این روزها انتقادها به بیت امام(ره) در حالی گسترش یافته که رفتار نوادگان امام(ره) نهتنها پاسخگوی گرههای ذهنی و نگرانیهای مردم از بابت تحریف و مصادره خط امام از سوی روشنفکران و متحجران نیست، بلکه کمترین شباهت به سیره امام(ره) را برای افکارعمومی بازنمایی میکند و لذا بر این چالشها میافزاید و حالا میطلبد که در سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی، بازماندگان بیت ایشان در مسیر حفظ ارزشها و اصول خط امام(ره) در رفتار و اقدامات خود تجدیدنظر کنند.
به گزارش شهدای ایران، فرهیختگان نوشت:کند و کاو در سیره و رفتار سیاسی امامخمینی(ره) هر پژوهشگر منصفی را به نتیجهای دقیق و شفاف میرساند، اینکه بنیانگذار انقلاب اسلامی در طول حیات سیاسی خود حداقل نسبت به دو جریان مرزبندی شفاف و قاطعی داشته و در مقابل اقدامات آنها صریحا ایستاده است.
اول لیبرالها و مشخصا جریان نهضت آزادی. امامخمینی(ره) چه پیش از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن مرزبندی شفاف خود را با این جریان حفظ و بر آن پافشاری میکردند. در دوران پهلوی نظر امامخمینی(ره) مقابله قاطع با شاه و سرنگونی رژیم پهلوی بود، ولی سران نهضت آزادی بهویژه مهدی بازرگان معتقد به مبارزات پارلمانی و نرم بودند و میگفتند شاه بماند، سلطنت کند و کاری به دولت و حکومت نداشته باشد.
در این نظر مهدی بازرگان تا جایی پیش میرود که رسما اعلام میکند وقوع انقلاب بهدلیل حمایت آمریکا از حکومت پهلوی ممکن نیست و لذا نباید مخالفان نظام پهلوی در ایران به سمت انقلاب پیش بروند. از طرفی بعد از پیروزی انقلاب هم با وجود اعتماد اولیه به این جریان، این مسیر نهضت آزادی ادامه مییابد و در بزنگاههایی فاصله جدی خود را با خط امام(ره) نشان میدهد. مذاکره محرمانه با نمایندگان ایالات متحده در الجزایر، همکاری با ضدانقلاب ازجمله تودهایها در دولت موقت، موضعگیری نسبت به اسلام و احکام آن و نهایتا تخطئه رزمندگان در جنگ تحمیلی و تلاش برای ایجاد شکاف داخلی در ایام مقاومت در مقابل ارتش بعثی صدام ازجمله مواردی است که این جریان را مقابل انقلاب قرار داد و کار را بهجایی رساند که وزیر کشور وقت، حجتالاسلام محتشمیپور درمورد شرایط فعالیت سیاسی این جریان نظر امامخمینی(ره) را جویا شود و بنیانگذار انقلاب نیز با صراحت بگوید که این جریان بهدنبال وابستگی ایران به آمریکاست و اگر جلوی آنها گرفته نمیشد به حکومت اسلامی سیلی میزدند، لذا صلاحیت هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند.
دوم ایستادگی روشن امامخمینی(ره) در مقابل تحجر و تندروی بود. بنیانگذار انقلاب از سالها پیش از پیروزی انقلاب چه در سخنرانیهای خود و چه در کلاس و درس و بحث مرزبندی جدی خود را با این جماعت و فرقههای مختلف آن به روشنی بیان کردند. امام(ره) حتی در مواردی که اجزای حکومت اسلامی هم مشغول انجام وظیفه هستند، بیان میکنند: «کرارا گفتم و باز تکرار مىکنم، کسى حق ندارد به منزل مردم حمله کند و وارد منزل آنان شود و اگر اطلاع پیدا شد که مجرمى در منزلى است، مراقبت از فرار او کنند... .» در دوران پیروزی انقلاب این نوع رفتار امام مصادیق جدیتری هم دارد؛ مواجهه امام(ره) با جریان نزدیک به دفتر آیتا... منتظری و اقدامات سیدمهدی هاشمی. امامخمینی(ره) پس از اقدامات جنایتکارانه این جریان در داخل و برخی کشورهای منطقه ازجمله افغانستان، در رسمیترین شکل ممکن اعتراضات خود به تندرویهای این گروه را چندبار مکتوب و منتشر کردهاند. بهعنوان مثال امام(ره) در نامه ششم فروردین سال 68 به آیتا... منتظری اینگونه مینویسند: «در مساله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین، متدینتر میدانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید.»
این مواضع امامخمینی(ره) البته در ایام بعد از رحلت هم از سوی مرحوم حاجاحمد آقا تکرار و بیان میشد، بهگونهای که نامه یادگار امامخمینی(ره) به آیتا... منتظری به «رنجنامه حاجاحمد آقا» معروف شد. حاجاحمد خمینی در این نامه با شمارش تندرویها و انحرافات اطراف آیتا... منتظری از ماجرای سیدمهدی هاشمی هم یاد میکند و به تفصیل و با تلخی فراوان صریحا این ماجرا را روایت میکند.
نکته اما اینجاست که بعد از رحلت حجتالاسلام احمد خمینی، موضعگیریهای شفاف بیت امام(ره) در مقابل این دست انحرافات منقطع شد و ادامه نیافت.
در سالهای بعد از رحلت یادگار امام(ره)، برخی جریانات سیاسی نهتنها بر مسیر زاویهدار خود با انقلاب و تفکر انقلابی تاکید کردند، بلکه در ادواری تلاش کردند هم مواضع صریح بنیانگذار انقلاب نسبت به جریان خود و اقداماتشان را مخدوش و هم با تفسیر توام با مغالطه از نظرسازی برای امام بهنفع گروه و حزبشان بهرهبرداری کنند.
تحریف امام، منویات و سیره انقلابی ایشان در این ایام به دفعات تکرار شد و دامنه آن مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی و حتی دینی را دربر گرفت. نقل خاطراتی از امام درمورد حذف شعار مرگ بر آمریکا، بیان خاطراتی تحریفشده از نظرات امام درمورد موسیقی، حجاب و نوع پوشش برخی از نمونههای معروف این ماجراست.
در این بین اظهارنظرهایی مانند آنچه فرزند آیتا... منتظری درمورد حاجسیداحمد آقا مطرح کرد، نمونه واضح این ماجراست. احمد منتظری در این گفتوگو اظهار میکند: «شواهدی هست که احمدآقا برای رهبری خود برنامه داشت اما فوت امام زودتر از زمانی که او تصور میکرد رخ داد و برنامهشان پیش نرفت.»
از طرف دیگر اعضای نهضت آزادی چندینبار نامه معروف امام(ره) به وزیر وقت کشور را که از مسلمات تاریخی است، جعلی عنوان کرده و گفته بودند که این نامه را برخی اطرافیان دفتر امام جعل کردهاند.
همه این اظهارات در حالی در سالهای گذشته مطرح شده که افراد شاخص و مسئولان بیت امامخمینی(ره) و مسئولان موسسه حفظ و نشر آثار امام(ره) نهتنها حداقل واکنشهایی به این رفتارها و اقدامات نداشتهاند بلکه با همنشینی با این افراد شائبههای دیگری را در این زمینه در اذهان عمومی مطرح کردهاند؛ شائبههایی که در این روزها آنقدر زیاد شده که خیلیها کمترین اعتماد و اطمینان به ادامه راه امامخمینی(ره) را از سوی بیت ایشان در دل دارند و از آینده بیش از گذشته نگران شدهاند.
این روزها انتقادها به بیت امام(ره) در حالی گسترش یافته که رفتار نوادگان امام(ره) نهتنها پاسخگوی گرههای ذهنی و نگرانیهای مردم از بابت تحریف و مصادره خط امام از سوی روشنفکران و متحجران نیست، بلکه کمترین شباهت به سیره امام(ره) را برای افکارعمومی بازنمایی میکند و لذا بر این چالشها میافزاید و حالا میطلبد که در سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی، بازماندگان بیت ایشان در مسیر حفظ ارزشها و اصول خط امام(ره) در رفتار و اقدامات خود تجدیدنظر کنند.