قاچاقچی سابقهدار، ۱۹سال قبل پس از به شهادت رساندن ۳۸نفر از مأموران نیروی انتظامی متواری شد و در تمام این سالها مدام مخفیگاهش را تغییر میداد و حتی به خارج از کشور گریخته بود، اما سرانجام مأموران که سایه به سایه در تعقیبش بودند در عملیاتی غافلگیرکننده او را دستگیر کردند.
به گزارش شهدای ایران، همشهری آنلاین نوشت: قاچاقچی سابقهدار، ۱۹سال قبل پس از به شهادت رساندن ۳۸نفر از مأموران نیروی انتظامی متواری شد و در تمام این سالها مدام مخفیگاهش را تغییر میداد و حتی به خارج از کشور گریخته بود، اما سرانجام مأموران که سایه به سایه در تعقیبش بودند در عملیاتی غافلگیرکننده او را دستگیر کردند.
اما حادثه هولناک شهادت ۳۸ مأمور چطور اتفاق افتاد و پلیس چگونه توانست شرور فراری را به دام بیندازد؟ به گزارش همشهری، اواسط سال ۷۸، مأموران نیروی انتظامی به اطلاعاتی درباره فعالیت یکی از مجرمان سابقهدار به نام حسن دست یافتند. این شواهد حاکی از آن بود که وی قصد قاچاق مقدار زیادی موادمخدر را دارد.
در این شرایط مأموران در عملیاتی ضربتی وی را در منطقه جاسک واقع در استان هرمزگان دستگیر کردند. هرچند در عملیات دستگیری حسن مقداری موادمخدر و سلاح کشف شد، اما محموله کشف شده کمتر از حد انتظار بود. در این شرایط این متهم تحت بازجوییهای فنی قرار گرفت.
سردار محمد قنبری، فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان در اینباره به همشهری میگوید: «مامورانی که آن زمان به این پرونده رسیدگی میکردند انتظار کشف مواد مخدر بیشتری را داشتند، اما در ادامه با بازجویی از متهم او مدعی شد محموله اصلی را در منطقهای بیابانی مخفی کرده است.
او گفت: محموله بزرگی از موادمخدر و چندین قبضه سلاح را در منطقه گورناک، در حوالی شهرستان سرباز مخفی کرده و میتواند جای این محموله را به مأموران نشان دهد. به همین دلیل تعداد زیادی از مأموران به شکل تحت الحفظ حسن را به محلی که گفته بود، بردند.»
شبیخون اشرار
ماموران خود را در یک قدمی کشفی بزرگ میدیدند. اگر آنچه قاچاقچی دستگیر شده گفته بود حقیقت داشت آنها چندین تن موادمخدر کشف میکردند و این موفقیت بزرگی برای پلیس بود. روز ۱۲ آبانماه همان سال، ۳۸ نفر از مأموران پلیس موادمخدر شهرستان ایرانشهر همراه حسن راهی منطقه گورناک شدند.
او مکانی دور افتاده را بهعنوان محل مخفی کردن موادمخدر به مأموران نشان داد، اما آنها با حفاری این محل نتوانستند هیچیک از چیزهایی که حسن گفته بود را پیدا کنند. کم کم تردیدها درباره گفتههای او بیشتر شد. مأموران پی برده بودند که حسن به آنها دروغ گفته و قصد داشتند به ایرانشهر برگردند، اما درست در همان زمان در شبیخون اشرار که سرکرده آنها برادر حسن به نام حسین بود گرفتار شدند.
شبیخونی که سردار قنبری اینطور از آن یاد میکند: «با وجود اینکه مأموران ۳۸ نفر بودند، اما تعداد اشرار از آنها بیشتر بود و توانستند همکارانم را غافلگیر کنند. آنها مأموران را محاصره کرده بودند و درگیری سختی آغاز شد. درگیری به حدی بود که حتی حسن که در اختیار پلیس بود بر اثر اصابت گلوله مجروح شد.
اما حادثه هولناک شهادت ۳۸ مأمور چطور اتفاق افتاد و پلیس چگونه توانست شرور فراری را به دام بیندازد؟ به گزارش همشهری، اواسط سال ۷۸، مأموران نیروی انتظامی به اطلاعاتی درباره فعالیت یکی از مجرمان سابقهدار به نام حسن دست یافتند. این شواهد حاکی از آن بود که وی قصد قاچاق مقدار زیادی موادمخدر را دارد.
در این شرایط مأموران در عملیاتی ضربتی وی را در منطقه جاسک واقع در استان هرمزگان دستگیر کردند. هرچند در عملیات دستگیری حسن مقداری موادمخدر و سلاح کشف شد، اما محموله کشف شده کمتر از حد انتظار بود. در این شرایط این متهم تحت بازجوییهای فنی قرار گرفت.
سردار محمد قنبری، فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان در اینباره به همشهری میگوید: «مامورانی که آن زمان به این پرونده رسیدگی میکردند انتظار کشف مواد مخدر بیشتری را داشتند، اما در ادامه با بازجویی از متهم او مدعی شد محموله اصلی را در منطقهای بیابانی مخفی کرده است.
او گفت: محموله بزرگی از موادمخدر و چندین قبضه سلاح را در منطقه گورناک، در حوالی شهرستان سرباز مخفی کرده و میتواند جای این محموله را به مأموران نشان دهد. به همین دلیل تعداد زیادی از مأموران به شکل تحت الحفظ حسن را به محلی که گفته بود، بردند.»
شبیخون اشرار
ماموران خود را در یک قدمی کشفی بزرگ میدیدند. اگر آنچه قاچاقچی دستگیر شده گفته بود حقیقت داشت آنها چندین تن موادمخدر کشف میکردند و این موفقیت بزرگی برای پلیس بود. روز ۱۲ آبانماه همان سال، ۳۸ نفر از مأموران پلیس موادمخدر شهرستان ایرانشهر همراه حسن راهی منطقه گورناک شدند.
او مکانی دور افتاده را بهعنوان محل مخفی کردن موادمخدر به مأموران نشان داد، اما آنها با حفاری این محل نتوانستند هیچیک از چیزهایی که حسن گفته بود را پیدا کنند. کم کم تردیدها درباره گفتههای او بیشتر شد. مأموران پی برده بودند که حسن به آنها دروغ گفته و قصد داشتند به ایرانشهر برگردند، اما درست در همان زمان در شبیخون اشرار که سرکرده آنها برادر حسن به نام حسین بود گرفتار شدند.
شبیخونی که سردار قنبری اینطور از آن یاد میکند: «با وجود اینکه مأموران ۳۸ نفر بودند، اما تعداد اشرار از آنها بیشتر بود و توانستند همکارانم را غافلگیر کنند. آنها مأموران را محاصره کرده بودند و درگیری سختی آغاز شد. درگیری به حدی بود که حتی حسن که در اختیار پلیس بود بر اثر اصابت گلوله مجروح شد.
این درگیری ساعتی ادامه داشت، اما در نهایت تعداد زیادی از مأموران به شهادت رسیدند و بقیه هم مجروح شدند. برادر حسن و اعضای گروهش پس از پایان درگیری از ارتفاعات پایین آمدند. حسین که گمان میکرد برادرش حسن کشته شده است، به مامورانی که مجروح شده بودند نیز رحم نکرد و دستکم ۹ نفر از آنها را که هنوز زنده بودند با شلیک تیر خلاص به شهادت رساند. درحالیکه آنها ۳۸ نفر از مأموران را به شهادت رسانده بودند پیکر نیمهجان حسن را داخل خودرو قرار دادند و گریختند.»
سایه به سایه مرد شرور
شهادت ۳۸ نفر از مأموران پایان کار نبود، چرا که از همان زمان تلاشها برای دستگیری عاملان این حمله وحشیانه آغاز شد. بررسیها نشان میداد حسن که در درگیری مجروح شده بود هنوز زنده است، اما در پشت پرده این جنایت، حسین، برادر بزرگتر او قرار داشت.
سردار قنبری در اینباره میگوید: «حسین در منطقهای که به عثمان معروف است از اشرار مسلح بنام منطقه است. او نقشه این شبیخون را کشیده و به طرز مرموزی با برادرش که در زندان بود تماس گرفته و از او خواسته بود مأموران را به گورناک بکشاند. هرچند نقشه اصلی آنها فراری دادن حسن بود، اما حسین وقتی دید برادرش تیر خورده با این تصور که او کشته شده همه ماموران، حتی آنهایی که مجروح شده بودند را به شهادت رساند.»
وی ادامه میدهد: «از همان روزی که این حادثه رخ داد گروههای ویژهای برای دستگیری اشرار، بهویژه حسین تشکیل شد. اطلاعات اولیه نشان میداد او بعد از حادثه به پاکستان فرار کرده است. او تا مدتها در آن سوی مرزها بود، اما در ادامه به کشور بازگشت، اما مدام مخفیگاهش را در استانهای شرقی تغییر میداد. این در حالی بود که مأموران سایه به سایه در تعقیبش بودند تا در فرصتی مناسب او را دستگیر کنند.»
پایان ۱۹ سال فرار
۱۹ سال از حادثه تلخ گورناک گذشته بود تا اینکه سرانجام چند روز قبل مأموران به اطلاعاتی دست یافتند که نشان میداد حسین با هویت جعلی به ایران بازگشته و در خانهای در شهر سرباز مخفی شده است. این همان فرصتی بود که مأموران سالها بهدنبالش بودند، اما اگر عملیات به درستی انجام نمیشد ممکن بود او بار دیگر فرار کند. به همین دلیل نقشه حسابشدهای برای دستگیریاش طراحی شد. فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان عملیات دستگیری این شرور را اینطور توضیح میدهد:
«ارزیابیهای ما نشان میداد حسین حدود ۶۰ سال دارد. هرچند بهنظر میرسید او چابکی سالهای قبل را ندارد، اما ممکن بود چندین فرد مسلح از او محافظت کنند و هنگام دستگیریاش درگیری رخ دهد. به همین دلیل ابتدا مأموران مخفیگاه او را بهطور دقیق تحت نظر گرفتند و درست زمانی که او در خواب بود بدون شلیک حتی یک گلوله توانستند دستگیرش کنند. او فکرش را هم نمیکرد که پس از سالها هنوز تحت تعقیب باشد و در همان بازجوییهای اولیه به جنایتی که ۱۹ سال قبل مرتکب شده بود اعتراف کرد.» به گفته سردار قنبری، هماکنون این مرد شرور در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات برای دستگیری سایر همدستانش همچنان ادامه دارد.