روز سی تیرماه- یعنی یک ماه و نیم بعد از رهبرشدن آقای خامنهای- بحث «نظارت خبرگان بر رهبری» در شورای بازنگری قانون اساسی مطرح شده و بر خلاف ادعای آقای کروبی درباره طراحی جریان راست برای افزایش قدرت آقای خامنهای، آیتالله یزدی و آیتالله آذری قمی دو چهره معروف جناح راست و افرادی مثل آیتالله مومن که مخبر کمیسیون است و آیتالله امینی از مدافعان و افرادی معروف جناح چپ مثل موسوی خوئینیها و عبدالله نوری از مخالفین آن هستند.
به گزارش شهدای ایران، روحِ نامه اخیر مهدی کروبی این است که پس از آن که آیتالله خامنهای رهبر شد، جناح راست در جلسات بعدی شورای بازنگری قانون اساسی اصول مربوط به ولایت فقیه را غلیظ و شدید کرد و ولایت مطلقه و اختیارات زیادی که این روزها کروبی منتقدشان است را در قانون گنجاندند. چرا این کار را کردند؟ چون آقای خامنهای چهره مهم جریان راست رهبر شده بود.
به گزارش رجانیوز کروبی در نامهاش خواستار نظارت مجلس خبرگان بر اقدامات رهبری و پاسخگو بودن رهبری در برابر آنها شده است. شاید الان اصلاحطلبان و چپها در فضای رسانهای و به اقتضای سیاستهای جناحی از این ادعای کروبی استقابل کنند، ولی خودشان بهتر از هرکسی به غلط و دروغ بودنش واقفند. حتی برخی از آنها همین الان هم از ادعای کروبی استقبال نمیکنند. چرا؟
چون میدانند روز سی تیرماه- یعنی یک ماه و نیم بعد از رهبرشدن آقای خامنهای- بحث «نظارت خبرگان بر رهبری» در شورای بازنگری قانون اساسی مطرح شده و بر خلاف ادعای آقای کروبی درباره طراحی جریان راست برای افزایش قدرت آقای خامنهای، آیتالله یزدی و آیتالله آذری قمی دو چهره معروف جناح راست و افرادی مثل آیتالله مومن که مخبر کمیسیون است و آیتالله امینی از مدافعان و افرادی معروف جناح چپ مثل موسوی خوئینیها و عبدالله نوری از مخالفین آن هستند.
آقای خوئینیها در این جلسه در مخالفت با نظارت خبرگان بر رهبری اینگونه استدلال میکند:
«به نظر بنده اصولاً اينكه ما بياييم در نظام، در رأس اين مخروط يك فردى را برگزينيم و منصوبش كنيم و بگوييم همه زير نظر او هستند، بعد يك رهبرى مخفى هم درست كنيم، يك جمعى را ناظر بر كار او، مراقب او يك نوع حقى پيدا كنند هر روز و هر شب كه چرا اين كار را كردى بيا توضيح بده، آن كار را چرا میخواهی انجام بدهى؟!
اين در واقع يك رهبرى مخفى درست كردن است كه آن رهبر علنى رسمى مورد رأى خبرگان را اسمش را رهبر بگذاريم، اما در پشت صحنه يك تعداد، آن هم آقايان يك تعداد كسانى آوردهاند كه خود آنها واجد شرايط رهبرى باشند، يعنى اطراف شبهه. خوب ما بياييم يك جمعى درست كنيم به نام خبرگان كه خودشان اطراف شبهه، اينها ناظر بر آن كسى هستند كه براى رهبرى انتخابش كردهايم. خوب اين يعنى قدرت اصلى دست آنها.
بنده كه میگویم تفاوت جوهرى و اساسى دارد اين است. حالا اينكه بالاخره همه بايد تحت مراقبت باشند بحثى نيست، اما اين را ما بياييم رسمى، علنى در قانون اساسى بنويسيم رهبر را تا اين حد پايين بياوريم كه اين رهبرى كه ما انتخاب كرده ايم تحت مراقبت يك جمعى هم او را گذاشتهايم. و آن جمع هم شما آمدهايد براى اينكه خبرگان را از وضعيت فعلى بيرون بياوريد تعبير كردهايد تعدادى از"مجتهدين عادل و آگاه به زمان، داراى قدرت تشخيص و احراز شرايط و صفات رهبرى" يعنى كسانى كه خودشان در همان اطراف شبهه هستند، اينها را شما بياوريد حق نظارت بر رهبرى بدهيد، يعنى رهبرى مخفى!»
عبدالله نوری هم در همین جلسه و در مخالفت با همین مساله میگوید:
«چيزى كه در اول بحث و اول اصل به عنوان سر فصل اصل مطرح شده اصل نظارت است و به منظور نظارت بر حسن انجام وظايف رهبرى ما يك گروه مىخواهيم تشكيل بدهيم و من خودم نمىفهمم يعنى خيلى روشن نيستم كه با آن بحثى كه در رابطه با ولايت مطلقه فقيه از يك طرح شد و حساسيتى كه برخى از آقايان داشتند در آن رابطه و اينكه كأنه مقام رهبرى جانشين ولايت امر و حتى امام معصوم است، منتهى خوب، عصمتش را ندارد ولى ولايت و حكومتش را دارد، بعد ما بگوييم به منظور حسن انجام وظايف رهبرى يك گروه ناظر مىخواهيم بگذاريم كه مواظب باشند اين آقا چه كار میکند و نظارت كامل كأنه داشته باشد. آنكه در اصل يكصد و يازده آمده اتفاقى است، اين تشكيل يك نهاد است. آن جا بله، متوجهمیشوند كه اين ناتوان است، چيزى هم هست كه كأنه مشهود و ر وشن است، حالا براى همه روشن نباشد براى آنها روشن است. اما اينكه بخواهيم از روز اول يك نهادى را درست كنيم براى اينكه پا به پاى او جلو برود به نظر من هيچ صحيح نيست و اين دقيقاً تضعيف مقام رهبرى است كه میخواهیم درست كنيم.»