آمریکا محتاج مذاکره با ایران است، مذاکرهای که هیچ رنگ و بویی از معامله ندارد و هدف اصلی، غارتگری و چپاول است.
شهدای ایران: «مسعود اکبری» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
میگویند روزی مالک یک آبادی به خانه کدخدا میرود. ساززن آبادی پیش مالک میآید و یک پنجه عالی ساز میزند. مالک که خوشش آمده بود، وعده میدهد، سر خرمن که شد، یک خروار گندم به ساززن بدهد. ساززن هم خوشحال شده و تا موعد خرمن روزشماری میکند. رفته رفته سر خرمن میرسد و مالک برای برداشت محصول به آبادی میآید. ساززن هم با خوشحالی پیش مالک میرود و بعد از عرض سلام به یادش میاندازد که:«من همان ساززن هستم که وعده نمودید، سر خرمن یک خروار گندم میدهید لطف بفرمایید.»
مالک خندهای میکند و میگوید: «سادهدل، تو یک چیزی زدی، من خوشم آمد، من هم یک چیزی گفتم که تو خوشت بیاید. حوصله داری؟» و ساززن بیچاره را محروم میکند.
در مثل مناقشه نیست، ولیکن حکایت نوع نگاه متکبرانه و نخوتآمیز و غارتگرانه مقامات آمریکایی به مردم جهان- و حتی مردم آمریکا- حکایت همان مالک آبادی و ساززن است. حکایت وعدههای سرِ خرمن و فریبکاری؛ حکایت وعدههای نسیه در مقابل اقدامات نقد.
در روزهای گذشته، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در کنفرانس خبری روزانه درباره شیوع ویروس کرونا در اظهارنظری گستاخانه گفت: «ایران درخواستی برای کاهش تحریمها نداده است.»
ترامپ تصریح کرد: «ضربه بسیار سختی به اقتصاد ایران وارد شده است و از ویروس کرونا نیز بسیار آسیب دیدند. ایران درخواستی برای کاهش تحریمها مطرح نکرده تا اجازه داده شود تجهیزات پزشکی به این کشور ارسال شود... هیچ مانعی برای دیدار با ایرانیها در راستای حل موضوع تحریمها ندارم. اگر نیازمند کمک هستند توانایی پزشکی برای کمک به آنها را داریم.»
وی در روزهای گذشته در اظهارنظری دیگر گفت: «من فکر میکنم آنها (ایران) خواستار یک توافق هستند اما نمیدانند واقعا چگونه آغاز کنند. تمام کاری که ایرانیها باید انجام دهند این است که با ما تماس بگیرند و درخواست کمک کنند.»
این اظهارات فریبکارانه ترامپ از چند منظر قابل بررسی است.
حکایت ژست مضحک ترامپ درباره کمک به ایران برای عبور از بحران کرونا، حکایت آن شخصی است که وعده بیل زدن باغچه همسایه را میدهد، اما خود از بیل زدن باغچهاش عاجز و ناتوان است.
در هفتههای اخیر اخبار قابل تأملی از بحران شیوع ویروس کرونا در آمریکا منتشر شده است. براساس آمار منتشر شده، آمریکا بیشترین تعداد مبتلایان به ویروس کرونا را در جهان به خود اختصاص داده است.
در روزهای گذشته پرستاران آمریکایی در اعتراض به کمبود تجهیزات محافظتی نظیر ماسک و دستکش، تجمع اعتراضآمیز برگزار کردهاند.
دیلی میل در گزارشی نوشت: پرستار بیمارستانی در نیویورک آمریکا که کادر درمانی آن به دلیل کمبود شدید لوازم پیشگیری و تجهیزات پزشکی مجبور بودند برای جلوگیری از مبتلا شدن خود به ویروس کرونا به جای لباس محافظتی، کیسه زباله به تن کنند، جان خود را بر اثر ابتلا به این بیماری از دست داد.
ناتوانی دولت آمریکا در تجهیز بیمارستانها و مراکز درمانی در کنار غارت فروشگاهها و در ادامه صفهای طولانی در مقابل مراکز فروش اسلحه- برای محافظت از خود به دلیل احتمال وقوع قحطی- تنها بخش کوچکی از چهره آمریکا بدون روتوش در هفتههای اخیر است.
حالا آمریکایی که از کنترل و مدیریت بحران در مقابله با ویروس کرونا در کشورش عاجز و ناتوان است، پیشنهاد مضحک کمک به ایران برای مقابله با بحران کرونا را مطرح کرده است. آن هم در شرایطی که ایران رکورددار بهبودیافتگان کرونا در جهان است.
به لطف خدا و با مجاهدت شبانهروزی متخصصان ایرانی، «کیت تشخیص کرونا ویروس» کاملا ایرانی طراحی و به تولید انبوه رسیده است. در ماه جاری حدود ۴۰۰ هزار کیت تشخیص بومی کرونا روانه بازار داخلی شده و حدود ۶۰ آزمایشگاه در سراسر کشور، برای خدمت رسانی به مردم تجهیز شده است. اکنون حدود ۲۰ کشور خارجی متقاضی دریافت کیتهای ایرانی هستند.
رکوردزنی در تعداد بهبودیافتگان کرونا در کنار خدمترسانی شبانهروزی جامعه پزشکی و پرستاری و کارکنان مراکز درمانی، و اقدامات تحسینبرانگیز سپاه، ارتش، بسیج، مساجد، هیئتهای مذهبی و تشکلهای مردمی در تولید ماسک و اقلام بهداشتی، توزیع اقلام بهداشتی و اقلام ضروری در میان خانوادههای کمبضاعت، ضدعفونی کردن سطح شهر و... تنها بخش کوچکی از کارهای بزرگ مردم عزیز ایران در مقابله با بحران کرونا است.
در حال حاضر، ترامپ باید به فکر بیل زدن باغچه خودش باشد، چون به قول معروف مثل خر در گل گرفتار شده است.
اردیبهشت ۹۷، وقتی ترامپ با ژستی تکبرآمیز در مقابل دوربینها، خروج رسمی آمریکا از برجام را اعلام کرد، قول داد که ایرانیها برای مذاکره با او تماس خواهند گرفت. از آن زمان تاکنون ترامپ بارها با لحنها و روشهای مختلف همین حرف را تکرار کرده است. یک روز با واسطه قرار دادن مقامات ژاپنی و فرانسوی و روز دیگر به بهانه شیوع ویروس کرونا.
یک سؤال، آیا باید فرصت شیوع ویروس کرونا را غنیمت شمرده و مذاکره با آمریکا درباره لغو تحریمها را کلید بزنیم؟! پاسخ منفی است؛ چرا؟! تجربه عبرتآموز و پرهزینه برجام برای چندمین بار ثابت کرد که آمریکا در مذاکره، صرفا به دنبال ستاندن مولفههای قدرت طرف مقابل است.
به اذعان اندیشکدهها و تحلیلگران غربی، اکنون تحریمهای آمریکا علیه ایران به سقف خود رسیده و به همین دلیل مدتی است که شاهد تحریمهای نمادین آمریکا علیه ایران هستیم. برای مثال چندی پیش آمریکا چند تن از مقامات سیاسی و نظامی ایران را تحریم کرد. این در حالی بود که این اشخاص پیش از این نیز توسط آمریکا تحریم شده بودند.
آیتالله جنتی، دبیر شورای نگهبان- اسفند ۹۸- در واکنشی جالب به تحریم خود و ۴ عضو شورای نگهبان توسط آمریکا گفت: «ما را تحریم کردند، حالا من فکر میکنم که این همه پول که در صندوقهای آمریکایی داریم را چه کنیم، بعد هم ما نمیتوانیم دیگر برای جشنهای کریسمس به آمریکا برویم!»
علاوهبر این، آمریکا به هیچ عنوان توان حمله نظامی به ایران را ندارد. حمله موشکی ایران- در دی ماه ۹۸- به پایگاه هوایی «عینالاسد» در عراق- که میزبان نیروهای آمریکایی است- نخستین حمله رسمی یک کشور به پایگاههای آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم بهشمار میرود. سرگیجه مقامات آمریکایی و استیصال و ناتوانی در پاسخ به این حمله، یک بار دیگر هیمنه و قدرت پوشالی آمریکا را شکست و بیش از پیش ثابت کرد که گزینه نظامی علیه ایران به هیچ عنوان روی میز نیست.
بنابراین تنها راه پیش روی آمریکای خسته از ناکارآمدی تحریم و مستاصل از حمله نظامی، گزینه «مذاکره» است. اما مقامات آمریکایی این «گدایی» را با پوشش «کمکرسانی برای مقابله با کرونا» بزک میکنند.
واقعیت این است که برای مقامات آمریکایی، «کرونا بهانه است»، هدف اصلی، ایجاد اختلال محاسباتی و در ادامه، برجامیزه کردن مولفههای قدرت ایران است.
ترامپ در روزهای گذشته در اظهارنظری تأملبرانگیز گفته بود «اگر میزان مرگ و میر مبتلایان به کرونا در آمریکا کمتر از ۱۰۰ هزار نفر شود، بسیار خوب اقدام شده است»!؛ به نظر شما، شخصی که مرگ مردم آمریکا این قدر برایش بیاهمیت است، دلواپس مردم ایران برای مقابله با کرونا شده است؟!
آمریکا محتاج مذاکره با ایران است، مذاکرهای که هیچ رنگ و بویی از معامله ندارد و هدف اصلی، غارتگری و چپاول است. اما شیطان بزرگ، با فریبکاری و حیلهگری، این «گدایی» را «لطف» جا زده و «غارتگری در پوشش مذاکره» را نیز «اعطای امتیاز ویژه» به ایران نمایش میدهد.
آقای ترامپِ قمارباز، تو اگر بیلزن بودی، باغچه خودت را بیل میزدی، این وعدههای نسیه دیگر خریدار ندارد. از نگاه ملت بزرگ ایران، جنتلمنهای پشت میز مذاکره، همان قاتلان سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی هستند. نه جنگ میشود، نه مذاکره میکنیم.