چرا دستگاه قضایی ورود نمی کند؟
با نگاهی به صحبتهای محسن هاشمی که سیاست پیشهای معتدل تر نسبت به دیگر افراد خانواده اش است این موضوع به ذهن متبادر می شود که هاشمی ها سعی دارند مسئله مرگ پدر را حتی بعد از دوسال از درگذشتش زنده نگاه دارند.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ تقریبا در مراحل مختلف از زمان فوت مرحوم هاشمی رفسنجانی تا به امروز درباره علت درگذشت وی شایعات مختلفی منتشر شده است. یک سر موضوع شایعات نیز فرزندان آن مرحوم بوده اند. شبهاتی که از سوی فائزه و فاطمه هاشمی مطرح شده و همچنان عنوان می شود بازتاب واکنشی چندانی از سوی افکارعمومی نمی یابد اما هنوز دختران هاشمی رفسنجانی مصر هستند که با این موارد جامعه را تحت تاثیر قرار دهند. اما گویی اذهان عمومی ایران چندان به این موارد وقعی نمی نهد. جالب اینجاست که اخیرا «محسن هاشمی» پسر ارشد خانواده نیز همین خط را درباره علت مرگ پدرش در پیش گرفته است.
وی در گفتگو با روزنامه ایران گفت: «در مورد علت فوت ایشان واقعاً ما هنوز به نتیجه قطعی نرسیده ایم، نمیتوانیم بگوییم که شواهد کاملی برای مرگ طبیعی وجود دارد. برخی شواهدی برای مرگ غیرطبیعی مطرح میکنند، این فضا شاید به افراطیون دو طرف کمک کند که سوژه ایجاد ابهام و بحران را به دست بیاورند، رسانههای بیگانه از یکطرف و دلواپسان از طرف دیگر به این ذهنیت دامن بزنند و بخواهند اهداف سیاسی خود را با ابزار قرار دادن رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی به پیش ببرند.»
با نگاهی به صحبتهای محسن هاشمی که سیاست پیشهای معتدل تر نسبت به دیگر افراد خانواده اش است این موضوع به ذهن متبادر می شود که هاشمی ها سعی دارند مسئله مرگ پدر را حتی بعد از دو سال از درگذشتش زنده نگاه دارند. واقعیت این است که پس از هاشمی رفسنجانی فرزندان او هم در فضای سیاسی کشور به محاق رفتند.
رصد فضای سیاسی کشور حتی در میان منتقدان جدی عملکرد و تفکرات هاشمی نشان می دهد که پس از وی دیگر خانواده هاشمی از دختران گرفته تا پسران دیگر در فضای سیاسی کشور مطرح نیستند. درواقع به نظر می رسد سایه قدرت سیاسی هاشمی به عنوان یکی از مهرههای اصلی فضای سیاسی کشور حالا از سر خانواده اش رخت بر بسته است و دیگر تمرکز رسانهای و خصوصا کاربران شبکه های اجتماعی بر روی عملکرد خانواده هاشمی نیست. به عنوان نمونه فائزه هاشمی که پیشتر در زمان حیات پدرش مورد توجه بود در دو سال گذشته چندان فعالیتش مورد اقبال و توجه افکارعمومی و خصوصا رسانه های غیر رسمی هم قرار نمی گیرد.
از این روست که شاید خانواده هاشمی برای اینکه دوباره در این فضا مانند گذشته مطرح شود دست به بازی با نحوه مرگ پدر خود زده است. بازی که آنهم پس از دو سال از فوت مرحوم هاشمی اصلا در فضای سیاسی کشور توانایی درگیر کردن افکارعمومی را ندارد.
این درحالی است که از ابتدای فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی که این شایعه بروز کرد، نه کسی این موارد را باور کرد و نه حتی نزدیکان آن مرحوم روایتهای مسموم و شبهه برانگیز را سر سوزنی تایید کردند. بلکه به شدت این موارد تکذیب شد.
در همین رابطه، «احمد مازنی»، نماینده اصلاح طلب تهران در همین رابطه با قاطعیت بیان کرد که این موضوع از اساس کذب است. او میگوید آیتالله هاشمی در استخری در مجموعه سعدآباد بوده و در حین شنا سکته کرده است؛ اما چون آیتالله هاشمی عادت داشته هنگام شنا همه را از استخر بیرون کند موقع بروز این اتفاق کسی در استخر نبوده تا سریعتر اقدامات لازم را انجام دهد.
وی می افزاید: «آن روز هم به همین صورت رفتند داخل استخر. خودشان گفته بودند نزدیک اذان بیرون میآیند که برای نماز مغرب آماده شوند. همه محافظان هم بیرون استخر منتظر بودند تا طبق روال همیشگی همان موقعی که گفتهاند خودشان بیرون بیایند. اما محافظین ایشان متوجه میشوند که تاخیری پیش آمده وقتی مراجعه کردند دیدند آن اتفاقی که نباید رخ داده است. ایشان متاسفانه سکته کرده بود. در حالی که همه فکر میکردند مثل همیشه باید در آب و مشغول شنا باشند. این اتفاق و همینطور کهولت سنی که ایشان داشته باعث بروز این حادثه شد. هرچند این اتفاق تلخ بود اما امیدوارم همانطور که حیات ایشان عامل وحدت و مانع رشد تضادها بوده است رحلت ایشان هم عامل انسجام بیشتر مردم و جناحها باشد.»
در این زمینه بازی شبهه انگیزی و تکنیکهای درگیر سازی مخاطب با آن توسط خانواده هاشمی آغاز شده است. ایجاد شائبه این روزها به حربه سیاسی برای مطرح شدن در این فضا تبدیل شده است. شائبه انگیزی به سبب ابهامات و معمایی لاینحلی که در آن وجود دارد و همچنین تیز و تند بودن آن بیشتر توجه مخاطبان را به خود جلب می کند.
به نظر می رسد اگر خانواده هاشمی نمی خواهد متهم به کاسبی سیاسی با مرگ پدرشان شود بایستی از موضوعی که افکارعمومی را تحت تاثیر قرار نمی دهد دست بردارد.
در فضای سیاسی کشور بعضا اتهاماتی آنهم بی اساس که مستقیم و غیرمستقیم علیه پایه اساسی نظام است، مطرح می شود که بایستی با برخورد قاطع و خردمندانه جلو بروز بیشتر این موارد را گرفت. فیک نیوزها امروز از جمله تبعات رسانهای عصر اطلاعات و ارتباطات است که مخاطب ایرانی هم به خوبی متوجه شده است که چنین پدیده منفی بروز کرده است و میزان باورپذیری آن نشان می دهد برخورد مناسبی با این موارد دارند، اما اینکه از سوی برخی از مسئولان یا فعالان سیاسی این موارد مطرح شود، باید برخورد مناسب صورت گیرد تا دیگر در فضای رسمی شاهد فیک نیوزها نباشیم. محاکم قضایی با پیگیری و برخورد جدی با این مسائل نقش جدی در تصحیح و پاکسازی فضای آلوده خبری و سیاسی ایفا می کنند.
وی در گفتگو با روزنامه ایران گفت: «در مورد علت فوت ایشان واقعاً ما هنوز به نتیجه قطعی نرسیده ایم، نمیتوانیم بگوییم که شواهد کاملی برای مرگ طبیعی وجود دارد. برخی شواهدی برای مرگ غیرطبیعی مطرح میکنند، این فضا شاید به افراطیون دو طرف کمک کند که سوژه ایجاد ابهام و بحران را به دست بیاورند، رسانههای بیگانه از یکطرف و دلواپسان از طرف دیگر به این ذهنیت دامن بزنند و بخواهند اهداف سیاسی خود را با ابزار قرار دادن رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی به پیش ببرند.»
با نگاهی به صحبتهای محسن هاشمی که سیاست پیشهای معتدل تر نسبت به دیگر افراد خانواده اش است این موضوع به ذهن متبادر می شود که هاشمی ها سعی دارند مسئله مرگ پدر را حتی بعد از دو سال از درگذشتش زنده نگاه دارند. واقعیت این است که پس از هاشمی رفسنجانی فرزندان او هم در فضای سیاسی کشور به محاق رفتند.
رصد فضای سیاسی کشور حتی در میان منتقدان جدی عملکرد و تفکرات هاشمی نشان می دهد که پس از وی دیگر خانواده هاشمی از دختران گرفته تا پسران دیگر در فضای سیاسی کشور مطرح نیستند. درواقع به نظر می رسد سایه قدرت سیاسی هاشمی به عنوان یکی از مهرههای اصلی فضای سیاسی کشور حالا از سر خانواده اش رخت بر بسته است و دیگر تمرکز رسانهای و خصوصا کاربران شبکه های اجتماعی بر روی عملکرد خانواده هاشمی نیست. به عنوان نمونه فائزه هاشمی که پیشتر در زمان حیات پدرش مورد توجه بود در دو سال گذشته چندان فعالیتش مورد اقبال و توجه افکارعمومی و خصوصا رسانه های غیر رسمی هم قرار نمی گیرد.
از این روست که شاید خانواده هاشمی برای اینکه دوباره در این فضا مانند گذشته مطرح شود دست به بازی با نحوه مرگ پدر خود زده است. بازی که آنهم پس از دو سال از فوت مرحوم هاشمی اصلا در فضای سیاسی کشور توانایی درگیر کردن افکارعمومی را ندارد.
این درحالی است که از ابتدای فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی که این شایعه بروز کرد، نه کسی این موارد را باور کرد و نه حتی نزدیکان آن مرحوم روایتهای مسموم و شبهه برانگیز را سر سوزنی تایید کردند. بلکه به شدت این موارد تکذیب شد.
در همین رابطه، «احمد مازنی»، نماینده اصلاح طلب تهران در همین رابطه با قاطعیت بیان کرد که این موضوع از اساس کذب است. او میگوید آیتالله هاشمی در استخری در مجموعه سعدآباد بوده و در حین شنا سکته کرده است؛ اما چون آیتالله هاشمی عادت داشته هنگام شنا همه را از استخر بیرون کند موقع بروز این اتفاق کسی در استخر نبوده تا سریعتر اقدامات لازم را انجام دهد.
وی می افزاید: «آن روز هم به همین صورت رفتند داخل استخر. خودشان گفته بودند نزدیک اذان بیرون میآیند که برای نماز مغرب آماده شوند. همه محافظان هم بیرون استخر منتظر بودند تا طبق روال همیشگی همان موقعی که گفتهاند خودشان بیرون بیایند. اما محافظین ایشان متوجه میشوند که تاخیری پیش آمده وقتی مراجعه کردند دیدند آن اتفاقی که نباید رخ داده است. ایشان متاسفانه سکته کرده بود. در حالی که همه فکر میکردند مثل همیشه باید در آب و مشغول شنا باشند. این اتفاق و همینطور کهولت سنی که ایشان داشته باعث بروز این حادثه شد. هرچند این اتفاق تلخ بود اما امیدوارم همانطور که حیات ایشان عامل وحدت و مانع رشد تضادها بوده است رحلت ایشان هم عامل انسجام بیشتر مردم و جناحها باشد.»
در این زمینه بازی شبهه انگیزی و تکنیکهای درگیر سازی مخاطب با آن توسط خانواده هاشمی آغاز شده است. ایجاد شائبه این روزها به حربه سیاسی برای مطرح شدن در این فضا تبدیل شده است. شائبه انگیزی به سبب ابهامات و معمایی لاینحلی که در آن وجود دارد و همچنین تیز و تند بودن آن بیشتر توجه مخاطبان را به خود جلب می کند.
به نظر می رسد اگر خانواده هاشمی نمی خواهد متهم به کاسبی سیاسی با مرگ پدرشان شود بایستی از موضوعی که افکارعمومی را تحت تاثیر قرار نمی دهد دست بردارد.
در فضای سیاسی کشور بعضا اتهاماتی آنهم بی اساس که مستقیم و غیرمستقیم علیه پایه اساسی نظام است، مطرح می شود که بایستی با برخورد قاطع و خردمندانه جلو بروز بیشتر این موارد را گرفت. فیک نیوزها امروز از جمله تبعات رسانهای عصر اطلاعات و ارتباطات است که مخاطب ایرانی هم به خوبی متوجه شده است که چنین پدیده منفی بروز کرده است و میزان باورپذیری آن نشان می دهد برخورد مناسبی با این موارد دارند، اما اینکه از سوی برخی از مسئولان یا فعالان سیاسی این موارد مطرح شود، باید برخورد مناسب صورت گیرد تا دیگر در فضای رسمی شاهد فیک نیوزها نباشیم. محاکم قضایی با پیگیری و برخورد جدی با این مسائل نقش جدی در تصحیح و پاکسازی فضای آلوده خبری و سیاسی ایفا می کنند.