روزنامههای سازندگی و آفتاب یزد و آرمان روز پنجشنبه با تیترهای بزرگ و عکس یک از منع ورود استاد شفیعی کدکنی به دانشگاه تهران خبر دادند و مدعی شدند یک جریان خاص چنین کاری را کرده است. هیاهو و بدوبیراه گفتن به رقبای سیاسی برای یک خبر دروغ!
به گزارش شهدای ایران؛ روزنامه آرمان برای پوشش خبر ممانعت از ورود استاد کدکنی به دانشگاه تهران مینویسد: «از محبوبیت هراس دارند و تمایلی ندارند که شخصیتی بهخاطر همراه بودن با مردم و درک واقعیات جامعه مورد توجه قرار گیرد. این دلواپسان آنقدر آشفته میشوند که به خودشان فرصت فکر کردن درباره تبعات اقداماتشان را نمیدهند! این دلواپسان در تمام عرصهها حضور دارند از جمله بر هم زدن تئاتر یا کنسرت تا جلوگیری از حضور یک استاد شناخته شده در کلاس درس! جالب آنجاست که این دلواپسان حتی از مقام بالاتر خود که نشانی از دلواپسی ندارد، حرفشنوی نمیکنند؛ یعنی اعلام میکنند تابع هیچ قانون و ضابطهای نیستند.»
و بعد اشاره میکند که حراست دانشگاه به دلیل نداشتن کارت پرسنلی اجازه ورود به استاد نداده و حتی رئیس دانشگاه یعنی نیلی احمدآبادی پادرمیانی کرده، اما ماجرا حل نشده است! خبری که کلاً دروغ است و اصلاً کسی مانع ورود شفیعی کدکنی نشده تا رئیس دانشگاه پادرمیانی کند! کانال تلگرامی که اول بار این خبر را نقل کرده، در مطلبی دیگر مینویسد: «ساعت دو بامداد امروز یادداشتی نوشتم درباره ممانعت از حضور استاد شفیعی کدکنی در دانشگاه در روز سه شنبه یازدهم دی. مطلبم مستند بود به پیغامهای فراوانی که دانشجویان برایم فرستاده بودند. صبح که از خواب بیدار شدم دیدم دو دوست بسیار موثق پیام دادندکه موضوع چنان نبوده که مطرح شده است. در نتیجه بعد از تحقیق و مطمئن شدن، همان اول صبح پستم را حذف کردم. ماجرا این بود که آن دری که استاد با ماشین از آن وارد دانشگاه میشوند، بسته بود و اصلاً دربان و نگهبانی حاضر نبوده که از استاد کارت مطالبه بکند یا نکند. استاد وقتی با در بسته مواجه شدند، برگشتند و به خیابان انقلاب رفتند.»
همه این جنجالهای رسانههای اصلاحطلب برای یک خبر دروغ است و حتی به خود زحمت تماس با استاد را ندادهاند تا صحت و سقم ماجرا را جویا شوند. نکته قابل تأسف آنکه شفیعی کدکنی را بهانه میکنند تا دوقطبیهای اجتماعی و سیاسی را پررنگ کنند. با آنکه نمیدانند اصل ماجرا چه بوده؛ با آنکه نشانی از هویت و خط و خطوط سیاسی افرادی که امثال روزنامه آرمان مدعی هستند آنان مانع ورود استاد شدهاند، به مخاطب نمیدهند؛ با آنکه دانشگاهها از سوی دولت اصلاحطلبان اداره میشود، اما این ماجرا را بهانه میکنند تا به رقبای سیاسی بدوبیراه بگویند و استاد را سهم خود بدانند که رقیب سیاسی را بزنند و جریان سیاسی مقابل را مخالف استاد نشان دهند و اهمیتی هم ندارد دوقطبی سازی و تفرقهافکنیشان چه بلایی سر وحدت جامعه ایرانی میآورد، آنچه اهمیت دارد نوشتن علیه رقیب سیاسی است! شفیعی کدکنی استادی است قابل احترام برای همه مردم و صرفنظر از اعتقادات سیاسی و در واقع محور وحدت است و نه عامل تفرقه.