خودم نفهمیدم از کی به او این همه وابسته شده بودم. از همان لحظهای که میآمد شروع میکردیم به حرف زدن. به هم فرصت نمیدادیم. آنقدر میگفتیم و میخندیدیم که نمیفهمیدیم زمان چطور میگذرد.
شهدای ایران: زیبایی در عین سادگی، این بهترین تعبیر برای کتاب «دل من هیچ» است؛ اثری داستانی که شرحی بر زندگانی شهید اسدالله پازوکی است.
شهیدی والامقام که فرماندهی محور لشکر محمد رسولالله در سال ۶۴ را بر عهده داشت و در نهایت نیز در جریان عملیات والفجر ۸ در فاو به شهادت رسید.
«دل من هیچ» روایتی ساده از زندگی این شهید است، یک روایت ساده از زندگی کوتاه اما پر از عشقی که در ظاهر ۴ سال طول کشید اما به اندازه سالها خاطره و لحظات شیرین از خود به جا گذاشت.
شهیدی والامقام که فرماندهی محور لشکر محمد رسولالله در سال ۶۴ را بر عهده داشت و در نهایت نیز در جریان عملیات والفجر ۸ در فاو به شهادت رسید.
«دل من هیچ» روایتی ساده از زندگی این شهید است، یک روایت ساده از زندگی کوتاه اما پر از عشقی که در ظاهر ۴ سال طول کشید اما به اندازه سالها خاطره و لحظات شیرین از خود به جا گذاشت.
اسدالله پازوکی مصداق واقعی آدمهای پاکبازی است که همه چیزشان را در راه هدفشان میدهند؛ شهیدی که پس از دست دادن یکی از دستهایش باز هم در راهی که به آن اعتقاد داشت، ماند تا زمانی که به فیض رفیع شهادت رسید.
سمانه زالی که نویسنده خاطرات طوبی پازوکی، همسر شهید پازوکی در «دل من هیچ» است، سعی کرده در روایت قصه زندگی این شهید به جای تاکید بر روایت جزئیات غیرضروری، دست بر نقاط عطف زندگی مشترک شهید بگذارد؛ نقاطی که شنیدن آنها از شریک زندگی شهید قطعا لطف مضاعفی دارد و کوتاه و فشرده بودن آن ظرفیت ارتباط مخاطب با اثر را بیشتر کرده است.
برای معرفی این کتاب در برشی از متن آن که در پشت جلد چاپ شده، آمده است: «نزدیکیهای آمدنش قلبم تند میزد. گوشم به صدای در بود. ثانیهشماری میکردم از راه برسد. از توی حیاط ببیندم، سرتکان بدهد. بیاید تو و ذوقش را توی صورتش ببینم. یا به هوای او چادرم را میانداختم سرم و بدو خودم را میرساندم دم در. اسدالله من را که میدید با تمام خستگیاش شادی میدوید توی صورتش، من هم.
خودم نفهمیدم از کی به او این همه وابسته شده بودم. از همان لحظهای که میآمد شروع میکردیم به حرف زدن. به هم فرصت نمیدادیم. آنقدر میگفتیم و میخندیدیم که نمیفهمیدیم زمان چطور میگذرد».
شرح رنجها و مرارتهایی که خانوادههای معظم شهدا در دوران حضور در کنار همسران خود در مناطق نزدیک به مناطق جنگی کشیدند هم از جمله بخشهای خواندنی این کتاب است. شاید پیش از این مخاطبان بخشی از این دردها را در اثری سینمایی همچون «ویلاییها» دیده باشند اما «دل من هیچ» دارای جزئیاتی است که تجربه خواندن آن حتی برای کسانی که «ویلاییها» را دیدهاند نیز جذاب خواهد بود.
در بخشی از وصیتنامه شهید پازوکی آمده است: «خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد، جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیت پیدا کند که خود را میبازد. خود را گم میکند، قبل از آنکه عنان اختیار از کف شما ربوده شود، خود را بسازید و اصلاح کنید...».