شهدای ایران shohadayeiran.com

شاید بتوان گفت انتشار این پست ژوله بهترین سند باشد که برخی اهالی هنر خاصه طنازها تا چه حد به آداب دینی و عرف ایرانی مقید هستند.
شهدای ایران:امیر مهدی ژوله نویسنده و طنزپزداری که اعتبار و شهرتش را مدیون اعتماد رسانه ملی به این جوان است در اینستاگرامش پستی را منتشر کرده است که تنها با یک مرور می توان برای آن عنوان «عبور ژوله از مرزهای حیا» را انتخاب کرد. این سلبریتی به بهانه مرور خاطراتش از تذکرات مورد انتظار از صدا و سیما نسبت به پوشش خانم های بازیگر، این تذکرات را مورد تمسخر قرار داده و با آوردن مثال های شرم آوری مرزهای حیا را گذرانده است. ژوله در آخر هم از دوستانش دعوت کرده که از خاطراتشان در این مورد که در ذهن این نویسنده «مصیبت» خوانده می شود، بگویند و بنویسند.

شاید بتوان گفت انتشار این پست ژوله بهترین سند باشد که برخی اهالی هنر خاصه طنازها تا چه حد به عرف ایرانی مقید هستند و اصولا بسیاری از چیزهایی که در تفکر ایشان فاقد هرگونه عیب است، از نگاه دین و مردم مومن ایران سرتاسر عیب محسوب می شود. ظاهرا این آقایان جامعه مخاطب هشتاد میلیونی را دوستان خودشان و جو حاکم بر رفتار، ادبیات و پوشش خود تلقی می کنند. نکته دیگر هم که می توان بدان اشاره کرد، خاطره گویی بدون ربط ژوله از این موضوع است که باید دید آیا این سلبریتی از جای دیگری ناراحت است که یک مرتبه همانند دیگر دوستانش، نوک پیکان حمله را به سوی محل رشد خود می گیرد و به دنبال ژست اپوزیسیونی است؟

ضمن عذرخواهی از مخاطبان عزیز، در ادامه متن پست منتشر شده در اینستاگرام امیر مهدی ژوله را خواهید خواند:

من از سال هشتاد و سه (كمربندها را ببنديم) تا سال نود و چهار(درحاشيه٢) در حال سريال نويسي براي تلويزيون (كمربندها،برره، باغ مظفر، مردهزار چهره، مرد دوهزارچهره، درحاشيه يك، در حاشيه دو) و نمايش خانگي (گنج مظفر، قهوه تلخ، شوخي كردم و عطسه ) بودم.

انقدر خاطرات بامزه و تلخ از مواجهه با سانسور و مميزي تو اين سالها دارم كه ديدم حيفه براي شما تعريف نكنم.

(توضيح اينكه هر قسمت سريال براي پخش به تلويزيون فرستاده ميشه،بعد از بازبيني برگه اي به عنوان موارد اشكال پخش به گروه برگردونده ميشه تا اصلاحات مورد نظر صورت بگيره)

قسمت اول :حجم خانمها
يكي از معضلات نمايش خانمها در تلويزيون علاوه بر حجاب كه عموما رعايت ميشه و ارايش كه حتي گاهي با تغيير رنگ تصوير هنگام نمايش اصلاح ميشه، تصور يا توهم مشخص بودن حجم بخشي از اندام اونها از زير لباسه.

مثلا اين يك اصل پذيرفته شدست كه خانمهاي بازيگر بايد حتما زير پيراهنشون شلوار ضخيم بپوشن(توي سرما و گرما ) كه حجم پاشون معلوم نباشه.لباسهاي گشاد و ضخيم هم كه يه رواله.

اما بامزه بود كه سر سريال برره يكي از اشكال پخشهايي كه براي ما اومد اين بود كه چرا حجم گوش شقايق دهقان از زير روسري معلومه!!(توجه كنيد گوش نه،حجم گوش)

و ما هيچ وقت نفهميده بوديم دوستان چه عنصر تحريك كننده اي توي حجم گوش يك بازيگر از زير روسري كشف كرده بودن يا وقتي به گوش فكر ميكردن دقيقا به چي فكر ميكردن.

يا مثلا قيافه مات و مبهوت سحر جعفري جوزاني يادم نميره وقتي توي سريال باغ مظفر بهش گفتن اشكال اومده كه چرا غبغب خانوم جوزاني معلومه.

جدا از اينكه اساسا چي غبغب تحريك كننده ست،سحر جوزاني داشت دق ميكرد كه من با چهل كيلو وزن غبغبم كجا بود..

پي نوشت:جدا از اينكه خانمها نميتونن توي سريالها سوت بزنن و جيغ بكشن و بلند بخندن و خيلي از شوخي ها رو بكنن،توي يكي از سريالهاي اخير اشكال پخش اومد كه خانمها خيار نخورن توي صحنه!


آقای طنز نویس از مرزهای حیا نیز عبور کرد! + عکس

پي نوشت: ادامه دارد.
همه دوستان و همكارانم توي همه اين سالها رو هم دعوت به اين ذكر مصيبت ها ميكنم. همچنين فعالين عرصه ادبيات، تئاتر، موسيقي، راديو، تلويزيون، سينما، مطبوعات و ..


*جهان نیوز
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار