خدایا در این ماه رمضان مرا در دارالقرار خودت جای بده؛ دارالقرار خدا کجاست؟ اگر فقط حساب قیامت بود می گفتیم مراد لابد بهشت است؛ اما ارتباط با ذات احدیت در همین دنیا هم دارالقرار است و موجب آرامش میشود
شهدای ایران: دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان: اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوَافَقَةِ الْأَبْرَارِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ وَ آوِنِی فِیهِ بِرَحْمَتِکَ إِلَی (فِی) دَارِ الْقَرَارِ بِإِلَهِیَّتِکَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِین
ای خدا، در این روز مرا بر موافقت نیکمردان فروتن و خدا ترس، موفق بدار و از رفاقت اشرار جهان دور گردان و مرا در بهشت دار القرار به رحمتت منزل ده، به حق الهیت و معبودیتت ای خدای عالمیان.
اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوَافَقَةِ الْأَبْرَارِ
خدایا، کاری کن که من با خوبان و ابرار موافق و همراه باشم؛ کلمه" ابرار" جمع کلمه" برّ"- به فتحه «ب»است، و کلمه« برّ» صفت مشبهه از مصدر« بِر» به کسره باءاست، که به معنای احسان است، و این معنا در مورد کسی صادق است که عمل خود را نیکو سازد، و از نیکو ساختن آن هیچ نفعی که عاید خودش شود، در نظر نگرفته باشد، نه جزایی را در مقابل عملش به او دهند، و نه حتی تشکری از دیگران، انتظار داشته باشد.
کلمه«بر»- به فتحه «ب» به معنای کسی است که خیر را بدان جهت که خیر است میخواهد، نه بدان جهت که اگر انجام دهد نفعی عایدش میشود، بلکه حتی در صورتی هم که خودش آن را دوست نمیدارد، صرفا بخاطر اینکه خیر است انجام میدهد، و بر تلخی آن که مخالف با خواهش نفس او است صبر میکند، و عمل خیر را بدان جهت که فی نفسه خیر است انجام میدهد، هر چند به زحمت و ضرر خود تمام شود، نظیر وفای به نذر. و یا بدان جهت که برای دیگران نافع است انجام می دهد، مانند اطعام طعام به بندگان مستحق خدا.
ابرار چه کسانی هستند؟
و با در نظر گرفتن این که هیچ خیر و صلاحی در هیچ عملی نیست مگر با ایمان به خدا و رسولش، و ایمان به روز جزا ...لذا" ابرار" کسانی هستند که عمل خیر را بخاطر ایمان به خدا، رسول او و روز جزا انجام میدهند، چون ایمانشان ایمان رشد و بصیرت است، یعنی خود را بنده و مملوک پروردگار خود میدانند، و معتقدند که خلق و امرشان به دست او است، و خودشان هم مالک نفع و ضرری برای خود نیستند، قهرا معتقدند که نباید اراده کنند، مگر چیزی را که پروردگارشان اراده کرده؛ و انجام ندهند، مگر عملی را که او بپسندد؛ در نتیجه اراده او را بر اراده خودشان مقدم می دارند، و برای خشنودی او عمل میکنند، هر چند که به ضرر خودشان تمام شود، بر آن ضرر و ناسازگاری با میل درونی خود صبر میکنند، و زحمت اطاعت او را تحمل نموده، آنچه میکنند به خاطر خشنودی او می کنند، و در نتیجه در مرحله عمل، عبودیت را خالص برای خدا میسازند. [1]
وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ
خدایا؛ کاری کن که من با بدان رفیق نشوم، در قرآن درباره اهل ایمان میفرماید :« وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً ؛ نساء 69» و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران، صدّیقان، شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [ ایمان و اخلاق و عمل صالح ] داده؛ و اینان نیکو رفیقانی هستند. رفیق خوب انسان را بهشتی و اهل سعادت می کند و رفیق بد انسان را شقی و اهل دوزخ می کند
همنشین تو از تو به باید
تا تو را عقل و دین بیفزاید
با بدان کم نشین که صحبت بد
گر چه پاکی تو را پلید کند
آفتاب بدین بزرگی را
لکه ابر ناپدید کند
آوِنِی فِیهِ بِرَحْمَتِکَ إِلَی (فِی) دَارِ الْقَرَارِ
خدایا در این ماه رمضان مرا در دار القرار خودت جای بده ؛ دار القرار خدا کجاست؟ اگر فقط حساب قیامت بود می گفتیم مراد بهشت است؛ اما ارتباط با ذات احدیت در همین دنیا هم دارالقرار است و موجب آرامش میشود « ِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ رعد ، 28» دلها فقط به یاد خدا آرام میگیرد .
راز این که آخرت، دار القرار است: « اِنّ الاخره هِی دار القرار؛ غافر/ 39»، آن است که انسان در دنیا چون به مقصد نرسیده و در بین راه میباشد، آرامش ندارد، ولی وقتی به بهشت رسید، آرامش پیدا میکند، چون حرکت، به مقصد و متحرک به هدف رسیده است. البته ثابت میشود نه ساکن، یعنی دار الحرکه به دارالسکون منتهی نمیشود، زیرا سکون، هدفِ حرکت نیست بلکه به دار الثبات میرسد و ثبات، هدفِ حرکت است. هیچ حرکتی به سوی سکون نمیرود، مگر این که سکونش نسبی باشد و گرنه متحرک میکوشد تا به دار القرار و دار الثبات برسد.(2)
بالَهِیَّتِکَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِین
خدایا به مقام الاهیتت متوسل می شوم، معلوم می شود که همه این اموری که در این دعا است تحت عنوان الاهیت حضرت حق میباشد و آن صفات الهی، تحت تاثیر این اسم از اسماء الهی است .
---------
1 - توضیح معنای ابرار برگرفته از تفسیر المیزان می باشد
2-«تفسیر موضوعی آیه الله جوادی آملی بر قرآن کریم ج 9 سیره رسول اکرم در قرآن»
ای خدا، در این روز مرا بر موافقت نیکمردان فروتن و خدا ترس، موفق بدار و از رفاقت اشرار جهان دور گردان و مرا در بهشت دار القرار به رحمتت منزل ده، به حق الهیت و معبودیتت ای خدای عالمیان.
اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوَافَقَةِ الْأَبْرَارِ
خدایا، کاری کن که من با خوبان و ابرار موافق و همراه باشم؛ کلمه" ابرار" جمع کلمه" برّ"- به فتحه «ب»است، و کلمه« برّ» صفت مشبهه از مصدر« بِر» به کسره باءاست، که به معنای احسان است، و این معنا در مورد کسی صادق است که عمل خود را نیکو سازد، و از نیکو ساختن آن هیچ نفعی که عاید خودش شود، در نظر نگرفته باشد، نه جزایی را در مقابل عملش به او دهند، و نه حتی تشکری از دیگران، انتظار داشته باشد.
کلمه«بر»- به فتحه «ب» به معنای کسی است که خیر را بدان جهت که خیر است میخواهد، نه بدان جهت که اگر انجام دهد نفعی عایدش میشود، بلکه حتی در صورتی هم که خودش آن را دوست نمیدارد، صرفا بخاطر اینکه خیر است انجام میدهد، و بر تلخی آن که مخالف با خواهش نفس او است صبر میکند، و عمل خیر را بدان جهت که فی نفسه خیر است انجام میدهد، هر چند به زحمت و ضرر خود تمام شود، نظیر وفای به نذر. و یا بدان جهت که برای دیگران نافع است انجام می دهد، مانند اطعام طعام به بندگان مستحق خدا.
ابرار چه کسانی هستند؟
و با در نظر گرفتن این که هیچ خیر و صلاحی در هیچ عملی نیست مگر با ایمان به خدا و رسولش، و ایمان به روز جزا ...لذا" ابرار" کسانی هستند که عمل خیر را بخاطر ایمان به خدا، رسول او و روز جزا انجام میدهند، چون ایمانشان ایمان رشد و بصیرت است، یعنی خود را بنده و مملوک پروردگار خود میدانند، و معتقدند که خلق و امرشان به دست او است، و خودشان هم مالک نفع و ضرری برای خود نیستند، قهرا معتقدند که نباید اراده کنند، مگر چیزی را که پروردگارشان اراده کرده؛ و انجام ندهند، مگر عملی را که او بپسندد؛ در نتیجه اراده او را بر اراده خودشان مقدم می دارند، و برای خشنودی او عمل میکنند، هر چند که به ضرر خودشان تمام شود، بر آن ضرر و ناسازگاری با میل درونی خود صبر میکنند، و زحمت اطاعت او را تحمل نموده، آنچه میکنند به خاطر خشنودی او می کنند، و در نتیجه در مرحله عمل، عبودیت را خالص برای خدا میسازند. [1]
وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ
خدایا؛ کاری کن که من با بدان رفیق نشوم، در قرآن درباره اهل ایمان میفرماید :« وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً ؛ نساء 69» و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران، صدّیقان، شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [ ایمان و اخلاق و عمل صالح ] داده؛ و اینان نیکو رفیقانی هستند. رفیق خوب انسان را بهشتی و اهل سعادت می کند و رفیق بد انسان را شقی و اهل دوزخ می کند
همنشین تو از تو به باید
تا تو را عقل و دین بیفزاید
با بدان کم نشین که صحبت بد
گر چه پاکی تو را پلید کند
آفتاب بدین بزرگی را
لکه ابر ناپدید کند
آوِنِی فِیهِ بِرَحْمَتِکَ إِلَی (فِی) دَارِ الْقَرَارِ
خدایا در این ماه رمضان مرا در دار القرار خودت جای بده ؛ دار القرار خدا کجاست؟ اگر فقط حساب قیامت بود می گفتیم مراد بهشت است؛ اما ارتباط با ذات احدیت در همین دنیا هم دارالقرار است و موجب آرامش میشود « ِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ رعد ، 28» دلها فقط به یاد خدا آرام میگیرد .
راز این که آخرت، دار القرار است: « اِنّ الاخره هِی دار القرار؛ غافر/ 39»، آن است که انسان در دنیا چون به مقصد نرسیده و در بین راه میباشد، آرامش ندارد، ولی وقتی به بهشت رسید، آرامش پیدا میکند، چون حرکت، به مقصد و متحرک به هدف رسیده است. البته ثابت میشود نه ساکن، یعنی دار الحرکه به دارالسکون منتهی نمیشود، زیرا سکون، هدفِ حرکت نیست بلکه به دار الثبات میرسد و ثبات، هدفِ حرکت است. هیچ حرکتی به سوی سکون نمیرود، مگر این که سکونش نسبی باشد و گرنه متحرک میکوشد تا به دار القرار و دار الثبات برسد.(2)
بالَهِیَّتِکَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِین
خدایا به مقام الاهیتت متوسل می شوم، معلوم می شود که همه این اموری که در این دعا است تحت عنوان الاهیت حضرت حق میباشد و آن صفات الهی، تحت تاثیر این اسم از اسماء الهی است .
---------
1 - توضیح معنای ابرار برگرفته از تفسیر المیزان می باشد
2-«تفسیر موضوعی آیه الله جوادی آملی بر قرآن کریم ج 9 سیره رسول اکرم در قرآن»