گشایش در روابط ایران و اروپا و نقل قولهای جدید در مورد رابطه با آمریکا، ادامه حواشی مذاکرات ایران و غرب، ادامه ماجرای بنیاد حفظ آثار امام در رابطه با هاشمی رفسنجانی و نعیمه اشراقی و چند خبر اقتصادی مهمترین مطالب روزنامههای امروز هستند.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ گشایش در روابط ایران و اروپا و نقل قولهای جدید در مورد رابطه با آمریکا، ادامه حواشی مذاکرات ایران و غرب، ادامه ماجرای بنیاد حفظ آثار امام در رابطه با هاشمی رفسنجانی و نعیمه اشراقی و چند خبر اقتصادی مهمترین مطالب روزنامههای امروز هستند.
امام گفتند مگر قرار است ما هزار سال با آمریکا اختلاف داشته باشیم؟
در ادامه نقل قولها از امام راحل در مورد مسائل مختلف، امروز روزنامهها سخنان وزیر پیشیین سپاه و یکی از نمایندگان سابق سپاه را مورد توجه قرار دادهاند.
بهار از جمله روزنامههایی است که سخنان رفیقدوست را مورد توجه قرار داده که در بخشی از آن گفته است: «دو روز بعد از ملاقات سپاه با رهبری که در آن نشست ایشان مطلب و استراتژی «نرمش قهرمانانه» را به کار بردند، خبرگزاریها سراغ من آمدند و نظرم را جویا شدند. جوابم این بود که برداشت من این است که نرمش یعنی اینکه ما آماده گفتوگو شویم و قهرمانانه هم یعنی پشت سر رهبری حرکت کردن. یعنی هرچه ایشان میگویند همان را بگوییم. کمی عقبتر میروم. در زمان امام هم من چندبار مواردی شبیه این را گفتم که مورد اعتراض هم قرار نگرفت. الان هم تکرار میکنم. سوال ما این است که اگر با کسی دعوا کردیم، تا ابد قهر بکنیم یا اینکه برای حل مشکل حرف بزنیم. در قهر چه چیزیگیر ما میآید؟ یعنی ما به جرم اینکه نمیخواهیم با آمریکا رابطه داشته باشیم تمام جلسات سازمان ملل را ترک کنیم؟ این درست است یا اینکه مقتدرانه برویم و حرف خودمان را بزنیم.» وی در ادامه افزود: «به عنوان یک مقلد امام اگر امام دستور میدادند که به واشنگتن بروم دست ریگان را ببوسم، این کار را میکردم؛ تعلل هم نمیکردم. یک مطلب دیگر در زمان امام بود که اگر اشتباه گفته بودم حتما از سوی دفتر امام تکذیب میکردند. اینکه سال 62 یا 63 که وزیر سپاه شدم جایی برای استقرار نداشتم. فکر کردم که اگر امام اجازه دهند به لانه جاسوسی بروم و در آنجا مستقر شوم. در آن زمان هم در اختیار سپاه بود. جماران رفتم به حاج احمد آقا گفتم میخواهم یک چنین سوالی از امام بپرسم. ایشان با خنده گفتند برو خودت از امام سوال کن. امام گفتند چرا میخواهید به آنجا بروید. مگر قرار است ما هزار سال با آمریکا اختلاف داشته باشیم. به آنجا نروید.
شرق نیز نوشته «حسین انصاریراد» در ارتباط با مخالفخوانیهای اخیر نسبت به خاطرات آیتالله هاشمی درباره نظر امام برای حذف شعار«مرگ بر آمریکا» و رابطه با آمریکا در گفتوگو با «شرق» گفت: «اولا امام راحل همواره تصریح میکنند که در اجتهاد باید زمان و مکان در نظر گرفته شود. همیشه ایشان معتقد بودند در تصمیمگیریها، اعمال قدرت، سیاستها و حتی در شرع باید زمان و مکان را در نظر گرفت. بنابراین برای اجرای هر سیاستی با توجه به دستورات اسلام، آرای عمومی و نظر صریح امام(ره) باید مکان و زمان در نظر گرفته شود.»
وی با اشاره به نظر امام(ره) بر ضرورت وجود مجمعتشخیصمصلحنظام افزود: «با تمام احترامی که امام راحل به نظر شورای نگهبان داشت، به دلیل اینکه اختلافاتی میان مجلس و شورای نگهبان ایجاد میشد و به ایشان اعلام میکردند که این موضوع موجب اخلال در کار کشورداری شده است، امام(ره) صریحا دستور تاسیس مجمعتشخیصمصلحتنظام را دادند و گفتند هر جا مشکلی ایجاد شد باید به این مجمع فرستاده شود و همه باید از این مجمع تبعیت کنند.» انصاریراد عنوان کرد: «امام(ره) در پنج، ششماه پایانی حیاتشان فرمودند: من تصمیم دارم در تمام زمینهها از قانون اساسی تبعیت کنیم و همه بر اساس آن عمل کنیم. این سخن امام حرف بسیار پرمعنایی است و همه مسوولان جمهوری اسلامی که خود را دوستدار امام(ره) میدانند باید براساس قانون اساسی عمل کنند.»
وی با اشاره به اینکه در هیچ جای قانون اساسی هیچ واژه مرگی عنوان نشده است، گفت: «در قانون اساسی نهتنها استفاده از واژه مرگ برای ملتها آورده نشده که حتی نفی هم شده است و براساس همین قانون اساسی همهچیز باید با توجه به مصلحت کشور انجام شود.» این نماینده مجلس ششم افزود: «تاکید بر قانون اساسی از تصمیمات امام(ره) است و هیچکسی نمیتواند بدون درنظرگرفتن قانون اساسی به جملات امام(ره) تمسک بجوید.» انصاری با بیان این مطلب که موضوع مهم امروز حفظ منافع کشور است عنوان کرد: «چیزی که امروز حایزاهمیت است حرکت با توجه به مصالح مردم است. افرادی که امروز سیاست کشور را دنبال میکنند با رای مردم آمدهاند و مورد اعتماد مردم هستند.»
شوخی یارانهای دولت و مجلس
جمشید پژویان کارشناس اقتصادی که از وی به عنوان تئوریسین هدفمندی در دوران احمدینژاد نام برده میشد، تصمیم دولت فعلی و مجلس برای حذف سه دهک را شوخی یارانهای دولت و مجلس نامیده است.
وی در روزنامه شرق در این باره نوشته است: دولت در توافقی با مجلس عزم خود را جزم کرده تا سهدهک درآمدی بالای جامعه را از فهرست دریافت یارانه نقدی حذف کند. این توافق بیشتر به یک شوخی میماند زیرا امکان شناسایی دهکها نه در ایران بلکه در هیچ کشور دیگری وجود ندارد. ضمن اینکه دولت و مجلس بر سر حذف 30درصد از یارانهبگیران که معادل 22میلیوننفر از جمعیت کل کشور هستند، توافق کردهاند. در این شیوه دولت میخواهد جمعیت را به 10دهک مساوی تقسیم کند که سهدهک بالای آن حدودا 30درصد از یارانهبگیران فعلی را تشکیل میدهد. از این رو این سهدهک، سهدهک درآمدی بالای جامعه نیستند زیرا تعداد افراد مربوط به سهدهک بالای درآمدی هرگز 22میلیوننفر نمیشود. بنابراین آنچه دولت و مجلس بهدنبال اجرای آن هستند مربوط به سهدهک جمعیتی است. با این حال به نظر میرسد، حذف سهدهک جمعیتی با درآمد بالا امکانپذیر نباشد، زیرا بسیاری از افراد ثروتمند ردپایی از خود به جا نمیگذارند. معمولا این افراد املاک و داراییهای خود را به نام خود نمیکنند تا از طریق سازمان ثبت اسناد و املاک قابل شناسایی باشند. خودروهای لوکس این افراد هم به نام دیگران است. شناسایی افراد ثروتمند از طریق سازمان امور مالیاتی هم بهطور کامل ممکن نیست. زیرا فرار مالیاتی در بین این افراد بسیار رایج است. رجوع به درآمد ماهانه افراد هم برای شناسایی ثروتمندان ممکن نیست زیرا اغلب افراد ثروتمند یا شغلی ندارند و اگر دارند، شغلشان آزاد است که به این ترتیب دیگر نیازی به دفتر ندارند. در تمامی این شیوهها امکان شناسایی دهکهای پردرآمد با درصد خطای کم وجود ندارد. بهکارگیری این شیوهها همراه با «خطای دوم» خواهد بود. در طرح حذف سهدهک از یارانهبگیران خطای دوم به این معنی است که عدهای که باید یارانه بگیرند به اشتباه حذف میشوند و عدهای که ثروتمند هستند و نباید یارانه دریافت کنند، همچنان در فهرست یارانهبگیران میمانند. درست این است که درصد این خطا به حداقل ممکن برسد، گرچه امکان رساندن درصد خطا به صفر وجود ندارد. برای به حداقل رساندن خطا در این زمینه به بانک اطلاعاتی قوی و افراد زبده و خبره برای ارایه راهکار نیاز داریم. باید گفت با فرض وجود این افراد، بانک اطلاعاتی مورد نیاز وجود ندارد. ساختار اداری و اطلاعاتی ایران بهگونهای است که این امکان را فراهم نمیکند. افراد زبده که برای شناسایی دهکها انتخاب میشوند باید راهکارهایی ارایه دهند تا شناسایی افراد مورد نظر امکانپذیر شود. البته این راهکارها نباید مانند راهکاری باشند که در دولت قبل در پیش گرفته شد. در دولت دهم چندینهزارنفر سرشمار با صرف هزینههای میلیاردی به در خانهها رفتند تا پرسشنامههایی را برای شناسایی افراد پر کنند. نتیجه پرسشنامهها بهقدری ضعیف بود که در دم، دور ریخته شدند و همان بهتر که مبنای محاسبه قرار نگرفتند زیرا امکان داشت حذف عدهای به ناحق موجب تنشهای اجتماعی و سیاسی شود. حالا هم امکان ایجاد شکلگیری تنش وجود دارد زیرا همانطور که اشاره شد، امکان شناسایی کامل دهکها وجود ندارد و در صورتی که درصد خطای شناسایی بالا باشد امکان وقوع تنش قوت میگیرد. هیچجای دنیا جمعیت براساس دهکهای جمعیتی طبقهبندی نشدهاند. آنها شیوههایی دارند که براساس آن دهکهای کمدرآمد را شناسایی میکنند. سازمانهایی مانند تامیناجتماعی، مالیات و انواع نظامهای پرداخت از جمله این امکانات هستند. ما نیز باید رویه فعلی پرداخت یارانه را اصلاح کنیم و آن را در جهت حمایت از افراد آسیبپذیر و فقرزدایی سوق دهیم. اما در نظر داشته باشیم که درصد خطای هر راهکاری که بهکار میگیریم حداقل باشد.
امام گفتند مگر قرار است ما هزار سال با آمریکا اختلاف داشته باشیم؟
در ادامه نقل قولها از امام راحل در مورد مسائل مختلف، امروز روزنامهها سخنان وزیر پیشیین سپاه و یکی از نمایندگان سابق سپاه را مورد توجه قرار دادهاند.
بهار از جمله روزنامههایی است که سخنان رفیقدوست را مورد توجه قرار داده که در بخشی از آن گفته است: «دو روز بعد از ملاقات سپاه با رهبری که در آن نشست ایشان مطلب و استراتژی «نرمش قهرمانانه» را به کار بردند، خبرگزاریها سراغ من آمدند و نظرم را جویا شدند. جوابم این بود که برداشت من این است که نرمش یعنی اینکه ما آماده گفتوگو شویم و قهرمانانه هم یعنی پشت سر رهبری حرکت کردن. یعنی هرچه ایشان میگویند همان را بگوییم. کمی عقبتر میروم. در زمان امام هم من چندبار مواردی شبیه این را گفتم که مورد اعتراض هم قرار نگرفت. الان هم تکرار میکنم. سوال ما این است که اگر با کسی دعوا کردیم، تا ابد قهر بکنیم یا اینکه برای حل مشکل حرف بزنیم. در قهر چه چیزیگیر ما میآید؟ یعنی ما به جرم اینکه نمیخواهیم با آمریکا رابطه داشته باشیم تمام جلسات سازمان ملل را ترک کنیم؟ این درست است یا اینکه مقتدرانه برویم و حرف خودمان را بزنیم.» وی در ادامه افزود: «به عنوان یک مقلد امام اگر امام دستور میدادند که به واشنگتن بروم دست ریگان را ببوسم، این کار را میکردم؛ تعلل هم نمیکردم. یک مطلب دیگر در زمان امام بود که اگر اشتباه گفته بودم حتما از سوی دفتر امام تکذیب میکردند. اینکه سال 62 یا 63 که وزیر سپاه شدم جایی برای استقرار نداشتم. فکر کردم که اگر امام اجازه دهند به لانه جاسوسی بروم و در آنجا مستقر شوم. در آن زمان هم در اختیار سپاه بود. جماران رفتم به حاج احمد آقا گفتم میخواهم یک چنین سوالی از امام بپرسم. ایشان با خنده گفتند برو خودت از امام سوال کن. امام گفتند چرا میخواهید به آنجا بروید. مگر قرار است ما هزار سال با آمریکا اختلاف داشته باشیم. به آنجا نروید.
شرق نیز نوشته «حسین انصاریراد» در ارتباط با مخالفخوانیهای اخیر نسبت به خاطرات آیتالله هاشمی درباره نظر امام برای حذف شعار«مرگ بر آمریکا» و رابطه با آمریکا در گفتوگو با «شرق» گفت: «اولا امام راحل همواره تصریح میکنند که در اجتهاد باید زمان و مکان در نظر گرفته شود. همیشه ایشان معتقد بودند در تصمیمگیریها، اعمال قدرت، سیاستها و حتی در شرع باید زمان و مکان را در نظر گرفت. بنابراین برای اجرای هر سیاستی با توجه به دستورات اسلام، آرای عمومی و نظر صریح امام(ره) باید مکان و زمان در نظر گرفته شود.»
وی با اشاره به نظر امام(ره) بر ضرورت وجود مجمعتشخیصمصلحنظام افزود: «با تمام احترامی که امام راحل به نظر شورای نگهبان داشت، به دلیل اینکه اختلافاتی میان مجلس و شورای نگهبان ایجاد میشد و به ایشان اعلام میکردند که این موضوع موجب اخلال در کار کشورداری شده است، امام(ره) صریحا دستور تاسیس مجمعتشخیصمصلحتنظام را دادند و گفتند هر جا مشکلی ایجاد شد باید به این مجمع فرستاده شود و همه باید از این مجمع تبعیت کنند.» انصاریراد عنوان کرد: «امام(ره) در پنج، ششماه پایانی حیاتشان فرمودند: من تصمیم دارم در تمام زمینهها از قانون اساسی تبعیت کنیم و همه بر اساس آن عمل کنیم. این سخن امام حرف بسیار پرمعنایی است و همه مسوولان جمهوری اسلامی که خود را دوستدار امام(ره) میدانند باید براساس قانون اساسی عمل کنند.»
وی با اشاره به اینکه در هیچ جای قانون اساسی هیچ واژه مرگی عنوان نشده است، گفت: «در قانون اساسی نهتنها استفاده از واژه مرگ برای ملتها آورده نشده که حتی نفی هم شده است و براساس همین قانون اساسی همهچیز باید با توجه به مصلحت کشور انجام شود.» این نماینده مجلس ششم افزود: «تاکید بر قانون اساسی از تصمیمات امام(ره) است و هیچکسی نمیتواند بدون درنظرگرفتن قانون اساسی به جملات امام(ره) تمسک بجوید.» انصاری با بیان این مطلب که موضوع مهم امروز حفظ منافع کشور است عنوان کرد: «چیزی که امروز حایزاهمیت است حرکت با توجه به مصالح مردم است. افرادی که امروز سیاست کشور را دنبال میکنند با رای مردم آمدهاند و مورد اعتماد مردم هستند.»
شوخی یارانهای دولت و مجلس
جمشید پژویان کارشناس اقتصادی که از وی به عنوان تئوریسین هدفمندی در دوران احمدینژاد نام برده میشد، تصمیم دولت فعلی و مجلس برای حذف سه دهک را شوخی یارانهای دولت و مجلس نامیده است.
وی در روزنامه شرق در این باره نوشته است: دولت در توافقی با مجلس عزم خود را جزم کرده تا سهدهک درآمدی بالای جامعه را از فهرست دریافت یارانه نقدی حذف کند. این توافق بیشتر به یک شوخی میماند زیرا امکان شناسایی دهکها نه در ایران بلکه در هیچ کشور دیگری وجود ندارد. ضمن اینکه دولت و مجلس بر سر حذف 30درصد از یارانهبگیران که معادل 22میلیوننفر از جمعیت کل کشور هستند، توافق کردهاند. در این شیوه دولت میخواهد جمعیت را به 10دهک مساوی تقسیم کند که سهدهک بالای آن حدودا 30درصد از یارانهبگیران فعلی را تشکیل میدهد. از این رو این سهدهک، سهدهک درآمدی بالای جامعه نیستند زیرا تعداد افراد مربوط به سهدهک بالای درآمدی هرگز 22میلیوننفر نمیشود. بنابراین آنچه دولت و مجلس بهدنبال اجرای آن هستند مربوط به سهدهک جمعیتی است. با این حال به نظر میرسد، حذف سهدهک جمعیتی با درآمد بالا امکانپذیر نباشد، زیرا بسیاری از افراد ثروتمند ردپایی از خود به جا نمیگذارند. معمولا این افراد املاک و داراییهای خود را به نام خود نمیکنند تا از طریق سازمان ثبت اسناد و املاک قابل شناسایی باشند. خودروهای لوکس این افراد هم به نام دیگران است. شناسایی افراد ثروتمند از طریق سازمان امور مالیاتی هم بهطور کامل ممکن نیست. زیرا فرار مالیاتی در بین این افراد بسیار رایج است. رجوع به درآمد ماهانه افراد هم برای شناسایی ثروتمندان ممکن نیست زیرا اغلب افراد ثروتمند یا شغلی ندارند و اگر دارند، شغلشان آزاد است که به این ترتیب دیگر نیازی به دفتر ندارند. در تمامی این شیوهها امکان شناسایی دهکهای پردرآمد با درصد خطای کم وجود ندارد. بهکارگیری این شیوهها همراه با «خطای دوم» خواهد بود. در طرح حذف سهدهک از یارانهبگیران خطای دوم به این معنی است که عدهای که باید یارانه بگیرند به اشتباه حذف میشوند و عدهای که ثروتمند هستند و نباید یارانه دریافت کنند، همچنان در فهرست یارانهبگیران میمانند. درست این است که درصد این خطا به حداقل ممکن برسد، گرچه امکان رساندن درصد خطا به صفر وجود ندارد. برای به حداقل رساندن خطا در این زمینه به بانک اطلاعاتی قوی و افراد زبده و خبره برای ارایه راهکار نیاز داریم. باید گفت با فرض وجود این افراد، بانک اطلاعاتی مورد نیاز وجود ندارد. ساختار اداری و اطلاعاتی ایران بهگونهای است که این امکان را فراهم نمیکند. افراد زبده که برای شناسایی دهکها انتخاب میشوند باید راهکارهایی ارایه دهند تا شناسایی افراد مورد نظر امکانپذیر شود. البته این راهکارها نباید مانند راهکاری باشند که در دولت قبل در پیش گرفته شد. در دولت دهم چندینهزارنفر سرشمار با صرف هزینههای میلیاردی به در خانهها رفتند تا پرسشنامههایی را برای شناسایی افراد پر کنند. نتیجه پرسشنامهها بهقدری ضعیف بود که در دم، دور ریخته شدند و همان بهتر که مبنای محاسبه قرار نگرفتند زیرا امکان داشت حذف عدهای به ناحق موجب تنشهای اجتماعی و سیاسی شود. حالا هم امکان ایجاد شکلگیری تنش وجود دارد زیرا همانطور که اشاره شد، امکان شناسایی کامل دهکها وجود ندارد و در صورتی که درصد خطای شناسایی بالا باشد امکان وقوع تنش قوت میگیرد. هیچجای دنیا جمعیت براساس دهکهای جمعیتی طبقهبندی نشدهاند. آنها شیوههایی دارند که براساس آن دهکهای کمدرآمد را شناسایی میکنند. سازمانهایی مانند تامیناجتماعی، مالیات و انواع نظامهای پرداخت از جمله این امکانات هستند. ما نیز باید رویه فعلی پرداخت یارانه را اصلاح کنیم و آن را در جهت حمایت از افراد آسیبپذیر و فقرزدایی سوق دهیم. اما در نظر داشته باشیم که درصد خطای هر راهکاری که بهکار میگیریم حداقل باشد.