شهدای ایران: چهارشنبه دهم بهمن ماه مقام معظم رهبری در زیارت گلزار شهدای بهشت زهرا (س) سخنانی ایراد کردند که میتواند حسن ختامی به بیش از یک دهه کشمکش بر سر طرح یکسانسازی مزار شهدا باشد. آقا فرمودند: «یکی از کارهای بدی که بعضی از مدیران گلزارهای شهدا انجام میدهند، این یکسانسازی قبور شهداست.» ایشان در ادامه با اشاره به برخی از قبور شهدای بهشت زهرا (س) که یکسانسازی نشده بودند، فرمودند: «این [جا]خوب است؛ همین درست است، بیایند صاحبان این شهدا، پدرانشان، مادرانشان، فرزندانشان، همسرانشان علامتی و عکسی داشته باشند، این خوب است. این شکل، شکل طبیعی است.»
سخنان رهبری بازتاب گستردهای داشت و یکی از اولین واکنشها را حناچی شهردار تهران نشان داد که در نامه به سعید خال، مدیرعامل بهشت زهرا (س) تأکید کرد مزار مطهر شهدا باید به صورت طبیعی و طبق سلیقه خانوادههای محترم و معزز شهدا و با یادگاریهایی که از این عزیزان برجای مانده است، حفظ شود. اما طرح یکسانسازی چه بود و چرا نوسازی سنگ مزار شهدا که سالها از عمر آنها میگذرد، مخالفانی داشته و دارد؟ برای یافتن این سؤال کافی است سفری به بزرگترین گلزار شهدای جهان اسلام «بهشت زهرا» داشته باشیم تا در زیارت مزار شهدا، تفاوت قطعات یکسانسازی شده و سنتی را بهتر دریابیم. حدود ۱۱ سال پیش اولین گلزاری که صدای بیل و کلنگ طرح یکسانسازی شهدا را شنید، بهشت زهرا بود. اواخر سال ۸۶ مزار شهدای گمنام که در قطعه ۴۴ مجتمع بودند، از شکل قدیمی خارج و یکسانسازی شدند. همگی آنها با سنگهای گرانیتی سفید به یک شکل و شمایل درآمدند و در این طرح نو دیگر خبری از سایهبانها، گلدانها و صحنهآراییهای سلیقهای نبود. کمی آن طرفتر، قطعات دیگر شهدا با نام و نشان و خانوادههای مشخص قرار داشتند. ورود یکسانسازی به این بخش با دشواری همراه بود، چراکه این شهدا دارای خانوادههایی بودند که اغلب آنها به طرح یکسانسازی اعتراض داشتند. این یعنی شاکی خصوصی که میتوانست کار را سخت کند. همین طور هم شد و در مواردی پای محاکم قضایی به میان آمد و با ورود جریانهای ارزشی، کار بالا گرفت. در خلال یک دهه به رغم مخالفتهایی که از سوی عمده خانواده شهدا صورت گرفت (که البته برخی نیز موافق بودند) طرفداران طرح یکسانسازی با سماجت و حوصله عجیبی کار خود را پیش بردند. علاوه بر تهران، در استانی، چون اصفهان هم که به نسبت جمعیت بیشترین شهید را داده است، طرح یکسانسازی شهدا دنبال شد و همانند تهران واکنشهای بسیاری در پی داشت. دامنه کار به شهرهای دیگر نیز کشید و در خلال تمام این سالها بارها تشکلهای دانشجویی یا خانوادههای شهدا طومارهایی را امضا و مخالفت خود را علنی کردند. اما ریشه مخالفت خانوادههای شهدا و عموم مردم در چیست؟ اینجاست که شنونده باید بیننده شود و از نزدیک زیباییهای گلزار شهدا را دریابد. آنجا هر خانوادهای با سلیقه خود یا حتی طبق وصیتنامه شهیدش سنگ مزار او را تعیین و با شعارها، ادعیهها، اشعار و نوشتههایی متفاوت، سنگ مزار شهیدش را منحصر به فرد کرده است. هر کدام از این یادگاریها و نوشتهها پر از حرف و معناست. نشانهای از فرهنگی غنی که با نمادهایی، چون ایثار، جهاد و مقاومت حماسهای به نام دفاع مقدس را خلق کرده است. اتفاقی نیست که یک شهید میخواهد روی مزارش هیچ سنگی نصب نشود و تنها به نوشتن جمله «پرکاهی تقدیم به آستان حضرت دوست» اکتفا شود. شهید بهمن (محمدجواد) دُروَلی دانشجوی دانشگاه علم و صنعت و یکی از فرماندهان گردان بلال از لشکر ۷ ولیعصر (عج) که ۲۰/۳/۱۳۶۵ در منطقه فاو به شهادت رسید، خود در وصیتنامهاش تعیین میکند که مزارش به چه شکل و شمایلی باشد. خواسته او برگرفته از همان فرهنگی است که ارزش را نه در نام و نشان که در گمنامی میجوید. یا شهید دیگری درخواست میکند نامش را روی سنگ مزارش ننویسند و خانواده نیز بدون نوشتن نام و نشان شهید، بخشی از وصیتنامه او را روی سنگ مزارش حک میکنند. حالا اگر قرار باشد در گلزارها طرح یکسانسازی اعمال شود، نه فقط وصیتنامه شهید و سلیقه و ابتکار خانواده به هیچ انگاشته میشود که با تخریب هر کدام از آن مزارها بخشی از هویت تاریخی، ارزشی و فرهنگی کشورمان نابود میگردد. امید است سخنان مقام معظم رهبری در این خصوص حسن ختامی باشد تا گلزار شهدا این گنجینههای ارزشمند برای نسلهای آینده حفظ شود.
سخنان رهبری بازتاب گستردهای داشت و یکی از اولین واکنشها را حناچی شهردار تهران نشان داد که در نامه به سعید خال، مدیرعامل بهشت زهرا (س) تأکید کرد مزار مطهر شهدا باید به صورت طبیعی و طبق سلیقه خانوادههای محترم و معزز شهدا و با یادگاریهایی که از این عزیزان برجای مانده است، حفظ شود. اما طرح یکسانسازی چه بود و چرا نوسازی سنگ مزار شهدا که سالها از عمر آنها میگذرد، مخالفانی داشته و دارد؟ برای یافتن این سؤال کافی است سفری به بزرگترین گلزار شهدای جهان اسلام «بهشت زهرا» داشته باشیم تا در زیارت مزار شهدا، تفاوت قطعات یکسانسازی شده و سنتی را بهتر دریابیم. حدود ۱۱ سال پیش اولین گلزاری که صدای بیل و کلنگ طرح یکسانسازی شهدا را شنید، بهشت زهرا بود. اواخر سال ۸۶ مزار شهدای گمنام که در قطعه ۴۴ مجتمع بودند، از شکل قدیمی خارج و یکسانسازی شدند. همگی آنها با سنگهای گرانیتی سفید به یک شکل و شمایل درآمدند و در این طرح نو دیگر خبری از سایهبانها، گلدانها و صحنهآراییهای سلیقهای نبود. کمی آن طرفتر، قطعات دیگر شهدا با نام و نشان و خانوادههای مشخص قرار داشتند. ورود یکسانسازی به این بخش با دشواری همراه بود، چراکه این شهدا دارای خانوادههایی بودند که اغلب آنها به طرح یکسانسازی اعتراض داشتند. این یعنی شاکی خصوصی که میتوانست کار را سخت کند. همین طور هم شد و در مواردی پای محاکم قضایی به میان آمد و با ورود جریانهای ارزشی، کار بالا گرفت. در خلال یک دهه به رغم مخالفتهایی که از سوی عمده خانواده شهدا صورت گرفت (که البته برخی نیز موافق بودند) طرفداران طرح یکسانسازی با سماجت و حوصله عجیبی کار خود را پیش بردند. علاوه بر تهران، در استانی، چون اصفهان هم که به نسبت جمعیت بیشترین شهید را داده است، طرح یکسانسازی شهدا دنبال شد و همانند تهران واکنشهای بسیاری در پی داشت. دامنه کار به شهرهای دیگر نیز کشید و در خلال تمام این سالها بارها تشکلهای دانشجویی یا خانوادههای شهدا طومارهایی را امضا و مخالفت خود را علنی کردند. اما ریشه مخالفت خانوادههای شهدا و عموم مردم در چیست؟ اینجاست که شنونده باید بیننده شود و از نزدیک زیباییهای گلزار شهدا را دریابد. آنجا هر خانوادهای با سلیقه خود یا حتی طبق وصیتنامه شهیدش سنگ مزار او را تعیین و با شعارها، ادعیهها، اشعار و نوشتههایی متفاوت، سنگ مزار شهیدش را منحصر به فرد کرده است. هر کدام از این یادگاریها و نوشتهها پر از حرف و معناست. نشانهای از فرهنگی غنی که با نمادهایی، چون ایثار، جهاد و مقاومت حماسهای به نام دفاع مقدس را خلق کرده است. اتفاقی نیست که یک شهید میخواهد روی مزارش هیچ سنگی نصب نشود و تنها به نوشتن جمله «پرکاهی تقدیم به آستان حضرت دوست» اکتفا شود. شهید بهمن (محمدجواد) دُروَلی دانشجوی دانشگاه علم و صنعت و یکی از فرماندهان گردان بلال از لشکر ۷ ولیعصر (عج) که ۲۰/۳/۱۳۶۵ در منطقه فاو به شهادت رسید، خود در وصیتنامهاش تعیین میکند که مزارش به چه شکل و شمایلی باشد. خواسته او برگرفته از همان فرهنگی است که ارزش را نه در نام و نشان که در گمنامی میجوید. یا شهید دیگری درخواست میکند نامش را روی سنگ مزارش ننویسند و خانواده نیز بدون نوشتن نام و نشان شهید، بخشی از وصیتنامه او را روی سنگ مزارش حک میکنند. حالا اگر قرار باشد در گلزارها طرح یکسانسازی اعمال شود، نه فقط وصیتنامه شهید و سلیقه و ابتکار خانواده به هیچ انگاشته میشود که با تخریب هر کدام از آن مزارها بخشی از هویت تاریخی، ارزشی و فرهنگی کشورمان نابود میگردد. امید است سخنان مقام معظم رهبری در این خصوص حسن ختامی باشد تا گلزار شهدا این گنجینههای ارزشمند برای نسلهای آینده حفظ شود.