یک سایت اصلاحطلب از اینکه اعضای فراکسیون امید دنبال خدمت در مناصب دولتی هستند و از بیعملی خود عذرخواهی نمیکنند اظهار تعجب کرد.
شهدای ایران: روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
خردادنیوز با اشاره به گزارش خبرآنلاین در پیگیری اینکه نمایندگان بعد از پایان دوره نمایندگی مشغول چه فعالیتی میشوند نوشت: زمستان ۹۴ و اردیبهشت ۹۶ صفهای چند صد متری رایدهندگان در کنار شعب و حوزههای رایگیری بهت و حیرت ناظران را در پی داشته و از همراهی و همنوایی و سنگتمام بدنه اجتماعی اصلاحطلبان در مشارکتی معنادار خبر میداد، دو سال و اندی بعد اما هیچ خبری از صفهای دور و دراز و مشارکت خیرهکننده نبود، سقوط و نزولی محسوس و ملموس که خبر از ثمربخشی تلاشهای انهدامی جماعتی مدعی بود که بر موج همراهی و همدلی مردم برای رسیدن به صندلیهای قدرت سوار شدند اما با ناکارآمدی و اشتباهات پیدرپی خود تیشه به ریشه زدند و شأن و اعتبار اجتماعی اصلاحطلبان در بدنه اجتماعی حامیان را به ثمن بخس بر باد دادند.
وقتی از نظر عموم مردم، نمایندگان فراکسیون امید توانایی اصلاحات حداقلی را نداشته و حتی عزم جدی در این زمینه را نمیبینند و ناکارآمدی آنان به وضوح در ذوق هم میزند، وقتی در انتصابات و سؤالات از وزرا نقش لابیگریهای خاص و منفعتمحورانه را مشاهده میکنند و در ارتباطات نمایندگان نکات سوالبرانگیز و دافعانه ملاحظه میشود و پیرامون نزدیکان و منسوبان آنان و سبک زندگی ایشان در اذهان عمومی سؤالات فراوانی مطرح است، طبیعی است که مردم به اصلاحات و اصلاحطلبان و سازوکاری که این عزیزان ناشناخته در افواه عمومی را برکشیده و تا جایگاه نمایندگی مردم در مجلس ترفیع داده، بدبین شده و چشم امید بر آن ببندند.
حال طبیعی و عقلانی هم باشد، موسم؛ موسم پاسخگویی و جوابدهی این نمایندگان است که چگونه و چرا اینگونه سرمایه اجتماعی چند ده ساله اصلاحطلبان را منهدم کردهاند؟ حالا دیگر وقت پاسخ است هر چند دیر و فاقد اثرگذاری ملموس اما حداقل حق رایدهندگان و بدنه اجتماعی پاسخگویی آقایان و نمایندگان منتخب است اما جالب آنجاست که همین اندک انتظار هم خیالی عبث و باطل است.
خبرآنلاین در گفتوگویی با نمایندگان بازمانده از مجلس یازدهم از آنان پرسیده که چه برنامهای برای دوران پسا نمایندگی دارند. پاسخها جالب و قابل توجه است اما آن چیزی که به چشم نگارنده آمد و دستمایه این اندک مقال شد، پاسخ وکیلی نماینده تهران در مجلس دهم بود.
ایشان در پاسخ به سوال خبرنگار فرمودهاند: «اولویت اول من این است که کار رسانهای انجام دهم و در عین حال اگر جایی به کمک من نیاز باشد آماده خواهم بود اما اولویت من پیگیری جدی کار رسانهای است.»
جالب آن بخشی است که ایشان از اعلام آمادگی خود برای خدمت و کمک گفتهاند! هر کسی که دستی کوتاه بر آتش سیاست داشته میداند معنای این حرف آقای وکیلی یعنی تلاش ایشان برای خدمت در منصبی دولتی و پالس موکد برای پذیرش مسئولیت تازه که البته با توجه به سابقه نمایندگی تجربه و مهارتها و ارتباطات لازم هم فراهم آمده است! فقط البته برای حقیر سرا پا تقصیر این سوال پیش میآید که این عزیزان با این کارنامه درخشان در دوران نمایندگی و رضایتمندی عمومی از عملکردهایشان که در دو رایدهی مجالس دهم و یازدهم هویدا شد، با کدام انگیزه و اعتماد به نفس آماده حضور غرورآفرین در مناصب تازه میشوند.
خردادنیوز با اشاره به گزارش خبرآنلاین در پیگیری اینکه نمایندگان بعد از پایان دوره نمایندگی مشغول چه فعالیتی میشوند نوشت: زمستان ۹۴ و اردیبهشت ۹۶ صفهای چند صد متری رایدهندگان در کنار شعب و حوزههای رایگیری بهت و حیرت ناظران را در پی داشته و از همراهی و همنوایی و سنگتمام بدنه اجتماعی اصلاحطلبان در مشارکتی معنادار خبر میداد، دو سال و اندی بعد اما هیچ خبری از صفهای دور و دراز و مشارکت خیرهکننده نبود، سقوط و نزولی محسوس و ملموس که خبر از ثمربخشی تلاشهای انهدامی جماعتی مدعی بود که بر موج همراهی و همدلی مردم برای رسیدن به صندلیهای قدرت سوار شدند اما با ناکارآمدی و اشتباهات پیدرپی خود تیشه به ریشه زدند و شأن و اعتبار اجتماعی اصلاحطلبان در بدنه اجتماعی حامیان را به ثمن بخس بر باد دادند.
وقتی از نظر عموم مردم، نمایندگان فراکسیون امید توانایی اصلاحات حداقلی را نداشته و حتی عزم جدی در این زمینه را نمیبینند و ناکارآمدی آنان به وضوح در ذوق هم میزند، وقتی در انتصابات و سؤالات از وزرا نقش لابیگریهای خاص و منفعتمحورانه را مشاهده میکنند و در ارتباطات نمایندگان نکات سوالبرانگیز و دافعانه ملاحظه میشود و پیرامون نزدیکان و منسوبان آنان و سبک زندگی ایشان در اذهان عمومی سؤالات فراوانی مطرح است، طبیعی است که مردم به اصلاحات و اصلاحطلبان و سازوکاری که این عزیزان ناشناخته در افواه عمومی را برکشیده و تا جایگاه نمایندگی مردم در مجلس ترفیع داده، بدبین شده و چشم امید بر آن ببندند.
حال طبیعی و عقلانی هم باشد، موسم؛ موسم پاسخگویی و جوابدهی این نمایندگان است که چگونه و چرا اینگونه سرمایه اجتماعی چند ده ساله اصلاحطلبان را منهدم کردهاند؟ حالا دیگر وقت پاسخ است هر چند دیر و فاقد اثرگذاری ملموس اما حداقل حق رایدهندگان و بدنه اجتماعی پاسخگویی آقایان و نمایندگان منتخب است اما جالب آنجاست که همین اندک انتظار هم خیالی عبث و باطل است.
خبرآنلاین در گفتوگویی با نمایندگان بازمانده از مجلس یازدهم از آنان پرسیده که چه برنامهای برای دوران پسا نمایندگی دارند. پاسخها جالب و قابل توجه است اما آن چیزی که به چشم نگارنده آمد و دستمایه این اندک مقال شد، پاسخ وکیلی نماینده تهران در مجلس دهم بود.
ایشان در پاسخ به سوال خبرنگار فرمودهاند: «اولویت اول من این است که کار رسانهای انجام دهم و در عین حال اگر جایی به کمک من نیاز باشد آماده خواهم بود اما اولویت من پیگیری جدی کار رسانهای است.»
جالب آن بخشی است که ایشان از اعلام آمادگی خود برای خدمت و کمک گفتهاند! هر کسی که دستی کوتاه بر آتش سیاست داشته میداند معنای این حرف آقای وکیلی یعنی تلاش ایشان برای خدمت در منصبی دولتی و پالس موکد برای پذیرش مسئولیت تازه که البته با توجه به سابقه نمایندگی تجربه و مهارتها و ارتباطات لازم هم فراهم آمده است! فقط البته برای حقیر سرا پا تقصیر این سوال پیش میآید که این عزیزان با این کارنامه درخشان در دوران نمایندگی و رضایتمندی عمومی از عملکردهایشان که در دو رایدهی مجالس دهم و یازدهم هویدا شد، با کدام انگیزه و اعتماد به نفس آماده حضور غرورآفرین در مناصب تازه میشوند.