در سی هشتمین دوره جشنواره تئاتر فجر...
افرد انصرافی، داور جشنوارهای میشوند که آن را قبول ندارند و از آن انصراف دادهاند و یا در تئاتر شهر و تالارهای دولتی با هزینه بیتالمال اجرا میروند و همه امکانات دولتی در اختیارشان گذشته میشود.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ حکایت انصرافهای سی و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر حکایت افرادی هفتخطی است که هم به دنبال ساختن کلاهی از نمد پاره مخالفت برای خودشان هستند و میخواهند وجهه روشنفکرمآبانه خود را در داخل و خارج به نمایش بگذارند و هم میخواهند خود را از کورس شهرت و پول و کار و اجرای صحنهای نیندازند. چنانچه نگاهی به فهرست انصرافیهای جشنواره تئاتر فجر بیندازید میبینید که این افراد قبلا به هر دستاویزی متوسل میشدند و هزار لابی و رابطه میزدند تا در جشنواره فجر شرکت داده شوند و جوایزی را ببرند. زیرا حضور در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برایشان افتخار بود. این آقایان و خانمها از همین طریق رشد پیدا کردند و بزرگ شدند و معروف گشتند و به نان و نوایی رسیدند. حال ادعای روشنفکرمآبی درمیآورند و اپوزیسیون میشوند و با سر و صدا انصراف میدهند. این یعنی سالها نمک خوردن است و نمکدان شکستن.
اما تراژدی اینجا شکل میگیرد که مدیران تئاتر و مسئولین جشنواره همین
افرادی را که انصراف خودشان را با آب و تاب اعلام کردهاند، به عنوان داور
بخش مسابقه سی و هشتمین جشنواره تئاتر فجر انتخاب میکنند. یا به همان آقای
بازیگری که با کلی تبلیغات انصرافش را اعلام کرده بلافاصله پس از جشنواره
اجرای عمومی در تئاتر شهر میدهند و امکانات دولتی نظام را در اختیارش
میگذارند. جای سؤال است که اگر این افراد، نظام و جشنهای دهه فجر انقلاب
اسلامی را قبول ندارند و حضور در آن برای آنها خوشایند نیست پس چرا از
امکانات دولتی و بودجه و حمایتهای دولتی برای کارشان استفاده میکنند؟ چرا
از جیب خودشان خرج نمیکنند و در تالارهای خصوصی کارشان را به روی صحنه
نمیبرند؟ یا به خانمی که از سر تا پایش مخالف نظام است و از همین امکانات
دولتی به نامی دست یافته و اکنون از جشنواره انصراف داده اجرای عمومی در
تئاتر شهر داده شده. آن هم بلافاصله پس از اتمام جشنواره و... چطور امکانات
و حمایتهای دولتی خوب است و شرکت در جشنواره تئاتر فجر بد؟ حمایت از این
افرد از سوی مدیران تئاتر، دهنکجی این مدیران به نظام است.
این افراد
حتی به کارگردانهای جوانتر زنگ میزدند و آنان را وادار به انصراف
مینمودند. حالا همین افرد انصرافی، داور جشنوارهای میشوند که آن را قبول
ندارند و از آن انصراف دادهاند و یا در تئاتر شهر و تالارهای دولتی با
هزینه بیتالمال اجرا میروند و همه امکانات دولتی در اختیارشان گذشته
میشود. این در حالی است که از بزرگترین جشن ملی نظام و کشور انصراف
دادهاند.
هر چند که عدم حضور چنین افرادی در جشنوارهها یک اتفاق مثبت
است، اما اعمال و رفتارشان در شبکهها و رسانههای بیگانه منعکس میشود و
اسباب تبلیغ علیه کشور میگردد.