این شاعران با راهاندازی پویش شاعرانهای با نام «مشهد، شهر زیارت» درباره تغییر تابلوهای «راهنمای زائر» به «راهنمای مسافر»، اعتراض و انتقاد خود را نسبت بهاین اقدام نشان دادند.
سیدابوالفضل مبارز در شعر خود با کنایه به اظهارات معاون گردشگری شهرداری مشهد نوشت:
نه خلق اسیر این گرانی میشد
نه دکّه پیر ما روانی میشد
سطح خدمات روستایی در شهر
با تابلویی اگر جهانی میشد
محمدحسین رحیمی نیز در شعر خود این اقدام را جسارت به شهر مشهد دانست:
در موضع توهین و جسارت بروید
با تابلو بازیِ عبارت بروید
ای کاش به جای شهرداری یک بار
در عمر شریفتان زیارت بروید
مصطفی محدثی خراسانی، از شاعران نامآشنای مشهدی اینگونه سرود:
از خویش برآمد به خدا عارف شد
در مشهد مهر و معرفت عاکف شد
در پرده جان شد آشنای اسرار
هر دل که به غربت شما واقف شد
وی شعر دیگری هم با این مضمون نوشت:
ای مشهد عشق، کربلای دل مایی
کوی کرمی، کلبه مهری و صفایی
دیوار و در تو آشنای دو جهان است
هرچند که مشهور غریبالغربایی
راضیه رجایی، بانوی شاعر مشهدی درباره این تغییر نام اینگونه اعتراض کرد:
از شهر اگر زمام را بستانید
جَم را ببرید و جام را بستانید
ما زائر مشهدالرضاییم و شما
حاشا که ز ما امام را بستانید
این شاعر مشهدی دو بیتی دیگری هم در این خصوص نوشت:
هر وقت که در راه زیارت خطر افتاد
در جان همه شوق رضا بیشتر افتاد
خاموش کنید آتش این همهمهها را
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
وی با اشاره به تشییع پیکر مطهر شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم در مشهد، این شهیدان را زائران مشهد توصیف کرد و نوشت:
چون لحظه عاشقانه حاضر هستند
بر شانه آسمان مسافر هستند
در شهر چه عطر روشنی پیچیده است
امروز شهیدان همه زائر هستند
مهدی آخرتی، یکی دیگر از شاعران هم نوشت:
هر سیر مسافر زمینی چند است؟
این داخلی کارگزینی چند است؟
تا با تلفن بپرسم ای مرد غیور!
نرخ رگ یک سیبزمینی چند است؟
شعر دیگر این شاعر نیز بهاین مضمون است:
گذشت از ابروان و صورت و سر
ببین «اصلاح»ها رفته فراتر
یکی از حُسن اصلاحات این بود
که زائر هم مسافر گشت آخر!
رحیمه مهربان در نقد این اقدام شهرداری مشهد در قالب یک دو بیتی نوشت:
هر جا، دل عاشقان تو، عابر توست
کوکو...، هوهو...، جهان ما شاعر توست
البته اگر که دیگران بگذارند
«ابر و مه و خورشید و فلک زائر توست»
این بانوی شاعر همچنین دوبیتی دیگری را خطاب به آن دسته از مسؤولان که اعتقاد دارند ادبیات راهنمای «مسافر» گردشگری و جهانی است، نه عبارت «زائر» سرود:
بر سر در این شهر چنین مرقوم است
مشهد شهر رضاست
این مفهوم است؟!
یا زائر و یا مجاورند این مردم
تعریف جهان عاشقان معلوم است!
سهیل حسنزاده نیز این گونه سروده است:
مشهد همهاش نور زیارتگاه است
این شهر ز قیمت خودش آگاه است
ای راهزنان، نصیحتی! برگردید
مشهد حرم لشکر آلالله است
وحید صدیقی در شعر خود با مدح امام رضا(ع)، مشهد را بدون حضور ایشان شهری عاری از دلبستگی عنوان کرد:
جمعی مجاوریم و گروهی مسافریم
اما به پیشگاه تو ای شاه زائریم
این شهر بیحضور تو دلبستنی نداشت
عشرت نصیب ماست که با تو معاشریم
آوای آشنای تو آرام جان ماست
نقارخانه تو به ما گفت شاعریم
مقصد تویی و جان به جهان تو جاری است
در هرکجا به جز تو رسیدیم، عابریم
ما زائران روی شمائیم اگر چه که
جمعی مسافریم و گروهی مجاوریم
سعید تاجمحمدی با کنایه به بینالمللی عنوان کردن عبارت «مسافر» توسط معاون گردشگری شهرداری مشهد، نوشت:
از معنویت اگر چه من بیخبرم
با عرف جهان غرب همراهترم
با زائر این حرم ندارم کاری
من تابلوی راهنمای سفرم!
وی در شعر دیگر خود اینگونه سرود:
هرچند فرودی و فرازی دارد
در هر قدم این مسیر، رازی دارد
با دیده بسته تا حرم میآید
زائر به علامت چه نیازی دارد؟!
زهرا رسولی هم اعتراضش را در دو بیتی خود به این شرح نوشت:
هر کس نفسی با تو مجاور باشد
یک عمر فقط تو را مسافر باشد
در مبدأ و مقصد تمام ایران
هر تابلویی «دلیل زائر» باشد