جلسه رسیدگی به اتهامات یکی از سردستهها و لیدرهای اغتشاشات اسفند ماه سال گذشته در خیابان پاسداران، صبح دیروز در شعبه ۱۵ دادگاه عمومی و انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
به گزارش شهدای ایران، در ابتدای این جلسه رسیدگی به اتهامات یکی از سردستهها و لیدرهای اغتشاشات اسفند ماه سال گذشته در خیابان پاسداران، قاضی صلواتی از نماینده دادستان خواست به قرائت کیفرخواست متهم بپردازد.
نماینده دادستان با حضور در جایگاه به بیان اتهامات متهم و قرائت کیفرخواست پرداخت و گفت: اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب علیه امنیت کشور با همدستی دیگران، فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق حضور در منطقه پاسداران، هدایت و برنامهریزی تجمعات غیرقانونی، تهیه خوراک تبلیغی برای معاندین نظام، تحریک مردم و حاضرین به درگیری، اخلال در نظم عمومی با توطئه قبلی، تظاهر و قدرتنمایی با اسلحه سرد، چوب و چماق، تمرد از دستور مامور نیروی انتظامی، نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و توهین به مامور نیروی انتظامی در حین انجام وظیفه از اتهامات این متهم است.
این مقام قضایی ادامه داد: متهم با ایجاد راهبندان در خیابان پاسداران و ایجاد ایست و بازرسی غیرقانونی و تفتیش خودروها به انجام اقدامات خلاف قانون اقدام داشته است. وی همچنین برای آزادی یکی دیگر از اغتشاشگران که به جرم سرقت دستگیر شده بود در جلوی کلانتری ۱۰۲ اقدام به تجمع کرده و در آنجا حضور مستمر داشته است.
وی بیان کرد: متهم در سال ۸۵ با فرقه دراویش آشنا شده و در سال ۸۶ به آنها گرایش پیدا کرده است. همچنین دو برادر و پدر وی در ایام اغتشاشات خیابان پاسداران حضور داشتهاند. وی در ایجاد ناامنی و اخلال در نظم و امنیت به همراه برخی عناصر این فرقه نقش فعالی داشته است و از متعصبان به فرقه گنابادی و از فعالین سایت مجذوبان نور بوده است.
این مقام قضایی ادامه داد: متهم به علت تجمع غیرقانونی در سالهای گذشته در بروجرد دستگیر شده بوده است، همچنین به علت درگیری با نیروی انتظامی در سال ۸۹ در کرج دستگیر شده است. علاوه بر این دو مورد در سال ۹۳ در یک تجمع غیرقانونی حضور داشته که روبروی دادگستری تهران بوده است.
نماینده دادستان افزود: این متهم در دی ماه سال ۹۶ در تجمعات روبروی زندان اوین حضور فعالی داشته و نقش موثری در آن تجمعات ایفا میکرده است.
وی با اشاره به اقاریر متهم افزود: متهم در خصوص تجمعات غیرقانونی که توسط دراویش صورت گرفته و منجر به شهادت سه مامور نیروی انتظامی و یک بسیجی شده است اینگونه اظهار میکند که من در ۲۸ بهمن که یکی از اعضای فرقه را گرفته بودند و اعضا روبروی کلانتری تجمع کرده بودند حضور داشتم و در فردای آن روز تصمیم گرفته شد که این تجمعات ادامه داشته باشد.
نماینده دادستان ادامه داد: وی با محمد ثلاث آشنایی داشته و در تجمعات با یکدیگر در ارتباط بودهاند و در تجمعات غیرقانونی جلوی کلانتری حضور داشته است. همچنین در ادامه اقدامات خود در اغتشاشات خیابان پاسداران به دراز کشیدن در کف خیابان اقدام نموده و با این کار خیابانها را میبسته است. همچنین در تجمعات به قرائت بیانیه اقدام کرده و برای آزادی همفکران خود به شعار دادن میپرداخته است.
نماینده دادستان ادامه داد: این متهم در اظهارات و اقاریر خود گفته است: من در آن اغتشاشات یک موتورسوار را که در آن مسیر در حال حرکت بود با ضربهی لگد، سرنگون کردم. همچنین این متهم در راستای تحریک همفکران خود در جلسهای که با بزرگان دراویش داشته است اعلام میکند که حدود ۵۰۰ یا هزار نفر از ما را گرفتهاند و در بازداشت هستند.
نماینده دادستان افزود: تهدید ماموران نیروی انتظامی نیز در پرونده این فرد وجود دارد آنجا که گفته "شما نیم ساعت وقت دارید برادرم را آزاد کنید. "، " برادران من آن طرف خیابان ایستادهاند و دیگر آن زمانها گذشته است" و "ما خواهان آزادی برادر خود هستیم دیگر آن دوران گذشته مرده است" از جمله این تهدیدات است.
نماینده دادستان گفت: متهم همچنین در تهدید ماموران نیروی انتظامی میگوید ما با بزرگترهای شما حرف میزنیم و دراویش آن طرف خیابان تحصن کردهاند تا برادر ما آزاد شود. وی در این تجمعات اینگونه میگوید که ما گر ز سر بریده میترسیدیم در محفل عاشقان نمیرقصیدیم و حتی در جایی قصد خودسوزی داشته است.
نماینده دادستان در ادامه قرائت کیفرخواست این متهم بیان کرد: این متهم در اواسط بهمن سال گذشته در تجمعات غیرقانونی حاضر بوده و بهعنوان یک لیدر حضور فعالی داشته است. متهم با هدف فراهم کردن تجمعات غیرقانونی به قدرتنمایی با سلاح سرد در روبروی خانه بزرگ دراویش اقدام میکرده است.
در ادامه نماینده دادستان پس از قرائت کیفرخواست و ااتهامات متهم، با بیان موادی از قانون از دادگاه تقاضای رسیدگی قاطعانه را درخواست کرد.
پس از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان، قاضی از متهم الف. ص. خواست که در جایگاه حاضر شده و به دفاع از خود بپردازد.
در ادامه قبل از دفاع متهم از خود افسر کلانتری که در کلیپی توسط این متهم مورد تهدید قرار گرفته بود در جایگاه حاضر شد و گفت: بنده طبق روال همیشگی در حال رسیدگی به امورات مردم بودم؛ اما با شنیدن سروصدای زیاد به جلوی درب کلانتری مراجعه کردم تا ببینم چه خبر است. در آنجا دیدم که عدهای جلوی درب کلانتری تجمع کرده و فریاد میزنند که باید برادرمان آزاد شود و متهم عکسی را نشان میداد و میگفت: باید او را هرچه سریعتر آزاد کنید؛ اما بنده با دعوت کردن او به آرامش گفتم اجازه میدهی علت را بپرسم؟
افسر کلانتری ادامه داد: پس از این ماجرا با سرکلانتر تماس گرفتم و موضوع را جویا شدم که به من گفتند متهم موردنظر دراویش به علت تخریب اتومبیل و فراری دادن فرد دیگری دستگیر شده است و در کلانتری دیگری میباشد؛ لذا دوباره به این فرد مراجعه کرده و گفتم که باید به کلانتری ۱۰۶ بروی؛ اما توجه نکردند و فقط داد میزدند که او باید آزاد شود. آنجا به من میگفتند که بزرگتر از تو هم نمیتواند جواب ما را بدهد.
در ادامه رسیدگی این پرونده نماینده حقوقی نیروی انتظامی تهران بزرگ با حضور در جایگاه اظهار کرد: شهادت سه مامور نیروی انتظامی را به خانواده این عزیزان تسلیت عرض میکنم. جناب آقای قاضی، افسری که به بیان جزئیات پرداخت فقط یکی از مامورینی است که مورد توهین و تهدید قرار گرفته است. در حادثه خیابان پاسداران تهدید و بیاحترامی به اوج رسید در صورتیکه همکاران ما با صبر و حوصله با آنها مدارا میکردند. در این حال این متهم با همکاری دیگر متهمان به ایجاد ایست و بازرسی غیر قانونی اقدام کرده و حتی به تهیه چوب مبادرت نمودند.
وی گفت: با عنایت به اینکه ماموران با آنها به مدارا رفتار کرده بودند؛ اما آنها تمکین نکردند و به توهینها و تهدیدهای خود ادامه میدادند و این اقدام آنها تا جایی پیش رفت که سه نفر از ماموران نیروی انتظامی به شهادت رسیدند، مامورانی که با هزار امید و آرزو آمده بودند و میخواستند باعث افتخار خانواده و مملکت خود شوند.
نماینده حقوقی نیروی انتظامی تهران بزرگ ادامه داد: قصد داشتند دراویش را مقابل نیروی انتظامی قرار دهند که البته در این تصمیم خود با درایت نیروی انتظامی موفق نبودند.
وی در پایان گفت: بنده تا ظرف یک هفته آینده لایحه خود را تقدیم دادگاه خواهم کرد.
پس از آن، قاضی صلواتی از متهم خواست جایگاه حاضر شده و با توجه به اتهامات مطرح شده به دفاع از خود بپردازد.
الف. ص. در دفاع از خود اظهار کرد: ما برای آزادی برادر دینیمان رفته بودیم در صورتیکه عدهای ما را تحریک میکردند، چون خودشان خصومت شخصی داشتند.
این متهم ادامه داد: من بازیچه یک سری مجذوبانی قرار گرفتم.
الف. ص. گفت: من در این جا از اقدامات خود اظهار ندامت و پشیمانی میکنم و از این دست فرقهها و مجذوبان اظهار برائت میکنم. در آن تجمعات هیچ کاره بودهام و فقط نقش یک رابط را ایفا میکردم .
وی در دفاع از خود ادامه داد: من در صحنه تخریب موتورها حاضر نبودم و از دیدن آن صحنه بسیار ناراحت شدم بهطوریکه حتی دراویش نسبت به من اعتراض میکردند. در آن حادثه حدود ۱۹ موتور را تخریب کرده بودند. حتی در جایی که عدهای از دراویش اسلحه یک مامور را گرفته بودند من وساطت کرده و اسلحه را به مامور بازگرداندم.
قاضی صلواتی از متهم درباره تجمعات روبروی زندان اوین سوال کرد و گفت: شما در تجمعات روبروی زندان چه مسئولیتی داشتی؟
متهم پاسخ داد: من هیچ مسئولیتی نداشتم و کارهای نبودم. در آن ماجرا من در کرج بودم که با من تماس گرفتند و گفتند که عدهای از دراویش را گرفتهاند و در زندان اوین هستند. در صورتیکه بعدا فهمیدم اصلا چنین نبوده است بلکه افراد دستگیر شده از لیدرهای اغتشاشات دانشگاه بوده و اعتقادات چپ مارکسیستی داشتهاند.
متهم بیان داشت: من ۴ روز در آن تجمعات حضور داشتم و میخواستم دیگران را به آرامش دعوت کنم. میگفتم که نیروی انتظامی در حال همکاری است که افراد دستگیر شده آزاد شدهاند. به ما گفته بودند که افراد دستگیر شده به خاطر درویش بودنشان دستگیر شدهاند در حالیکه بعدا متوجه شدم آنها را به خاطر اعتقاداتشان دستگیر نکرده بودند بلکه آنها جزو اغتشاشگران دانشگاه بودند .
قاضی صلواتی: شما عقل داشتی و باید قبل از حضور در تجمع سوال میکردید.
الف. ص. پاسخ داد: بعدا فهمیدم که آنها خصومت شخصی داشتند و به خاطر اعتقاداتشان دستگیر نشدهاند. لذا هم از این افراد و هم از بزرگان دراویش برائت جستهام، چون آنها به من ضربه زدند.
قاضی صلواتی در ادامه رسیدگی به پرونده این لیدر اغتشاشات خیابان پاسداران خطاب به متهم پرسید: درباره سرقت خودرو و ماجرای تجمعات آن توضیح دهید.
متهم پاسخ داد: در روز ۲۹ بهمن سال گذشته عدهای خودسر رفتند و جلوی کلانتری تجمع کردند و تصمیم گرفته بودند که فردای آن روز تحصن کنند و من هم همین موضوع تحصن را به نیروی انتظامی اطلاع دادم. در آنجا متوجه شدم که قضیه اعتقادات نیست و از مجذوبان پرسیدم که قضیه چیست که آنها گفتند تو برو کنار و در کار ما دخالت نکنید.
قاضی صلواتی: مگر اتهام فرد دستگیر شده سرقت نبود که شما تجمع کرده بودید؟
متهم: از اتهام برادر ایمانی خود اطلاع نداشتم.
قاضی صلواتی: نیروی انتظامی پس چه کاره است که شما میخواستید همفکر خود را آزاد کنید؟
قاضی صلواتی از متهم پرسید: اگر کسی وارد خانه شما شده و اموال شما را سرقت کند و دوستان آنها فردا بیایند و از نیروی انتظامی بخواهند که آن را آزاد کنید، شما چه حرفی به آنها میزنید؟
متهم پاسخ داد: بله درست است. انتظار دارم که با آنها برخورد شود.
قاضی صلواتی: مگر افسر پلیس به شما نگفت که فرد در کلانتری ۱۰۶ است و نباید در جلوی کلانتری ۱۰۲ تجمع کنید؟
الف. ص. پاسخ داد: میخواستم که آنها را از جلوی کلانتری جمع کنم. چون بهصورت خودسر تجمع کرده بودند و حس میکردم که آنها بخاطر خصومت شخصی در آنجا حاضر شدند.
قاضی صلواتی: شما چرا با افسر آن برخورد زشت را داشتی که کلیپش در فضای مجازی هم منتشر شده بود.
متهم: من در آن زمان اصلا تمرکز نداشتم و نمیدانستم چه میگویم. قدرت بیان خود را از دست داده بودم و حدود نیم ساعتی بود که اعصابم دچار مشکل شده بود.
متهم در دفاع از خود گفت: قصد داشتم که جلویآن تجمعات را بگیرم، چون تجمعات خیلی شلوغ شده بود.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: براساس اظهارات شما با موتور پالس قرمز و یک پراید سفید تجمعات را ساماندهی میکردید.
قاضی صلواتی افزود: براساس اظهارات شما هدایت بخشی از تجمعات را برعهده داشتهاید و با خود قمه نیز حمل میکردهاید.
الف. ص. گفت: به خدا من اصلا لیدر نبودهام .
قاضی صلواتی گفت: علت اینکه شما جلوی ماشین شهرداری را گرفته و بیل و کلنگ آن را خالی کردهاید، چه بود؟
متهم پاسخ داد: به خدا این حرف صحیح نیست.
در ادامه رسیدگی نماینده دادستان در دفاع از کیفرخواست خطاب به متهم گفت: شما برای حضورتان در تجمعات جلوی زندان اوین چه پاسخی دارید؟
متهم پاسخ داد: من در آنجا هیچ نقشی نداشتم و کارهای نبودم.
نماینده دادستان گفت: اما اقدامات شما در جلوی زندان ضبط و ثبت شده است و ماموران با صبر و حوصله با شما مدارا کردند و شما هم از این مدارا سواستفاده کردهاید.
نماینده دادستان ادامه داد: در آن تجمع ۴ روزه مقابل زندان اوین شما دائما به ماموران نیروی انتظامی توهین و آنها را تحریک به واکنش میکردید به طوریکه میگفتید اگر مرد هستید جلو بیایید و لعنت بر شما که وجود ندارید و سپس بین دراویش رفته و آنها را تحریک میکردید. شما قصد داشتید که ماموران را تحریک به درگیری کنید که البته آنها نقشه شما را ناکام گذاشتند.
نماینده دادستان گفت: شما در آن تجمعات با داد و فریاد میگفتید که تا دوستان ما آزاد نشوند ما کوتاه نمیآییم. براساس اظهارات خودتان شما گفتهاید که پس از مطلع شدن از تجمعات مقابل زندان اوین با یک چماق از کرج به سمت زندان اوین آمدهاید.
نماینده دادستان در ادامه دفاع از کیفرخواست متهم گفت: شما در تاریخ ۱۳ بهمن سال گذشته و به همراه عدهای دیگر از دراویش و افراد موسوم به ریاستارتیها اقدام به بستن چهارراه کردهاید و مرکز ایست و بازرسی غیرقانونی را ایجاد کرده بودید.
وی گفت: شما خودتان گفتهاید که ما حتی ماشین مردم عادی را تفتیش میکردیم که اگر مامور باشند آنها را مورد ضرب و جرح قرار دهیم.
نماینده دادستان تصریح کرد: شما در آن تجمعات در زیر کاپشن خود چاقو داشتهاید و با آن چاقو دائما ماموران را تهدید میکردید، در حالیکه از دو ماه قبل تحت رصد قرار داشتهاید. شما در ۱۴/۱۱/۹۶ ماموران نیروی انتظامی را تهدید کرده اید.
در ادامه دادگاه قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: توهینهای شما به ماموران نیروی انتظامی به حدی است که در جلسه امروز قابل مطرح کردن نیست.
صلواتی ادامه داد: گشتزنی با موتور پالس قرمز در خیابان به همراه سایر دراویش، جلوگیری از تردد خودروها، هدایت و ساماندهی دراویش، بازرسی از یک تیبای سفید، متوقف کردن ۴۰۵ پایگاه چهارم امنیت و متوقف کردن خودروی شهرداری، سنگپرانی به یک ال ۹۰، شکستن چوب درختان برای حمله به افراد و ایجاد مراکز ایست و بازرسی را در پرونده دارید.
نماینده دادستان به یکی دیگر از اتهامات این متهم اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از اتهامات این فرد تهدید مامور نیروی انتظامی است بهطوریکه در جایی خطاب به یکی از مامورین گفتهاید مگر من نگفتم که نیروهای امنیتی اینجا نباشند؟
وی خطاب به متهم گفت: اگر مامورین امنیتی در آنجا نبودند واقعا آنجا چه اتفاقات بدتری ممکن بود رخ بدهد؟
متهم گفت: از حضورم در آن محل نادم و پشیمانم و از همه این حوادث برائت میجویم. ح. م، م. ع. و ک. ن. همه سردسته اغتشاشگران بودند و همه این حوادث زیر سر مجذوبان نور بود.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: این به این خاطر است که شما همه آنجا را در اختیار داشتید. شما نیروهای امنیتی را تهدید میکردید و میگفتید که اگر اینجا بمانید خونتان گردن خودتان است. همه اینها دراظهارات شما موجود است و حتی یک نمونه از تهدید مامور نیروی انتظامی توسط شما در فضای مجازی منتشر شده است.
متهم پاسخ داد: من بار دیگر تکرار میکنم که از این اقدامات خود نادم و پشیمان هستم. من آنجا بخاطر جوی که وجود داشت نتوانستم جمله خود را بیان کنم و قصدی برای توهین و تهدید نیروی انتظامی نداشتم. چون به نوعی قدرت تکلم و بیان درست خود را از دست داده بودم.
نماینده دادستان خطاب به دادگاه گفت: این فرد از دو ماه قبل تحت رصد نیروهای امنیتی بوده است و بسیاری از گزارشات در پرونده وی مربوط به قبل از بازجویی از متهم است. همچنین بسیاری از این گزارشات با اظهارات متهم پس از دستگیری مطابقت دارد.
متهم در دفاع از خود گفت: من در صحنهای که ثلاث با اتوبوس به سمت ماموران حملهور شده بود حضور نداشتم و بعدا فهمیدم که سناریوی مجذوبان چیز دیگری است.
وی گفت: مجذوبان نور بخاطر خصومت شخصی که داشتند بزرگان فرقه را بهانه میکردند و مباحث اعتقادی را پیش میکشیدند و به نوعی ما را فریب میدادند.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: اما اقدامات شما باعث خوراک برای رسانههای معاند نظام شد.
متهم: بله من خودم بسیار از این موضوع ناراحت شدم. در آن کلیپ نیت تهدید نداشتم بلکه بخاطر جوی که بود نتوانستم جملهام را به درستی بیان کنم.
وی گفت: به من گفتهاند که یک نفر را با چاقو زدهام در صورتیکه من سوار موتور شدهام تا یک نفر از مردم را مشایعت کنم تا به او آسیبی نرسد و وی خودش گفته بود که من جان او را نجات دادهام.
قاضی صلواتی پرسید: مگر وظیفه نیروی انتظامی تامین امنیت و برقراری نظم و انضباط نیست؟ پس شما چه کاره بودید؟ واقعا این سعه صدر نیروی انتظامی در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد و با اینکه سه شهید دادند، اما جلوی شما صبوری کردهاند که این صبر قابل تحسین است.
نماینده دادستان گفت: اقدام دیگر متهم در رابطه با حادثه خیابان پاسداران این است که با رساندن آمار کذب و دروغ باعث تحریک دراویش شده است.
وی گفت: در جلسهای که با حضور رئیس فرقه و برخی از ماموران تشکیل شده بود این متهم تعداد دستگیرشدگان را ۵۰۰ یا هزار نفر اعلام میکند در صورتیکه چنین حرفی اصلا صحت نداشته است.
متهم در دفاع از این اتهام گفت: ما، چون در آنجا محصور شده بودیم از بیرون اطلاعی نداشتیم و نمیدانستیم که واقعیت چیست و لذا این آمار را دیگران به ما میرساندند.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: شما عقل دارید و نباید به حرف دیگران اطمینان کنید.
متهم پاسخ داد: خدا شاهد است که جوگیر شده بودیم و اصلا نمیدانستیم چه خبر است.
قاضی صلواتی تصریح کرد: لطفا در خصوص دراز کشیدنتان در خیابان توضیح دهید.
متهم گفت: در آنجا، چون همه بر روی زمین نشسته بودند من هم نشستم.
قاضی صلواتی پرسید: از آن نشستن بر روی زمین چه خواستهای مدنظر داشتید؟
متهم پاسخ داد: آزادی برادر دینیمان.
قاضی گفت: مگر مملکت نیروی انتظامی ندارد که شما اینگونه رفتار کردهاید؟
متهم افزود: من در آنجا کنترل خود را از دست داده بودم و اعصابم خراب بود. حتی چند بار به دراویش گفتم که تحصن را جمع کنید؛ اما لیدرهای آنها توجه نمیکردند. اقای قاضی من اگر فقط یک روز از عمرم مانده باشد این افراد را شناسایی و تحویل نیروی انتظامی میدهم.
قاضی صلواتی خاطرنشان کرد: مملکت خودش نیروی انتظامی دارد و لازم نیست شما کاری کنید.
قاضی صلواتی خطاب به متهم نسبت به تغییر چهره و ظاهر صورت او سوال کرد و گفت که چرا سبیلهایت را زدهای؟
متهم گف: الحمدالله آن طرز فکر قبلی، دیگر عوض شده است و من آن الف. ص. گذشته نیستم که نسبت به این چیزها تعصب داشته باشم و تحریک شوم و دیگر این مسائل برایم مهم نیست.
در ادامه نماینده دادستان خطاب به دادگاه گفت: اقدام دیگر این متهم این است که موجب تحریک افراد حاضر در تجمعات میشدند. این متهم در تجمعات با حضور در بین اغتشاشگران شعار سر میداده است و با این کار موجب تحریک اغتشاشگران میشد و آنها هم گستاختر میشدند.
متهم گفت: من این شعار را اصلا ندادم، اینها همه کار مجذوبانیها بوده است و با یک سناریو که طراحی کردهاند پای ما را به این تجمعات باز کردهاند و من وقتی در زندان بودم متوجه شدم که بازیچه دست آنها شدهام.
متهم گفت: آنها به ما میگفتند که بزرگ ما در خطر است. در حالیکه تفکر آنها چپ کمونیست بود. ما هدفی جز عبادت نداشتیم، اما آنها تفکر دیگری داشتند لذا من از مجذوبان برائت میجویم.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما با این کارهایتان بازیچه دست یک فراری شدهاید بهطوریکه ریاستارتیها از شما حمایت کردند.
متهم تصریح کرد:من سعی میکردم در آن تجمعات آنها را پراکنده کنم و اقدامات آنها را همین جا محکوم میکنم.
در ادامه رسیدگی به این پرونده وکیل مدافع متهم با عرض تسلیت شهادت شهدای مامور نیروی انتظامی گفت: حسب محتویات پرونده هیچگونه سلاحی از موکل بنده کشف نشده است و حضور وی به قصد توطئه و براندازی نظام نبوده است، بلکه در راستای اعتقادات و حمایت از برادران دینی خود بوده است.
وی ادامه داد: موکل بنده قصد اقدام بزهکارانه را اصلا نداشته و هرگونه همکاری را با مامورین نیروی انتظامی داشته است.
وکیل متهم گفت: اتهام اجماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم، در مورد متهم صدق نمیکند، چون با توجه به قانون قصد متهم در براندازی نظام وجود ندارد. بلکه بخاطر احساسات و عقاید خود بوده که در آنجا حاضر گردیده است.
وی گفت: تبلیغ علیه نظام نیز در مورد موکل من وارد نیست، چون موکلم به نفع گروه خاصی نه اقدامی داشته و نه گروه خاصی از وی حمایت کرده و نه از جایی پول و کمکی دریافت کرده است.
وی گفت: صرف تهدید به زبان برای وقوع جرم کافی نیست بلکه تهدید باید عملیاتی شود، لذا برای تمرد از مامور صرف لفظ کافی نیست و باید تمرد واقعا صورت گرفته باشد که در این رابطه عنوان اتهامی تمرد و تهدید وارد نیست.
وکیل مدافع متهم خاطرنشان کرد: اتهام دیگر موکل بنده نشر اکاذیب است در صورتیکه، چون وی نماینده جمع کثیری در یک جلسه بوده است خود از اخبار اطلاعات دقیق نداشته و اخبار بیرونی به وی رسانده میشده است. در این خصوص اصل خبر دستگیری تعدادی دراویش درست بوده است و فقط در تعداد دستگیری تفاوت نظر وجود دارد، لذا اصل موضوع یعنی دستگیری درست بوده است. در این خصوص هم نشر اکاذیب صحت ندارد.
وی در پایان دفاعیات خود از موکل گفت: با توجه به اینکه وی جزو دراویش گنابادی بوده و بخاطر عقاید خود در آن تجمعات حضور داشتهاند هیچگونه دلیلی بر سردسته و لیدر بودن وی وجود ندارد و اگر دلیل و مدرکی در این خصوص وجود دارد ارائه شود.
نماینده دادستان در پاسخ به وکیل مدافع و در دفاع از کیفرخواست صادره گفت: افراد گرداننده سایت مجذوبان نور قصد داشتند که مردم را به حضور در تجمعات تشویق کنند و اقدامات در این سایت باعث شد که دراویش به این نتیجه برسند که در خیابان پاسداران حضور یابند.
وی خطاب به وکیل مدافع گفت: اگر بستن خیابان و اخلال در زندگی مردم و کسب و کار مردم اخلال در نظم عمومی نیست پس عنوان این کار چیست؟
نماینده دادستان ادامه داد: براساس اظهارات متهم وی بر یک موتور پالس قرمز سوار شده و با یک چماق به همه جا سر زده و شعار سر داده است.
وی گفت: آیا اعلام خبر دروغ مبنی بر دستگیری هزار نفر درویش که موجب تحریک دیگران گردیده است نشر اکاذیب نبوده است؟
نماینده دادستان در خصوص اقدام تبلیغی وی علیه نظام گفت: باید بدانید که وی با رسانههای معاند مصاحبه داشته است.
وی به دادگاه گفت: آقای وکیل میگوید که متهم با خود هیچ وسیله و اسلحهای نداشته است در صورتیکه وی در اقاریر خود گفته است که با چماق از سمت کرج به سمت زندان اوین حرکت کردهام.
نماینده دادستان تهران ادامه داد: این متهم خودروی ۴۰۵ پایگاه چهارم امنیت را در اختیار خود گرفته بود. اگر اینها اخلال نیست پس چیست؟
وی گفت: در غرب هیچ نیروی پلیسی نداریم که وقتی یک اتوبوس یا کامیون به سمت آنها میآید در مقابل آن بایستند تا جلویش گرفته شود، اما اینجا ماموران ما به تعصی از تفکر شهید فهمیده در مقابل یک اتوبوس میایستند تا به مردم آسیب نرسد و امنیت مردم حفظ شود.
در ادامه قاضی صلواتی از متهم خواست که اخرین دفاعیات خود را بیان کند.
متهم گفت: در تمامی مواردی که گفتید قصد و نیت مجذوبان نور وجود داشته است. با این تفکر که بزرگ ما در خطر است مجذوبان نور از ما سوءاستفاده کردند. خوشحالم که در هیچ صحنه شهادت ماموران حضور نداشتهام. از شهادت سه مامور نیروی انتظامی بسیار ناراحت بوده و از تمامی کارهای خود نادم وپشیمان هستم.
قاضی صلواتی در پایان با اعلام ختم رسیدگی گفت: با اخذ لایحه دفاعی وکیل متهم حکم نهایی در موعد مقرر قانونی صادر خواهد شد.
این مقام قضایی ادامه داد: متهم با ایجاد راهبندان در خیابان پاسداران و ایجاد ایست و بازرسی غیرقانونی و تفتیش خودروها به انجام اقدامات خلاف قانون اقدام داشته است. وی همچنین برای آزادی یکی دیگر از اغتشاشگران که به جرم سرقت دستگیر شده بود در جلوی کلانتری ۱۰۲ اقدام به تجمع کرده و در آنجا حضور مستمر داشته است.
وی بیان کرد: متهم در سال ۸۵ با فرقه دراویش آشنا شده و در سال ۸۶ به آنها گرایش پیدا کرده است. همچنین دو برادر و پدر وی در ایام اغتشاشات خیابان پاسداران حضور داشتهاند. وی در ایجاد ناامنی و اخلال در نظم و امنیت به همراه برخی عناصر این فرقه نقش فعالی داشته است و از متعصبان به فرقه گنابادی و از فعالین سایت مجذوبان نور بوده است.
این مقام قضایی ادامه داد: متهم به علت تجمع غیرقانونی در سالهای گذشته در بروجرد دستگیر شده بوده است، همچنین به علت درگیری با نیروی انتظامی در سال ۸۹ در کرج دستگیر شده است. علاوه بر این دو مورد در سال ۹۳ در یک تجمع غیرقانونی حضور داشته که روبروی دادگستری تهران بوده است.
نماینده دادستان افزود: این متهم در دی ماه سال ۹۶ در تجمعات روبروی زندان اوین حضور فعالی داشته و نقش موثری در آن تجمعات ایفا میکرده است.
وی با اشاره به اقاریر متهم افزود: متهم در خصوص تجمعات غیرقانونی که توسط دراویش صورت گرفته و منجر به شهادت سه مامور نیروی انتظامی و یک بسیجی شده است اینگونه اظهار میکند که من در ۲۸ بهمن که یکی از اعضای فرقه را گرفته بودند و اعضا روبروی کلانتری تجمع کرده بودند حضور داشتم و در فردای آن روز تصمیم گرفته شد که این تجمعات ادامه داشته باشد.
نماینده دادستان ادامه داد: وی با محمد ثلاث آشنایی داشته و در تجمعات با یکدیگر در ارتباط بودهاند و در تجمعات غیرقانونی جلوی کلانتری حضور داشته است. همچنین در ادامه اقدامات خود در اغتشاشات خیابان پاسداران به دراز کشیدن در کف خیابان اقدام نموده و با این کار خیابانها را میبسته است. همچنین در تجمعات به قرائت بیانیه اقدام کرده و برای آزادی همفکران خود به شعار دادن میپرداخته است.
نماینده دادستان ادامه داد: این متهم در اظهارات و اقاریر خود گفته است: من در آن اغتشاشات یک موتورسوار را که در آن مسیر در حال حرکت بود با ضربهی لگد، سرنگون کردم. همچنین این متهم در راستای تحریک همفکران خود در جلسهای که با بزرگان دراویش داشته است اعلام میکند که حدود ۵۰۰ یا هزار نفر از ما را گرفتهاند و در بازداشت هستند.
نماینده دادستان افزود: تهدید ماموران نیروی انتظامی نیز در پرونده این فرد وجود دارد آنجا که گفته "شما نیم ساعت وقت دارید برادرم را آزاد کنید. "، " برادران من آن طرف خیابان ایستادهاند و دیگر آن زمانها گذشته است" و "ما خواهان آزادی برادر خود هستیم دیگر آن دوران گذشته مرده است" از جمله این تهدیدات است.
نماینده دادستان گفت: متهم همچنین در تهدید ماموران نیروی انتظامی میگوید ما با بزرگترهای شما حرف میزنیم و دراویش آن طرف خیابان تحصن کردهاند تا برادر ما آزاد شود. وی در این تجمعات اینگونه میگوید که ما گر ز سر بریده میترسیدیم در محفل عاشقان نمیرقصیدیم و حتی در جایی قصد خودسوزی داشته است.
نماینده دادستان در ادامه قرائت کیفرخواست این متهم بیان کرد: این متهم در اواسط بهمن سال گذشته در تجمعات غیرقانونی حاضر بوده و بهعنوان یک لیدر حضور فعالی داشته است. متهم با هدف فراهم کردن تجمعات غیرقانونی به قدرتنمایی با سلاح سرد در روبروی خانه بزرگ دراویش اقدام میکرده است.
در ادامه نماینده دادستان پس از قرائت کیفرخواست و ااتهامات متهم، با بیان موادی از قانون از دادگاه تقاضای رسیدگی قاطعانه را درخواست کرد.
پس از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان، قاضی از متهم الف. ص. خواست که در جایگاه حاضر شده و به دفاع از خود بپردازد.
در ادامه قبل از دفاع متهم از خود افسر کلانتری که در کلیپی توسط این متهم مورد تهدید قرار گرفته بود در جایگاه حاضر شد و گفت: بنده طبق روال همیشگی در حال رسیدگی به امورات مردم بودم؛ اما با شنیدن سروصدای زیاد به جلوی درب کلانتری مراجعه کردم تا ببینم چه خبر است. در آنجا دیدم که عدهای جلوی درب کلانتری تجمع کرده و فریاد میزنند که باید برادرمان آزاد شود و متهم عکسی را نشان میداد و میگفت: باید او را هرچه سریعتر آزاد کنید؛ اما بنده با دعوت کردن او به آرامش گفتم اجازه میدهی علت را بپرسم؟
افسر کلانتری ادامه داد: پس از این ماجرا با سرکلانتر تماس گرفتم و موضوع را جویا شدم که به من گفتند متهم موردنظر دراویش به علت تخریب اتومبیل و فراری دادن فرد دیگری دستگیر شده است و در کلانتری دیگری میباشد؛ لذا دوباره به این فرد مراجعه کرده و گفتم که باید به کلانتری ۱۰۶ بروی؛ اما توجه نکردند و فقط داد میزدند که او باید آزاد شود. آنجا به من میگفتند که بزرگتر از تو هم نمیتواند جواب ما را بدهد.
در ادامه رسیدگی این پرونده نماینده حقوقی نیروی انتظامی تهران بزرگ با حضور در جایگاه اظهار کرد: شهادت سه مامور نیروی انتظامی را به خانواده این عزیزان تسلیت عرض میکنم. جناب آقای قاضی، افسری که به بیان جزئیات پرداخت فقط یکی از مامورینی است که مورد توهین و تهدید قرار گرفته است. در حادثه خیابان پاسداران تهدید و بیاحترامی به اوج رسید در صورتیکه همکاران ما با صبر و حوصله با آنها مدارا میکردند. در این حال این متهم با همکاری دیگر متهمان به ایجاد ایست و بازرسی غیر قانونی اقدام کرده و حتی به تهیه چوب مبادرت نمودند.
وی گفت: با عنایت به اینکه ماموران با آنها به مدارا رفتار کرده بودند؛ اما آنها تمکین نکردند و به توهینها و تهدیدهای خود ادامه میدادند و این اقدام آنها تا جایی پیش رفت که سه نفر از ماموران نیروی انتظامی به شهادت رسیدند، مامورانی که با هزار امید و آرزو آمده بودند و میخواستند باعث افتخار خانواده و مملکت خود شوند.
نماینده حقوقی نیروی انتظامی تهران بزرگ ادامه داد: قصد داشتند دراویش را مقابل نیروی انتظامی قرار دهند که البته در این تصمیم خود با درایت نیروی انتظامی موفق نبودند.
وی در پایان گفت: بنده تا ظرف یک هفته آینده لایحه خود را تقدیم دادگاه خواهم کرد.
پس از آن، قاضی صلواتی از متهم خواست جایگاه حاضر شده و با توجه به اتهامات مطرح شده به دفاع از خود بپردازد.
الف. ص. در دفاع از خود اظهار کرد: ما برای آزادی برادر دینیمان رفته بودیم در صورتیکه عدهای ما را تحریک میکردند، چون خودشان خصومت شخصی داشتند.
این متهم ادامه داد: من بازیچه یک سری مجذوبانی قرار گرفتم.
الف. ص. گفت: من در این جا از اقدامات خود اظهار ندامت و پشیمانی میکنم و از این دست فرقهها و مجذوبان اظهار برائت میکنم. در آن تجمعات هیچ کاره بودهام و فقط نقش یک رابط را ایفا میکردم .
وی در دفاع از خود ادامه داد: من در صحنه تخریب موتورها حاضر نبودم و از دیدن آن صحنه بسیار ناراحت شدم بهطوریکه حتی دراویش نسبت به من اعتراض میکردند. در آن حادثه حدود ۱۹ موتور را تخریب کرده بودند. حتی در جایی که عدهای از دراویش اسلحه یک مامور را گرفته بودند من وساطت کرده و اسلحه را به مامور بازگرداندم.
قاضی صلواتی از متهم درباره تجمعات روبروی زندان اوین سوال کرد و گفت: شما در تجمعات روبروی زندان چه مسئولیتی داشتی؟
متهم پاسخ داد: من هیچ مسئولیتی نداشتم و کارهای نبودم. در آن ماجرا من در کرج بودم که با من تماس گرفتند و گفتند که عدهای از دراویش را گرفتهاند و در زندان اوین هستند. در صورتیکه بعدا فهمیدم اصلا چنین نبوده است بلکه افراد دستگیر شده از لیدرهای اغتشاشات دانشگاه بوده و اعتقادات چپ مارکسیستی داشتهاند.
متهم بیان داشت: من ۴ روز در آن تجمعات حضور داشتم و میخواستم دیگران را به آرامش دعوت کنم. میگفتم که نیروی انتظامی در حال همکاری است که افراد دستگیر شده آزاد شدهاند. به ما گفته بودند که افراد دستگیر شده به خاطر درویش بودنشان دستگیر شدهاند در حالیکه بعدا متوجه شدم آنها را به خاطر اعتقاداتشان دستگیر نکرده بودند بلکه آنها جزو اغتشاشگران دانشگاه بودند .
قاضی صلواتی: شما عقل داشتی و باید قبل از حضور در تجمع سوال میکردید.
الف. ص. پاسخ داد: بعدا فهمیدم که آنها خصومت شخصی داشتند و به خاطر اعتقاداتشان دستگیر نشدهاند. لذا هم از این افراد و هم از بزرگان دراویش برائت جستهام، چون آنها به من ضربه زدند.
قاضی صلواتی در ادامه رسیدگی به پرونده این لیدر اغتشاشات خیابان پاسداران خطاب به متهم پرسید: درباره سرقت خودرو و ماجرای تجمعات آن توضیح دهید.
متهم پاسخ داد: در روز ۲۹ بهمن سال گذشته عدهای خودسر رفتند و جلوی کلانتری تجمع کردند و تصمیم گرفته بودند که فردای آن روز تحصن کنند و من هم همین موضوع تحصن را به نیروی انتظامی اطلاع دادم. در آنجا متوجه شدم که قضیه اعتقادات نیست و از مجذوبان پرسیدم که قضیه چیست که آنها گفتند تو برو کنار و در کار ما دخالت نکنید.
قاضی صلواتی: مگر اتهام فرد دستگیر شده سرقت نبود که شما تجمع کرده بودید؟
متهم: از اتهام برادر ایمانی خود اطلاع نداشتم.
قاضی صلواتی: نیروی انتظامی پس چه کاره است که شما میخواستید همفکر خود را آزاد کنید؟
قاضی صلواتی از متهم پرسید: اگر کسی وارد خانه شما شده و اموال شما را سرقت کند و دوستان آنها فردا بیایند و از نیروی انتظامی بخواهند که آن را آزاد کنید، شما چه حرفی به آنها میزنید؟
متهم پاسخ داد: بله درست است. انتظار دارم که با آنها برخورد شود.
قاضی صلواتی: مگر افسر پلیس به شما نگفت که فرد در کلانتری ۱۰۶ است و نباید در جلوی کلانتری ۱۰۲ تجمع کنید؟
الف. ص. پاسخ داد: میخواستم که آنها را از جلوی کلانتری جمع کنم. چون بهصورت خودسر تجمع کرده بودند و حس میکردم که آنها بخاطر خصومت شخصی در آنجا حاضر شدند.
قاضی صلواتی: شما چرا با افسر آن برخورد زشت را داشتی که کلیپش در فضای مجازی هم منتشر شده بود.
متهم: من در آن زمان اصلا تمرکز نداشتم و نمیدانستم چه میگویم. قدرت بیان خود را از دست داده بودم و حدود نیم ساعتی بود که اعصابم دچار مشکل شده بود.
متهم در دفاع از خود گفت: قصد داشتم که جلویآن تجمعات را بگیرم، چون تجمعات خیلی شلوغ شده بود.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: براساس اظهارات شما با موتور پالس قرمز و یک پراید سفید تجمعات را ساماندهی میکردید.
قاضی صلواتی افزود: براساس اظهارات شما هدایت بخشی از تجمعات را برعهده داشتهاید و با خود قمه نیز حمل میکردهاید.
الف. ص. گفت: به خدا من اصلا لیدر نبودهام .
قاضی صلواتی گفت: علت اینکه شما جلوی ماشین شهرداری را گرفته و بیل و کلنگ آن را خالی کردهاید، چه بود؟
متهم پاسخ داد: به خدا این حرف صحیح نیست.
در ادامه رسیدگی نماینده دادستان در دفاع از کیفرخواست خطاب به متهم گفت: شما برای حضورتان در تجمعات جلوی زندان اوین چه پاسخی دارید؟
متهم پاسخ داد: من در آنجا هیچ نقشی نداشتم و کارهای نبودم.
نماینده دادستان گفت: اما اقدامات شما در جلوی زندان ضبط و ثبت شده است و ماموران با صبر و حوصله با شما مدارا کردند و شما هم از این مدارا سواستفاده کردهاید.
نماینده دادستان ادامه داد: در آن تجمع ۴ روزه مقابل زندان اوین شما دائما به ماموران نیروی انتظامی توهین و آنها را تحریک به واکنش میکردید به طوریکه میگفتید اگر مرد هستید جلو بیایید و لعنت بر شما که وجود ندارید و سپس بین دراویش رفته و آنها را تحریک میکردید. شما قصد داشتید که ماموران را تحریک به درگیری کنید که البته آنها نقشه شما را ناکام گذاشتند.
نماینده دادستان گفت: شما در آن تجمعات با داد و فریاد میگفتید که تا دوستان ما آزاد نشوند ما کوتاه نمیآییم. براساس اظهارات خودتان شما گفتهاید که پس از مطلع شدن از تجمعات مقابل زندان اوین با یک چماق از کرج به سمت زندان اوین آمدهاید.
نماینده دادستان در ادامه دفاع از کیفرخواست متهم گفت: شما در تاریخ ۱۳ بهمن سال گذشته و به همراه عدهای دیگر از دراویش و افراد موسوم به ریاستارتیها اقدام به بستن چهارراه کردهاید و مرکز ایست و بازرسی غیرقانونی را ایجاد کرده بودید.
وی گفت: شما خودتان گفتهاید که ما حتی ماشین مردم عادی را تفتیش میکردیم که اگر مامور باشند آنها را مورد ضرب و جرح قرار دهیم.
نماینده دادستان تصریح کرد: شما در آن تجمعات در زیر کاپشن خود چاقو داشتهاید و با آن چاقو دائما ماموران را تهدید میکردید، در حالیکه از دو ماه قبل تحت رصد قرار داشتهاید. شما در ۱۴/۱۱/۹۶ ماموران نیروی انتظامی را تهدید کرده اید.
در ادامه دادگاه قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: توهینهای شما به ماموران نیروی انتظامی به حدی است که در جلسه امروز قابل مطرح کردن نیست.
صلواتی ادامه داد: گشتزنی با موتور پالس قرمز در خیابان به همراه سایر دراویش، جلوگیری از تردد خودروها، هدایت و ساماندهی دراویش، بازرسی از یک تیبای سفید، متوقف کردن ۴۰۵ پایگاه چهارم امنیت و متوقف کردن خودروی شهرداری، سنگپرانی به یک ال ۹۰، شکستن چوب درختان برای حمله به افراد و ایجاد مراکز ایست و بازرسی را در پرونده دارید.
نماینده دادستان به یکی دیگر از اتهامات این متهم اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از اتهامات این فرد تهدید مامور نیروی انتظامی است بهطوریکه در جایی خطاب به یکی از مامورین گفتهاید مگر من نگفتم که نیروهای امنیتی اینجا نباشند؟
وی خطاب به متهم گفت: اگر مامورین امنیتی در آنجا نبودند واقعا آنجا چه اتفاقات بدتری ممکن بود رخ بدهد؟
متهم گفت: از حضورم در آن محل نادم و پشیمانم و از همه این حوادث برائت میجویم. ح. م، م. ع. و ک. ن. همه سردسته اغتشاشگران بودند و همه این حوادث زیر سر مجذوبان نور بود.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: این به این خاطر است که شما همه آنجا را در اختیار داشتید. شما نیروهای امنیتی را تهدید میکردید و میگفتید که اگر اینجا بمانید خونتان گردن خودتان است. همه اینها دراظهارات شما موجود است و حتی یک نمونه از تهدید مامور نیروی انتظامی توسط شما در فضای مجازی منتشر شده است.
متهم پاسخ داد: من بار دیگر تکرار میکنم که از این اقدامات خود نادم و پشیمان هستم. من آنجا بخاطر جوی که وجود داشت نتوانستم جمله خود را بیان کنم و قصدی برای توهین و تهدید نیروی انتظامی نداشتم. چون به نوعی قدرت تکلم و بیان درست خود را از دست داده بودم.
نماینده دادستان خطاب به دادگاه گفت: این فرد از دو ماه قبل تحت رصد نیروهای امنیتی بوده است و بسیاری از گزارشات در پرونده وی مربوط به قبل از بازجویی از متهم است. همچنین بسیاری از این گزارشات با اظهارات متهم پس از دستگیری مطابقت دارد.
متهم در دفاع از خود گفت: من در صحنهای که ثلاث با اتوبوس به سمت ماموران حملهور شده بود حضور نداشتم و بعدا فهمیدم که سناریوی مجذوبان چیز دیگری است.
وی گفت: مجذوبان نور بخاطر خصومت شخصی که داشتند بزرگان فرقه را بهانه میکردند و مباحث اعتقادی را پیش میکشیدند و به نوعی ما را فریب میدادند.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: اما اقدامات شما باعث خوراک برای رسانههای معاند نظام شد.
متهم: بله من خودم بسیار از این موضوع ناراحت شدم. در آن کلیپ نیت تهدید نداشتم بلکه بخاطر جوی که بود نتوانستم جملهام را به درستی بیان کنم.
وی گفت: به من گفتهاند که یک نفر را با چاقو زدهام در صورتیکه من سوار موتور شدهام تا یک نفر از مردم را مشایعت کنم تا به او آسیبی نرسد و وی خودش گفته بود که من جان او را نجات دادهام.
قاضی صلواتی پرسید: مگر وظیفه نیروی انتظامی تامین امنیت و برقراری نظم و انضباط نیست؟ پس شما چه کاره بودید؟ واقعا این سعه صدر نیروی انتظامی در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد و با اینکه سه شهید دادند، اما جلوی شما صبوری کردهاند که این صبر قابل تحسین است.
نماینده دادستان گفت: اقدام دیگر متهم در رابطه با حادثه خیابان پاسداران این است که با رساندن آمار کذب و دروغ باعث تحریک دراویش شده است.
وی گفت: در جلسهای که با حضور رئیس فرقه و برخی از ماموران تشکیل شده بود این متهم تعداد دستگیرشدگان را ۵۰۰ یا هزار نفر اعلام میکند در صورتیکه چنین حرفی اصلا صحت نداشته است.
متهم در دفاع از این اتهام گفت: ما، چون در آنجا محصور شده بودیم از بیرون اطلاعی نداشتیم و نمیدانستیم که واقعیت چیست و لذا این آمار را دیگران به ما میرساندند.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: شما عقل دارید و نباید به حرف دیگران اطمینان کنید.
متهم پاسخ داد: خدا شاهد است که جوگیر شده بودیم و اصلا نمیدانستیم چه خبر است.
قاضی صلواتی تصریح کرد: لطفا در خصوص دراز کشیدنتان در خیابان توضیح دهید.
متهم گفت: در آنجا، چون همه بر روی زمین نشسته بودند من هم نشستم.
قاضی صلواتی پرسید: از آن نشستن بر روی زمین چه خواستهای مدنظر داشتید؟
متهم پاسخ داد: آزادی برادر دینیمان.
قاضی گفت: مگر مملکت نیروی انتظامی ندارد که شما اینگونه رفتار کردهاید؟
متهم افزود: من در آنجا کنترل خود را از دست داده بودم و اعصابم خراب بود. حتی چند بار به دراویش گفتم که تحصن را جمع کنید؛ اما لیدرهای آنها توجه نمیکردند. اقای قاضی من اگر فقط یک روز از عمرم مانده باشد این افراد را شناسایی و تحویل نیروی انتظامی میدهم.
قاضی صلواتی خاطرنشان کرد: مملکت خودش نیروی انتظامی دارد و لازم نیست شما کاری کنید.
قاضی صلواتی خطاب به متهم نسبت به تغییر چهره و ظاهر صورت او سوال کرد و گفت که چرا سبیلهایت را زدهای؟
متهم گف: الحمدالله آن طرز فکر قبلی، دیگر عوض شده است و من آن الف. ص. گذشته نیستم که نسبت به این چیزها تعصب داشته باشم و تحریک شوم و دیگر این مسائل برایم مهم نیست.
در ادامه نماینده دادستان خطاب به دادگاه گفت: اقدام دیگر این متهم این است که موجب تحریک افراد حاضر در تجمعات میشدند. این متهم در تجمعات با حضور در بین اغتشاشگران شعار سر میداده است و با این کار موجب تحریک اغتشاشگران میشد و آنها هم گستاختر میشدند.
متهم گفت: من این شعار را اصلا ندادم، اینها همه کار مجذوبانیها بوده است و با یک سناریو که طراحی کردهاند پای ما را به این تجمعات باز کردهاند و من وقتی در زندان بودم متوجه شدم که بازیچه دست آنها شدهام.
متهم گفت: آنها به ما میگفتند که بزرگ ما در خطر است. در حالیکه تفکر آنها چپ کمونیست بود. ما هدفی جز عبادت نداشتیم، اما آنها تفکر دیگری داشتند لذا من از مجذوبان برائت میجویم.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما با این کارهایتان بازیچه دست یک فراری شدهاید بهطوریکه ریاستارتیها از شما حمایت کردند.
متهم تصریح کرد:من سعی میکردم در آن تجمعات آنها را پراکنده کنم و اقدامات آنها را همین جا محکوم میکنم.
در ادامه رسیدگی به این پرونده وکیل مدافع متهم با عرض تسلیت شهادت شهدای مامور نیروی انتظامی گفت: حسب محتویات پرونده هیچگونه سلاحی از موکل بنده کشف نشده است و حضور وی به قصد توطئه و براندازی نظام نبوده است، بلکه در راستای اعتقادات و حمایت از برادران دینی خود بوده است.
وی ادامه داد: موکل بنده قصد اقدام بزهکارانه را اصلا نداشته و هرگونه همکاری را با مامورین نیروی انتظامی داشته است.
وکیل متهم گفت: اتهام اجماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم، در مورد متهم صدق نمیکند، چون با توجه به قانون قصد متهم در براندازی نظام وجود ندارد. بلکه بخاطر احساسات و عقاید خود بوده که در آنجا حاضر گردیده است.
وی گفت: تبلیغ علیه نظام نیز در مورد موکل من وارد نیست، چون موکلم به نفع گروه خاصی نه اقدامی داشته و نه گروه خاصی از وی حمایت کرده و نه از جایی پول و کمکی دریافت کرده است.
وی گفت: صرف تهدید به زبان برای وقوع جرم کافی نیست بلکه تهدید باید عملیاتی شود، لذا برای تمرد از مامور صرف لفظ کافی نیست و باید تمرد واقعا صورت گرفته باشد که در این رابطه عنوان اتهامی تمرد و تهدید وارد نیست.
وکیل مدافع متهم خاطرنشان کرد: اتهام دیگر موکل بنده نشر اکاذیب است در صورتیکه، چون وی نماینده جمع کثیری در یک جلسه بوده است خود از اخبار اطلاعات دقیق نداشته و اخبار بیرونی به وی رسانده میشده است. در این خصوص اصل خبر دستگیری تعدادی دراویش درست بوده است و فقط در تعداد دستگیری تفاوت نظر وجود دارد، لذا اصل موضوع یعنی دستگیری درست بوده است. در این خصوص هم نشر اکاذیب صحت ندارد.
وی در پایان دفاعیات خود از موکل گفت: با توجه به اینکه وی جزو دراویش گنابادی بوده و بخاطر عقاید خود در آن تجمعات حضور داشتهاند هیچگونه دلیلی بر سردسته و لیدر بودن وی وجود ندارد و اگر دلیل و مدرکی در این خصوص وجود دارد ارائه شود.
نماینده دادستان در پاسخ به وکیل مدافع و در دفاع از کیفرخواست صادره گفت: افراد گرداننده سایت مجذوبان نور قصد داشتند که مردم را به حضور در تجمعات تشویق کنند و اقدامات در این سایت باعث شد که دراویش به این نتیجه برسند که در خیابان پاسداران حضور یابند.
وی خطاب به وکیل مدافع گفت: اگر بستن خیابان و اخلال در زندگی مردم و کسب و کار مردم اخلال در نظم عمومی نیست پس عنوان این کار چیست؟
نماینده دادستان ادامه داد: براساس اظهارات متهم وی بر یک موتور پالس قرمز سوار شده و با یک چماق به همه جا سر زده و شعار سر داده است.
وی گفت: آیا اعلام خبر دروغ مبنی بر دستگیری هزار نفر درویش که موجب تحریک دیگران گردیده است نشر اکاذیب نبوده است؟
نماینده دادستان در خصوص اقدام تبلیغی وی علیه نظام گفت: باید بدانید که وی با رسانههای معاند مصاحبه داشته است.
وی به دادگاه گفت: آقای وکیل میگوید که متهم با خود هیچ وسیله و اسلحهای نداشته است در صورتیکه وی در اقاریر خود گفته است که با چماق از سمت کرج به سمت زندان اوین حرکت کردهام.
نماینده دادستان تهران ادامه داد: این متهم خودروی ۴۰۵ پایگاه چهارم امنیت را در اختیار خود گرفته بود. اگر اینها اخلال نیست پس چیست؟
وی گفت: در غرب هیچ نیروی پلیسی نداریم که وقتی یک اتوبوس یا کامیون به سمت آنها میآید در مقابل آن بایستند تا جلویش گرفته شود، اما اینجا ماموران ما به تعصی از تفکر شهید فهمیده در مقابل یک اتوبوس میایستند تا به مردم آسیب نرسد و امنیت مردم حفظ شود.
در ادامه قاضی صلواتی از متهم خواست که اخرین دفاعیات خود را بیان کند.
متهم گفت: در تمامی مواردی که گفتید قصد و نیت مجذوبان نور وجود داشته است. با این تفکر که بزرگ ما در خطر است مجذوبان نور از ما سوءاستفاده کردند. خوشحالم که در هیچ صحنه شهادت ماموران حضور نداشتهام. از شهادت سه مامور نیروی انتظامی بسیار ناراحت بوده و از تمامی کارهای خود نادم وپشیمان هستم.
قاضی صلواتی در پایان با اعلام ختم رسیدگی گفت: با اخذ لایحه دفاعی وکیل متهم حکم نهایی در موعد مقرر قانونی صادر خواهد شد.
*میزان