عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تلاش جریان نفوذ را فاصلهگیری مردم جامعه از مبانی ارزشی همچون حیا، عفت و غیرت دانست.
به گزارش شهدای ایران؛ وقتی از استحاله فرهنگی به عنوان یکی از مهمترین پروژههای نفوذ سخن به میان میآید، گزارههایی همچون براندازی نظام، دینزدایی، سکولاریزه کردن جامعه و سبک زندگی غربی اصلیترین اهداف آن محسوب میشود. در واقع منظور از استحاله فرهنگی، تلاش دشمنان یک ملت برای گرفتن اعتقادات و ارزشهای مردم آن جامعه است، مردمی که با پشتوانه اعتقادات دینی و ملی خود، سرمایه عظیمی از فرهنگ و دستاوردهای فرهنگی را با خود دارند. میتوان گفت استحاله فرهنگی باعث جابجایی ارزشها از رویکردهای دینی به سوی رویکردهای الحادی میشود و زمینه را برای ناهنجاریهای بعدی فراهم میکند.
استحاله فرهنگی، نفوذ نرم دشمن
دلیل اهمیت این مسئله در آن است که فرهنگ زیربنای سیاست را تشکیل میدهد لذا هرگونه تغییر و تحول نامطلوب در فرهنگ که برخاسته از ترفند بیگانگان است، ساحت سیاست را دستخوش تغییر و دگرگونی قرار میدهد؛ در اصل، استحاله فرهنگی یک روش بسیار مهم در جنگ نرم و نفوذ فرهنگی است که در آن به جای آنکه به سیاست و نهادهای سیاسی حمله کنند و آنها را تخریب کنند، برای تخریب آنها، از راه فرهنگ و عناصر و نهادهای آن حمله میکنند.
اکنون جریان نفوذ با دستور کار قرار دادن پروژه حیازدایی و عفتزدایی گامی بلند در راستای استحاله فرهنگی و آندولوسی کردن جامعه برداشته است.
عدم تبیین مناسب مبانی ارزشی زمینهساز نفوذ نرم دشمن
در این بین خواص جامعه اعم از مسئولین و یا چهرههای شاخص جامعه که هر کدام به نوعی مرجعیت فکری بخشی از جامعه را بر عهده دارند باید با حس مسئولیت بیشتری در راستای تقابل با این جریان بر میآمدند که متأسفانه این اتفاق به صورت بایسته و شایسته نیفتاد لذا زمینه برای پیشروی نفوذ دشمن بیش از گذشته فراهم شد. تبیین فلسفه عفاف، حجاب و حیا برآمده از آموزههای ادیان آسمانی، تبعات منفی دوری از عفت و حیا در ابعاد فردی و اجتماعی، اثرگذاری فرهنگ عفت و حیا در استحکام یا عدم استحکام روابط خانوادگی و روابط زوجین، مأموریت اصلی زن در نظام هستی مبتنی بر اندیشه دینی، و ... تنها بخشی از مسائلی بود که اندیشمندان باید در قالبهای قابل فهم برای عموم مخاطبان به تبیین آن میپرداختند و در این بین رسانه ملی و کارگردانان تلویزیونی نقش مهمی در روشنگری و عرضه محتوای مناسب بر عهده دارند. همچنان که برگزاری کنفرانسهای علمی، انجام جشنوارههای ملی و بینالمللی و نیز برگزاری نشستهای تخصصی در زمینه عفاف، حجاب و سایر گزارههای ارزشی هیچ گاه زمینهساز استفاده عموم از این مفاهیم ارزشی را فراهم نیاورد.
سالک: القای بیحیایی در جامعه نشانهای از استحاله فرهنگی است
حجت الاسلام احمد سالک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در گفتوگو با خبرنگار تسنیم القای بیحیایی در جامعه در قالب پروژه نفوذ را یکی از نشانههای مخرب استحاله فرهنگی دانست و گفت: یکی از کلیدواژههای دین مبین اسلام در موضوعات اخلاقی حیاست. موضوع حیا امر بسیار مهمی در نظام اجتماعی ما محسوب میشود. زیرساخت علم اخلاق اعتدال در قوه شهوت، غضب و در قوه اندیشه است. این اعتدال دور از افراط و تفریط است و پنج میوه بسیار شیرین دارد که از جمله آنها عفت و غیرت است. یعنی ثمره اعتدال در قوه شهوت، عفت و غیرت است. بنابراین یک فرد مؤمن و متدین کسی است که صاحب عفت و غیرت است.
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی افزود: اگر حیا از جامعه برطرف شود در واقع چشم انسان و سایر اعضاء و جوارحش در مسیر غیر صراط توحید و امامت حرکت میکند و قلبش به پلیدی گرایش مییابد؛ از این جهت فرد دچار بیغیرتی و بیعفتی میشود. همچنان که در جوامع غربی شاهدیم به دلیل عدم وجود عنصر حیا و عفت فرهنگشان در اوج ابتذال قرار گرفته است.
جریان نفوذ تلاش در فاصلهگیری مردم از مبانی ارزشی دارد
وی اثر دیگر حیازدایی را گسترش ارتباطات نامشروع معرفی کرد و گفت: پروژه حیازدایی بنیان خانوادهها را تحت شعاع قرار میدهد. وقتی اندیشه بیحیایی و بیعفتی در فرهنگ جامعه رسوخ کند، زمینهساز استحاله فرهنگی میشود. تلاش جریان نفوذ به این شکل است که مردم جامعه از مبانی ارزشی همچون حیا، عفت و غیرت فاصله بگیرند.
سالک در ادامه با اشاره به اینکه تلاش استکبار از طریق فضای مجازی القای این نکته در اندیشه عمومی جامعه است که همگان در انتخاب سبک زندگی آزادند، گفت: ما از این مسئله با تعبیر سبک زندگی غربی یاد میکنیم که مبتنی بر یک نوع بی بند و باری رفتاری و ولنگاری فرهنگی است. این اندیشه به صورت خیلی نرم در بستر خانواده و بعد جامعه اثر مخرب به همراه دارد.
سالک در ادامه با اشاره به اینکه تلاش استکبار از طریق فضای مجازی القای این نکته در اندیشه عمومی جامعه است که همگان در انتخاب سبک زندگی آزادند، گفت: ما از این مسئله با تعبیر سبک زندگی غربی یاد میکنیم که مبتنی بر یک نوع بی بند و باری رفتاری و ولنگاری فرهنگی است. این اندیشه به صورت خیلی نرم در بستر خانواده و بعد جامعه اثر مخرب به همراه دارد.