شهدای ایران:نمايندگاني
از مردم 5 قاره جهان اين روزها مهمان ملتهاي ايران و عراق در موکبهاي
منتهي به نجف به کربلا هستند. مردم جهان در بهت و حيرت به سر مي برند،
چون ميبينند چگونه ممکن است دو ملت ايران و عراق که 8 سال خونين ترين
جنگ را با هم داشتند، امروز دست برادري به هم داده اند و ميزبان خوبان
جهان در راهپيمايي اربعين هستند. محبت به امام حسين (ع) سرور آزادگان جهان،
آنها را زير يک سقف جمع کرده است تا گفتمان آزادي و آزادگي را فراتر از
مذهب، در عصر غفلت و پوچي و هرزگي، بازتوليد کنند. دو ملت ايران و عراق در
حال ساخت جديدي از قدرت هستند که محبت به اهل بيت عليهم السلام و به ويژه
سيدالشهدا (ع) و ياران باوفايش در کربلا، زيرساخت اصلي آن است.
انسان معاصر به اين نتيجه رسيده است که براي فلاح و رستگاري بايد به دو مفهوم کليدي عميقاً فکر کند؛
1- عدالت 2- آزادي
اين دو مفهوم در کانون اصلي هر عقيده و مرام انساني است. آدرس مکاني اين مفهوم را در روي زمين فقط در دو نقطه از کره خاکي ميتوان يافت؛
1- نجف 2- کربلا
نجف مدفن مردي است که به عدالت ميانديشيد و فرق سرش به جرم اجراي عدالت شکافته شد. او شهيد راه عدالت بود. کربلا نيز مدفن مردي است که بزرگترين نماد آزادي و آزادگي انسان در جهان است و سرش به همين دليل از بدنش جدا شد که به آزادي بشر ميانديشيد.
اين دو، صادقترين و پاکترين رهروان انبياء و اولياي الهي در تاريخ بشر هستند. آنها اهل بيت پيامبر اعظم اسلامند. آنها تربيت شدگان مکتب وحي و از آيههاي محکم صبر و استقامتند. تاريخ، نه قبل از آنها و نه بعد از آنها آدرسي براي اجراي عدالت و وفاداري به آزادي سراغ ندارد. انقلاب اسلامي ايران با رونمايي از اين واقعيت تاريخي، حق بزرگي به گردن بشريت دارد. امام خميني (ره) احياگر اسلام نبوي و علوي و حسيني، جهان را به اين دو مفهوم فراديني فراخواند و ملت ايران و سپس ملتهاي جهان به اين وادي دعوت شدند و به آن لبيک گفتند.
نجف و کربلا دو نقطه مهم در جغرافياي تفکر بشري است. بشري که ميخواهد به آزادي و عدالت بينديشد، ناچار است مسير نجف به کربلا و بالعکس از کربلا به نجف را طي طريق کند. اگر بشر ميخواهد تمدني بر اساس عدالت و آزادي بسازد، بايد در اين مسير، سلوک انقلابي داشته باشد. کربلا و نجف دو نقطه جغرافياي فکري و عقيدتي و مرامي بشر است، تقدس اين دو نقطه از زمين به ظهور انديشه و عمل واقعي براي تحقق عدالت و آزادي است.
رسانههاي شيطان، شکل و محتواي راهپيمايي اربعين را سانسور کردهاند. مگر ميشود يک حرکت به عظمت و اندازه تاريخ و تفکر بشر را سانسور کرد؟ عليرغم سانسور رسانه اي، راهپيمايي اربعين در حال ديده شدن و شنيده شدن است.
مگر دوربينهاي جهان خبر و رسانه ميتوانند اين حجم از «نور»، «صدا» و « حرکت» را ناديده بگيرند؟ امروز راهپيمايي اربعين حسيني، خود يک رسانه است. نيازي به جنس رسانههاي دشمنان بشريت ندارد. زينب (س) و علي بن الحسين (ع) پس از قتلعام فرزند و ياران پيامبر در کربلا، خود انتشار پيام خونين کفنان عاشورا را بهعهده گرفتند. پيام آنها پس از گذشت 1400 سال به انسانهاي شيفته عدالت و آزادي رسيد و کسي نتوانست آن را سانسور کند. عصر ما عصر رسانه است، چگونه ميتوان اين حرکت جهاني، آن هم در يک ميعادگاه جهاني را که همه اديان و مذاهب و حتي کسانيکه به دين اعتقاد ندارند در اين نقطه جمع شدهاند، سانسور کنند؟ مگر ميشود يک حرکت بزرگ انساني، آنهم در يک اندازه جهاني را سانسور کرد؟
آنانکه سر امام حسين (ع) را 1400 سال پيش از تن جدا کردند تا عدالت و آزادي بيسر بماند، کجايند تا ببينند آن سر از ميان مه و غبار «غفلت»، « پوچي» و «هرزگي» يزيديان معاصر سربرآورده و فرياد ميزند؛ «اگر دين نداريد حداقل آزاده باشيد»؟ اين فرياد از قعر تاريخ به گوش انسان معاصر رسيده است.
صداي طبل عزاي حسين (ع) و حماسه سازان واقعه عاشورا خاموشي نميگيرد. صداي اين طبل پشت باطل را به لرزه درآورده است و سلطنت «حق»، «عقل» و «وحي» را نويد ميدهد. فراجنبش اجتماعي اربعين، باطل السحر اسلام آمريکايي است.
***
درود بر گامهاي سترگي که تاريخ ساز هستند.
درود بر دلهايي که مالامال از محبت به حسين (ع) و پر از توحيدند.
خدايا چه مي بينم؟!
اين «حضور»، حکايت « ظهور» دارد. بدون شک اربعين راهي به سوي ظهور و شکلگيري امت جهاني مستضعفين است.
خدايا! اين «نور»، « صدا» و «حرکت»، تاريخ را از بيراهه برميگرداند و خبر از بازگشت روح به جهان بيروح ميدهد.
درود بر عقلهايي که به پايان تاريخ بشر ميانديشند، به حکومت مستضعفان، به ظهور حق، به امام زمان (عج)، به بقيه الله الاعظم. ميليونها انسان مشتاق آزادي و عدالت آمدهاند تا بگويند پايان تاريخ، آن نيست که ليبراليسم مدعي دروغين آن است. دستاورد ليبراليسم در جهان مدرن؛ تباهي، هرزگي، ستم، تجاوز، تبعيض، نابرابري، فاصله طبقاتي، ياغيگري، کشتار بيگناهان و نسلکشي است. خوبان جهان، اربعين را يک فرصت براي کشف هويت واقعي انساني، خيزشي براي پاسخ به نداي فطري حقخواهي و خداجويي ميدانند. ميليونها انسان آمدهاند در مسيرهاي نجف به کربلا، بگويند؛ ما با منطق علي (ع) و با راهبرد حسين (ع) پايان تاريخ را به رهايي، آزادي، آزادگي، وفاي به عهد، ايثار، محبت، پاکي و فداکاري، عدالت و به عبوديت انسان در برابر خدا ختم مي کنيم.
آنان که طي سه قرن اخير با مدرنيسم مسير حرکت انسان را از عقلانيت و وحيانيت جدا کردند و آنرا به ناکجا آباد جهل و تباهي بردند، روسياهان ابدي تاريخ بشر هستند.
***
امروز خوبان جهان تمام قامت ايستادهاند و فرياد ميزنند:
صليالله عليک يا اباعبدالله
صليالله عليک يا اباعبدالله
صليالله عليک يا اباعبدالله
سلام بر تو اي آقاي غرق نور
سلام بر تو اي آقاي غرق خون
سلام بر تو اي آقاي پر درد و صبور
اي حسين! تو با انسانها فارغ از هر عقيده و مرام چه کردهاي؟! که امروز در مسير نجف تا کربلا ميليونها نفر دارند تاريخ توحيد را مرور ميکنند و با زبان اشک باهم سخن ميگويند. زبان اشک، زبان صدق است و هرگز دروغ نميگويد. آنها آمدهاند تا بگويند؛ ديگر نميگذاريم با شمشير ستم، فرق عدالت را بشکافند و با خنجر ظلم و نفاق و نيرنگ، سر آزادي را از تن انسانيت جدا کنند.
1- عدالت 2- آزادي
اين دو مفهوم در کانون اصلي هر عقيده و مرام انساني است. آدرس مکاني اين مفهوم را در روي زمين فقط در دو نقطه از کره خاکي ميتوان يافت؛
1- نجف 2- کربلا
نجف مدفن مردي است که به عدالت ميانديشيد و فرق سرش به جرم اجراي عدالت شکافته شد. او شهيد راه عدالت بود. کربلا نيز مدفن مردي است که بزرگترين نماد آزادي و آزادگي انسان در جهان است و سرش به همين دليل از بدنش جدا شد که به آزادي بشر ميانديشيد.
اين دو، صادقترين و پاکترين رهروان انبياء و اولياي الهي در تاريخ بشر هستند. آنها اهل بيت پيامبر اعظم اسلامند. آنها تربيت شدگان مکتب وحي و از آيههاي محکم صبر و استقامتند. تاريخ، نه قبل از آنها و نه بعد از آنها آدرسي براي اجراي عدالت و وفاداري به آزادي سراغ ندارد. انقلاب اسلامي ايران با رونمايي از اين واقعيت تاريخي، حق بزرگي به گردن بشريت دارد. امام خميني (ره) احياگر اسلام نبوي و علوي و حسيني، جهان را به اين دو مفهوم فراديني فراخواند و ملت ايران و سپس ملتهاي جهان به اين وادي دعوت شدند و به آن لبيک گفتند.
نجف و کربلا دو نقطه مهم در جغرافياي تفکر بشري است. بشري که ميخواهد به آزادي و عدالت بينديشد، ناچار است مسير نجف به کربلا و بالعکس از کربلا به نجف را طي طريق کند. اگر بشر ميخواهد تمدني بر اساس عدالت و آزادي بسازد، بايد در اين مسير، سلوک انقلابي داشته باشد. کربلا و نجف دو نقطه جغرافياي فکري و عقيدتي و مرامي بشر است، تقدس اين دو نقطه از زمين به ظهور انديشه و عمل واقعي براي تحقق عدالت و آزادي است.
رسانههاي شيطان، شکل و محتواي راهپيمايي اربعين را سانسور کردهاند. مگر ميشود يک حرکت به عظمت و اندازه تاريخ و تفکر بشر را سانسور کرد؟ عليرغم سانسور رسانه اي، راهپيمايي اربعين در حال ديده شدن و شنيده شدن است.
مگر دوربينهاي جهان خبر و رسانه ميتوانند اين حجم از «نور»، «صدا» و « حرکت» را ناديده بگيرند؟ امروز راهپيمايي اربعين حسيني، خود يک رسانه است. نيازي به جنس رسانههاي دشمنان بشريت ندارد. زينب (س) و علي بن الحسين (ع) پس از قتلعام فرزند و ياران پيامبر در کربلا، خود انتشار پيام خونين کفنان عاشورا را بهعهده گرفتند. پيام آنها پس از گذشت 1400 سال به انسانهاي شيفته عدالت و آزادي رسيد و کسي نتوانست آن را سانسور کند. عصر ما عصر رسانه است، چگونه ميتوان اين حرکت جهاني، آن هم در يک ميعادگاه جهاني را که همه اديان و مذاهب و حتي کسانيکه به دين اعتقاد ندارند در اين نقطه جمع شدهاند، سانسور کنند؟ مگر ميشود يک حرکت بزرگ انساني، آنهم در يک اندازه جهاني را سانسور کرد؟
آنانکه سر امام حسين (ع) را 1400 سال پيش از تن جدا کردند تا عدالت و آزادي بيسر بماند، کجايند تا ببينند آن سر از ميان مه و غبار «غفلت»، « پوچي» و «هرزگي» يزيديان معاصر سربرآورده و فرياد ميزند؛ «اگر دين نداريد حداقل آزاده باشيد»؟ اين فرياد از قعر تاريخ به گوش انسان معاصر رسيده است.
صداي طبل عزاي حسين (ع) و حماسه سازان واقعه عاشورا خاموشي نميگيرد. صداي اين طبل پشت باطل را به لرزه درآورده است و سلطنت «حق»، «عقل» و «وحي» را نويد ميدهد. فراجنبش اجتماعي اربعين، باطل السحر اسلام آمريکايي است.
***
درود بر گامهاي سترگي که تاريخ ساز هستند.
درود بر دلهايي که مالامال از محبت به حسين (ع) و پر از توحيدند.
خدايا چه مي بينم؟!
اين «حضور»، حکايت « ظهور» دارد. بدون شک اربعين راهي به سوي ظهور و شکلگيري امت جهاني مستضعفين است.
خدايا! اين «نور»، « صدا» و «حرکت»، تاريخ را از بيراهه برميگرداند و خبر از بازگشت روح به جهان بيروح ميدهد.
درود بر عقلهايي که به پايان تاريخ بشر ميانديشند، به حکومت مستضعفان، به ظهور حق، به امام زمان (عج)، به بقيه الله الاعظم. ميليونها انسان مشتاق آزادي و عدالت آمدهاند تا بگويند پايان تاريخ، آن نيست که ليبراليسم مدعي دروغين آن است. دستاورد ليبراليسم در جهان مدرن؛ تباهي، هرزگي، ستم، تجاوز، تبعيض، نابرابري، فاصله طبقاتي، ياغيگري، کشتار بيگناهان و نسلکشي است. خوبان جهان، اربعين را يک فرصت براي کشف هويت واقعي انساني، خيزشي براي پاسخ به نداي فطري حقخواهي و خداجويي ميدانند. ميليونها انسان آمدهاند در مسيرهاي نجف به کربلا، بگويند؛ ما با منطق علي (ع) و با راهبرد حسين (ع) پايان تاريخ را به رهايي، آزادي، آزادگي، وفاي به عهد، ايثار، محبت، پاکي و فداکاري، عدالت و به عبوديت انسان در برابر خدا ختم مي کنيم.
آنان که طي سه قرن اخير با مدرنيسم مسير حرکت انسان را از عقلانيت و وحيانيت جدا کردند و آنرا به ناکجا آباد جهل و تباهي بردند، روسياهان ابدي تاريخ بشر هستند.
***
امروز خوبان جهان تمام قامت ايستادهاند و فرياد ميزنند:
صليالله عليک يا اباعبدالله
صليالله عليک يا اباعبدالله
صليالله عليک يا اباعبدالله
سلام بر تو اي آقاي غرق نور
سلام بر تو اي آقاي غرق خون
سلام بر تو اي آقاي پر درد و صبور
اي حسين! تو با انسانها فارغ از هر عقيده و مرام چه کردهاي؟! که امروز در مسير نجف تا کربلا ميليونها نفر دارند تاريخ توحيد را مرور ميکنند و با زبان اشک باهم سخن ميگويند. زبان اشک، زبان صدق است و هرگز دروغ نميگويد. آنها آمدهاند تا بگويند؛ ديگر نميگذاريم با شمشير ستم، فرق عدالت را بشکافند و با خنجر ظلم و نفاق و نيرنگ، سر آزادي را از تن انسانيت جدا کنند.
*ميعادگاه آزادگان جهان