چرا هیچ مرجعی برخورد نمی کند؟!
اوج فعالیتهای امیر مهدی ژوله در دوران روزنامهنگاری قبل از اینکه به عنوان نویسنده مجموعه آثار مهران مدیری شناخته شود به هفتهنامه چلچراغ، رسانه "جوانان حزب مشارکت " باز میگردد.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ هفته گذشته امیرمهدی ژوله، با طرح چالش مجازی#من_و_سانسورچی برخی سانسورهای اعمال شده در تلویزیون را با زبان طنز منتشر کرد و بهرام رادان، سحر دولتشاهی، میترا حجار و مهراب قاسم خانی هم واکنشهای طنزگونهای را نسبت به انتشار این متن در فضای مجازی درج کردند. صرف از نظر از اینکه چقدر از این ادعاها به واقعیت نزدیک است، حتی اگر تمام آن نیز واقعیت داشته باشد و چنین ضوابطی بر برنامه سازی در رسانه ملی حاکم باشد، نحوه رفتار ژوله و تعداد دیگری از سلبریتیها با خاستگاه اصلیشان قابل تأمل است.
این نویسنده طنز در صفحه اینستاگرامش نوشت:
این نویسنده طنز در صفحه اینستاگرامش نوشت:
من از سال هشتاد و سه (کمربندها را ببندیم) تا سال نود و چهار(درحاشیه٢) در حال سریال نویسی برای تلویزیون (کمربندها، برره، باغ مظفر، مردهزار چهره، مرد دوهزارچهره، درحاشیه یک، در حاشیه دو) و نمایش خانگی (گنج مظفر، قهوه تلخ، شوخی کردم و عطسه) بودم.
آنقدر خاطرات بامزه و تلخ از مواجهه با سانسور و ممیزی تو این سالها دارم که دیدم حیفه برای شما تعریف نکنم. (توضیح اینکه هر قسمت سریال برای پخش به تلویزیون فرستاده میشه، بعد از بازبینی برگهای به عنوان موارد اشکال پخش به گروه برگردونده میشه تا اصلاحات مورد نظر صورت بگیره).
ژوله در بخش دیگری از یادداشت خود اشاره میکند:
سر سریال برره یکی از اشکال پخشایی که برای ما اومد این بود که چرا حجم گوش شقایق دهقان از زیر روسری معلومه!! (توجه کنید گوش نه، حجم گوش) و ما هیچ وقت نفهمیده بودیم دوستان چه عنصر تحریک کنندهای توی حجم گوش یک بازیگر از زیر روسری کشف کرده بودن یا وقتی به گوش فکر میکردن دقیقا به چی فکر میکردن.
آنقدر خاطرات بامزه و تلخ از مواجهه با سانسور و ممیزی تو این سالها دارم که دیدم حیفه برای شما تعریف نکنم. (توضیح اینکه هر قسمت سریال برای پخش به تلویزیون فرستاده میشه، بعد از بازبینی برگهای به عنوان موارد اشکال پخش به گروه برگردونده میشه تا اصلاحات مورد نظر صورت بگیره).
ژوله در بخش دیگری از یادداشت خود اشاره میکند:
سر سریال برره یکی از اشکال پخشایی که برای ما اومد این بود که چرا حجم گوش شقایق دهقان از زیر روسری معلومه!! (توجه کنید گوش نه، حجم گوش) و ما هیچ وقت نفهمیده بودیم دوستان چه عنصر تحریک کنندهای توی حجم گوش یک بازیگر از زیر روسری کشف کرده بودن یا وقتی به گوش فکر میکردن دقیقا به چی فکر میکردن.
یا مثلا قیافه مات و مبهوت سحر جعفری جوزانی یادم نمیره وقتی توی سریال باغ مظفر بهش گفتن اشکال اومده که چرا غبغب خانوم جوزانی معلومه. جدا از اینکه اساسا چی غبغب تحریک کننده ست، سحر جوزانی داشت دق میکرد که من با چهل کیلو وزن غبغبم کجا بود.جدا از اینکه خانمها نمیتونن توی سریالها سوت بزنن و جیغ بکشن و بلند بخندن و خیلی از شوخی ها رو بکنن، توی یکی از سریالهای اخیر اشکال پخش اومد که خانمها خیار نخورن توی صحنه!
پی نوشت: ادامه دارد. همه دوستان و همکارانم توی همه این سالها رو هم دعوت به این ذکر مصیبتها میکنم.
پس از این اتفاق در حرکتی جالب حتی بهرام رادان که در کارنامهاش سابقه همکاری با سیما وجود ندارد هم نسبت به این اتفاق از خودش واکنش نشان داد. پس از انتشار این متن، حجم گستردهای از واکنشها نسبت به امیر مهدیژوله در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد.
ژوله متولد کدام فضای ژولیده فرهنگی است؟
پی نوشت: ادامه دارد. همه دوستان و همکارانم توی همه این سالها رو هم دعوت به این ذکر مصیبتها میکنم.
پس از این اتفاق در حرکتی جالب حتی بهرام رادان که در کارنامهاش سابقه همکاری با سیما وجود ندارد هم نسبت به این اتفاق از خودش واکنش نشان داد. پس از انتشار این متن، حجم گستردهای از واکنشها نسبت به امیر مهدیژوله در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد.
ژوله متولد کدام فضای ژولیده فرهنگی است؟
اوج فعالیتهای امیر مهدی ژوله در دوران روزنامهنگاری قبل از اینکه به عنوان نویسنده مجموعه آثار مهران مدیری شناخته شود به هفتهنامه چلچراغ، رسانه "جوانان حزب مشارکت " باز میگردد. یادداشت طنز هفتگی او با عنوان دست "نوشتههای یک کودک فهیم" در این هفتهنامه منتشر میشد. چه تعداد گواه و سند فراوانی وجود دارد که این جوان که در هر جشنی که رئیس دولت اصلاحات حضور داشت خودش را به آن محفل میرساند تا جوکی برای ایشان بخواند و در محافل مطبوعاتی عنوان «جوکر» را به او نسبت دادهاند.
اختراع عبارت «پاچهخواری» که بعدها در سریال پاورچین استفاده شد مصداق عینی فعالیتهای حرفهای ژوله است. ایشان با استفاده از همین فن و رساندن هفتگی چلچراغ و سایر مطالب منتشرهاش به برادران قاسمخانی موفق شد به عنوان نویسنده در سریال پاورچین مشغول بکار شود و همانطور که اشاره شد عبارت پاچهخواری هم برای نخستین بار در همین شوء شبانه استفاده شد. اگر تلویزیون و همکاری با آن موجب خسران هنری شده و ژوله به اضافه همکاران سابق سیما، سانسور در رسانه ملی را ژدانفی (آندرِی الکساندرُویچ ژدانف استالین در ۱۹۴۶ ژدانف را مدیر سیاست فرهنگی اتحاد شوروی کرد) و تا مرز استخوان، توصیف میکنند، باید یادآوری کنیم که این همان رسانهای است که جناب ژوله برای حضور در آن بواسطه قاسمخانیها، هر هفته شنبه مجبور میشد چلچراغ تازه منتشر شده را (در سالهای 79 و 80 ) به آنان برساند تا بالاخره در آزمونشان قبول شود و در لیست نویسندگان برنامههای تلویزیون، فرصت عرض اندام پیدا کند.
جناب ژوله اگر علاقهمند به همکاری با تلویزیون نبودند و ایشان نویسنده معترضی هستند و به سانسور اعتراض دارند چرا خودشان را آنقدر به برادران قاسمخانی "الصاق" کردند که با آنها همکاری کنند. نکته جالب اینجاست که قاسمخانیها با همه محبتی که به هنرمند معترض عصر ما داشتند، فوت کوزهگری را به او نیاموختند. به عبارت دیگر ایشان نمیتوانند الف تا یاء یک فیلمنامه را به تنهایی بنویسند و همواره کنار دست یک نویسنده حضور دارند.
ایشان نویسنده خلاقی در آیتم نویسی هستند اما اگر بتوانند یک فیلمنامه را به صورت کامل تکمیل کنند، باید به ایشان اسکار فیلمنامهنویسی داد. در واقع اگر توفیقی هم داشتند به خاطر برادران قاسمخانی، مخصوصا پیمان است. اگر تلویزیون ملی ایران در ابتدای فعالیت ایشان، به جای پوشاندن حجم گوش فلان بازیگر زن، از جوکر دو آتشه، تست نگارش فیلمنامه میگرفت تا رجزخوانی امروز او برای تعیین مرزهای سانسور، محلی از اعراب نداشته باشد.
اغلب این هنرمندان و سلبریتیها زاییده تناقضهای عجیب در حوزه فرهنگ هستند. اگر برای حضور و ادامه فعالیت ژوله، مثل اغلب همکاران رسانه ملی آزمون ورودی وجود میداشت، بزرگترین منتقد سانسور در سیما به جای انتشار پست در تقبیح سانسور باید زیر صفحات هنرمندان کامنت دوستت دارم یا طرفدار شما هستیم میگذاشت.
اما سوال اصلی این است که چرا اینقدر بستر بی در و پیکر در اختیار این قبیل نویسندگان قرار می گیرد که تلویزیون جمهوری اسلامی را به راحتی به سخره می گیرند و فضای فرهنگی کشور را شورشی می کنند و هیچ کس با ایشان برخورد نمی کند؟! آیا راه اندازی چنین کمپین هایی که مشخص نیست چقدر منطبق با واقعیت است تشویش اذهان عمومی نیست؟!
قطار بدون ترمز انتشار غیرقانونی تک خوانی زنان هرزه و بدسابقه در فضای مجازی
برای هتک حرمت اهل بیت و عزای ابا عبدالله (ع) دوباره به راه افتاد!!!!!!!!
www.instagram.com/p/BnPMj23hilw
www.instagram.com/p/BmqZ-BDnL7F
www.instagram.com/p/BnLsKPVhgZY
این کثافتهای خودفروخته و دشمنان آل الله را آن قدر در طویله باید زندان کرد تا همان جا بمیرند