اظهارنظر های شاذ اصلاح طلبان
عبدا... ناصری، فعال چپ و عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان در بخشی از مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با تأکید بر "عدم مشارکت رسمی اصلاحطلبان در انتخابات" اظهار کرده است
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ عبدا... ناصری، فعال چپ و عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان در بخشی از مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با تأکید بر "عدم مشارکت رسمی اصلاحطلبان در انتخابات" اظهار کرده است:
«معتقدم این انتخابات علاوه بر اصولگرایان به آن دسته از اصلاحطلبانی که قدرت محور بودند نشان داد که جامعه بعد از دیماه 96 وارد دوره جدیدی شده است. چون متاسفانه برخی از احزاب اصلاحطلب و چهرههای اصلاحطلب این واقعیت را قبول نداشتند که اتفاقات ماههای اخیر حرکتی از سوی جامعه مدنی بوده و آنچه را که دیگران گفتند، پذیرفتند. این لااقل برای ما اصلاحطلبان درسی بود تا برای آن دستهای که هنوز بر این گمانهاند که با حفظ شرایط گذشته میتوانند به تعامل گذشته ادامه دهند مشخص شود که چنین نیست و اصلاحطلبان باید راهبردها و گفتمان خود را تغییر دهند.»
او همچنین تصریح میکند: اشتباه در این خواهد بود که دو جریان سیاسی از حالا به بعد اصرار داشته باشند که همان رویکردها و راهبردهای گذشته را دنبال کنند و ناکامیهای احتمالی را به کردن این نهاد یا آن نهاد بیندازند. در نهایت دو قطبی جدیدی که یکسوی آن جامعه مدنی است، تعیینکننده خواهد بود.
ناصری در ادامه همین اظهارات، در بخش دیگری از حرفهای خود میگوید: راهبردهای آینده بدون توجه به دوقطبی جدید تاثیری نخواهد داشت. خیلی صریح میگویم اصلاحطلبان دیگر نمیتوانند مدعی باشند که راهبردهای ما همواره ملاحظات دو سوی ماجرا را در نظر میگیرد. یعنی باید به مطالبات مردم و جامعه مدنی توجه کرد اصلاحات مد نظر جامعه را دنبال کرد.
*قبل از ناصری، حمیدرضا جلاییپور، از دیگر فعالان اصلاحطلب نیز طی یادداشتی در نشریه صدا با کنایه تأکید کرده بود که ستاد اصلاحات همچون انتخابات مجلس یازدهم؛ رویکرد عدم مشارکت در انتخابات را دنبال خواهد کرد!
او در این رابطه به عبارتی تحت عنوان "ایستادگی مدنی" نیز اشاره کرده بود.
اظهارات این افراد همچنین در حالی است که آنها قبل از این نیز علاقهای به تعامل با نظام نداشتند و مشغول ایستادگی بر انحرافات خود بودند! در واقع از پس از فتنه 88؛ اگر هم فعالیتی در داخل نظام از اردوگاه اصلاحات دیده شده است؛ علیالاغلب به حفظ حیات نباتی این سازمان ربط داشته است نه به جهت انقیاد آنها از نظام جمهوری اسلامی.
فلذاست که با عنایت به آنچه که خواندیم؛ به نظر میرسد ادامه این مسیر به فعال شدن ژن مجاهدینی اصلاحطلبان و اعلان جنگ آنها به نظام اسلامی ختم شود.
جریان اصلاحات با عدم توبه از فتنه 88 نشان داد که مسیر خود را به سمت "خروج از دموکراسی" کج کرده است و رخداد "تحریم خاموش انتخابات مجلس یازدهم" که مورد حمایت ستاد اصلاحات و تئوریسینهای این جریان بود و عبدا... ناصری هم بر آن صحّه گذاشته؛ این مقوله را تأیید میکند.
در مجموعه وبلاگ مشرق پیش از این کراراً تحلیل کرده بودیم که این رفتار اپوزسیونی بروز کرده در اردوگاه چپ و حتی صدور فرمان "تسخیر مراکز حساس نظام پس از آغاز اغتشاش خیابانی"! در کنار اعلام عدم مشارکت؛ از باب استشمام بوی "فتنه اقتصادی" در ستاد چپ است.
استشمامی که فرماندهان کنترل از راه دور این فتنه بزرگ را خاصّه پس از اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 مست کرده و در سودای "فردای براندازی" قرار داده است.
اینکه فرجام اصلاحات و رجال آن پس از پا گذاشتن در این کجراهه به کجا خواهد انجامید؛ رخدادیست که اضلاع و زوایای آن را ورود یا عدم ورود خواص کشور به مسائل پیش گفته خواهد ساخت.
«معتقدم این انتخابات علاوه بر اصولگرایان به آن دسته از اصلاحطلبانی که قدرت محور بودند نشان داد که جامعه بعد از دیماه 96 وارد دوره جدیدی شده است. چون متاسفانه برخی از احزاب اصلاحطلب و چهرههای اصلاحطلب این واقعیت را قبول نداشتند که اتفاقات ماههای اخیر حرکتی از سوی جامعه مدنی بوده و آنچه را که دیگران گفتند، پذیرفتند. این لااقل برای ما اصلاحطلبان درسی بود تا برای آن دستهای که هنوز بر این گمانهاند که با حفظ شرایط گذشته میتوانند به تعامل گذشته ادامه دهند مشخص شود که چنین نیست و اصلاحطلبان باید راهبردها و گفتمان خود را تغییر دهند.»
او همچنین تصریح میکند: اشتباه در این خواهد بود که دو جریان سیاسی از حالا به بعد اصرار داشته باشند که همان رویکردها و راهبردهای گذشته را دنبال کنند و ناکامیهای احتمالی را به کردن این نهاد یا آن نهاد بیندازند. در نهایت دو قطبی جدیدی که یکسوی آن جامعه مدنی است، تعیینکننده خواهد بود.
ناصری در ادامه همین اظهارات، در بخش دیگری از حرفهای خود میگوید: راهبردهای آینده بدون توجه به دوقطبی جدید تاثیری نخواهد داشت. خیلی صریح میگویم اصلاحطلبان دیگر نمیتوانند مدعی باشند که راهبردهای ما همواره ملاحظات دو سوی ماجرا را در نظر میگیرد. یعنی باید به مطالبات مردم و جامعه مدنی توجه کرد اصلاحات مد نظر جامعه را دنبال کرد.
*قبل از ناصری، حمیدرضا جلاییپور، از دیگر فعالان اصلاحطلب نیز طی یادداشتی در نشریه صدا با کنایه تأکید کرده بود که ستاد اصلاحات همچون انتخابات مجلس یازدهم؛ رویکرد عدم مشارکت در انتخابات را دنبال خواهد کرد!
او در این رابطه به عبارتی تحت عنوان "ایستادگی مدنی" نیز اشاره کرده بود.
اظهارات این افراد همچنین در حالی است که آنها قبل از این نیز علاقهای به تعامل با نظام نداشتند و مشغول ایستادگی بر انحرافات خود بودند! در واقع از پس از فتنه 88؛ اگر هم فعالیتی در داخل نظام از اردوگاه اصلاحات دیده شده است؛ علیالاغلب به حفظ حیات نباتی این سازمان ربط داشته است نه به جهت انقیاد آنها از نظام جمهوری اسلامی.
فلذاست که با عنایت به آنچه که خواندیم؛ به نظر میرسد ادامه این مسیر به فعال شدن ژن مجاهدینی اصلاحطلبان و اعلان جنگ آنها به نظام اسلامی ختم شود.
جریان اصلاحات با عدم توبه از فتنه 88 نشان داد که مسیر خود را به سمت "خروج از دموکراسی" کج کرده است و رخداد "تحریم خاموش انتخابات مجلس یازدهم" که مورد حمایت ستاد اصلاحات و تئوریسینهای این جریان بود و عبدا... ناصری هم بر آن صحّه گذاشته؛ این مقوله را تأیید میکند.
در مجموعه وبلاگ مشرق پیش از این کراراً تحلیل کرده بودیم که این رفتار اپوزسیونی بروز کرده در اردوگاه چپ و حتی صدور فرمان "تسخیر مراکز حساس نظام پس از آغاز اغتشاش خیابانی"! در کنار اعلام عدم مشارکت؛ از باب استشمام بوی "فتنه اقتصادی" در ستاد چپ است.
استشمامی که فرماندهان کنترل از راه دور این فتنه بزرگ را خاصّه پس از اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 مست کرده و در سودای "فردای براندازی" قرار داده است.
اینکه فرجام اصلاحات و رجال آن پس از پا گذاشتن در این کجراهه به کجا خواهد انجامید؛ رخدادیست که اضلاع و زوایای آن را ورود یا عدم ورود خواص کشور به مسائل پیش گفته خواهد ساخت.