درخواست رزمنده ایرانی از سازمان ملل برای تحویل گروهگ تروریستی منافقین درایتالیا، فرانسه و دیگرکشورهای اروپایی زندگی می کنند باید گروهک تروریستی منافقین را به جمهوری اسلامی تحویل دهند.
رزمنده ایرانی ازسازمان ملل متحد درخواست کرد
دولت های دیکتاتوری کشورهای اروپایی، گروهک تروریستی منافقین را تحویل دهند
چرا فرانسه به عاملان شهادت 18000 ایرانی پناه داده است!
چرا ایتالیا به عاملان شهادت 18000 ایرانی پناه داده است!
چرا اروپا به عاملان شهادت 18000 ایرانی پناه داده است!
ایتالیا وفرانسه، پایتخت وخانه قاتلان 18 هزارشهید ایرانی+ فیلم
آمریکا وکشورهای اروپایی شریک جرم جنایات وحشیانه وحشی گری وغیرانسانی گروهک تروریستی منافقین هستند.
غربی ها جنایتکارچگونه می خواهد با دوستانشان بجنگند؟
کشورهای غربی جنایتکارکه ازتروریست های حمایت می کنند و دوست آنها هستند، چگونه ادعای مبارزه با آنها را دارند؟
غربی ها جنایتکارچگونه می خواهد با دوستانشان بجنگند؟
کشورهای غربی جنایتکارکه ازتروریست های حمایت می کنند و دوست آنها هستند، چگونه ادعای مبارزه با آنها را دارند؟
کشورهای غربی جنایتکار طوطی وار دروغ های خود را درباره عملیات ارتش سوریه تکرار می کنند.
که غربی ها جنایتکارچگونه می توانند با تروریست ها بجنگند در حالی که از آنها به عنوان یک منبع اطلاعاتی استفاده می کنند.
دولت های نجس وحشی، بی ادب، بی فرهنگ و بی شخصیت این کشورهای غربی جنایتکار با تروریست ها ارتباط دارند.
حضور 4هزار نیروی آمریکایی در سوریه خلاف قوانین بین المللی است
آمریکا جنایتکار، انگلیس جنایتکار، فرانسه جنایتکار و آلمان جنایتکار همراه با چند کشور جنایتکاردیگر ازسال 2001 تاکنون همچنان حامی تروریسم، القاعده، طالبان، گروهک تروریستی منافقین و گروه های تروریستی هستند.
آمریکا جنایتکار، انگلیس جنایتکار، فرانسه جنایتکار و آلمان جنایتکار همراه با چند کشور جنایتکاردیگر ازسال 2001 تاکنون همچنان عامل جنگ، بی ثباتی و ناامنی درافغانستان، پاکستان، عراق، لیبی و منطقه خاورمیانه هستند.
آمریکا جنایتکار، انگلیس جنایتکار، فرانسه جنایتکار و آلمان جنایتکار همراه با چند کشور جنایتکاردیگر ازسال 2001 تاکنون همچنان عامل اصلی جنگ درمنطقه خاورمیانه هستند.
آمریکا جنایتکار، انگلیس جنایتکار، فرانسه جنایتکار و آلمان جنایتکار همراه با چند کشور جنایتکاردیگر ازسال 2001 تاکنون همچنان عامل اصلی پیدایش و رشد تروریسم درخاورمیانه و جهان هستند.
نیروهای آمریکایی حق ادامه حضور درافغانستان، عراق، لیبی، سوریه، یمن و خاورمیانه را ندارند.
نیروهای خارجی حق ادامه حضور درافغانستان، عراق، لیبی، سوریه، یمن و خاورمیانه را ندارند.
نیروهای آمریکایی حق صلاحیت مبارزه با تروریسم، القاعده، طالبان، داعش، النصره و گروهای تروریستی ندارند.
ائتلاف بین المللی به سرکردگی آمریکا جنایتکار حق صلاحیت مبارزه با تروریسم، داعش، النصره و گروهای تروریستی ندارند.
نیروهای خارجی تحت امرآمریکا و ناتو حق صلاحیت مبارزه با تروریسم، القاعده، طالبان، داعش، النصره و گروهای تروریستی ندارند.
آمریکا و ناتو ازسال 2001 تاکنون درتجارت مواد مخدر افغانستان نقش دارند.
آمریکا و ناتو درتاسیس وحمایت ازتروریست ها درافغانستان ومنطقه نقش دارند.
آمریکا به همراه ناتو ازسال 2001 تاکنون ازتامین کنندگان اصلی تسیحات و نیازهای مالی تروریسم و طالیان درافغانستان بوده است.
اگر به اصطلاح آمریکا جنایتکار و کشورهای اروپایی می خواهند به مردم مظلوم، بی دفاع و بی گناه افغانسان کمک کنند باید ازحمایت تروریسم، طالبان، داعش و گروه های تروریستی دست بر دارند.
درجنگ تحمیلی هشت ساله رژیم جنایتکارصدام دیکتاتور رئیس جمهور سابق عراق با کمک های، حمایت های و پشتیبانی همه جانبه آمریکایی ها جنایتکار و کشورهای اروپایی جنایتکار با کمک های مالی کشورهای عربی جنایتکار درسایه سکوت سازمان های بین المللی جنایتکارمردم ایران را قتل عام کرده است.
درجنگ تحمیلی هشت ساله رژیم جنایتکارصدام دیکتاتور رئیس جمهور سابق عراق با کمک های، حمایت های و پشتیبانی همه جانبه آمریکایی ها جنایتکار و کشورهای اروپایی جنایتکار با کمک های مالی کشورهای عربی جنایتکار درسایه سکوت سازمان های بین المللی جنایتکارعلیه مردم ایران ازسلاح های شیمیایی و انواع سلاح های ممنوعه ساخت آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و دیگر کشورهای اروپایی جنایتکاراستفاده کرده است.
ولی متاسفانه دولت روحانی و وزیرامورخارجه کشورمان ازسال 1392 تاکنون حامیان اصلی صدام دیکتاتور و حامیان اصلی گروهک تروریستی منافقین همه جانیه همکاری می کنند.
درپاسخ به رئیس مجمع عمومی سازمان ملل
درپاسخ به دبیرکل سازمان ملل
درپاسخ به رئیس شورای امنیت سازمان ملل
درپاسخ به رئیس شورای حقوق بشرسازمان ملل
درپاسخ به سازمان عفوبین الملل
درپاسخ به کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل
درپاسخ به نماینده آمریکا درسازمان ملل
درپاسخ به نماینده انگلیس درسازمان ملل
درپاسخ به نماینده فرانسه درسازمان ملل
درپاسخ به نماینده آلمان درسازمان ملل
درپاسخ به نماینده کانادا درسازمان ملل
درپاسخ به نماینده هلند درسازمان ملل
درپاسخ به حامیان اصلی تروریست های داعش درسراسرجهان
درپاسخ به دونالد ترامپ رئیس جمهورآمریکا
درپاسخ به مایک پمپئو وزیرامورخارجه آمریکا
درپاسخ به سخنگوی وزارات امور خارجه فرانسه
آمریکاییها 40 داعشی را از زندانی در افغانستان نجات دادند
نیروهای آمریکایی طی عملیات ویژهای در غرب افغانستان،۴۰ عضو گروه تروریستی داعش را از یک زندان متعلق به طالبان آزاد و سپس آنها را با هلی کوپتر به نقطه نامعلومی منتقل کردند.
تاریخ: ۲۴ دی ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۹
«عبدالله افضلی» معاون شورای ولایتی بادغیس اعلام کرد، جنگندههای آمریکایی ابتدا به مواضع طالبان در شهرستان «جوند» ولایت «فاریاب» حمله کردند.
سپس نیروهای ویژه آمریکایی با هلیکوپتر به زندان طالبان در جوند حمله ور شدند و 40 عضو داعش را آزاد کردند و با خود به نقطه نامعلومی بردند. به گزارش تسنیم، این عناصر داعش از شهروندان کشورهای ازبکستان، قزاقستان، روسیه و چین هستند.
«جمشید شهابی» سخنگوی والی بادغیس، نیز عملیات نیروهای آمریکایی برای سرکوب طالبان و آزادی داعش در این ولایت را تایید کرد و گفت، نیروهای آمریکایی در این عملیات، 18 نفر از گروه طالبان را کشته و 40 جنگجوی داعشی را با خود بردهاند.
پیش از این نیز خبر رسید، آمریکا شمار زیادی از عناصر داعش را از سوریه به افغانستان منتقل کرده است.
آمریکا و متحدانش ازسال 2011 تاکنون از تروریست های داعش درسراسر جهان درسایه سکوت سازمان های بین المللی همه جانبه کمک، حمایت و پشتیبانی می کنند و همچنان نیزادامه می دهند.
از جایگاه پرافتخار نمازگزاری جمعه و جماعات، شرف انتصاب حجتالاسلام محمدجواد حاج علی اکبری، از جانب رهبر حکیم انقلاب، را به امامت موقت نماز جمعه تهران، به ایشان تبریک گفته و توصیه به حق میکنم که، قدر و منزلت این اعتماد ولی امر مسلمین را ارج نهاده و با عمل انقلابی به وظایف خطیر خود، سرباز شایستهای برای معظمله و سنگربان و مجاهد نستوهی در جبهه جنگ نرم و مبارزه با تهاجمات روزافزون فرهنگی دشمنان داخلی و خارجی نظام و انقلاب و همچنین مواضع صادق و حفظ حقوق مادی و معنوی مردم شهید پرور کشور باشند.
وقتی رهبر معظم انقلاب در دیدار دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین با ایشان میفرمایند حکومت فلسطین در تلآویو تشکیل خواهد شد یعنی اینکه با ادامه مقاومت پیروزیهای جدیدی در راه است. پیروزیهای بعدی قطعا خیرهکنندهتر خواهد بود.
اعتراف جالب و شنیدنی پاپ فرانسیس رهبر کاتولیکها درباره وخامت اوضاع معیشتی مردم اروپا، قربانی نظام سرمایهداری غرب در شب کریسمس در جمع رسانهها به خوبی چهره سیاه این نظام پر مدعا و از هم پاشیدگی محتوایی آن حکایت دارد. پاپ گفت شمار زیادی از زنان و کودکان ما (بیخانمانها) در غرب، در وضعیتی زندگی میکنند که در شان یک انسان نیست! اینها از استعداد یک تحول جدی و قیام همه جانبه علیه نظام سرمایهداری در غرب حکایت دارد. انشاءا...
اقدام آقای رشیدپور در برنامه حالا خورشید در خواندن نامه افرادی که یا ضدانقلاب بودند یا جبهه و جنگ را ندیده بودند کاری به دور از تعهد حرفهای بود. امیدوارم در رسانه ملی به نیروهای جهادی انقلاب و دفاع مقدس بیش از این احترام گذاشته شود. تلاش برخی در این سالها فقط بیارزش معرفی کردن ایثار شهدا بوده است. در حالی که اگر خون شهدا نبود هیچکس از جنایت و ددمنشی بعثیها در امان نمیماند.
در فیلم مستند خارج از دید که طی چند شب متوالی از شبکه 3 سیما پخش شد چگونگی نفوذ دشمنان در سطوح عالی کشور به تصویر درآمد. اولا دستگاههای نظارتی کجا هستند که جاسوسان آرمداری مانند محمدباقر نمازی و فرزندش سیامک موفق میشوند در سطوح عالی تصمیمگیری کشور نفوذ کنند ثانیا چرا دستگاه قضایی تحت فشار دولت مجبور شده این جاسوسان را به مرخصی بفرستد؟
مستند «خارج از دید» در سال گذشته به شدت سانسور شد و حتی قسمتهایی از آن پخش نشد! اما امسال فصل دوم آن با عنوان نفوذ، خیانتهای عوامل نفوذی در حاکمیت را به زیبایی بیان میکند.
مستند «خارج از دید» به خوبی نشان داد برخی به رسم آزادی زنان در کشور به جاسوسی روی آورده و پس از مدتی به راحتی هم از کشور خارج و به یاوهگویی مشغول شدهاند. این نشان میدهد که وزارت اطلاعات باید هوشیارانهتر عمل کند.
آقای رئیسجمهور گفتهاند: اگر روی پای خودمان بایستیم به ما زور نمیگویند، اگر نیازمند شدی همه به تو زور میگویند، احتیاج و نیاز گاهی یک قدرت بزرگ را درهم میشکند. طبق این گفته رئیسجمهور، برجام و اجرای یکطرفه آن و ماندن در برجام به طمع ترحم شیاطین غربی و نگاه به بیرون که خلاصه عملکرد پنج ساله دولت است، از اساس فاجعهبار برای کشور بوده است! چرا که سبب جری شدن غرب در دشمنی علیه ما شده است! طبق همین گفته، راه مقابله با دشمن، آتش زدن برجام مرده، تقویت بنیه دفاعی، اقتصادی و فرهنگی کشور و با موضع اقتدار با غرب مواجه شدن است! نه از ترس و راه دیپلماسی التماسی!
جناب ظریف! ما دلواپسان و منتقدان هیچ، پاسخ کسانی را که در شب توافق برجام به خیابان آمدند و گفتند، نان و پنیر و خاویار، دلار هزاری را بیار! فکر میکردند برجام دلار را به هزار تومان میرساند چه پاسخی دارید؟! مگر نگفتید که با برجام همه تحریمها در روز اول بالمره لغو میشود؟!
یکی از نمایندگان مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی در دفاع از FATF استدلال کرده که ما عضوی از اقتصاد جهانی هستیم و مجبوریم الزامات جامعه جهانی را بپذیریم عرض میکنیم صدای شکست عبارت مشهور به جامعه جهانی و به عبارت درستتر آمریکا و غرب بلند شده است. عقل حکم میکند آقایان دست از دنبالهروی غرب کشیده و به اقتصاد مقاومتی رو بیاورند.
آنطوری که رئیسجمهور دستاوردهای دولت را در جمع مدیران وزارت نیرو ردیف کرد، گویا مردم باید شرمنده خدمات دولت باشند!
چرا نمایندگانی که سوگند یاد کردهاند تا حافظ منافع ملت باشند در برابر عملکرد ضعیف دولت در مهار تورم، گرانی، رکود، نقدینگی، بیکاری و... به وظیفه خود عمل نمیکنند؟! لازم است نمایندگان به وعدههای داده شده دولت در افزایش یارانه دهکهای پایین و... در ایام تبلیغات انتخاباتی هم ورود کنند.
چرا کشورهای غیرمتعهد و سازمان کنفرانس اسلامی در قبال قحطی و سوءتغذیه مردم مستضعف و فقیر یمن که آلسعود یهودی با قتل عام زن و مرد و کودک و بزرگ این کشور به وجود آورده هیچ واکنشی در برابر ددمنشی آلسعود ندارند؟! سازمانهای بینالمللی علاوه بر بیتفاوتی گاه بیوجدانی خود را با ارسال مواد غذایی فاسد برای این ملت مظلوم نشان داده است.
دستور رئیس گمرک برای ترخیص سریع کالاها در این زمان، شایسته تقدیر است و باید آهنآلات، امدیاف و کالاهای اصلی در اولویت قرار گیرند. تا ماده اولیه صنایع و ساختمانسازی سریعتر به مقصد برسد و با کاهش قیمت مواد اولیه کارگاههای آهنگری و نجاری تعطیل شده، مجددا رونق بگیرند.
از یک سو مجلس تصویب میکند که دولت کوچک شود از طرف دیگر وزارت بهداشت و برخی وزارتخانهها با گسترش فعالیت و تحت فشارهای سیاسی در مکانهایی که فاقد امکانات آموزشی است به تاسیس دانشکده و بعد دانشگاه اهتمام میورزد! اقداماتی که فقط بار مالی برای دولت دارد!
دولت اعلام کرده ورود گردشگران به کشور 50 درصد افزایش داشته است. این آمار نباید دولتمردان را به اشتباه بیندازد چرا که بیشتر این افراد عراقی و افغانستانی هستند و موضوع به کاهش ارزش پول ملی مربوط میشود.
توصیه بنده این است که راویان جنگ تحمیلی در بیان خاطرات خود در رسانهها به ویژه رسانه ملی صدا و سیما به جای عبارت نیروهای عراقی از عنوان نیروهای بعثی استفاده بکنند.
رسانه ملی تابلونظام محسوب میشود پول پاشیهای بیمبنا و بیمنطق در برنامههای مسابقه آشپزی و غیره با اهداف عالیه این رسانه که حکم دانشگاه عمومی را دارد در تضاد است فهمیدن این مطلب کار سختی نیست.
فروشنده دستگاه پزشکی «نبولایزر» در خیابان ولیعصر، نبش کوچه شهید رجب بیگی یک سال است که بابت گارانتی، مرا سر میدواند، از مسئولان، خصوصا سازمان حمایت از مصرفکنندگان تقاضای رسیدگی دارم.
قطع آب در شرق اهواز موجب سوختن پمپهای آب این منطقه شده مسئولیت این خسارتها با کیست؟
وزیر نفت منتقدین خود را افراد بیسواد دانسته است. ایشان که سواد دارد کاش در قرارداد نفتی توتال یک ضمانت محکم گرفته بود که خارجیها راحت زیر قرارداد نزنند و بدون پرداخت هزینه کشور را ترک نکنند.
هر سال زمان تحویل بودجه به مجلس شاهد جوسازیهایی از سوی عدهای از مسئولین دولتی هستیم که اظهارات آقای آشنا از همان جنس است. این جوسازیها گویا دقیقا برای تحتالشعاع قرار دادن افزایش بودجه برخی از دستگاههای دولتی مثل ریاستجمهوری و ... صورت میگیرد.
آقای رئیسجمهور وضعیت اقتصادی کشور و معیشت مردم را خوب توصیف کرده و به کار دولت خود افتخار نمودند مگر خود ایشان نبودند که قبل از رئیسجمهور شدن شعار میدادند معیار جیب مردم میباشد. اگر واقعیت را ببینند سفره مردم خالی شده است. چه اعتمادی به این آمارها وجود دارد؟
در سال 88 که با فتنهگری فتنهگران تحریمهای فلجکننده آمریکا علیه ایران شروع شد و تورم به حدود 35 درصد رسید همین آقای روحانی مشکل را در مدیریت کشور میدید حال که در دوره ریاستجمهوری ایشان تورم به بالای 50 درصد رسیده چرا در نحوه مدیریت خویش شک نمیکنند و راهغلط را ادامه میدهند.
یکی از روزنامههای زنجیرهای نوشته موفقیتهای ایران در منطقه محصول برجام است. طبیعی است وقتی هیچ متاعی برای ارائه وجود نداشته باشد هر مدعی اصلاحطلب برای تحت شعاع قرار دادن شکست برجام به هذیانگویی رو میآورد.
در مستند خارج از دید که هر شب از شبکه 3 سیما پخش میشود نیمه پنهان افراد و شخصیتهای نفوذی در کشور و عملیات تخریبی آنان در طول این سالها خیلی خوب به تصویر کشیده شده است.
گویا دولت به جای اشتغالزایی، «اشتغالزدایی» میکند. بدین دلیل که حجم واردات از صادرات مدتهاست پیشی گرفته است و بسیاری از بخشهای تولیدی یا تعطیل شدهاند و یا با حداقل ظرفیت تولید میکنند!
مردم ایران اسلامی از تبعیضها، شکاف طبقاتی، گرانیها و بیکفایتی برخی مدیران ناراضیاند، امیدوارم برخی مسئولینی که موظفاند مشکلات را برطرف کنند متوجه شوند که این ظرفیتهای داخلی و تصمیمات مدیران است که میتواند حلال مشکلات فعلی کشور باشد نه رضایت غربیها.
آژانس انرژی هستهای- در همه گزارشهای دورهای سالانه بعد از امضای برجام از تاسیسات هستهای کشورمان، اعلام کرده که جمهوری اسلامی ایران به تعهدات خود پایبند بوده است، اما اخیرا بزککنندگان برجام در کشور مدعی شدهاند که جریانات نامعلولی اجازه ندادند از ثمرات برجام استفاده کنیم! در حالی که کشورمان به تعهداتی که در برجام داده بود عمل کرده است اما طرف مقابل حتی حاضر نشده نسبت به وعدههای نسیهای هم که داده بود، به مردم ایران حتی ضمانت بدهد، انجامش پیشکش!
به علت گرانی و مخارج سنگین مراقبت و درمان و تحت پوشش کامل بیمهای نبودن دندانپزشکی که فقط شامل پرکردن و کشیدن و جرمگیری رایگان در مراکز بیمهای تأمین اجتماعی میشود، موارد مهمتر را شامل نگردیده، موجب سهلانگاری بیماران به علت عدم توانایی مالی برای درمان و بروز بیماریهای شدید بعدی بیمهشدگان شده است.
عوارض آزاد راه خرمآباد به پل زال به نظر میرسد گرانترین نرخ عوارض کشور را دارد! از مسئولان امر درخواست کاهش آن را دارم.
15 سال است که تعاونی مسکن هنرمندان استان کهگیلویه و بویراحمد راهاندازی شده است! و از هر کدام اعضا بین سه تا چهار میلیون تومان در سال 82 دریافت کردهاند. با وجود متواری شدن اعضای هیئت مدیره آن و محکومیت و دستگیری، هیچ خبری از تحویل زمینها نیست. چرا؟! متأسفانه دادگستری استان خیلی بیمهری به ما کرده است. باید کجا شکایت کنیم.
چرا از زمان شروع به کار وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، حقوق بازنشستگان ذوبآهن با تأخیر زیاد پرداخت میشود؟!
بحمدالله چندین سال است در اکثر قریب به اتفاق مساجد، تلاوت روزانه یک صفحه از کلامالله مجید متداول شده است. از عزیزان خدوم و با اخلاص سازمان امور مساجد مصرانه درخواست میشود تمهیداتی فراهم نمایند تا برنامههایی مثل تفسیر قرآن کریم، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه هم در مساجد شکل بگیرد.
پلهبرقی پل بیآرتی ایستگاه مجیدیه اکثر اوقات به ویژه صبحها و غروبها کار نمیکند چرا؟! برای افراد مسن واقعا دشوار است این همه پلهها را طی کنند. از مسئولان امر درخواست رسیدگی دارم.
اتوبان شهید همت غرب به شرق، مجاور برج میلاد دارای دستاندازها و چاله چولههای خطرناک است لطفا مسئولان امر به ترمیم آنها اقدام نمایند تا به خودروهای مسافران این مسیر آسیب نرساند.
تردد معتادین در پایانه خاوران از تردد مسافرین بیشتر شده است! با توجه به معضلات اجتماعی و بروز ناامنی برای مسافران در این پایانه از نیروی انتظامی تقاضا دارم به این موضوع رسیدگی کند.
از سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی خواهشمندم که طبق قانون، امکان ارسال پیامک انبوه تبلیغاتی از سیم کارتهای شخصی را مسدود نماید.
قیمت نان در تهران بدون سروصدا در برخی از نانواییها تا 90 درصد گران شده است. جالب اینکه دولت خود را به ندیدن و نشنیدن زده و پاسخگو نیست.
شهرداری منطقه 6 تهران با دریافت 6 میلیارد تومان اقدام به فروش مشاعات در خیابان سیدجمال اسدآبادی خیابان جهانآراء، کوچه باغچهبان کرده است. به مراجع قانونی شکایت کردهایم، فایدهای نداشته است.
دولت مدعی است سبد کالای حمایتی را به اقشار نیازمند جامعه داده است درحالیکه کارگران، بازنشستهها و ... که با معیشت سختی مواجهاند هنوز مشمول دریافت سبد کالا نشدهاند!
ابتدا عنوان کردند تا پایان سال 3 بسته حمایتی به اقشار کمدرآمد تعلق خواهد گرفت، بعد از چند روز اعلام کردند 2 بسته حمایتی تا پایان سال توزیع خواهد شد و چند هفتهای هم است که دیگر حرفی درمورد این بستهها زده نمیشود!
در آموزش و پرورش جمعی از بازنشستههای سال 88 هنوز پاداش مربوط به سال 88 خود را دریافت نکردهاند و بلاتکلیف ماندهاند. درخواست رسیدگی داریم.
وضعیت اسفبار اقتصادی کشور حاصل ورود افراد پرمدعا و بیدرد در عرصههای اجرایی کشور میباشد. مدعیان اصلاحات هر زمان در مسند امور قرار گرفتهاند کشور را عقب انداختهاند ولی زبانشان دراز است.
زمینی متروکه به مساحت 7500 متر در مجاورت پادگان پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران واقع در کهریزک به زبالهدانی و پاتوق افراد معتاد تبدیل شده است. در نتیجه ما ساکنین شهرک پیام امنیت و آسایش نداریم چرا مسئولان شهرداری منطقه رسیدگی نمیکنند؟
یکی از بیانضباطترین خیابانهای تهران، خیابان اسدآبادی (یا یوسفآباد) است که اغلب خودروها دوبله پارک کردهاند و حتی در ایستگاههای شرکت واحد که به هنگام توقف اتوبوسهای این شرکت راهبندان میشود!
چرا با گرانفروشان مقابله نمیکنند؟
برای خرید یک قوطی کمپوت کوچک ۱۴ هزار و ۷۰۰ تومان و یک قوطی کنسرو خورش که به اندازه فقط ۵ قاشق بود
۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان پرداختم! چرا هیچ مسئولی با این گرانفروشیها مبارزه نمیکند و هیچ دولتمردی به فکر رفاه و آسایش اکثریت مردم نیست؟ تا چه زمانی مردم باید تاوان تصمیمات نادرست اقتصادی را بپردازند؟
قیمت میوه فصل چه ربطی به دلار و تحریم های امریکا دارد که مرتب بالا می رود؟ مشکل، ناتوانی، کوتاهی، سکوت، بی مدیریتی، بی نظارتی، بی نظمی وخیانت های وزیرکشاورزی، دستگاه های نظارتی، دولت، دولتمردان، مسئولان و نمایندگان مجلس در اداره امور جاری کشوراست.
ای کاسبان برجام! شما که خود معترف بودید اروپا آقا اجازه است چرا 8 ماه کشور را معطل کردید؟ آیا 8 ماه عقبافتادگی برای کشور 80 میلیونی خسارت کمی است؟ چه کسی پاسخگوی این همه خسارت خواهد بود؟ چهار سال به دنبال «کدخدا» و 8 ماه هم به دنبال «آقا اجازه» رفتید! هنوز هم به پیمودن این بیراهه ادامه میدهید؟!
اگر دولتمردان ما دلشان به حال ملت میسوخت و منافع ملی را بر منافع حزبی خود ترجیح میدادند این وضعیت بد اقتصادی در کشور بوجود نمیآمد. دادن مشاورههای غلط به مسئولان چندین سال پیشرفت ملت ایران را عقب انداختند.
جناب ظریف بدانند جملات و بیانات گهربار امام راحل(ره) صریح و روشن است ودر حافظه تاریخی ملت ایران ثبت و ضبط شده است. معظمله در سال 61 و درجمع رهبران مسلمان بنگلادش فرمودند: ما میگوییم اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود و بیتالمقدس مال مسلمین و قبله اول مسلمین است و یا در 22بهمن 58 فرمودند: باید همه بپاخیزیم و اسرائیل را نابود کنیم و ملت قهرمان فلسطین را جایگزین آن گردانیم.
یکی از نمایندگان حامی برجام در برنامه تلویزیونی تیتر یک شبکه خبر اعلام کرد بابت عدم تصویب CFT سالانه 16 تا 17 میلیارد دلار خسارت متوجه کشور میشود. این همان سیاست نخنما شدهای است که قبلا برای تصویب برجام به دنبال فریب افکار عمومی جامعه به وسیله آن بودند. خطاب به افراد غربزده بنویسید لااقل آزاده باشید.
برنامه تیتر امشب شبکه خبر را در یکشنبه شب 97/10/9 با حضور دو میهمان آقایان نوریان و یاسر جبرائیلی را تماشا کردم و بسیار متأسف شدم. آقای نوریان عضو کمیسیون مجلس خیلی راحت منکر بدیهیات مسلم میشد و FATF را به رغم وجود خسارتهای سنگین برای کشور تنها راه رشد اقتصادی میدانست!
هر کشوری اگر مثل جمهوری اسلامی رهبر مقتدری داشت که مثل سوریه را از چنگالهای خونین 80 کشور به سرکردگی استکبار جهانی رها کند جشنها میگرفتند ولی در کشور ما به خاطر عملکرد ناصواب برخیها و فشار اقتصادی از بیتدبیریها، این عظمت به درستی دیده نشد.
نیروهای ایثارگر ارزشی و صاحب مدیریت جهادی مواظب گفتههای خود باشند چرا که در فضای مجازی افراد خناس از مطالب آنان درجهت اهداف شوم خود بهره خواهند برد.
ضربه کاری انصارا... بر پیکر پوسیده ائتلاف سفاک، بزدل و عهدشکن سعودی که با به درک واصل شدن جمعی از فرماندهان اطلاعاتی عربستان توأم بود به خوبی این پیام را به این رژیم حامی صهیونیستها داد که انصارا... در برابر نقض عهدهای شیاطین سعودی ساکت نخواهد بود و قادر است ضربات هدفمند، مؤثر و دقیق بر تأسیسات و ارتش این کشور وارد کند تا ضمن پیروزی سیاسی، پیروزی نظامی میدانی هم از آن انصارا... باشد.
هفته آینده تیم فوتبال یمن وابسته به دولت معزول از سوی ملت یمن و مورد حمایت آلسعود در کشورمان بازی دارد. لازم است صدا و سیما و رسانهها نسبت به این امر روشنگری کنند تا اگر احیانا بداخلاقی از تیم یمن بروز کرد، مردم آن را به حساب انصارا... نگذارند.
واردات گرایی مناطق آزاد کشور باعث شد جوانان آن مناطق بیکار و بخشهای تولیدی تعطیل شوند. متعجبم که دولت اینقدر بر توسعه این مناطق پرخسارت اصرار دارد؟!
شرکتهای داخلی تولیدکننده لوازم خانگی شعار سال یعنی حمایت از کالای ایرانی را بهانهای برای افزایش قیمت محصولات خود قرار دادهاند و واقعا در حق مردم مصرفکننده اجحاف میکنند.
هر شب چند نفر دولتی به تلویزیون میآیند و گرانیها را به گردن یکدیگر میاندازند. خلاصه دولت خیلی خوب مردم را سر کار گذاشته است.
از متولیان امر درخواست میشود با توجه به جنگ اقتصادی که ازسوی استکبار علیه کشورمان آغاز شده است، شایسته است ستاد اقتصاد مقاومتی به جایگاهی از جنس قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) منتقل شود تا کارآیی آن افزایش یابد.
در اواخر سال 96 در منطقه 9 (میدان هاشمی - جی، دامپزشکی) یک واحد آپارتمان 60 متری را با 150-60 میلیون میشد خرید و الان با 350-400 میلیون؟! این رشد قیمت را چگونه میتوان 60-70 درصدی دانست؟! قریب به سه برابر است. با این اوصاف کسی که با زحمت قادر بود مسکنی با چنین متراژی تهیه کند اکنون چگونه قادر به تهیه آن خواهد بود؟
بانک مرکزی اعلام کرد که چک برگشتی کاهش یافته است! گویا در این شرایط تورم و رکود، خبر ندارند که معاملات چندانی صورت نمیگیرد که چک برگشتی زیاد شود.
6 سال است که در مسکن مهر البرز (روبروی فرودگاه پیام کرج) ساکن هستم. هفته گذشته متولیان ساخت مسکن مهر البرز اعلام کردهاند که باید 8 میلیون تومان دیگر پرداخت کنید! من که پس از 27 سال سابقه خدمت با درآمد یک میلیون و یکصدوسی هزار تومانی تامین اجتماعی به سختی قادر به پرداخت اقساط وام مسکن مهرم، چگونه توان پرداخت 8 میلیون تومان دیگر را دارم؟! چرا پس از 6 سال که از تاریخ سکونتمان در این واحد میگذرد اعلام بدهی مجدد میشود؟! علت اخذ این مبلغ چیست؟! از مسئولان امر درخواست مساعدت مینمایم.
وزارت آموزش و پرورش برای شب یلدا و یا پخش مسابقه فوتبال از تلویزیون اقدام به حذف امتحان و تعطیلی کلاس در مدارس میکند ولی در رابطه با حضور دانشآموزان در مراسم سالروز حماسه پرشکوه 9 دی هیچ اقدامی انجام نمیدهد. چرا؟
روستای کراب در 22 کیلومتری شهرستان سبزوار با جمعیت بالغ بر 800 نفر از گاز شهری محروم است. تلاش چندین ساله مردم این روستا برای بهرهمند شدن از نعمت گاز بینتیجه مانده چراکه مسئولان امر عدم صرفه اقتصادی را مطرح میکنند درحالیکه به روستاهای با فاصلههای زیاد و جمعیت کمتر از 10 خانوار این منطقه گاز داده شده است.
چادر مشکی حجاب برتر زن مسلمان است. نباید اجازه دهند دلالان و سودجویان قیمت چادر مشکی را چندبرابر کنند تا بانوان مجبور نشوند برای داشتن حجاب در شأن بانوی مسلمان ایرانی، مبلغ زیادی را هزینه کنند.
تولیدی پوشاک دارم که 40 نفر در آن مشغول کارند. به خاطر مشکلات بدهی به بانک، دولت و بانک در سال تولید ملی قصد نابودی ما را کردهاند. از مسئولان امر درخواست رسیدگی دارم.
معوقات حقوق فروردین و اردیبهشت مستمریبگیران تا این لحظه پرداخت نشده است! با نزدیک شدن به اتمام سال آیا قصد ندارند این معوقات را به حساب
مستمری بگیران واریز کنند؟
ارزانترین ماهی، ماهی ریزنقشی به نام کیلکا بود که در گذشته کیلویی 6 هزار تومان فروخته میشد اما به لطف برجام و بیتدبیریهای دولتمردان الان ماهی کیلکا کیلویی 15 هزار تومان فروخته میشود. آیا خطاهای غیرقابل جبران دولت نمیطلبد که از مردم عذرخواهی کند؟!
آقای روحانی، از «خیرات مداوم برجام» سخن گفتند! به ایشان عرض میکنم که بله، توزیع سبد کالا، گوشت منجمد و... خیرات برای مردهای به نام برجام است که هرازگاهی دولت مجبور است پخش کند. ولی حاصل برجام برای مردم چیزی جز گرانی، تورم، رشد فقر و مشکلات دیگری که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند نبوده است.
وزیر امور خارجه گفته اگر به عقب برگردیم درباره برجام سختگیری بیشتری میکنیم! باید گفت لابد اینها هم سیاهنمایی منتقدان است! زمانی که دلسوزان نظام فریاد میزدند که این سند مشکلساز را امضا نکنید توجه نکردید و سرمست و مغرور بودید! حالا که دیگر از برجام «هیچ» فقط بوی تعفن جنازهاش به مشام میرسد این سخن چه فایدهای دارد.
برخلاف نظر آقای ظریف وزیر محترم خارجه معتقدم به توافق بهتر هستهای رسیدن در گذشته به هیچ عنوان کار مشکلی نبود. مشکل این آقایان نداشتن اراده انقلابی بود. آنان به هنگام مذاکره هر توافقی را بهتر از عدم توافق میدانستند و با این اظهار ضعف دست خود را برای رقیب رو کرده بودند و نتیجه همین شد که امروز شاهدش هستیم یعنی سراسر خسارت محض.
اصلاحطلبان که متوجه شدهاند ادامه برجام با اروپا هم نتیجهای ندارد به حاشیهسازی رو آوردهاند تا تمام اشتباهات خسارتآفرین این مدت خود را با ماجراجویی تحت شعاع قرار بدهند.
امروز کسانی منافقانه از عملیات کربلای 4 دوران دفاع مقدس اظهار نگرانی میکنند که با دفن اجساد به جا مانده شهدا در دانشگاههای کشور مخالفت میکردند و در گذشته هم سابقه یک روز جبهه را ندارند.
عصبانیت مدعیان اصلاحات از آقای محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام مربوط به موضعگیری و مخالفت ایشان با لایحه ذلیلانه CFT میباشد و الا راه و مرام افراد غربزده نفوذی در دولت از دغدغه داشتن برای شهدا فرسنگها فاصله دارد.
روزنامه همشهری که با پول این ملت حماسهساز اداره میشود چه خرده حسابی با مردم دارد که حاضر نشده مراسمهای پرشکوه راهپیمایی 9 دی امسال ملت در سراسر کشور را پوشش خبری بدهد؟
پرشور بودن مراسم 9 دی به مذاق نشریات زنجیرهای و حامی مدعیان اصلاحات خوش نیامد لذا میلی به پوشش خبری این مراسم پرشکوه نداشتند! در چنین مواقعی است که به سادگی میتوان دوست و دشمن مردم را شناخت.
دولت در سفرهای استانی ریاست محترم جمهوری با تعطیل کردن کلاسهای مدارس از دانشآموزان به عنوان جمعیت استقبالکننده بهره میبرد ولی در برپایی مراسم سالروز حماسه ماندگار 9 دی حاضر نشدند به دانشآموزان و دانشجویان اجازه حضور در مراسم را بدهند. با این حال خدا را شکر جمعیت زیادی پای کار انقلاب آمدند و در تمام استانهای کشور این مراسم با شکوه زیاد برگزار شد و دشمنان را ناراحت کرد.
شبکه خبر در روز 9 دی به دلیل تداخل با خبر ساعت 11 صبح سخنرانی مهم سردار دکتر سلامی در مراسم عظیم این روز در تهران را قطع کرد! ولی بسیار اتفاق افتاده که سخنرانی دولتیها را قطع نکرده است. مدت 20 دقیقهای که قطع شد بخش عمده سخنرانی بود که بسیاری از شنیدن آن بینصیب ماندند!
مدعیان اصلاحات از سال 78 ارتباطشان را با دشمنان مردم ایران اسلامی علنیتر کردند و کار به جایی رسید که جورج سوروس در هتل ترامپ با آنان ملاقات محرمانه برقرار کرد. این ارتباط در طی این 20 سال بدین گونه برقرار است که دشمنان برای براندازی نظام اسلامی، برنامه میدهند و عوامل نفوذی و خودفروختههای داخلی برنامهها را اجرا میکنند و البته ناکام میمانند.
از بیعملی دولت پیداست که مسئولان هیچ ارادهای برای مبارزه با گرانفروشی ندارند. شرکتهای تولیدکننده لوازم خانگی که قیمت محصولات خود را تا 4 برابر افزایش دادهاند، حاضر به کاهش 10 درصدی هم نیستند. برخی از شرکتهای داخلی هم بدانند با این کارشان از راه و رسم جوانمردی دور شده و نقش تدارکاتچی دشمنان و تحریمکنندگان ملت را ایفا میکنند.
خیلی از شهروندان به خاطر سیاستهای غلط آقای آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی و توقف پروژه مسکن مهر، حالا دیگر هیچ امیدی به خانهدار شدن ندارند. این مصیبت دامن افرادی را هم که خانه خود را برای خرید خانه بزرگتر فروخته بودند گرفته است.
ناتوانی و سوء تدبیر دولت و دولتیها نباید به حساب انقلاب و نظام نوشته شود، انقلاب سربلند است و اگر دولتی ناتوان بوده و هست حاصل فضای غبارآلود هنگام انتخاب مردم است بنابراین برای اصلاح وضع موجود باید به انتخابات و کسانی که انتخاب میکنیم توجه ویژه داشته باشیم.
رفتار بیرحمانه و نژادپرستانه حکومت آمریکا در قبال کودکان مهاجر در چند مورد به مرگ آنان منجر شده است اما همین حکومت مدعی پرچمداری حقوق بشر در دنیا شده و عجیب اینکه عدهای مرفه بیسواد و ناآگاه هم کورکورانه دنبالهرو این تبلیغات مسخره هستند!
آقای روحانی، دستاوردهای ریلی دولت را 2 هزار کیلومتر گفتهاند اما به این موضوع اشاره نمیکنند که خط ریلی قزوین- رشت در سال 1391 در چند قدمی افتتاح قرار داشت.
سزای پناه دادن به منافقین تروریست و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از این گروهک توسط دولت فرانسه همین آشوبهای امروز کف خیابانهای این کشور است. به خواست خداوند این انتقام الهی از سایر مستکبرین جهان نیز گرفته خواهد شد. همه ظالمین باید تقاص پس بدهند.
سقف پرداختی بیمه تکمیلی بازنشستگان در سال 750 هزار تومان است برای درمان دیسک 900 هزار تومان هزینه کردم. بعد از کلی دوندگی و تهیه مدارک مورد نیاز بیمه (آتیهسازان لاهیجان) و پس از یک ماه، 256 هزار تومان پرداخت کردند! پس بیمه تکمیلی و این همه پرداختهای هر ماهه بابت آن چه فایدهای دارد؟! مسئولان امر چه پاسخی دارند؟!
توجه شهرداری آبادان را به تبصره 1 بند 2 ماده 55 قانون شهرداری، جلب میکنم. موضوعاتی مثل سدمعبر، زبالهها، اشغال پیادهروها توسط اصناف مختلف در شهر آبادان بیداد میکند. مسئولان امر لطفا رسیدگی کنند.
مشهد مقدس در عزای امام علی بن موسیالرضا(ع) پذیرای بیش از 5 میلیون عاشقانی بود که از سراسر ایران و دیگر کشورها گرد هم آمده بودند، از مردم عزیز مشهد مقدس سپاسگزارم که برای زائرین حضرت سنگتمام گذاشتند و پذیرای این سیل عاشقان بودند.
زائرین مشهدالرضا که امسال با پای پیاده عازم مشهد مقدس شده بودند نسبت به سالهای گذشته چند برابر شده بود اما حضور انبوه جوانان در مسیر راهپیمایی صحنهای بسیار زیبا و بینظیر بود که از نزدیک مشاهده کردم.
دشمنان ملت و انقلابمان همراه با غربگرایان داخلی تلاش زیادی کردند که اربعین حسینی را کمرنگ نمایند ولی مصباح هدایت امام حسین(ع) هر روز نورافشانتر میشود و حتی بسیاری از غیرمسلمانان را به خود جذب میکند و چراغ برافروخته حقتعالی نه تنها با فوت دهانهای دشمنان حق خاموششدنی نیست بلکه دودمان دشمنان را خواهد سوزاند.
اتفاقاتی که در دیماه 96 در ایران رخ داد ابتدا با خواسته مطالبات معیشتی مردم آغاز شد اما عدهای خاص به سمت شعارهایی بردند که در سال 88 هم سر داده شده بود و اسنادی هم نشان از دخالت جبهه استکبار میداد ولی در مورد عراق و لبنان هم باید گفت که مردم عزیز این کشورها درگیر توطئههای فتنهانگیز دشمنان شدهاند.
مردم لبنان هرازگاهی درگیر توطئههای رژیم صهیونیستی میشوند و با حضور و کمک جبهه مقاومت از آن عبور میکنند، آنان سالهاست میدانند که در همسایگیشان یک رژیم جعلی و افراطی زندگی میکند که هدفش تصاحب سرزمین مادریشان است.
داعش نتوانست خواسته غربیها و آمریکا را در عراق و سوریه عملیاتی کند و حالا سفارتخانههای کشورهای حامی داعش به محلی برای هدایت اغتشاشات در عراق تبدیل شدند و میخواهند با اختلافافکنی میان مردم، انتقامشان را از مقاومت چندین ساله همین مردم بگیرند.
ادعای آمریکا در کشتن ابوبکر بغدادی و انداختن بقایای جسد بغدادی به دریا این ذهنیت را پدید میآورد که آمریکاییها برای دروغی که میگویند سندی ارائه نمیکنند تا مبادا سند حمایت از تروریستها توسط آمریکا افشا شود.
آقای روحانی، آمریکا نه تنها تروریست اقتصادی است بلکه پدرخوانده تمام شبکههای تروریستی در جهان است و راهبرد تروریستپرور آمریکا ربطی به ترامپ یا اوباما و... ندارد زیرا سیاست جنگ، تفرقه، تهاجم فرهنگی و ترور اقتصادی بر علیه دیگر کشورها راهبردی است که آمریکا، دهههاست پیش گرفته است.
اکثر کشورهای منطقه و همسایگانمان روزانه درگیر کشتار بیگناهان هستند هدف اصلی همه این ناامنیها نیز تضعیف جمهوری اسلامی است که شیطان بزرگ آن را دنبال میکند. ولی به برکت حضرت حجتبنالحسن(عج) و نایب امام زمان(عج) امام خامنهای، مردم ولایتمدار و رزمندگان غیور ارتشی و سپاهی و بسیجی کشورمان بحمدا... امنترین کشور دنیاست.
اولین روز آبان ماه هرسال یادآور عملیات بیسابقه استشهادی در مقر تفنگداران آمریکایی و فرانسوی در بیروت لبنان بود که طی آن تعداد زیادی از اشغالگران و متجاوزین به خاک لبنان به هلاکت رسیدند و مقدمهای شد تا جوانان حزبا... لبنان بعدها بتوانند اشغالگران اسرائیلی را بهطور کامل از کشور خود بیرون کنند.
منتقدین برجام هیچگاه مخالف اصل مذاکره و توافق هستهای نبودهاند. منتقدین دلسوز برجام با ارائه دلایل علمی و سیاسی روشن تلاش کردند که سر تیم مذاکرهکننده هستهای کلاه نرود ولی متأسفانه مسئولان مذاکره به دلیل لجبازی و انتقادناپذیری، کلاه گشادی سرشان رفت و برجام به خسارت محض تبدیل شد.
از ملت فهیم و با بصیرت انتظار میرود با توجه به عملکرد شورای شهر و مجلس شورای اسلامی با نهایت دقت و آگاهی نسبت به کاندیداها رأی دهند تا دیگر شاهد مشکلات فعلی جامعه نباشیم. اگر مجلس شورای اسلامی کارآمد که در رأس امور است داشته باشیم دولت قادر نخواهد بود که هر طوری رفتار کند و مردم را در منگنه قرار دهد و به جای پرداختن به اصول به حاشیهسازی بپردازد. چنین مجلسی اجازه نخواهد داد مدیران متخلف در بدنه دولت اینقدر رشد کنند.
کسانی که مدعیاند مذاکره را به همهپرسی بگذاریم بفرمایند این 6 سال مذاکره با غربیها چه نتیجهای برای کشور داشته است به جز تشدید تحریمها و گربهرقصانیهای نو به نو؟
چرا برخی از گذشته پر از باخت خود عبرت نمیگیرند؟ به جای کار جهادی و جبرانبخشی از مافات، دائم به گاردریل و حاشیه میزنند! اگر فرانسه پلید و انگلیس خبیث و... توان حل مشکل ما را داشتند حتماً فکری برای بهبود کشور آشفته خود مینمودند... نشستن و نگاه به دست دشمن کردن کار ضعفاست نه عقلا.
رئیسجمهور گفتند که 18 میلیارد دلار با قیمت 4200 به باد نرفته بلکه به مردم رسید! گویا جناب ایشان خبر ندارند که گوشت و مرغ و دیگر مایحتاج مردم به قیمت دلار نیمایی و آزاد به دست مردم رسید نه دلار جهانگیری.
مسئولانی که با مردم صادق نیستند و شعور مردم را نادیده میگیرند، خواستار تعامل با مردم نیستند. امیدوارم مسئولانی که با مردم صادق هستند جایگزین چنین افرادی شوند.
اگر واقعاً همهپرسی نیاز است چرا در مورد عملکرد دولت همهپرسی برگزار نمیشود؟ خواسته عموم مردم از جنس مطالباتی است که اصلاً ربطی به خارج از کشور ندارد همانند مبارزه با قاچاق کالا و واردات بیرویه کالا یا مبارزه با فساد و رانت و...
بزککنندگان FATF دانسته یا ندانسته با قاعده نفی سبیل قرآن مخالف هستند و به عبارت دیگر استقلال کشور را قبول ندارند.
حدود 4 سال است مجلس در اختیار اصلاحطلبان بوده است و در طی این چند سال معدود روزی است که بازنشستگان، مالباختگان مؤسسه اعتباری و... جلوی مجلس تجمع نکرده باشند آن وقت چنین نمایندگان مجلس و مدعیان اصلاحات چگونه میتوانند به لیستی امید داشته باشند که مردم بار دیگر به کاندیداهایی که از عدهای مرفه حمایت میشوند رأی بدهند.
زمانی که معامله با دلار برای کشورمان محدود شد، عدهای از بانک مرکزی ارزهای دولتی دریافت کردند اما تا به امروز به خزانه برنگرداندند. این اقدام آنان نوعی کمک به تحریم ظالمانه آمریکا بر علیه مردم است و دولت موظف است برای مردم شفافیت به خرج دهد و قوه قضائیه هم از روند پیگیری پرونده این مفسدین به مردم اطلاعرسانی کند.
مطالبات عمومی که مردم دارند از دسته مواردی است که با همت و حمایت مسئولین تحقق خواهد یافت، همانند مسکن، خودرو، محصولات کشاورزی، خدمات پزشکی و درمانی و... و ربط دادن این نوع مطالبات عمومی به مذاکره با بیگانگان فقط نوعی عوامفریبی، برای فرار از پاسخگویی است.
از همان ابتدای امضای برجام، به جای اینکه قیمت ارز روندی کاهشی داشته باشد روندی افزایشی پیدا کرد! و برجام به چله نرسیده بود که آمریکاییها برجام را نقض کردند ولی دولت به تعهدات خسارتزا که بر علیه اقتصاد و معیشت مردم بود ادامه داد!
رتبه اول مفسدین اقتصادی به نام کسانی است که نزدیکانشان، خودشان را خادمین مردم معرفی میکنند.
ایران که به تعهدات هستهای خود پایبند بود و این غربیها بودند که در دوران پسابرجام به جای اجرای تعهداتشان و رفع تحریمهای ظالمانه، تحریمهای بیسابقهای را برعلیه مردم ایران اعمال کردند، آن وقت ماندن در چنین توافق بدی جز تحقیر یک ملت هیچ دستاورد دیگری نخواهد داشت.
بهترین پاسخ به آمریکا این است که روحانی بگوید اشتباه کردم که اعتماد کردم/ اگر خلاف روحانی سخن بگویید، فیزیک صورت و بدن او به هم میریزد
میخواهند بگویند در کشور آسیبهایی هست ولی در دوران مدیریتی خودمان اشتباه نکردهایم! اگر من در طول 30 سال گذشته، سالی یک خطا داشتهام، یعنی 30 اشتباه داشتهام که باید برای تجربه آیندگان، آن را با صداقت و امانت و با ذکر شرایط آن موقع و دلایل مدیریتی خاص آن بیان کنم. این ترس ندارد.
به گزارش تبیین، سیدفرید موسوی: مهندس سیدعزتالله ضرغامی یکی از مدیران و چهرههای مطرح فرهنگی و سیاسی است. 10 سال مدیریت بر سازمان صداوسیما باعث شده دیدگاههای ضرغامی در موضوعات مختلف آمیختهای از فرهنگ و سیاست و رسانه باشد. با مهندس ضرغامی درباره مبحث اشتباهات مدیریتی، انتقادات او به رفتار و عملکرد حسن روحانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی و نیز موضوعاتی مانند تبعات فرهنگی و رسانهای رفتار تیم مذاکرهکننده هستهای به گفتوگو نشستیم.
متن گفتگوی ضرغامی با وطن امروز به شرح ذیل است:
شما در چند ماه گذشته بحثی را با عنوان اشتباهات مدیریتی آغاز کردهاید و در این زمینه به بیان اشتباهات دوران مدیریت خود در نهادهای مختلف میپردازید. چرا این مسأله در این برهه از زمان برای شما اهمیت دارد؟
40 سال از عمر انقلاب اسلامی میگذرد و با وجود تمام فشارها و تحریمها که به وسعت جهانی با عوامل داخلی آنها در کمین انقلاب اسلامی بود تا آن را زمین بزند، عملاً و به عیان میبینیم جمهوری اسلامی روز به روز قویتر، پرنشاطتر و با انگیزه بیشتر اهداف خود را دنبال میکند. این واقعیتی است که دنیا به آن معترف است و خیلی از کارشناسان درباره کشور ما این قضاوت را دارند که بسیاری از فشارهایی که برای ایران پیش آمد اگر یک مورد از آن برای هر ملت و نظام و انقلاب دیگری پیش میآمد، باعث سقوط آن میشد. این در حالی است که این اتفاق برای کشور نهتنها نیفتاده، بلکه به عکس بوده است. در بیانیه گام دوم رهبر انقلاب مانیفست این پیشرفتها و دستاوردها و ظرفیتها را بخوبی مشاهده میکنیم. این یکی از هنرهای ارزشمند رهبر انقلاب است که یک تصویر روشن، صادقانه و دقیق از کشور در شرایط فعلی ارائه دادند که بر پایه واقعیات، داشتهها و امیدواری به آینده روشنتر است. اما آن چیزی که مقدمه پاسخ شما میتواند باشد این است که به طور جدی اعتقاد دارم برای پیشبرد اهداف چارهای نداریم جز اینکه آسیبشناسی گذشته را بخوبی انجام دهیم. یعنی ببینیم در این 40 سال در کنار همه موفقیتهایی که داشتهایم و مسیر صحیحی که انتخاب کرده و راهبردهای درستی که داشتهایم، اگر در حوزههایی هم اشتباه کردهایم، صادقانه به اشتباهات اشاره کنیم. برای اینکه در آینده کارآمدتر، کماشتباهتر و موثرتر در مسیرمان پیش برویم نیاز داریم اشتباهاتمان را بررسی کنیم. در اصطلاح مدیریتی به این مسأله «آسیبشناسی» هم میگویند. لازمه موفقیت در گام دوم انقلاب، آسیبشناسی صادقانه و شجاعانه است. آسیبشناسی از موضع قدرت است نه ضعف. ویژگی موجود زنده، قدرت ترمیم است و امروز انقلاب از همیشه زندهتر است.
یعنی این آسیبشناسی متفاوت است؟
بله! این آسیبشناسی از موضع قدرت است، یعنی کسی که قدرت و توانمندی دارد میتواند آسیبهای خود را بررسی کند. اصلاً موجود زنده نیاز به آسیبشناسی دارد. موجودی که مرده، به هیچ حرکتی واکنش نشان نمیدهد، واکنش متعلق به عضو و مجموعه زنده است. نظام و انقلاب ما زنده است، پرنشاط است و حیات دارد و به تمام ملتها و کشورهایی که ایران را الگوی خود قرار دادهاند هم حیات میدهد. بالاخره ما در جهان 2 جبهه مقاومت و استکبار داریم که رهبری جبهه مقاومت با ایران است. اول انقلاب وزیر وقت امور خارجه گفت ما انقلاب کردهایم ولی با دنیا کاری نداریم، میخواهیم دور خودمان دیوار بکشیم و به دنبال صدور انقلاب هم نیستیم. در مقابل امام(ره) آن جمله معروف را فرمودند که انقلاب صادر شد! انقلاب یک حرکت عظیم و متفاوتی بود که جهان پیام انقلاب ما را گرفت. مقاومت در جهان یک جبهه است و مربوط به یک کشور و چند همسایه یا یک منطقه نیست. علت شکستناپذیری ایران این است که آنها با ایران تنها مواجه نیستند، ایران یعنی یک جبهه با وسعت جهانی! در منطقه ما این موضع پررنگتر هم هست. در نتیجه در این حالت باید اشکالاتمان رابررسی کنیم.
قاعدتا یک حکومت در طول 40 سال اشتباهاتی داشته است.
وقتی رهبر معظم انقلاب با صراحت، سیاست «تحدید موالید» را اشتباه میخوانند و با جدیت از جبران آن میگویند، تکلیف ما هم روشن میشود. حتما اشتباه هم داشتهایم. البته معتقدم نوع اشتباهات ما از جنس راهبردی نیست. ما در اصول و راهبردها بسیار کماشتباه عمل کردهایم، اشتباهات ما بیشتر در حوزه رویهها و روشهاست. ما قانون را خوب تصویب میکنیم و سیاستگذاری را خوب انجام میدهیم اما وقتی به آییننامههای اجرایی که مربوط به رویهها و روشهاست میرسیم- که حلقه آخر این روند است و با مردم ارتباط پیدا میکند- کار رها میشود. در نتیجه در این بخش خیلی اشتباهات داریم. این اشتباهات وقتی نمود خود را نشان میدهد برخی فکر میکنند ما در اصول مشکل داشتهایم. در نتیجه برخی 2 اشتباه را دست میگیرند و اصل انقلاب اسلامی را هدف قرار میدهند. بنابراین آسیبشناسی از موضع قدرت است و این کار در کشور به نحوی در حال انجام است اما افراد وقتی به خودشان میرسند کمی نگران میشوند؛ میخواهند بگویند در کشور آسیبهایی هست ولی در دوران مدیریتی خودمان اشتباه نکردهایم! اگر من در طول 30 سال گذشته، سالی یک خطا داشتهام، یعنی 30 اشتباه داشتهام که باید برای تجربه آیندگان، آن را با صداقت و امانت و با ذکر شرایط آن موقع و دلایل مدیریتی خاص آن بیان کنم. این ترس ندارد. اگر هر کدام از این موارد درست مورد بررسی قرار بگیرد، فقط بیان یک اشتباه نیست، بلکه در واقع در کنار آن یک رویه درست ایجاد میشود و افرادی که در جای ما هستند متوجه میشوند مدیری که 30 سال در این حوزهها بوده به اشتباهها اشاره میکند. آسیبشناسی عملکرد مدیران، جزو آسیبشناسی کارنامه 40 ساله است. مدیران با تجربه ما، باید از خود شروع کنند. نمیشود دیگران را نقد و خودمان را تبرئه کنیم. پس بیشترین آسیبهای ما از جنس رویه و روشهاست. ما در «اصول»، مشکل زیادی نداریم.
چرا برخی مسؤولان وارد بیان مشکلات نمیشوند؟
در زمینه عوامل این مسأله اگر بخواهیم دستهبندی کنیم، اطرافیان و نگرانیهایی که از انعکاس این اقدام در فضای جامعه و فضای رسانهای وجود دارد، نقش اول را دارد. من این نقش را جدیتر از اخلاق و درونیات آن مسؤول میدانم. اما بالاخره خود آن مدیر اگر اعتقاد قلبی داشته باشد و به این نکته رسیده باشد که این اشکال وجود داشته است باید آنقدر با روحیه و با اعتماد به نفس باشد که بتواند صریح آن را مطرح کند و توجهی هم به حرفها و نگرانیهای اطرافیان نداشته باشد. این مشکل کلی جامعه ما است. از طرف دیگر جامعه مدیریتی ما بشدت گرفتار «پرستیژ مدیران» شده است. بعضاً یک ارتباط ساده تلفنی بین 2 مدیر به علت اختلاف منشیهای آنان در پشت خط آوردن طرف مقابل، مدتها به تعویق میافتد! شهید مطهری از همان اول با این معضل، تحت عنوان «بیماری اجتماعی خواص»، مبارزه کرد. ما مثل آقای مطهری کم داریم. شهید مطهری هم برخی از کارهایی که انجام میداد اطرافیان سعی میکردند مانع شوند. مثلا به آقای مطهری میگفتند در شأن شما نیست برای بچهها کتاب بنویسید. آقای مطهری در مجله زن روز که مطلب نوشت خیلیها انتقاد کردند. اینقدر این مجله در زمان طاغوت عکسهای روی جلد مبتذل داشت که مطلبی من نوشتم و میخواستم از عکس این مجله استفاده کنم، به سختی یک شماره پیدا کردیم که کمی مناسب بود، تازه آن هم نصفه نشان دادیم. اما شهید مطهری نمیتواند در مقابل انحراف دینی فیلم سینمایی «محلل» ساکت بماند یا فقط در مسجد و روی منبر آن را نقد کند. او احساس میکند باید در مجله مبتذل «زن روز» هم برای مخاطبان آن فیلم، سخن بگوید و آنان را هدایت کند. از عواقب آن هم نمیترسد که بگویند چرا مطهری در آن مجله حرف زد یا اصلاً چرا این فیلم را دید؟! البته بعدها شنیدم که ایشان نوار صوتی فیلم را شنیده بود.استفاده از ظرفیتهای امروز فضای مجازی یک امر ضروری است و تصورش موجب تصدیق است. تردید ندارد! اگر مطهری بود، زبان حضور در این فضا را به روحانیون و مبلغان ما میآموخت و خودش به نحو احسن مخاطبان گسترده پیامرسانهای اجتماعی را از زلال اندیشههای ناب اسلامی سیراب میکرد. البته درباره همین مسأله هم افرادی گله دارند که در پاسخ باید گفت بالاخره اینستاگرام یک سرویس رسانهای فراگیر است که در کشور مشابه آن هم عرضه نشده است، البته اگر دولت به عنوان مدیر فضای مجازی کشور درست عمل میکرد و این سرویسها الان فراگیر شده بود، مشکلی نداشتیم اما حالا نشده است. حالا که آنجا به تعبیر رهبر معظم قتلگاه جوانان ما است، چند نفری که قدرت تبیین و توضیح و توجیه دارند در این فضا نروند؟ این با کدام منطق سازگار است؟
به سؤال اصلی بازگردیم؛ موضوع، اطرافیان یک مسؤول بود.
بله! اطرافیان خیلی مهم هستند. فرد مسؤول به نتیجهای میرسد تا اشتباهی را اعتراف کند اما اطرافیان میگویند حاج آقا! آقای دکتر! آقای مهندس! اگر شما این را گفتی هر کار دیگری هم انجام بدهی یک کسی میگوید این هم از همانها است که بعداً باید عذرخواهی کنی. یا اینکه یکی جمعبندی میکند و میگوید این مسؤول که همهاش اشتباه میکند و خودش هم اعتراف میکند! پس فرد میترسد. این حرفها هم حرفهای کمی نیست و باعث میشود یک مدیر جرأت نکند وارد این موضوع شود و به اشتباهات خود بپردازد. در این میان به نظر میرسد باید اتفاقاتی رخ بدهد و این سد شکسته شود. من نمیخواهم عرض کنم پرچمدار این موضوع هستم چون رهبران ما این مسأله را آغاز کردهاند اما من در میان مدیران ندیدم کسی عنوان کند اگر 30 سال مدیریت کردهام، سالی یک اشتباه هم اگر داشتهام، این 30 اشتباه بوده است، البته وقتی این راه باز شد، استقبال زیادی شد و توجه بیشتری هم به این مسأله شده است. لذا این اشتباهات، راه را به مدیران نشان میدهد تا اگر اشتباهی وجود دارد؛ اولاً نترسند و بیان کنند، در ثانی اگر مورد مشابه پیش آمد از تجربه دیگر مدیران استفاده کنند.
در سالهای اخیر ما با وضعیتی مواجهیم که مشابه آن را در 40 سال انقلاب نداشتهایم. به دلایل مختلف از قبیل نوسانات اقتصادی، تنشهای اجتماعی، فضای فرهنگی و سایر مسائل؛ چه اشتباهاتی منجر به این اوضاع شده است؟
من اعتقاد دارم در سالهای اخیر بویژه در قوه مجریه که محور اصلی اداره کشور است، اشتباهات قابل توجهی داشتهایم. اگر از طرف مسؤولان دولتی این اشتباهات با صراحت گفته شود هم برای خود آنها خوب است، هم برای کشور خوب است و هم به دنیا و دشمنان ما درس میدهد اما این مساله اتفاق نمیافتد. من 2 سال است پیشنهاد میدهم آقای ظریف سخنران مراسم 13 آبان در لانه جاسوسی باشد چون هیچکس مثل ایشان نمیتواند درباره بدعهدیهای آمریکا صحبت کند! با این حال اگر به این نقطه رسیدیم که ترامپ آمد و همه چیز را برهم زد اگر آقای روحانی اعلام میکرد درباره این اتفاقات من به آمریکا پاسخی ندارم اما از مردم عذرخواهی میکنم و با صدای بلند اعلام میکنم اشتباه کردم به آمریکاییها اعتماد کردم، این بهترین پاسخ به آمریکا بود. شخصیتهای مستقل و نخبگان آمریکا بشدت تحت تأثیر این پاسخ قرار میگرفتند. چون میگویند یک دولتی آمد و خواست از طریق مذاکره با ما رابطه برقرار کند اما ما چگونه با او برخورد کردیم و چطور وجهه ما در جهان آسیب دید. نهتنها این اتفاق نیفتاد بلکه در درگیریها و رقابتهای سیاسی یک نتیجه کاملاً شکستخوردهای که درباره اعتماد به آمریکا بود را دائماً بزک کردند، بویژه در انتخابات و تا الان هم آن را ادامه میدهند. در انتخابات مرتباً رئیسجمهور گفت: مردم! ما با این آقای ظریف میرویم و بقیه تحریمها را برمیداریم! کدام تحریم برداشته شد که ایشان بقیهاش را هم بردارد؟ بله! ایشان میخواست بهرهبرداری انتخاباتی کند اما یا توجه ندارد یا آنقدر کار سیاسی برایش اهمیت دارد که اینطور صحبت میکند. آقای روحانی برای قانع کردن مردم، مرتباً از موفقیتهای هستهای سخن میگفت و دشمن هم که ما را رصد میکرد، نتیجه میگرفت که میتواند بیشتر از اینها ما را به عقب براند. عین داستان «خر برفت و خر برفت» مثنوی! آنها پایکوبی دائمی رئیسجمهور را میدیدند و میگفتند حتماً ایرانیها به همین وعدههای حداقلی هم خیلی راضیاند! این داستان، قصه امروز است. وقتی چیزهایی را دادیم و رفت هی نباید پایکوبی کنیم. ما خیلی به آقای روحانی احترام میگذاریم و ایشان به عنوان رئیسجمهور احترامشان واجب است و همه باید شأن رئیسجمهور را حفظ کنیم اما وقتی در برجام همه چیز را دادهایم بعد شما دائماً از آن تعریف میکنید و با رقبا سر این موضوع محاجه میکنید، طبیعتاً طرف مقابل هم به ما فشار خواهد آورد. مثلاً رئیسجمهور براحتی میگوید اگر تحریم نبود دلار زیر 6 هزار تومان بود! این یعنی بهترین پاس گل به ترامپ! در قضیه سیل و گرفتاریهای ایجادشده برای مردم که یک امر بشردوستانه است، رئیس هلالاحمر که مدیر همین آقای روحانی است اعلام کرد اجازه ندادهاند یک دلار وارد مملکت شود؛ پس چرا شما باز هم از این رویه دفاع میکنید. ببینید آقای روحانی 2 سال وقت دارد و معتقدم در این 2 سال خیلی کارها میتوان انجام داد. من گاهی اوقات بهخاطر احساس وظیفه به دولت هشدار میدهم.
اخیراً این هشدارها بیشتر شده است!
یکی از روزنامههای اصلاحطلب اخیراً نوشته بود چون آقای روحانی الان خیلی ضعیف شده ضرغامی او را مرتباً میکوبد! اصلاً بحث ضعیف و قوی نیست. ایشان رئیسجمهور است و حداقل 2 سال دیگر باید کار کند و در این زمان خیلی کارها میتواند انجام بدهد. آقای روحانی همین قدر صریح به مردم بگوید ما اعتماد کردیم و این اعتماد اشتباه بود. ما دیگر دل میکنیم و مسیر جدید هم این است ولی این اتفاق نمیافتد و هنوز هم بحث میشود تا اشکال را به جای دیگر منتقل کنند. برخی هنوز، در داخل آمریکا را بزک و توجیه میکنند. میگویند شهر موشکی نشان دادیم و همه چیز خراب شد! خب! اگر ما موشک نداشته باشیم که بر همه مقدرات ما حاکم میشوند. اینکه ما شهر موشکی نشان میدهیم، دلیل عدم انجام تعهدات آمریکاست؟ اصلاً آمریکا کدام تعهد را انجام داده بود که ما پیشاپیش تمام تعهداتمان را انجام دادیم؟ هرچند وقت یک بار هم که دبیرکل سازمان ملل یک جمله میگوید که ایران وظیفهاش را انجام داده فوراً آن را برجسته میکنیم. اما آیا طرف مقابل هم به تعهداتش عمل کرد؟!
چرا با مسأله به این روشنی، اینگونه برخورد میشود؟
متاسفانه امروز بیش از هر زمان دیگری مصالح ملی کشور توسط دولتمردان ما بازیچه سیاست قرار گرفته است و آقای روحانی بسیار بیشتر از عرف معمول، مصالح ملی را قربانی اغراض سیاسی میکند. همیشه یک حد مشخصی داشته اما الان خیلی بالاتر از عرف گذشته رفتار میشود. و الا تکلیف ما در این حوزهها مشخص است.
در این زمینه مثال میزنید؟
به عنوان مثال زمانی که برجام امضا شد آقای روحانی قصد داشت در تاریخ مشخصی (که اصرار زیادی روی آن تاریخ داشتند) اعلام کند توافق کردیم. برای این منظور هم طراحی کرده بودند (مشابه پوتین) که در بلندی باز و ایشان از دور بیاید و مثل امپراتورها وارد شود و توافق را اعلام کند. برای مشاوران روحانی نحوه ورود امپراتورگونه او به جایگاه و اعلام توافق هستهای، مهمتر از مفاد قرارداد بود! به نوعی تقلید از فیلمهای هالیوودی! در حالی که آنگونه رفتار، مربوط به یک موفقیت عظیم نظامی و تاریخی است، نه یک قرارداد که هر چه میگیری در ازای آن یک چیز هم میدهی! به قول رهبری یک معامله است، یک چیزی دادهای و یک چیزی گرفتهای، دیگر عکس گرفتن ندارد. شما برای خرید پرتقال میروی 3 تومانی دارد، 7 تومانی هم دارد. شما پرتقال 7 تومانی بخری و بعد همه را جمع کنی که ببینید چه پرتقالی خریدهام! خب! اگر پرتقال 7 تومانی را 3 تومان خریدی باید عکس بگیری. اصلاً معامله عکس ندارد و آنها هم اینطور برخورد نمیکنند. بعد از این اتفاق یکی از نزدیکان رئیسجمهور صادقانه از من سوال کرد: ضرغامی! شما که کار رادیو و تلویزیون کردهای هیبت آقای روحانی چطور بود؟! متاسفانه ما گرفتار این نمایشها هستیم. محتوا چیزی نیست، همه چیز را دادهایم رفته است اما داریم فکر میکنیم چطور مثل امپراتور روم، ظاهرسازی کنیم! من به عنوان یک کارشناس رسانه و تصویر میگویم چرا در حوزههای دیگر این مسائل را رعایت نمیکنید؟ یکی از دلایلی که وقتی من حرف میزنم آقای روحانی حالش بد میشود به این خاطر است که این حرفها پاسخ ندارد و کلیات هم نیست، بلکه مثالهای روشن است که از موضع دلسوزی میگویم. از همان ابتدا در دولت آقای روحانی هر وقت یک بحث جدی کردهام آقای روحانی حالش بد شده است! آمریکاییها از توان «تصویرسازی» خود در طول مذاکرات با ایران نهایت بهرهبرداری را کردند. بارها در دولت اول روحانی گفتم نحوه انعکاس تصاویر ملاقاتها و جلسات با آمریکاییها به نحوی است که دنیای مقاومت از آن بوی انفعال و عقبنشینی استشمام میکند. عقبنشینی از مواضع عزتمندانه و ضداستکباری جمهوری اسلامی! قدم زدن «ظریف» با «کری» یکی از آنها بود. بارها به آقای ظریف گفتم حالا که در حال مذاکره هستید، هرطور میخواهید مذاکره کنید اما رقیب ما به دنبال تصویرسازی از مذاکرات است. مراقب باشید به او سوژه تصویرسازی ندهید. هر بار چند مورد از این سوژهها وجود داشت. برخیها را هم آقای ظریف قبول میکرد. مثلاً تصویری آمد مربوط به جلسهای میان خانم اشتون، کری و آقای ظریف. آقای کری (با فیزیک بدنیای که دارد) وسط نشسته است و در 2 طرف آقای ظریف و خانم اشتون بودند که سرها را نزدیک به او آوردهاند. این تصویر که منتشر میشود نشان میدهد فردی که وسط نشسته مدیر اصلی است و میان 2 طرف گفتوگو برقرار میکند! حداقل باید خانم اشتون یا آقای ظریف وسط مینشست. این تصویر منتشر میشود و رقیب هم از این تصاویر فقط همین را میخواهد. چون ایران رهبر جبهه مقاومت است. مذاکره ما مذاکره سوییس با آمریکا نیست که هیچ معنای دیگری نداشته باشد. شما که برایتان عکس امپراتورگونه مهم است، این طرف هم باید حواستان باشد. ما رئیس جبهه مقاومت در جهان هستیم. چرا هیچ وقت با قدم زدن آقای ظریف با کری کنار نمیآیم؟ چون این تصویر در دنیا منتشر میشود و طرفداران ایران میگویند این همان کشوری است که مقابل آمریکا ایستاده بود؟!
من در سفری که به اندونزی برای ساخت مستند داشتم با مشاور هنری رئیسجمهور اندونزی صحبت میکردم. او از من سؤال کرد من چند سال پیش ایران آمده بودم؛ هنوز هم مکدونالد ندارید؟ گفتم نه! با یک شور و هیجانی گفت آفرین! همین درست است؛ ما با آوردن مکدونالد و سایر محصولات آمریکایی خودمان را اسیر کردیم.
دقیقاً همینطور است! البته دنیا اذعان دارد ایران آبروی آمریکا را برده و هرچه آمریکا عربده میکشد نتیجهای نمیگیرد. من اعتقاد دارم و توئیت کردم که جلسه شعر و شاعران با رهبری روی مخ ترامپ بود. آنها هدفشان از کارهای تبلیغاتی این روزها، مثل ورود ناو آبراهام لینکلن و بمبافکنهای 52 B، اعزام نیرو و... این بود که ببینند در داخل چه واکنشی نشان داده خواهد شد، آیا نگرانی در هیأت حاکمه ایران دیده خواهد شد؟ بعد میبینند رهبری با شاعران جلسه میگذارند و درباره زبان فارسی رهنمود میدهند! این موضوع جدی است؛ چرا که روانشناسان آمریکایی روی این کار میکنند که ببینند واکنشهای رهبری و مسؤولان چیست. آیا کشور به هم ریخته و بورس سقوط کرده است؟ میبینند نه! مردم دارند زندگی عادیشان را میکنند. این در دنیا پیام دارد. وقتی شما تصویری نشان دادید که دارید قدم میزنید، در واقع به دنیا نشان میدهید که ما خیلی رفیق هستیم و دیگر مشکل نداریم! البته برای این مسائل مثالهای متعددی دارم که به آقای ظریف هم گفتهام و او هم بعضاً با سلامت نفسی که در مقابل دلسوزیها داشت میپذیرفت.
با این همه اما علاوه بر مذاکرات، مسیرهای دیگری هم برای پیشرفت کشور وجود دارد؛ نظر شما در این زمینه چیست؟
من درباره دولت یادداشتهایی دارم که در واقع دفاع از دولت یا مدیران دولت است. معتقدم اگر رهبری میگویند دشمن در عرصه اقتصاد آرایش جنگی گرفته است و وارد جنگ تمامعیار اقتصادی شدهایم، ما هم باید آرایش متناسب با آن را داشته باشیم. در برخی وزارتخانهها اصلاً روحیه جنگی و جهادی نیست، بماند. من در دفاع از افرادی که در دولت آقای روحانی میخواهند کار جهادی و انقلابی کنند ولی نگران این هستند که بعداً برای آنها پرونده قضایی درست شود، بارها صحبت کردهام. معتقدم دستگاههای نظارتی و قضایی هم باید خودشان را برای شرایط جنگ اقتصادی آماده کنند؛ یعنی اگر مدیری ریسک کرد و خواست تحریم را دور بزند و از طرق مختلف مشکلات کشور را برطرف کند، اگر رفتارش با برخی آییننامهها و قوانین جاری هماهنگ نبود مسؤولان قضایی باید این اطمینان را به او بدهند که بتواند ریسک کند.
آیا این موضوع شباهتی به موضوع اختیاراتی که آقای روحانی از آن دم میزند، دارد؟
ابتدا یک موضوع را روشن کنم. رهبری، بزرگترین فرصت دولتهاست. در این دنیای پرآشوب و تهدید، رهبری دینی و معنوی یک موهبت عظیم برای رئیسجمهور است که با خیال راحت به وظایف قانونی خود عمل کند. در صورتی که خطر خارجی کشور را تهدید کند، فقط رهبری است که میتواند مردم را در دفاع از کشور به صحنه بیاورد. تجربه جنگ تحمیلی و مدافعان حرم نشان داد جوانان فقط با انگیزه دینی و الهی به استقبال شهادت میروند نه چیز دیگر. آقای روحانی اختیارات فراوانی دارد که استفاده نمیکند اما هنوز هم بزرگترین مشکل را این میداند که چرا وزارت بازرگانی تشکیل نمیشود! در حالی که همه میدانند این مشکل نیست و در همان وزارت صمت بخشی هست که امور بازرگانی را به عهده دارد. کافی است ایشان با آن بخش، مستقیمتر ارتباط بگیرد. مثل بسیاری از حوزههایی که داخل وزارتخانهها هستند ولی چون اهمیت دارند رئیسجمهور بعضی مسائل را شخصاً در آن حوزه پیگیری میکند. مهمتر اینکه رئیسجمهور مکرر بگوید من اختیارات ندارم خیلی بد است. ایشان یک مسؤول عالیرتبه کشور بودهاند که در انتخابات شرکت کردند. مگر میشود بیاطلاع بوده باشند؟ حداقل در 4 سال اول که مدیریت کردند حجت بر ایشان تمام شده است، چرا در دوره بعد ادعا میکنند هیچ مشکلی نیست و همه مسائل را حل خواهند کرد؟ امروز که 2 سال از دولت دوم گذشته، در جلسات مختلفی که با چهرههای علمی و نخبگان کشور دارند به صراحت به این مسأله اشاره میکنند که اختیارات ندارند، در حالی که عمده اختیارات در وهله اول دست رئیسجمهور است. در حوزههای دیگر هم بر اساس همان قانونی که ایشان به آن سوگند یاد کرده است، اگر بهعنوان شخص دوم مملکت جلسه بگذارد و سایر نهادها را جمع کند حتماً میتواند آنها را هماهنگ کند. آقای روحانی در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام شرکت نمیکند! میگوید چون من نفر دوم کشور هستم، در جلسهای که خودم مدیر آن نیستم نباید شرکت کنم! اگر این حرف را بپذیریم حداقل بهخاطر اینکه نفر دوم هستید و بهخاطر اینکه نفر اول اجرایی کشور هستید، مگر میشود بخواهید مسالهای را هماهنگ کنید و نهادهای اقتصادی را که زیر نظر دولت نیستند دعوت کنید و مثل یک قرارگاه تصمیمگیری و ابلاغ کنید، این کار انجام نشود؟! دولت این اختیارات را دارد اما متاسفانه فرماندهی مجموعههای زیر پوشش خود را هم نمیتواند انجام دهد! من در یک سال حضور در دولت شاهد بودم ایشان بهخاطر اینکه به وزرای خود وقت نمیداد، بعضی مواقع وزرا میآمدند کنار صندلی آقای روحانی روی پنجه پا مینشستند و مسائل وزارتخانه خود را حل میکردند. بعضی اوقات تعداد این وزرا اینقدر میشد که صف میبستند یا در صندلی جلوتر مینشستند. حتی یادم هست وقتی وزیری داشت مسأله مهمی را مطرح میکرد که خود رئیسجمهور هم پیگیر آن بود، آقای روحانی بهخاطر صحبت با وزرایی که بغل دستش ایستاده بودند به صحبتهای این فرد گوش نمیکرد و او مرتب میگفت آقای روحانی خواهش میکنم گوش کنید! اما چون آن وزیر فرصت نمیکند سالی یک بار هم رئیسجمهور را ببیند و برخی در طول 4 سال یک بار فرصت داشتهاند تلفنی با ایشان صحبت کنند(!) پس مجبور هستند اینطور رفتار کنند. خب آقای روحانی! شما وقتی در فرماندهی خودت در دولت مشکل داری، چرا این را بسط میدهی و میگویی جاهای دیگری در کشور مشکل دارد؟! شما رئیس قرارگاه اقتصادی کشور هستی اما چند بار جلسه گذاشته و از نهادهایی که تحت مدیریت شما نیستند دعوت کردهای و به آنها گفتهای کاری بکنند و آنها انجام ندادهاند؟ بعد شما گله آن را به رهبری میکنی. اصلاً شما در حوزه مدیریت خودتان هم فرماندهی ندارید! به نظر من وظیفه رسانهها در این دو سال باقیمانده از دولت که زمان مناسب برای بسیاری از کارهاست، این است که دلسوزانه مشوق دولت باشند تا از ظرفیتهای قانونی و داشتههای خود اولاً استفاده حداکثری برای رفع مشکلات کشور کند و در ثانی با حسننیتی که نشان میدهد دستگاههای دیگری را هم که زیر نظر دولت نیستند به جلسات دعوت کند. مطمئن هستم در حد بسیار بالایی آنها با رئیسجمهور برای حل مشکلات کشور هماهنگ خواهند شد.
دولت آقای روحانی ترکیبی بود که اصلاحطلبان هم در بخشهایی از آن نقش داشته و دارند؛ تحلیل شما از این رابطه و آینده آن چیست؟
مسؤولیتهای قبلی آقای روحانی عمدتاً ستادی بود. او در اجرا کمتجربه و ضعیف بود. با این حال حاضر به مشاوره و استفاده از تجربیات دیگران هم نبوده و نیست! در این زمینه هم اصلاحطلبان بهای سنگینی بابت روحانی خواهند پرداخت. نمیگویم پشت او را خالی کنند، این نامردی است؛ ولی او را در اداره کشور کمک و هدایت کنند. بالاخره نامزد آنها بوده و تا آخرین لحظه هم باید از کاندیدایی که با این همه تبلیغات به مردم معرفی کردند حمایت کنند. همانطور که از ابتدا هم عرض کردم اصلاحطلبان نباید تمام تخممرغهایشان را در سبد آقای روحانی بگذارند؛ بالاخره اصلاحات یک جریان شناختهشده و پرقدرت در کشور است. به نظر من آقای روحانی با مشکلاتی که درست کرده بسیاری از ارزشهایی را که جریان اصلاحات در دستگاه مختصات خود سعی کرده برای شعار هم که شده آنها را حفظ کند از بین میبرد. اگر آقای خاتمی در ویدئویی که برای تبلیغات انتخاباتی پر میکند، میگوید ما برای آزادی بیان به آقای روحانی رای میدهیم باید بداند روحانی در این عرصه اصلاً کارنامه موفقی ندارد. آقای روحانی در حوزه اقتصاد هم همینطور است و همانقدر که در تولید موفق نبوده در توزیع هم موفق نبوده است! از سوی دیگر در شعارهایی که داد مثل آزادی بیان هم موفق نیست. روحانی اصولاً موضوعی به نام آزادی بیان را نمیشناسد! در جلسات اگر در تایید او صحبت کنید خوشحال میشود و در تایید شما جملاتی هم میگوید ولی اگر سخنان شما در مخالفت با او باشد به وضوح فیزیک صورت و بدن او به هم میریزد و عکسالعملهای نامتعارفی از خود نشان میدهد. هیچ رئیسجمهوری اینگونه نبود. روحانی میگوید حقوقدان است اما نهادهای قانونی را تا جایی به رسمیت میشناسد که مخالف او نباشند! مثلاً جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی را دیر تشکیل میدهند یا چند ماه هم تشکیل نمیدهند و مصوباتش هم وقتی با مزاج آقای رئیسجمهور تطابق نداشته باشد، ابلاغ نمیشود اما اصلاحطلبان و رسانههای آنان در همین قصه شورای عالی انقلاب فرهنگی بهخاطر نگاه سیاسی یا سکوت کردند یا از آقای روحانی دفاع! آنها باید بدانند بهای سنگینی پرداخت خواهند کرد و این رفتار نامتعارف آنان در تاریخ ثبت خواهد شد.
برگردیم به موضوع اشتباهات مدیریتی؛ چرا کلمه اشتباه را به کار میبرید؟
اتفاقا افراد دیگری هم از روی دلسوزی به من گفتهاند چرا از کلمه اشتباه استفاده میکنید، خوب است به جای آن از کلمه تجربه استفاده شود اما واقعاً چه اشکال دارد ما کمی روانتر و صریحتر صحبت کنیم. اشتباه کردهایم، بله! اشتباه نوعی تجربه است اما چه اشکالی دارد کلمه اشتباه را بگوییم که از نظر رسانهای نفوذ بیشتری هم داشته باشد و نظرها را بیشتر به خود جلب کند تا تجربه، که یک عنوان کلی است و افراد ذیل کلمه تجربه بیشتر نقاط قوتشان را بیان میکنند!
شما نخستین موردی که ذیل اشتباهات خودتان عنوان کردید، فیلم آدم برفی بود؛ درباره آن بیشتر توضیح میدهید؟
فیلم آدم برفی یک فیلم قوی و خوشساخت با قصه جذاب و با پیام بلند و ضدآمریکایی بود. کمتر فیلم سینمایی ضدآمریکایی به قوت آدم برفی داریم. آدم برفی فیلم خوبی بود اما خطشکنیهایی در حوزههای نظارتی داشت که آن هم برای ما مهم بود. رهبری فیلم را دیده بودند و یک توصیه مکتوب و نسبتاً مشروح کردند. روح آن توصیه، مراقبت و مانع نشدن برای اکران این فیلم خوب بود. البته در همان توصیه هم فرمودند شما به وظایف نظارتی خود عمل کنید. موضوع آدم برفی، تصمیمگیری سختی بود. رهبری هم بر رعایت اصول نظارتی تأکید داشتند و هم بر اهمیت پیامهای مهم و پرنفوذ فیلم. بعدها نظر رهبری را دقیقتر فهمیدم که پیام مهم و مؤثر فیلم میتواند برخی اشکالات جزئی نظارتی را به محاق ببرد. من همان زمان به تهیهکننده که حوزه هنری بود گفتم چون این فیلم خیلی خوب است ما هم توقعمان را پایین میآوریم و حداقل چند پلان از سکانسهایی را که هم طولانی و هم آزاردهنده بود کم کنند؛ به لحاظ پخش ترانههای قبل انقلابی و صحنههای تعویض لباسهای اکبر عبدی با جزئیات؛ آن هم در زاویههای خاصی که خیلی ضرورتی نداشت و در قوانین نظارتی آن زمان واقعاً مساله بود. وقتی ما با تهیهکننده در این زمینه به نتیجه نرسیدیم، این فیلم اکران نشد.
در حوزه هنری دوره آقای زم بود دیگر؟ چرا به نتیجه نرسیدید؟
چون آقای زم هیچکدام از اصلاحات را قبول نکرد. میگفت بدون حذف یک فریم، فیلم باید اکران شود. امروز که نگاه میکنم میبینم بهرغم عدم همکاری حوزه هنری باید به توصیه اصلی رهبری و روح رهنمود ایشان، توجه بیشتری میکردم. یعنی من باید طوری عمل میکردم که فیلم به دلیل ظرفیتهای خوبی که داشت، اکران میشد. این حرف و اذعان به اشتباه برای امروز هم قابل توجه است؛ درباره سریال حضرت یوسف(ع) بعضی اشکالات نظارتی در آرایشها و... بود. حتی یک بار من از رهبری معظم سوال کردم که بعضی از این موارد مغایر سیاستهای ما است. ایشان یک تعبیر مشابه بیانشان درباره «آدمبرفی» داشتند و فرمودند (قریب به مضمون) آنقدر پیام معنوی این سریال بالاست که کسی توجهی به اشکالات نظارتی نمیکند. خب! حالا من این نکته رهبری را بهخوبی درک میکردم. من همین جا به همه دوستانم در حوزههای نظارتی که بیشتر از روح پیام، به بحثهای نظارتی توجه میکنند و همیشه دنبال ویدئوچک هستند(!) عرض میکنم در این عرصه باید به روح پیام توجه کرد.
در سینما و هنر امروز هم همین نظر را دارید؟
متأسفانه در فضای نمایشی امروز بسیاری از فیلمها نه پیام دارند، نه قصه و نه درام قابل توجهی دارند ولی هرچه بخواهید خرق عادت نظارتی در آن وجود دارد و به محض اینکه مسؤولان نظارتی تذکر میدهند که از حرفهای زشت (که متاسفانه در سینمای ما باب شده است) کم کنید، میگویند چرا میخواهید سانسور کنید؟!
من وقتی این پست را گذاشتم یکی از روزنامهها نوشت وقتی آقای ضرغامی این را میگوید پس درباره فیلمهای این دوره (چند فیلم را نام برده بود) هم بعداً این حرف را خواهید زد. پاسخ ما این است که در فیلم «آدمبرفی» با آن هویت و ساختار هنری پرپیام میشد آن اشکال را کنار گذاشت. این فیلمهایی که شما از آن حمایت میکنید چه دارد؟ اگر فیلمی مثل «آدمبرفی» است بیایید تا با هم صحبت کنیم.
بهترین پاسخ به آمریکا این است که روحانی بگوید اشتباه کردم که اعتماد کردم/ اگر خلاف روحانی سخن بگویید، فیزیک صورت و بدن او به هم میریزد
میخواهند بگویند در کشور آسیبهایی هست ولی در دوران مدیریتی خودمان اشتباه نکردهایم! اگر من در طول 30 سال گذشته، سالی یک خطا داشتهام، یعنی 30 اشتباه داشتهام که باید برای تجربه آیندگان، آن را با صداقت و امانت و با ذکر شرایط آن موقع و دلایل مدیریتی خاص آن بیان کنم. این ترس ندارد.
به گزارش تبیین، سیدفرید موسوی: مهندس سیدعزتالله ضرغامی یکی از مدیران و چهرههای مطرح فرهنگی و سیاسی است. 10 سال مدیریت بر سازمان صداوسیما باعث شده دیدگاههای ضرغامی در موضوعات مختلف آمیختهای از فرهنگ و سیاست و رسانه باشد. با مهندس ضرغامی درباره مبحث اشتباهات مدیریتی، انتقادات او به رفتار و عملکرد حسن روحانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی و نیز موضوعاتی مانند تبعات فرهنگی و رسانهای رفتار تیم مذاکرهکننده هستهای به گفتوگو نشستیم.
متن گفتگوی ضرغامی با وطن امروز به شرح ذیل است:
شما در چند ماه گذشته بحثی را با عنوان اشتباهات مدیریتی آغاز کردهاید و در این زمینه به بیان اشتباهات دوران مدیریت خود در نهادهای مختلف میپردازید. چرا این مسأله در این برهه از زمان برای شما اهمیت دارد؟
40 سال از عمر انقلاب اسلامی میگذرد و با وجود تمام فشارها و تحریمها که به وسعت جهانی با عوامل داخلی آنها در کمین انقلاب اسلامی بود تا آن را زمین بزند، عملاً و به عیان میبینیم جمهوری اسلامی روز به روز قویتر، پرنشاطتر و با انگیزه بیشتر اهداف خود را دنبال میکند. این واقعیتی است که دنیا به آن معترف است و خیلی از کارشناسان درباره کشور ما این قضاوت را دارند که بسیاری از فشارهایی که برای ایران پیش آمد اگر یک مورد از آن برای هر ملت و نظام و انقلاب دیگری پیش میآمد، باعث سقوط آن میشد. این در حالی است که این اتفاق برای کشور نهتنها نیفتاده، بلکه به عکس بوده است. در بیانیه گام دوم رهبر انقلاب مانیفست این پیشرفتها و دستاوردها و ظرفیتها را بخوبی مشاهده میکنیم. این یکی از هنرهای ارزشمند رهبر انقلاب است که یک تصویر روشن، صادقانه و دقیق از کشور در شرایط فعلی ارائه دادند که بر پایه واقعیات، داشتهها و امیدواری به آینده روشنتر است. اما آن چیزی که مقدمه پاسخ شما میتواند باشد این است که به طور جدی اعتقاد دارم برای پیشبرد اهداف چارهای نداریم جز اینکه آسیبشناسی گذشته را بخوبی انجام دهیم. یعنی ببینیم در این 40 سال در کنار همه موفقیتهایی که داشتهایم و مسیر صحیحی که انتخاب کرده و راهبردهای درستی که داشتهایم، اگر در حوزههایی هم اشتباه کردهایم، صادقانه به اشتباهات اشاره کنیم. برای اینکه در آینده کارآمدتر، کماشتباهتر و موثرتر در مسیرمان پیش برویم نیاز داریم اشتباهاتمان را بررسی کنیم. در اصطلاح مدیریتی به این مسأله «آسیبشناسی» هم میگویند. لازمه موفقیت در گام دوم انقلاب، آسیبشناسی صادقانه و شجاعانه است. آسیبشناسی از موضع قدرت است نه ضعف. ویژگی موجود زنده، قدرت ترمیم است و امروز انقلاب از همیشه زندهتر است.
یعنی این آسیبشناسی متفاوت است؟
بله! این آسیبشناسی از موضع قدرت است، یعنی کسی که قدرت و توانمندی دارد میتواند آسیبهای خود را بررسی کند. اصلاً موجود زنده نیاز به آسیبشناسی دارد. موجودی که مرده، به هیچ حرکتی واکنش نشان نمیدهد، واکنش متعلق به عضو و مجموعه زنده است. نظام و انقلاب ما زنده است، پرنشاط است و حیات دارد و به تمام ملتها و کشورهایی که ایران را الگوی خود قرار دادهاند هم حیات میدهد. بالاخره ما در جهان 2 جبهه مقاومت و استکبار داریم که رهبری جبهه مقاومت با ایران است. اول انقلاب وزیر وقت امور خارجه گفت ما انقلاب کردهایم ولی با دنیا کاری نداریم، میخواهیم دور خودمان دیوار بکشیم و به دنبال صدور انقلاب هم نیستیم. در مقابل امام(ره) آن جمله معروف را فرمودند که انقلاب صادر شد! انقلاب یک حرکت عظیم و متفاوتی بود که جهان پیام انقلاب ما را گرفت. مقاومت در جهان یک جبهه است و مربوط به یک کشور و چند همسایه یا یک منطقه نیست. علت شکستناپذیری ایران این است که آنها با ایران تنها مواجه نیستند، ایران یعنی یک جبهه با وسعت جهانی! در منطقه ما این موضع پررنگتر هم هست. در نتیجه در این حالت باید اشکالاتمان رابررسی کنیم.
قاعدتا یک حکومت در طول 40 سال اشتباهاتی داشته است.
وقتی رهبر معظم انقلاب با صراحت، سیاست «تحدید موالید» را اشتباه میخوانند و با جدیت از جبران آن میگویند، تکلیف ما هم روشن میشود. حتما اشتباه هم داشتهایم. البته معتقدم نوع اشتباهات ما از جنس راهبردی نیست. ما در اصول و راهبردها بسیار کماشتباه عمل کردهایم، اشتباهات ما بیشتر در حوزه رویهها و روشهاست. ما قانون را خوب تصویب میکنیم و سیاستگذاری را خوب انجام میدهیم اما وقتی به آییننامههای اجرایی که مربوط به رویهها و روشهاست میرسیم- که حلقه آخر این روند است و با مردم ارتباط پیدا میکند- کار رها میشود. در نتیجه در این بخش خیلی اشتباهات داریم. این اشتباهات وقتی نمود خود را نشان میدهد برخی فکر میکنند ما در اصول مشکل داشتهایم. در نتیجه برخی 2 اشتباه را دست میگیرند و اصل انقلاب اسلامی را هدف قرار میدهند. بنابراین آسیبشناسی از موضع قدرت است و این کار در کشور به نحوی در حال انجام است اما افراد وقتی به خودشان میرسند کمی نگران میشوند؛ میخواهند بگویند در کشور آسیبهایی هست ولی در دوران مدیریتی خودمان اشتباه نکردهایم! اگر من در طول 30 سال گذشته، سالی یک خطا داشتهام، یعنی 30 اشتباه داشتهام که باید برای تجربه آیندگان، آن را با صداقت و امانت و با ذکر شرایط آن موقع و دلایل مدیریتی خاص آن بیان کنم. این ترس ندارد. اگر هر کدام از این موارد درست مورد بررسی قرار بگیرد، فقط بیان یک اشتباه نیست، بلکه در واقع در کنار آن یک رویه درست ایجاد میشود و افرادی که در جای ما هستند متوجه میشوند مدیری که 30 سال در این حوزهها بوده به اشتباهها اشاره میکند. آسیبشناسی عملکرد مدیران، جزو آسیبشناسی کارنامه 40 ساله است. مدیران با تجربه ما، باید از خود شروع کنند. نمیشود دیگران را نقد و خودمان را تبرئه کنیم. پس بیشترین آسیبهای ما از جنس رویه و روشهاست. ما در «اصول»، مشکل زیادی نداریم.
چرا برخی مسؤولان وارد بیان مشکلات نمیشوند؟
در زمینه عوامل این مسأله اگر بخواهیم دستهبندی کنیم، اطرافیان و نگرانیهایی که از انعکاس این اقدام در فضای جامعه و فضای رسانهای وجود دارد، نقش اول را دارد. من این نقش را جدیتر از اخلاق و درونیات آن مسؤول میدانم. اما بالاخره خود آن مدیر اگر اعتقاد قلبی داشته باشد و به این نکته رسیده باشد که این اشکال وجود داشته است باید آنقدر با روحیه و با اعتماد به نفس باشد که بتواند صریح آن را مطرح کند و توجهی هم به حرفها و نگرانیهای اطرافیان نداشته باشد. این مشکل کلی جامعه ما است. از طرف دیگر جامعه مدیریتی ما بشدت گرفتار «پرستیژ مدیران» شده است. بعضاً یک ارتباط ساده تلفنی بین 2 مدیر به علت اختلاف منشیهای آنان در پشت خط آوردن طرف مقابل، مدتها به تعویق میافتد! شهید مطهری از همان اول با این معضل، تحت عنوان «بیماری اجتماعی خواص»، مبارزه کرد. ما مثل آقای مطهری کم داریم. شهید مطهری هم برخی از کارهایی که انجام میداد اطرافیان سعی میکردند مانع شوند. مثلا به آقای مطهری میگفتند در شأن شما نیست برای بچهها کتاب بنویسید. آقای مطهری در مجله زن روز که مطلب نوشت خیلیها انتقاد کردند. اینقدر این مجله در زمان طاغوت عکسهای روی جلد مبتذل داشت که مطلبی من نوشتم و میخواستم از عکس این مجله استفاده کنم، به سختی یک شماره پیدا کردیم که کمی مناسب بود، تازه آن هم نصفه نشان دادیم. اما شهید مطهری نمیتواند در مقابل انحراف دینی فیلم سینمایی «محلل» ساکت بماند یا فقط در مسجد و روی منبر آن را نقد کند. او احساس میکند باید در مجله مبتذل «زن روز» هم برای مخاطبان آن فیلم، سخن بگوید و آنان را هدایت کند. از عواقب آن هم نمیترسد که بگویند چرا مطهری در آن مجله حرف زد یا اصلاً چرا این فیلم را دید؟! البته بعدها شنیدم که ایشان نوار صوتی فیلم را شنیده بود.استفاده از ظرفیتهای امروز فضای مجازی یک امر ضروری است و تصورش موجب تصدیق است. تردید ندارد! اگر مطهری بود، زبان حضور در این فضا را به روحانیون و مبلغان ما میآموخت و خودش به نحو احسن مخاطبان گسترده پیامرسانهای اجتماعی را از زلال اندیشههای ناب اسلامی سیراب میکرد. البته درباره همین مسأله هم افرادی گله دارند که در پاسخ باید گفت بالاخره اینستاگرام یک سرویس رسانهای فراگیر است که در کشور مشابه آن هم عرضه نشده است، البته اگر دولت به عنوان مدیر فضای مجازی کشور درست عمل میکرد و این سرویسها الان فراگیر شده بود، مشکلی نداشتیم اما حالا نشده است. حالا که آنجا به تعبیر رهبر معظم قتلگاه جوانان ما است، چند نفری که قدرت تبیین و توضیح و توجیه دارند در این فضا نروند؟ این با کدام منطق سازگار است؟
به سؤال اصلی بازگردیم؛ موضوع، اطرافیان یک مسؤول بود.
بله! اطرافیان خیلی مهم هستند. فرد مسؤول به نتیجهای میرسد تا اشتباهی را اعتراف کند اما اطرافیان میگویند حاج آقا! آقای دکتر! آقای مهندس! اگر شما این را گفتی هر کار دیگری هم انجام بدهی یک کسی میگوید این هم از همانها است که بعداً باید عذرخواهی کنی. یا اینکه یکی جمعبندی میکند و میگوید این مسؤول که همهاش اشتباه میکند و خودش هم اعتراف میکند! پس فرد میترسد. این حرفها هم حرفهای کمی نیست و باعث میشود یک مدیر جرأت نکند وارد این موضوع شود و به اشتباهات خود بپردازد. در این میان به نظر میرسد باید اتفاقاتی رخ بدهد و این سد شکسته شود. من نمیخواهم عرض کنم پرچمدار این موضوع هستم چون رهبران ما این مسأله را آغاز کردهاند اما من در میان مدیران ندیدم کسی عنوان کند اگر 30 سال مدیریت کردهام، سالی یک اشتباه هم اگر داشتهام، این 30 اشتباه بوده است، البته وقتی این راه باز شد، استقبال زیادی شد و توجه بیشتری هم به این مسأله شده است. لذا این اشتباهات، راه را به مدیران نشان میدهد تا اگر اشتباهی وجود دارد؛ اولاً نترسند و بیان کنند، در ثانی اگر مورد مشابه پیش آمد از تجربه دیگر مدیران استفاده کنند.
در سالهای اخیر ما با وضعیتی مواجهیم که مشابه آن را در 40 سال انقلاب نداشتهایم. به دلایل مختلف از قبیل نوسانات اقتصادی، تنشهای اجتماعی، فضای فرهنگی و سایر مسائل؛ چه اشتباهاتی منجر به این اوضاع شده است؟
من اعتقاد دارم در سالهای اخیر بویژه در قوه مجریه که محور اصلی اداره کشور است، اشتباهات قابل توجهی داشتهایم. اگر از طرف مسؤولان دولتی این اشتباهات با صراحت گفته شود هم برای خود آنها خوب است، هم برای کشور خوب است و هم به دنیا و دشمنان ما درس میدهد اما این مساله اتفاق نمیافتد. من 2 سال است پیشنهاد میدهم آقای ظریف سخنران مراسم 13 آبان در لانه جاسوسی باشد چون هیچکس مثل ایشان نمیتواند درباره بدعهدیهای آمریکا صحبت کند! با این حال اگر به این نقطه رسیدیم که ترامپ آمد و همه چیز را برهم زد اگر آقای روحانی اعلام میکرد درباره این اتفاقات من به آمریکا پاسخی ندارم اما از مردم عذرخواهی میکنم و با صدای بلند اعلام میکنم اشتباه کردم به آمریکاییها اعتماد کردم، این بهترین پاسخ به آمریکا بود. شخصیتهای مستقل و نخبگان آمریکا بشدت تحت تأثیر این پاسخ قرار میگرفتند. چون میگویند یک دولتی آمد و خواست از طریق مذاکره با ما رابطه برقرار کند اما ما چگونه با او برخورد کردیم و چطور وجهه ما در جهان آسیب دید. نهتنها این اتفاق نیفتاد بلکه در درگیریها و رقابتهای سیاسی یک نتیجه کاملاً شکستخوردهای که درباره اعتماد به آمریکا بود را دائماً بزک کردند، بویژه در انتخابات و تا الان هم آن را ادامه میدهند. در انتخابات مرتباً رئیسجمهور گفت: مردم! ما با این آقای ظریف میرویم و بقیه تحریمها را برمیداریم! کدام تحریم برداشته شد که ایشان بقیهاش را هم بردارد؟ بله! ایشان میخواست بهرهبرداری انتخاباتی کند اما یا توجه ندارد یا آنقدر کار سیاسی برایش اهمیت دارد که اینطور صحبت میکند. آقای روحانی برای قانع کردن مردم، مرتباً از موفقیتهای هستهای سخن میگفت و دشمن هم که ما را رصد میکرد، نتیجه میگرفت که میتواند بیشتر از اینها ما را به عقب براند. عین داستان «خر برفت و خر برفت» مثنوی! آنها پایکوبی دائمی رئیسجمهور را میدیدند و میگفتند حتماً ایرانیها به همین وعدههای حداقلی هم خیلی راضیاند! این داستان، قصه امروز است. وقتی چیزهایی را دادیم و رفت هی نباید پایکوبی کنیم. ما خیلی به آقای روحانی احترام میگذاریم و ایشان به عنوان رئیسجمهور احترامشان واجب است و همه باید شأن رئیسجمهور را حفظ کنیم اما وقتی در برجام همه چیز را دادهایم بعد شما دائماً از آن تعریف میکنید و با رقبا سر این موضوع محاجه میکنید، طبیعتاً طرف مقابل هم به ما فشار خواهد آورد. مثلاً رئیسجمهور براحتی میگوید اگر تحریم نبود دلار زیر 6 هزار تومان بود! این یعنی بهترین پاس گل به ترامپ! در قضیه سیل و گرفتاریهای ایجادشده برای مردم که یک امر بشردوستانه است، رئیس هلالاحمر که مدیر همین آقای روحانی است اعلام کرد اجازه ندادهاند یک دلار وارد مملکت شود؛ پس چرا شما باز هم از این رویه دفاع میکنید. ببینید آقای روحانی 2 سال وقت دارد و معتقدم در این 2 سال خیلی کارها میتوان انجام داد. من گاهی اوقات بهخاطر احساس وظیفه به دولت هشدار میدهم.
اخیراً این هشدارها بیشتر شده است!
یکی از روزنامههای اصلاحطلب اخیراً نوشته بود چون آقای روحانی الان خیلی ضعیف شده ضرغامی او را مرتباً میکوبد! اصلاً بحث ضعیف و قوی نیست. ایشان رئیسجمهور است و حداقل 2 سال دیگر باید کار کند و در این زمان خیلی کارها میتواند انجام بدهد. آقای روحانی همین قدر صریح به مردم بگوید ما اعتماد کردیم و این اعتماد اشتباه بود. ما دیگر دل میکنیم و مسیر جدید هم این است ولی این اتفاق نمیافتد و هنوز هم بحث میشود تا اشکال را به جای دیگر منتقل کنند. برخی هنوز، در داخل آمریکا را بزک و توجیه میکنند. میگویند شهر موشکی نشان دادیم و همه چیز خراب شد! خب! اگر ما موشک نداشته باشیم که بر همه مقدرات ما حاکم میشوند. اینکه ما شهر موشکی نشان میدهیم، دلیل عدم انجام تعهدات آمریکاست؟ اصلاً آمریکا کدام تعهد را انجام داده بود که ما پیشاپیش تمام تعهداتمان را انجام دادیم؟ هرچند وقت یک بار هم که دبیرکل سازمان ملل یک جمله میگوید که ایران وظیفهاش را انجام داده فوراً آن را برجسته میکنیم. اما آیا طرف مقابل هم به تعهداتش عمل کرد؟!
چرا با مسأله به این روشنی، اینگونه برخورد میشود؟
متاسفانه امروز بیش از هر زمان دیگری مصالح ملی کشور توسط دولتمردان ما بازیچه سیاست قرار گرفته است و آقای روحانی بسیار بیشتر از عرف معمول، مصالح ملی را قربانی اغراض سیاسی میکند. همیشه یک حد مشخصی داشته اما الان خیلی بالاتر از عرف گذشته رفتار میشود. و الا تکلیف ما در این حوزهها مشخص است.
در این زمینه مثال میزنید؟
به عنوان مثال زمانی که برجام امضا شد آقای روحانی قصد داشت در تاریخ مشخصی (که اصرار زیادی روی آن تاریخ داشتند) اعلام کند توافق کردیم. برای این منظور هم طراحی کرده بودند (مشابه پوتین) که در بلندی باز و ایشان از دور بیاید و مثل امپراتورها وارد شود و توافق را اعلام کند. برای مشاوران روحانی نحوه ورود امپراتورگونه او به جایگاه و اعلام توافق هستهای، مهمتر از مفاد قرارداد بود! به نوعی تقلید از فیلمهای هالیوودی! در حالی که آنگونه رفتار، مربوط به یک موفقیت عظیم نظامی و تاریخی است، نه یک قرارداد که هر چه میگیری در ازای آن یک چیز هم میدهی! به قول رهبری یک معامله است، یک چیزی دادهای و یک چیزی گرفتهای، دیگر عکس گرفتن ندارد. شما برای خرید پرتقال میروی 3 تومانی دارد، 7 تومانی هم دارد. شما پرتقال 7 تومانی بخری و بعد همه را جمع کنی که ببینید چه پرتقالی خریدهام! خب! اگر پرتقال 7 تومانی را 3 تومان خریدی باید عکس بگیری. اصلاً معامله عکس ندارد و آنها هم اینطور برخورد نمیکنند. بعد از این اتفاق یکی از نزدیکان رئیسجمهور صادقانه از من سوال کرد: ضرغامی! شما که کار رادیو و تلویزیون کردهای هیبت آقای روحانی چطور بود؟! متاسفانه ما گرفتار این نمایشها هستیم. محتوا چیزی نیست، همه چیز را دادهایم رفته است اما داریم فکر میکنیم چطور مثل امپراتور روم، ظاهرسازی کنیم! من به عنوان یک کارشناس رسانه و تصویر میگویم چرا در حوزههای دیگر این مسائل را رعایت نمیکنید؟ یکی از دلایلی که وقتی من حرف میزنم آقای روحانی حالش بد میشود به این خاطر است که این حرفها پاسخ ندارد و کلیات هم نیست، بلکه مثالهای روشن است که از موضع دلسوزی میگویم. از همان ابتدا در دولت آقای روحانی هر وقت یک بحث جدی کردهام آقای روحانی حالش بد شده است! آمریکاییها از توان «تصویرسازی» خود در طول مذاکرات با ایران نهایت بهرهبرداری را کردند. بارها در دولت اول روحانی گفتم نحوه انعکاس تصاویر ملاقاتها و جلسات با آمریکاییها به نحوی است که دنیای مقاومت از آن بوی انفعال و عقبنشینی استشمام میکند. عقبنشینی از مواضع عزتمندانه و ضداستکباری جمهوری اسلامی! قدم زدن «ظریف» با «کری» یکی از آنها بود. بارها به آقای ظریف گفتم حالا که در حال مذاکره هستید، هرطور میخواهید مذاکره کنید اما رقیب ما به دنبال تصویرسازی از مذاکرات است. مراقب باشید به او سوژه تصویرسازی ندهید. هر بار چند مورد از این سوژهها وجود داشت. برخیها را هم آقای ظریف قبول میکرد. مثلاً تصویری آمد مربوط به جلسهای میان خانم اشتون، کری و آقای ظریف. آقای کری (با فیزیک بدنیای که دارد) وسط نشسته است و در 2 طرف آقای ظریف و خانم اشتون بودند که سرها را نزدیک به او آوردهاند. این تصویر که منتشر میشود نشان میدهد فردی که وسط نشسته مدیر اصلی است و میان 2 طرف گفتوگو برقرار میکند! حداقل باید خانم اشتون یا آقای ظریف وسط مینشست. این تصویر منتشر میشود و رقیب هم از این تصاویر فقط همین را میخواهد. چون ایران رهبر جبهه مقاومت است. مذاکره ما مذاکره سوییس با آمریکا نیست که هیچ معنای دیگری نداشته باشد. شما که برایتان عکس امپراتورگونه مهم است، این طرف هم باید حواستان باشد. ما رئیس جبهه مقاومت در جهان هستیم. چرا هیچ وقت با قدم زدن آقای ظریف با کری کنار نمیآیم؟ چون این تصویر در دنیا منتشر میشود و طرفداران ایران میگویند این همان کشوری است که مقابل آمریکا ایستاده بود؟!
من در سفری که به اندونزی برای ساخت مستند داشتم با مشاور هنری رئیسجمهور اندونزی صحبت میکردم. او از من سؤال کرد من چند سال پیش ایران آمده بودم؛ هنوز هم مکدونالد ندارید؟ گفتم نه! با یک شور و هیجانی گفت آفرین! همین درست است؛ ما با آوردن مکدونالد و سایر محصولات آمریکایی خودمان را اسیر کردیم.
دقیقاً همینطور است! البته دنیا اذعان دارد ایران آبروی آمریکا را برده و هرچه آمریکا عربده میکشد نتیجهای نمیگیرد. من اعتقاد دارم و توئیت کردم که جلسه شعر و شاعران با رهبری روی مخ ترامپ بود. آنها هدفشان از کارهای تبلیغاتی این روزها، مثل ورود ناو آبراهام لینکلن و بمبافکنهای 52 B، اعزام نیرو و... این بود که ببینند در داخل چه واکنشی نشان داده خواهد شد، آیا نگرانی در هیأت حاکمه ایران دیده خواهد شد؟ بعد میبینند رهبری با شاعران جلسه میگذارند و درباره زبان فارسی رهنمود میدهند! این موضوع جدی است؛ چرا که روانشناسان آمریکایی روی این کار میکنند که ببینند واکنشهای رهبری و مسؤولان چیست. آیا کشور به هم ریخته و بورس سقوط کرده است؟ میبینند نه! مردم دارند زندگی عادیشان را میکنند. این در دنیا پیام دارد. وقتی شما تصویری نشان دادید که دارید قدم میزنید، در واقع به دنیا نشان میدهید که ما خیلی رفیق هستیم و دیگر مشکل نداریم! البته برای این مسائل مثالهای متعددی دارم که به آقای ظریف هم گفتهام و او هم بعضاً با سلامت نفسی که در مقابل دلسوزیها داشت میپذیرفت.
با این همه اما علاوه بر مذاکرات، مسیرهای دیگری هم برای پیشرفت کشور وجود دارد؛ نظر شما در این زمینه چیست؟
من درباره دولت یادداشتهایی دارم که در واقع دفاع از دولت یا مدیران دولت است. معتقدم اگر رهبری میگویند دشمن در عرصه اقتصاد آرایش جنگی گرفته است و وارد جنگ تمامعیار اقتصادی شدهایم، ما هم باید آرایش متناسب با آن را داشته باشیم. در برخی وزارتخانهها اصلاً روحیه جنگی و جهادی نیست، بماند. من در دفاع از افرادی که در دولت آقای روحانی میخواهند کار جهادی و انقلابی کنند ولی نگران این هستند که بعداً برای آنها پرونده قضایی درست شود، بارها صحبت کردهام. معتقدم دستگاههای نظارتی و قضایی هم باید خودشان را برای شرایط جنگ اقتصادی آماده کنند؛ یعنی اگر مدیری ریسک کرد و خواست تحریم را دور بزند و از طرق مختلف مشکلات کشور را برطرف کند، اگر رفتارش با برخی آییننامهها و قوانین جاری هماهنگ نبود مسؤولان قضایی باید این اطمینان را به او بدهند که بتواند ریسک کند.
آیا این موضوع شباهتی به موضوع اختیاراتی که آقای روحانی از آن دم میزند، دارد؟
ابتدا یک موضوع را روشن کنم. رهبری، بزرگترین فرصت دولتهاست. در این دنیای پرآشوب و تهدید، رهبری دینی و معنوی یک موهبت عظیم برای رئیسجمهور است که با خیال راحت به وظایف قانونی خود عمل کند. در صورتی که خطر خارجی کشور را تهدید کند، فقط رهبری است که میتواند مردم را در دفاع از کشور به صحنه بیاورد. تجربه جنگ تحمیلی و مدافعان حرم نشان داد جوانان فقط با انگیزه دینی و الهی به استقبال شهادت میروند نه چیز دیگر. آقای روحانی اختیارات فراوانی دارد که استفاده نمیکند اما هنوز هم بزرگترین مشکل را این میداند که چرا وزارت بازرگانی تشکیل نمیشود! در حالی که همه میدانند این مشکل نیست و در همان وزارت صمت بخشی هست که امور بازرگانی را به عهده دارد. کافی است ایشان با آن بخش، مستقیمتر ارتباط بگیرد. مثل بسیاری از حوزههایی که داخل وزارتخانهها هستند ولی چون اهمیت دارند رئیسجمهور بعضی مسائل را شخصاً در آن حوزه پیگیری میکند. مهمتر اینکه رئیسجمهور مکرر بگوید من اختیارات ندارم خیلی بد است. ایشان یک مسؤول عالیرتبه کشور بودهاند که در انتخابات شرکت کردند. مگر میشود بیاطلاع بوده باشند؟ حداقل در 4 سال اول که مدیریت کردند حجت بر ایشان تمام شده است، چرا در دوره بعد ادعا میکنند هیچ مشکلی نیست و همه مسائل را حل خواهند کرد؟ امروز که 2 سال از دولت دوم گذشته، در جلسات مختلفی که با چهرههای علمی و نخبگان کشور دارند به صراحت به این مسأله اشاره میکنند که اختیارات ندارند، در حالی که عمده اختیارات در وهله اول دست رئیسجمهور است. در حوزههای دیگر هم بر اساس همان قانونی که ایشان به آن سوگند یاد کرده است، اگر بهعنوان شخص دوم مملکت جلسه بگذارد و سایر نهادها را جمع کند حتماً میتواند آنها را هماهنگ کند. آقای روحانی در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام شرکت نمیکند! میگوید چون من نفر دوم کشور هستم، در جلسهای که خودم مدیر آن نیستم نباید شرکت کنم! اگر این حرف را بپذیریم حداقل بهخاطر اینکه نفر دوم هستید و بهخاطر اینکه نفر اول اجرایی کشور هستید، مگر میشود بخواهید مسالهای را هماهنگ کنید و نهادهای اقتصادی را که زیر نظر دولت نیستند دعوت کنید و مثل یک قرارگاه تصمیمگیری و ابلاغ کنید، این کار انجام نشود؟! دولت این اختیارات را دارد اما متاسفانه فرماندهی مجموعههای زیر پوشش خود را هم نمیتواند انجام دهد! من در یک سال حضور در دولت شاهد بودم ایشان بهخاطر اینکه به وزرای خود وقت نمیداد، بعضی مواقع وزرا میآمدند کنار صندلی آقای روحانی روی پنجه پا مینشستند و مسائل وزارتخانه خود را حل میکردند. بعضی اوقات تعداد این وزرا اینقدر میشد که صف میبستند یا در صندلی جلوتر مینشستند. حتی یادم هست وقتی وزیری داشت مسأله مهمی را مطرح میکرد که خود رئیسجمهور هم پیگیر آن بود، آقای روحانی بهخاطر صحبت با وزرایی که بغل دستش ایستاده بودند به صحبتهای این فرد گوش نمیکرد و او مرتب میگفت آقای روحانی خواهش میکنم گوش کنید! اما چون آن وزیر فرصت نمیکند سالی یک بار هم رئیسجمهور را ببیند و برخی در طول 4 سال یک بار فرصت داشتهاند تلفنی با ایشان صحبت کنند(!) پس مجبور هستند اینطور رفتار کنند. خب آقای روحانی! شما وقتی در فرماندهی خودت در دولت مشکل داری، چرا این را بسط میدهی و میگویی جاهای دیگری در کشور مشکل دارد؟! شما رئیس قرارگاه اقتصادی کشور هستی اما چند بار جلسه گذاشته و از نهادهایی که تحت مدیریت شما نیستند دعوت کردهای و به آنها گفتهای کاری بکنند و آنها انجام ندادهاند؟ بعد شما گله آن را به رهبری میکنی. اصلاً شما در حوزه مدیریت خودتان هم فرماندهی ندارید! به نظر من وظیفه رسانهها در این دو سال باقیمانده از دولت که زمان مناسب برای بسیاری از کارهاست، این است که دلسوزانه مشوق دولت باشند تا از ظرفیتهای قانونی و داشتههای خود اولاً استفاده حداکثری برای رفع مشکلات کشور کند و در ثانی با حسننیتی که نشان میدهد دستگاههای دیگری را هم که زیر نظر دولت نیستند به جلسات دعوت کند. مطمئن هستم در حد بسیار بالایی آنها با رئیسجمهور برای حل مشکلات کشور هماهنگ خواهند شد.
دولت آقای روحانی ترکیبی بود که اصلاحطلبان هم در بخشهایی از آن نقش داشته و دارند؛ تحلیل شما از این رابطه و آینده آن چیست؟
مسؤولیتهای قبلی آقای روحانی عمدتاً ستادی بود. او در اجرا کمتجربه و ضعیف بود. با این حال حاضر به مشاوره و استفاده از تجربیات دیگران هم نبوده و نیست! در این زمینه هم اصلاحطلبان بهای سنگینی بابت روحانی خواهند پرداخت. نمیگویم پشت او را خالی کنند، این نامردی است؛ ولی او را در اداره کشور کمک و هدایت کنند. بالاخره نامزد آنها بوده و تا آخرین لحظه هم باید از کاندیدایی که با این همه تبلیغات به مردم معرفی کردند حمایت کنند. همانطور که از ابتدا هم عرض کردم اصلاحطلبان نباید تمام تخممرغهایشان را در سبد آقای روحانی بگذارند؛ بالاخره اصلاحات یک جریان شناختهشده و پرقدرت در کشور است. به نظر من آقای روحانی با مشکلاتی که درست کرده بسیاری از ارزشهایی را که جریان اصلاحات در دستگاه مختصات خود سعی کرده برای شعار هم که شده آنها را حفظ کند از بین میبرد. اگر آقای خاتمی در ویدئویی که برای تبلیغات انتخاباتی پر میکند، میگوید ما برای آزادی بیان به آقای روحانی رای میدهیم باید بداند روحانی در این عرصه اصلاً کارنامه موفقی ندارد. آقای روحانی در حوزه اقتصاد هم همینطور است و همانقدر که در تولید موفق نبوده در توزیع هم موفق نبوده است! از سوی دیگر در شعارهایی که داد مثل آزادی بیان هم موفق نیست. روحانی اصولاً موضوعی به نام آزادی بیان را نمیشناسد! در جلسات اگر در تایید او صحبت کنید خوشحال میشود و در تایید شما جملاتی هم میگوید ولی اگر سخنان شما در مخالفت با او باشد به وضوح فیزیک صورت و بدن او به هم میریزد و عکسالعملهای نامتعارفی از خود نشان میدهد. هیچ رئیسجمهوری اینگونه نبود. روحانی میگوید حقوقدان است اما نهادهای قانونی را تا جایی به رسمیت میشناسد که مخالف او نباشند! مثلاً جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی را دیر تشکیل میدهند یا چند ماه هم تشکیل نمیدهند و مصوباتش هم وقتی با مزاج آقای رئیسجمهور تطابق نداشته باشد، ابلاغ نمیشود اما اصلاحطلبان و رسانههای آنان در همین قصه شورای عالی انقلاب فرهنگی بهخاطر نگاه سیاسی یا سکوت کردند یا از آقای روحانی دفاع! آنها باید بدانند بهای سنگینی پرداخت خواهند کرد و این رفتار نامتعارف آنان در تاریخ ثبت خواهد شد.
برگردیم به موضوع اشتباهات مدیریتی؛ چرا کلمه اشتباه را به کار میبرید؟
اتفاقا افراد دیگری هم از روی دلسوزی به من گفتهاند چرا از کلمه اشتباه استفاده میکنید، خوب است به جای آن از کلمه تجربه استفاده شود اما واقعاً چه اشکال دارد ما کمی روانتر و صریحتر صحبت کنیم. اشتباه کردهایم، بله! اشتباه نوعی تجربه است اما چه اشکالی دارد کلمه اشتباه را بگوییم که از نظر رسانهای نفوذ بیشتری هم داشته باشد و نظرها را بیشتر به خود جلب کند تا تجربه، که یک عنوان کلی است و افراد ذیل کلمه تجربه بیشتر نقاط قوتشان را بیان میکنند!
شما نخستین موردی که ذیل اشتباهات خودتان عنوان کردید، فیلم آدم برفی بود؛ درباره آن بیشتر توضیح میدهید؟
فیلم آدم برفی یک فیلم قوی و خوشساخت با قصه جذاب و با پیام بلند و ضدآمریکایی بود. کمتر فیلم سینمایی ضدآمریکایی به قوت آدم برفی داریم. آدم برفی فیلم خوبی بود اما خطشکنیهایی در حوزههای نظارتی داشت که آن هم برای ما مهم بود. رهبری فیلم را دیده بودند و یک توصیه مکتوب و نسبتاً مشروح کردند. روح آن توصیه، مراقبت و مانع نشدن برای اکران این فیلم خوب بود. البته در همان توصیه هم فرمودند شما به وظایف نظارتی خود عمل کنید. موضوع آدم برفی، تصمیمگیری سختی بود. رهبری هم بر رعایت اصول نظارتی تأکید داشتند و هم بر اهمیت پیامهای مهم و پرنفوذ فیلم. بعدها نظر رهبری را دقیقتر فهمیدم که پیام مهم و مؤثر فیلم میتواند برخی اشکالات جزئی نظارتی را به محاق ببرد. من همان زمان به تهیهکننده که حوزه هنری بود گفتم چون این فیلم خیلی خوب است ما هم توقعمان را پایین میآوریم و حداقل چند پلان از سکانسهایی را که هم طولانی و هم آزاردهنده بود کم کنند؛ به لحاظ پخش ترانههای قبل انقلابی و صحنههای تعویض لباسهای اکبر عبدی با جزئیات؛ آن هم در زاویههای خاصی که خیلی ضرورتی نداشت و در قوانین نظارتی آن زمان واقعاً مساله بود. وقتی ما با تهیهکننده در این زمینه به نتیجه نرسیدیم، این فیلم اکران نشد.
در حوزه هنری دوره آقای زم بود دیگر؟ چرا به نتیجه نرسیدید؟
چون آقای زم هیچکدام از اصلاحات را قبول نکرد. میگفت بدون حذف یک فریم، فیلم باید اکران شود. امروز که نگاه میکنم میبینم بهرغم عدم همکاری حوزه هنری باید به توصیه اصلی رهبری و روح رهنمود ایشان، توجه بیشتری میکردم. یعنی من باید طوری عمل میکردم که فیلم به دلیل ظرفیتهای خوبی که داشت، اکران میشد. این حرف و اذعان به اشتباه برای امروز هم قابل توجه است؛ درباره سریال حضرت یوسف(ع) بعضی اشکالات نظارتی در آرایشها و... بود. حتی یک بار من از رهبری معظم سوال کردم که بعضی از این موارد مغایر سیاستهای ما است. ایشان یک تعبیر مشابه بیانشان درباره «آدمبرفی» داشتند و فرمودند (قریب به مضمون) آنقدر پیام معنوی این سریال بالاست که کسی توجهی به اشکالات نظارتی نمیکند. خب! حالا من این نکته رهبری را بهخوبی درک میکردم. من همین جا به همه دوستانم در حوزههای نظارتی که بیشتر از روح پیام، به بحثهای نظارتی توجه میکنند و همیشه دنبال ویدئوچک هستند(!) عرض میکنم در این عرصه باید به روح پیام توجه کرد.
در سینما و هنر امروز هم همین نظر را دارید؟
متأسفانه در فضای نمایشی امروز بسیاری از فیلمها نه پیام دارند، نه قصه و نه درام قابل توجهی دارند ولی هرچه بخواهید خرق عادت نظارتی در آن وجود دارد و به محض اینکه مسؤولان نظارتی تذکر میدهند که از حرفهای زشت (که متاسفانه در سینمای ما باب شده است) کم کنید، میگویند چرا میخواهید سانسور کنید؟!
من وقتی این پست را گذاشتم یکی از روزنامهها نوشت وقتی آقای ضرغامی این را میگوید پس درباره فیلمهای این دوره (چند فیلم را نام برده بود) هم بعداً این حرف را خواهید زد. پاسخ ما این است که در فیلم «آدمبرفی» با آن هویت و ساختار هنری پرپیام میشد آن اشکال را کنار گذاشت. این فیلمهایی که شما از آن حمایت میکنید چه دارد؟ اگر فیلمی مثل «آدمبرفی» است بیایید تا با هم صحبت کنیم.
تسلیحات ساخت آمریکا دست تروریستها
کشف انبار سلاح تروریستها در ریف دمشق
یگانهای ویژه ارتش سوریه یک انبار سلاح از گروههای مختلف تروریستی در منطقه القلمون شرقی در ریف دمشق کشف و ضبط کردند
تاریخ: ۰۸ آبان ۱۳۹۸ - ۱۷:۴۶
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از خبرگزاری رسمی سوریه سانا ؛ یگانهای ویژه ارتش سوریه یک انبار سلاح از گروههای مختلف تروریستی در منطقه القلمون شرقی در ریف دمشق کشف و ضبط کردند.
{$sepehr_media_4113169_350_250}
این تسلیحات را که برخی از آنها ساخت آمریکا هستند، یگانهای ویژه در ارتش سوریه ضبط کردند. این انبار سلاح و مهمات در ادامه تلاش یگانهای ویژه ارتش سوریه برای برقراری امنیت در مناطق تحت تسلط گروههای تروریستی کشف و ضبط شده است.
یک افسر ارتش سوریه گفت: پس از دریافت اطلاعات در این باره و با همکاری مردم منطقه القلمون در ریف دمشق محل انبار به طور دقیق شناسایی شد. نیروهای ویژه ارتش پس از شناسایی محل انبار دو تا سه متر زمین را حفاری و شماری راکت و خمپاره و شمار زیادی سلاح سبک و مهمات در این انبار کشف و ضبط کردند که برخی از آنها ساخت آمریکاست.
گلولههای آر پی جی، تیربار دوشکا، و موشکهای تاو آمریکا ازجمله مهمات به دست آمده است. هم اکنون یگانهای ویژه با کمک دیگر یگانهای ارتش سوریه در حال پاکسازی مناطقی هستند که پیشتر در تصرف گروههای تروریستی بوده اند.
قیمت رب گوجه در بازه 15 هزار تومان تا 23 هزار تومان ناتوانی، ناکامی دولت، دولتمردان، مسئولین و نمایندگان جبران می کند.