مرد جوانی که متهم است پس از قتل مرد پولداری در شمال تهران ۳۰هزار دلار سرقت کرده است، در یک قدمی چوبه دار بخشیده شد.
شهدای ایران: قاتل مرد ۳۰سالهای به نام امین است که عصر روزهفتم اردیبهشتسال ۹۴ مرد پولداری را در خانهاش در شمال تهران به قتل رساند و پس از سرقت ۳۰هزار دلار از محل گریخت. آن روز تیم جنایی که با تماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۳۴ شهرکقدس از حادثه خبردار شدهبودند با جسد مرد ۵۶سالهای به نام مجید در طبقه دوم خانهاش حوالی خیابان طاهرخانی روبهرو شدند که کتفش با شلیک گلوله زخمی و نوار پلاستیکی هم به دور گردنش پیچانده شده بود.
مردی که موضوع را به مأموران پلیس خبر دادهبود، گفت: من پیک موتور صرافی «کاربن» هستم. ساعتی قبل مدیر صرافی ۳۰هزار دلار تحویل من داد تا به صاحب این خانه که الان به قتل رسیدهاست، برسانم.
وقتی به در خانه رسیدم و زنگ زدم مردی از من خواست دلارها را به طبقه دوم ببرم. قبول کردم و به طبقه دوم رفتم که ناگهانی مرد مسلحی مرا به داخل خانه کشاند و از من خواست در کف اتاق دراز بکشم. او جسد صاحبخانه را نشان من داد که به قتل رسیده بود و من هم از ترس در برابر او مقاومت نکردم و مرد مسلح هم بعد از اینکه دست و پای مرا با طناب بست ۳۰هزار دلار را برداشت و از خانه بیرون رفت. وی در پایان گفت: دقایقی بعد مدیر صرافی با من تماس گرفت که از طریق هندزفری موضوع را به او اطلاع دادم.
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد از مدتی قبل مرد ۳۰سالهای به نام امین به خانه مقتول رفت و آمد داشته است. از سوی دیگر مأموران دریافتند، امین روز حادثه در خانه مقتول بوده و پس از حادثه هم به مکان نامعلومی گریختهاست. بنابراین تحقیقات برای دستگیری مظنون به قتل ادامه داشت تا اینکه نوزدهم آبانماه۹۵ به مأموران خبر رسید متهم قصد دارد با پرواز۸:۳۰ از فرودگاه مهرآباد به شهرستان آبادان برود. بدین ترتیب مأموران پلیس متهم را در فرودگاه مهرآباد شناسایی و دستگیر کردند.
متهم در بازجوییها مدعی شد که قتل مرد پولدار اتفاقی بوده است. وی گفت: من کارمند شرکت کامپیوتری هستم و مدتی قبل با مجید که تنها زندگی میکرد، آشنا شدم. چند ماه قبل با همسرم اختلاف پیدا کردم و به همین خاطر شبها به خانه مجید میرفتم و آنجا میخوابیدم. چند وقت پیش مجید گفت برای او اسلحه بخرم و من هم کلت کمری به قیمت یکمیلیون و ۵۰۰ هزار تومان خریدم. روز حادثه مقتول از صرافی ۳۰هزار دلار سفارش داد و قرار بود پیکموتوری دلارها را به خانهاش بیاورد و من هم کار با اسلحه را به مجید آموزش میدادم که ناگهان دستم روی ماشه رفت و تیری به کتف مجید شلیک شد.
مجید شروع به داد و فریاد کرد که از ترس رشتهای پلاستیکی به دور گردنش پیچاندم تا سکوت کند که خفه شد. همان لحظه هم پیک صرافی از راه رسید که او را به بهانه پرداخت پول دلارها به طبقه دوم کشاندم و با تهدید اسلحه دست و پایش را بستم و پس از سرقت دلارها از خانه گریختم.
متهم پس از تحقیقات تکمیلی در یکی از شعبههای دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم شد. رأی دادگاه پس از تأیید در شعبه۲۴ دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. در حالی که متهم در یک قدمی چوبه دار قرار داشت هیئت صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران جلسات صلح و سازش با اولیایدم برقرار کردند که در نهایت اولیایدم اعلام کردند در صورتی که قاتل دیه پرداخت کند او را میبخشند.
بنابراین متهم با این اقدام خداپسندانه اولیای دم به زندگی دوباره بازگشت و به زودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه یک کیفری استان تهران محاکمه خواهد شد.