سالروز شهادت شهید محسن حججی، بهانهای شد تا به سراغ دو نفر از رزمندگان و مدافعان حرم حضرت زینب (س) که چندین ماه در مناطق عملیاتی بودند، برویم و سخنان آنها را مورد برخی مسائل مثل انگیزه اعزام، منافع مادی و نیز مشکلاتی که برای آنها پیش آمده است، بپرسیم؛ رزمندگانی که از سویی از جاماندن از قافله شهدا غمگین هستند و از سویی برخی سخن ها روح و جسم شان را آزار می دهد.
شهدای ایران:سالروز شهادت شهید محسن حججی، بهانهای شد تا به سراغ دو نفر از رزمندگان و مدافعان حرم حضرت زینب (س) که چندین ماه در مناطق عملیاتی بودند، برویم و سخنان آنها را مورد برخی مسائل مثل انگیزه اعزام، منافع مادی و نیز مشکلاتی که برای آنها پیش آمده است، بپرسیم؛ رزمندگانی که از سویی از جاماندن از قافله شهدا غمگین هستند و از سویی برخی سخن ها روح و جسم شان را آزار می دهد.
به گزارش «تابناک»،نبرد طولانی و طاقت فرسای مدافعان حرم با گروههای تروریستی از جمله داعش که چندین ماه به طول انجامید، منجر به شهادت چیزی حدود ۲۳۰۰ رزمنده ایرانی شد. جدا از مدافعانی که در این نبردهای نفسگیر جان به جان آفرین تسلیم کردند و به سوی معبود خود شتافتند، رزمندگانی نیز بودند که به فیض شهادت نائل نیامدند و همچنان در جامعه حضور دارند؛ رزمندگانی که وقتی پای سخنانشان مینشینی گفتههای شنیدنی کم ندارند.
جدا از هزاران شهیدی که در جریان نبردهای طولانی رزمندگان مدافعان حرم حضرت زینب (س) جان به جان آفرین تسلیم کردند، هستند رزمندگان غیرتمندی که شجاعانه عازم جبهههای نبرد علیه گروههای تروریستی شدند و حالا دوباره به کشور بازگشته اند و خود را آماده میکنند تا هر جبهه دیگری که برای کمک به اسلام، ایران و مردم نیاز است خدمت کنند.
محسن لطفی، رزمنده مدافع حرمی که از شهر بروجرد استان لرستان عازم مناطق عملیاتی سوریه شده بود، در مورد نیت و انگیزه خود از اعزام به سوریه به «تابناک»، گفت: بسیاری از افراد در مورد نیت و دلیل رفتن ما به نبرد با گروههای تروریستی سخنهایی بر زبان میآورند که نه تنها صحیح نیست بلکه ما را بسیار آزار میدهد. برخی میگویند شما برای مادیات به سوریه و عراق رفتید. میخواهم به آنها بگویم ماهم برای مادیات رفتیم و هم برای معنویات، اما کدام مادیات و کدام معنویات؟
لطفی ادامه داد: هدف مادی ما از رفتن به نبرد با گروههای تروریستی دفاع از آب و خاک و ناموش کشور عزیزمان ایران بود که در پی رشد وحشتناک گروههای تروریستی در عراق و سوریه به شدت در حال تهدید بود. هدف معنوی ما نیز از این اقدام دفاع از ارزشهای دینی، دفاع از اسلام و رفع شر از بلاد اسلامی بود.
این رزمنده مدافع حرم ادامه داد: بر خلاف باور بسیاری که گمان میکنند نبرد با گروههای تروریستی آنهم با امکانات لجستیکی موجود کار چندان سختی نبود، باید به عرض برسانم که بر خلاف دوران دفاع مقدس و نبرد با رژیم بعث عراق، این بار جنگ با گروههای تروریستی دشواریهای فراوانی داشت که توصیف آن چندان بر زبان ممکن نیست.
وی در مورد سختیهای نبرد علیه داعش گفت: اگر در دوران دفاع مقدس، نیروهای نظامی ما دشمن مشخصی داشتند که منطقه مشخصی حمله میکرد و توان نظامی و نیروی انسانی آن مشخص بود، در نبرد با داعش و دیگر گروههای تروریستی نه تنها توان و نیروی انسانی دشمن به صورت کامل مشخص نبود، بلکه زمان عملیات، منطقه و جهت عملیات و بسیاری از این موارد اصلاً مشخص نبود.
وی در همین باره تأکید کرد: در جنگ با داعش جبهه مشخصی نداشتیم و گاهی اوقات در حالی که تصور میکردیم دشمن رو به روی ما قرار دارد، از پشت سر از سمت گروههای تروریستی غافلگیر میشدیم. حتی گاهی اوقات افرادی که ما آنها را شهروند عادی محسوب میکردیم به یکباره به گروههای تروریستی ملحق میشدند و علیه نیروهای مدافع اقدام تروریستی در زمانهای نامشخص انجام میدادند.
لطفی با گلایه از مسئولان کشوری و کم لطفیهای آنها در حق مدافعان حرم گفت: در دوران نبرد و حضور ما در سوریه، واقعاً کم لطفیهای فراوانی از سوی برخی مسئولان و مدیران اجرایی کشور در حق بچه صورت میگرفت. با اینکه یکی از کارکردهای نبرد ما با داعش حفظ امنیت کشور و طبیعتاً حفظ امنیت میزهای مدیریتی مسئولان بود، اما کم نبودند مدیرانی که به واسطه حضور کارمند یا کارگرشان در سوریه و عراق حقوق و مزایای وی را بخاطر عدم حضور در محل کار قطع کرده بودند و به این ترتیب خانواده اش را در شرایط سختی اقتصادی قرار میدادند.
وی در همین باره تأکید کرد: من به شخصه رزمندگانی را میدیدم که پس از حضور در مناطق نبرد، پس از چند روز که به خانواده زنگ میزدند و در جریان مشکلات اقتصادی آنها قرار میگرفتند، چند روز به لحاظ روحی در شرایط سختی قرار میگرفتند و این مسئله در کارایی نظامی آنها نیز تأثیر منفی بر جای گذاشت.
لطفی افزود: قطع کردن حقوق و مزایا که جای خود دارد، در همین شهر بروجرد ما زمانی که من ایران بودم مطلع شدم که مدرسه شاهد شهرمان از ثبت نام فرزند یکی از رزمندگان مدافع حرم امتناع کرده است. وقتی مادر این کودک وی را برای ثبت نام در مدرسه دولتی برده بود، مدرسه دولتی نیز وی را با بهانه گذشتن زمان ثبت نام و دور بودن خانه آنها از محل مدرسه ثبت نام نمیکرد. من وقتی مطلع شدم پیگیر مسئله شدم و به مسئولان شهرستان گفتم اگر پدر این کودک الان ایران بود و پیگیر مسئله میشد اینگونه با وی برخورد نمیکردید.
این رزمنده بروجردی با گلایه از سخنان برخی شهروندان تصریح کرد: برخی از شهروندان ما را متهم میکنند به اینکه بخاطر پول و مزایای مادی به سوریه رفتیم، آنها این مسئله را در نظر نمیگیرند که هیچ فردی حاضر نیست بخاطر پول و مزایای اینچنینی جان خود را به وسط بگذارد. نه تنها این مسئله منطقی نیست بلکه موضوع دیگر این است که دوری یک فرزند از پدر و مادر و یا دوری رزمنده متأهل از همسر و فرزندانش حتی برای یک روز هم آنقدر هزینه دارد و سنگین است که با میلیونها تومان پول نیز قابل جبران نیست.
وی در بخش پایانی سخنانش با انتقاد از نحوه مدیریت مشکلات اقتصادی کشور از سوی مسئولان گفت: جامعه کنونی ما در دو بخش در حال جنگ و نبرد است. نخست بحث نظامی و امنیتی است که در این حوزه فرماندهان از نیروی انسانی کارآزموده، تجهیزات نظامی پیشرفته و آخرین تاکتیکهای نظامی استفاده میکنند و نتیجه آن نیز موفقیت آمیز است. حوزه دوم جنگ اقتصادی است که کاملاً مشخص است نه تنها نیروی انسانی کارآزموده و معتقد در آن چندان جای فعالیت ندارند، بلکه تاکتیکها و تجهیزات لازم مثل آنچیزی که در جنگ نظامی و امنیتی متداول است، وجود ندارد.
هادبی بیات یکی دیگر از مدافعان حرم حضرت زینب (س) که نزدیک به دو سال در مناطق عملیاتی سوریه حضور داشت نیز در مورد نیت و انگیزه حضورش در سوریه و نبرد علیه داعش به «تابناک»، گفت: واقعیت این است که هدف رزمندگان و مدافعان حرم از حضور سوریه و عراق و نبرد با گروههای تروریستی دو بعد دارد. بعد نخست اعتقادی و دینی است که مدافعان حرم را ترغیب کرد به جبهههای نبرد بروند و از دین و امنیت در سرزمینهای اسلامی که به واسطه گروههای تروریستی تهدید میشد، حمایت کنند.
وی در همین باره افزود: بعد دوم موضوع استراتژیکی است. شما دیدید که در سال ۹۳ و ۹۴ گروههای تروریستی مثل داعش به شدت قدرت گرفته بودند و پس از اشغال بسیاری از سرزمینهای اسلامی در دو کشور عراق و سوریه، عملاً اعلام میکردند که هدف بعدی ما ایران است. اگر این گروهها در همان مناطقی که در حال شکل گیری بودند، نابود نمیشدند، قطعاً به یک تهدید امنیتی جدی برای مرزهای کشورمان تبدیل میشدند.
بیات در مورد اینکه آیا در دوران حضور در جنگ با داعش از سوی مسئولان حمایت مادی و معنوی کافی از آنها شد یا خیر ادامه داد: علاقه چندانی ندارم که در مورد بی توجهی مسئولان اشاره کنم. اما در این مورد فقط به یک موضوع مصداقی اشاره میکنم. در مراسم تشییع یکی از همرزمان ما در تهران، چندتن از شرکت کنندگان در مراسم به من گفتند که خوش بحال خانواده اش ۲۰۰ میلیون پول گرفته اند. آنها به من هم میگفتند شما هم که ۵۰ میلیون تومان گرفته اید. خدا رو شکر این حرف آن روز به گوش مادر شهید نرسید، چون از طرفی فرزندش را تقدیم اسلام کرده بود و از طرفی باید زخم زبانهای مردم را میشنید.
وی در همین باره تأکید کرد: اصلاً ارتباط دادن حضور مدافعان حرم در میدانهای رزم با گروههای تروریستی با موضوع گرفتن پول قیاس درست و عقلانی نیست. من خودم هر بار که از ایران به سوریه میرفتم چیزی حدود ۲ میلیون تومان پول از خانواده میگرفتم که آنجا هزینههای احتمالی ام را تأمین کنم.
بیات افزود: آنهایی که در مورد مدافعان حرم این بحث را مطرح میکردند که اینها برای پول به سوریه رفتند و با داعش میجنگند، حالا بروند و از نزدیک زندگی خانواده شهدا و نیز مدافعان بازگشته را ببینند. این پولهایی که در سالهای گذشته به آن اشاره میشد بالاخره باید یک جا خود را نشان بدهد دیگر. بررسی کنند ببینند کدام خانواده شهید یا رزمنده در این مدت ماشین یا خانه خود را تغییر داد و شرایط زندگی اش با دوران قبل از اعزام تفاوت قابل توجهی کرد؟
این رزمنده مدافع حرم در همین رابطه تأکید کرد: برخی افراد با طرح مسائلی مثل گرفتن پول توسط مدافعان حرم واقعاً باعث رزمندگان و خانواده آنها میشوند. اجازه بدهید خاطرهای برای شما تعریف کنم. در یکی از اعزامهایی که به سوریه داشتیم، وقتی یکی از هم رزمانم با خانه تماس گرفت، متوجه شد که اداره متبوع حقوق وی را قطع کرده است و همسر و پدر و مادرش نیز توان مالی پرداخت اجاره خانه را ندارند. به همسرش گفته بود طلاهایت را بفروش اجاره خانه را بده، من وقتی برگشتم قول میدهم تلاش کنم و دوباره برایت طلا بخرم.
وی در پاسخ به این سئوال خبرنگار «تابناک»، که در نظر شما در مورد این انتقاد که برخی میگویند رزمندههای مدافع حرم به لحاظ تاکتیکی قوی ظاهر نمیشدند، چیست؟ گفت: شما ببینید جنگ نظامی با گروههای تروریستی تقریباً از سال ۱۳۹۰ آغاز شده است، نیروهای نظامی ایرانی که در این جنگ شهید شده اند کمتر از ۲۵۰۰ نفر است. این در حالی است که در دوران دفاع مقدس بیش از ۲۰۰ هزار شهید دادیم. به همین دلیل من معتقد نیستم که در جنگ با داعش ضعف تاکتیکی و نظامی وجود داشته است. جدا از اینکه همه نیروهای حاضر قبل از رفتن به سوریه و عراق باید استانداردهای نظامی لازم را کسب میکردند، موضوع دیگر این است که غافلگیری یا اشتباه ممکن است در هر جنگ نظامی رخ بدهد. شما نگاه کنید در همین جنگ نظامی حتی یکی از ژنرالهای ارشد روسی نیز جان خود را از دست داد.
بیات ادامه داد: یکی از معجزاتی که در جنگ با گروههای تروریستی مثل داعش با آن برخورد کردیم، همین دورانی بود که در نهایت منجر به شهادت شهید حججی شد. مدافعان حرم در فصل گرم سال و در دمای بالای ۵۰ درجه سانتی گراد شرق شهر تدمر سوریه، باید چیزی حدود ۲۰۰ کیلومتر پیاده روی میکردند تا به مناطق مرزی با عراق میرسیدند و آنجا به داعش میجنگیدند.
وی در همین باره گفت: این پیاده روی چیزی حدود دو هفته طول کشید و در این دوران بچهها با گرمای شدید هوا و مشکلاتی نظیر آب و آذوقه دست و پنجه نرم میکردند، من یقین دارم اگر معجزه رخ نمیداد قطعاً در این شرایط سخت رزمندگان ما شهید میشدند.
هادی بیات با اشاره به یک خاطره از شهید حججی و دیگر همرزمانش گفت: در یکی از عملیاتها خاطرم هست که با ماشین از کنار چادرهای محل استقرار تیم شهید حججی عبور میکردیم کنار آنها توقف کردیم. آبی که در چادر آنها بود و برای رفع تشنگی باید از آن استفاده میکردند را به شخصه دیدم، آنقدر داغ بود که اگر روی دست میریختیم، دست را میسوزاند. لبهای همه رزمندگان مستقر در چادر مثل شهید قمی، شهید تاجبخش و شهید حججی ترک خورده بود و وقتی ما به آنها یک قالب یخ دادیم، انگار به آنها دنیا را داده باشند.
این رزمنده مدافع حرم در پایان سخنانش گفت: متأسفانه مسئولان و مدیران اجرایی ما حتی به خود زحمت نمیدهند که از اتاقهای محل کار و زیر کولرهای گازی خود بیرون بیایند. به نظر من بسیاری از مدیران اجرایی ما شرایط کشور را وضعیت تهران آنهم از اتوبان همت به بالا تصور میکنند، حال نه تنها شرایط همین تهران نیز در بسیاری از نقاط اسفناک است، بلکه بسیاری از مناطق محروم و دور افتاده در کشور وجود دارد که نیاز به رسیدگی و توسعه دارند.