «دونقطه دیالوگ» (:) را در هیچ کدام از صفحات کتاب نمیبینیم و این بیدقتی که در حروفچینی صورت گرفته کمی توی ذوق میزند. در انتهای کتاب ما با یک نوع غافلگیری اندوهناک روبهرو میشویم و آن هم خبر شهادت پسر کوچک راوی است. پسر نوجوان او یعنی کیان در عملیات کربلای ۵ در شلمچه، شهید شده است و راوی که تمام اوقاتش در کنار مجروحان و جانبازان جبهه میگذرد از ماجرا خبر ندارد.
مجموعه خاطرات «پزشکی اجباری» با قطع رقعی و در ۱۳۶ صفحه منتشر و در سال ۸۹ به عنوان یکی از برگزیدگان کتاب سال دفاع مقدس انتخاب شده است.
پاراگراف اول کتاب مجموعه خاطرات «پزشکی اجباری» نوشته زندهیاد عباس کیانیانبوهی به این شکل شروع میشود. این کتاب خاطرات واقعی و به هم پیوسته یکی از رزمندگان زمان جنگ است که اولین بار توسط انتشارات شاهد در سال ۱۳۸۸ منتشر شده است. نویسنده این کتاب که در دهه ۱۳۶۰ تکنسین یک شرکت هواپیمایی در تهران است، خیلی دوست دارد به عنوان امدادگر در جبهه حضور داشته باشد و به رزمندگان خدمت کند. بالاخره به آرزویش میرسد و داوطلبانه عازم جبهه جنوب کشور میشود.
رفتن او در شرایطی صورت گرفته که هر دو پسر او، زودتر از خودش به جبهه رفتهاند. در طول سفر و خدمت در خط مقدم جبهه، ماجراهای مختلفی برای او اتفاق میافتد که با زبانی شیرین و آمیخته به طنز برای مخاطب روایت میشود. راوی خاطرات جبهه که در علم پزشکی سررشته چندانی ندارد و همیشه نگران این مسئله است، رفته رفته به یکی از بهترین امدادگران جنگ در بیمارستانهای صحرایی تبدیل میشود. روایت طنزآمیزی که نویسنده در تعریف کردن خاطراتش در جبهه به کار گرفته به شیرینی ماجراهایی که برای او و دوستان همرزمش اتفاق افتاده است میافزاید و مخاطب را تا پایان کتاب با خود همدل و همراه میسازد:
«اسمت چیه؟ با نرمی گفتم: «عباس کیانی از صنایع هواپیمایی ایران» خنده تلخی کرد و گفت: «بفرما، هواپیماساز حالا میخواد بره دکتر بشه!... بفرمایید بیرون تا صداتون کنم...» (صفحه ۱۰۲).
یک غافلگیری اندوهناک
نویسنده کتاب، خاطرات دوران جنگش را به صورتی منسجم و یکدست نگاشته است، اما یکی از اشکالات کتاب در حروفچینی آن است. با اینکه از اول تا آخر کتاب دیالوگهای زیادی بین شخصیتهای این مجموعه ردوبدل میشود ما علائم نگارشی «دونقطه دیالوگ» (:) را در هیچ کدام از صفحات کتاب نمیبینیم و این بیدقتی که در حروفچینی صورت گرفته کمی توی ذوق میزند. در انتهای کتاب ما با یک نوع غافلگیری اندوهناک روبهرو میشویم و آن هم خبر شهادت پسر کوچک راوی است. پسر نوجوان او یعنی کیان در عملیات کربلای ۵ در شلمچه، شهید شده است و راوی که تمام اوقاتش در کنار مجروحان و جانبازان جبهه میگذرد از ماجرا خبر ندارد.
مجموعه خاطرات «پزشکی اجباری» با قطع رقعی و در ۱۳۶ صفحه منتشر و در سال ۸۹ به عنوان یکی از برگزیدگان کتاب سال دفاع مقدس انتخاب شده است.