شهدای ایران: محمدعلی نجفی، فعال اصلاحطلب و شهردار سابق تهران در دادگاه اخیر خود از پرداخت نزدیک به 10 میلیارد تومان به خانواده مرحوم میترا استاد برای اخذ رضایت خبر داده است.
او در پاسخ به سؤال رئیس دادگاه مبنی بر اینکه با چه مبلغی رضایت گرفتید؟ گفته است: ۱۳۶۲ سکه برای مهریه حساب شد که حدود 8 میلیارد و خردهای بود اما مجموعا حدود 10 میلیارد تومان پرداخت کردیم.
به گزارش ایسنا، نجفی همچنین درباره مرحومه استاد گفته است: اختلافات زیادی با مقتوله داشتم چرا که بعد از ازدواج حجاب ایشان عوض شد. همچنین تقاضاهای مالی متعددی مطرح می کرد و اصرار داشت که از همسر اولم طلاق بگیرم. مرحومه خانواده ام را تهدید به اسید پاشی میکرد و به من میگفت که مطلقه است، اما متوجه شدم که با همسر سابقش زندگی می کند و می گفت که به خاطر پسرم جدا زندگی نمی کنم چرا که خودکشی می کند. بعد از این موضوع متوجه شدم که طلاق در شناسنامه مقتوله نیز قید نشده است.
*توانمندی مالی افراد و اینکه از کجا آوردهاند، یک مقوله شخصی محسوب میشود و طرح پیشفرض برای اموال دیگران یا کنایه مبنی بر اینکه هرکس پول کلانی در اختیار دارد پس از راه نامشروع بدست آورده؛ در قید عمومی یک کار ناپسند و نامشروع است.
اما باید دانست که نجفی یک رجل سیاسی است و در عرصه فعالیتهای اصلاحطلبان یک رکن محسوب میشود.
و اگرچه 10 میلیارد تومان مبلغیست که شاید امروز خیلی از افراد در جامعه ما باشند که آنرا داشته باشند اما برای رجال سیاسی در نظام جمهوری اسلامی، زیستن در چنین سطحی یک رفتار پسندیده نیست.
و شاید از همین روست که جریان اصلاحات همواره با مشکلات لاینحلّی دست به گریبان است.
مشکلاتی از همین قبیل که در نزد قاطبه مردم جایگاهی ندارند، متهم به اشرافیگری هستند، نمیتوانند با اکثریت جامعه که قشر مذهبی هستند رابطه برقرار کنند و صحبتهایشان مبنی بر خدمتگزاری به مردم خریدار چندانی ندارد.
به سخن دیگر اینکه ما معتقدیم درسی که در ماجرای آقای نجفی برای جریانات سیاسی وجود دارد؛ لزوم رعایت تقوای جمعی، توجه به سادهزیستی و پرهیز از شکلگیری ثروتهای باد آورده در میان رجال سیاسی است که در نهایت به چنین مفسدهها و خسرانهایی منجر میشود که امروز نجفی با آن دست به گریبان است.
اگر آقای نجفی بعنوان یک رجل سیاسی، از این پشتوانه مالی برخوردار نبود؛ حکماً امروز شاهد این همه اتفاقات تلخ در حواشی ایشان نبودیم.
نظیر ماجرای آقای نجفی در قضیه تأمین وثیقه 10 میلیاردی برای مهدی هاشمی نیز تکرار شده بود.
بدیهی بود که این مطالبه درست یا غلط از خانواده مرحوم هاشمی شکل میگرفت که چنین پولهایی چگونه در خاندان آنها جمع شده است.
و البته آن مرحوم هرگز نتوانست در مقابل این مطالبه و لرزههای آن در زندگی سیاسی خود عملکرد مناسبی داشته باشد.
او در پاسخ به سؤال رئیس دادگاه مبنی بر اینکه با چه مبلغی رضایت گرفتید؟ گفته است: ۱۳۶۲ سکه برای مهریه حساب شد که حدود 8 میلیارد و خردهای بود اما مجموعا حدود 10 میلیارد تومان پرداخت کردیم.
به گزارش ایسنا، نجفی همچنین درباره مرحومه استاد گفته است: اختلافات زیادی با مقتوله داشتم چرا که بعد از ازدواج حجاب ایشان عوض شد. همچنین تقاضاهای مالی متعددی مطرح می کرد و اصرار داشت که از همسر اولم طلاق بگیرم. مرحومه خانواده ام را تهدید به اسید پاشی میکرد و به من میگفت که مطلقه است، اما متوجه شدم که با همسر سابقش زندگی می کند و می گفت که به خاطر پسرم جدا زندگی نمی کنم چرا که خودکشی می کند. بعد از این موضوع متوجه شدم که طلاق در شناسنامه مقتوله نیز قید نشده است.
*توانمندی مالی افراد و اینکه از کجا آوردهاند، یک مقوله شخصی محسوب میشود و طرح پیشفرض برای اموال دیگران یا کنایه مبنی بر اینکه هرکس پول کلانی در اختیار دارد پس از راه نامشروع بدست آورده؛ در قید عمومی یک کار ناپسند و نامشروع است.
اما باید دانست که نجفی یک رجل سیاسی است و در عرصه فعالیتهای اصلاحطلبان یک رکن محسوب میشود.
و اگرچه 10 میلیارد تومان مبلغیست که شاید امروز خیلی از افراد در جامعه ما باشند که آنرا داشته باشند اما برای رجال سیاسی در نظام جمهوری اسلامی، زیستن در چنین سطحی یک رفتار پسندیده نیست.
و شاید از همین روست که جریان اصلاحات همواره با مشکلات لاینحلّی دست به گریبان است.
مشکلاتی از همین قبیل که در نزد قاطبه مردم جایگاهی ندارند، متهم به اشرافیگری هستند، نمیتوانند با اکثریت جامعه که قشر مذهبی هستند رابطه برقرار کنند و صحبتهایشان مبنی بر خدمتگزاری به مردم خریدار چندانی ندارد.
به سخن دیگر اینکه ما معتقدیم درسی که در ماجرای آقای نجفی برای جریانات سیاسی وجود دارد؛ لزوم رعایت تقوای جمعی، توجه به سادهزیستی و پرهیز از شکلگیری ثروتهای باد آورده در میان رجال سیاسی است که در نهایت به چنین مفسدهها و خسرانهایی منجر میشود که امروز نجفی با آن دست به گریبان است.
اگر آقای نجفی بعنوان یک رجل سیاسی، از این پشتوانه مالی برخوردار نبود؛ حکماً امروز شاهد این همه اتفاقات تلخ در حواشی ایشان نبودیم.
نظیر ماجرای آقای نجفی در قضیه تأمین وثیقه 10 میلیاردی برای مهدی هاشمی نیز تکرار شده بود.
بدیهی بود که این مطالبه درست یا غلط از خانواده مرحوم هاشمی شکل میگرفت که چنین پولهایی چگونه در خاندان آنها جمع شده است.
و البته آن مرحوم هرگز نتوانست در مقابل این مطالبه و لرزههای آن در زندگی سیاسی خود عملکرد مناسبی داشته باشد.