به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ جمعي از كاركنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي طی نامه ای به وزیر ارشاد که نسخه ای از آن برای «انتخاب» ارسال شده، آورده اند:
پس از انتخابات 24 خرداد و شروع وزيدن نسيم دولت تدبير و اميد علي رغم فشارهاي سالهاي گذشته و خون دلهاي خورده شده طي اين سالها اميد به آينده التيام بخش ترين مرهمي بود كه دردهايمان را تسكين مي داد
هر چند نيك مي دانيم كه بخاطر سابقه كاري و اشراف كاملتان بر عملكرد اين سازمان نيازي به تكرار نيست ولي با توجه به تحركات اخير اين جماعت تازه به دوران رسيده كه در روزهاي پاياني حياتشان در اين سازمان ، دست به اقدامات جديد و خرابكاريهايي مي زنند كه ابعادش مدتها بعد از رفتن اين بزرگواران! معلوم خواهد شد .
مروري كوتاه به كارنامه سراسر نا اميد كننده مديران سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي طي سه سال گذشته اين سئوال را ايجاد مي كند كه چرا دولت جديد كه از وزارتخانه ها برنامه 100 روزه مطالبه نموده ، دستگاه مهم ديپلماسي فرهنگي را به حال خود واگذاشته است . مگر قرار نيست دوشادوش وزارت امور خارجه بعنوان متولي دستگاه ديپلماسي سياسي اين سازمان نيز در بعد فرهنگي و عمومي دولت را ياري كند .
اگر مروري كوتاه بر اين سازمان داشته باشيم در مي يابيم كه اينجا نيز به حيات خلوت دولت خصوصا در اين سالهاي پاياني تبديل شد و بسياري از نورچشمي ها كه علاقه وافر به خدمت به مردم را درخارج از مرزها !داشتند چه بر سر اين سازمان آوردند كه بسياري از مسئولين را به فكر تجديد نظر در ادامه حيات اين سازمان نمودند.
در ابتداي شكل گيري دولت دهم ابتدا با جو سازي طرفداران جريان انحرافي با شعار نا كارآمدي مديران سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي هجوم بي اماني بر پيكر اين سازمان آغاز شد و با بستن چشم بر اين حقيقت كه اين مديران را دولت مهر ورز منصوب كرده است ولي چون در ابتداي دولت دهم با انتصاب ليدر جريان انحرافي به معاون اولي رييس جمهور مورد غضب قرار گرفته و بي وقفه بر بي كفايتي و ناكار آمدي شعار دادند .
يكي از مخالفين جدي دوره مديريت آقاي دكترمصطفوي دياست وقت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، دكتر حسيني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت دهم بود كه در نهايت با حمايت رهبر جريان انحرافي موفق به انتصاب دوست قديمي و يار دوران تحصيل در دانشگاه امام صادق خود شد و آقاي محمد باقر خرمشاد را به رياست نشاند . از ابتدا بحث سواد و دانشگاهي بودن چماقي بود كه بر سر با تجربه ترين نيروها كه سالها در اين سنگر خدمت كرده بودند كوبيده شد و مثل بسياري از هوچي گريهاي دولت نهم و دهم با انتصابات پي در پي در سازمان كه در بسياري از موارد ، حتي مسئوليتي بالاتر از كارشناس و رييس اداره اي را آنهم در سازمانهاي غير مرتبط تجربه كرده بودند نداشتند.
اين جماعت بي تجربه در فرهنگ و بين الملل جهت كسب تجربه سفرهاي خود را آغاز كردند و تعدادي از اين افراد كه گفته مي شد تا كشورهاي همجوار هم نرفته بودند بيش از 40 تا 50 كشور را در سال اول تجربه كردند .
بذل و بخششهايي از كيسه بيت المال و تمكين بي چون و چرا از مسئولين در خارج از سازمان علي رغم تذكرات شديد نهادهاي نظارتي مبني بر عدم بكار گيري اينچنين نيروهايي موجب دستگيري و انفصال از خدمت يكي از مديران ارشد اين دوره شد .
يكي ديگر از مديران ارشد كه درطبابت توفيقي نداشت و علاقه اش به حوزه اقتصاد و فرهنگ تجربه ناموفقي را در سازماني وابسته به شهرداري رقم زده بود و توسط آقاي قاليباف بركنار گرديد مجددا توانست در اين حلقه مسئوليت مهمي را براي خود دست و پا كند و عده زيادي از دوستان جوان خود در حلقه شهرداري را دور خود جمع كند و دوره ناموفق ديگري را براي خود رقم زند . جالب اينكه ايشان و يكي از مديران زير مجموعه اش كه از نزديكان ليدر جريان انحرافي بود در يك روز به سازمان آمده و تاكنون بر كرسي قدرت باقي مانده اند.
يكي ديگر از دوستان نزديك دكتر خرمشاد نيز كه بسيار دم از سواد و تحصيل مي زند و بر هيات علمي بودن خود مي بالد پس از انتصاب ، بسياري از نيروهاي ارزشي و با تجربه را از دم تيغ گذراند و به يكباره داماد خود را كه مدرك تحصيلي ديپلم دارد و تسلطي بر هيچ زباني نداشت ولي كاسب زبر دستي است به سازمان آورده و به سرعت به عنوان مسئول يكي از نمايندگيهاي انتشاراتي به يكي از كشورهاي همسايه اعزام مي كند و براي مرتب بودن كارها و برقراري ارتباطات تجاري در يكسال بيش از چهار مرتبه به آن كشور سفر مي كند كه البته خود اين دكتر محترم ! گزارشي جداگانه را ميطلبد.
متاسفانه مديران ارشد سازمان بهيچ عنوان حتي تعداد كلاسهاي دانشگاه خود را كم نكرده اند و چون از ابتدا خود را موقت در اين پست مي ديدند سعي در حفظ جايگاه آكادميك خود دارند . واقعا تاسف آور است كه هر گاه سري به حوزه رياست و دفاتر تعدادي از معاونين و مديران ارشد ميزني با چهره هايي نا آشنا مواجه ميشوي و در صورت كمي تفحص مشخص مي شود دانشجويي در مقطع ارشد و يا دكترا است كه براي هماهنگي كارهاي پايان نامه مراجعه نموده است و چه تعداد از اين افرا د كه در حال جذب هستند.
يكي ديگر از افراد كه بعنوان مشاور چند سالي است حكم دلال فرهنگي را بازي مي كند و به دليل اينكه ابوالزوجه اش از مسئولين متنفذ است براي چند ساعت كار! رقمهاي ناعادلانه اي حقوق دريافت مي كند و چند ماهي بدليل حضور در ستاد انتخاباتي يكي از كانديداهاي شكست خورده به محل كار پاره وقتش يعني سازمان نيامد و بعد از گذشت شش ماه براي ترتيب دادن جلسه اي مهم براي چند تن از مديران عالي مورد اشاره به يكباره تمامي حقوق كارهاي انجام نداده اش را دريافت كرد تا اين جلسه را ترتيب دهد
وقتي مسئوليت هاي نظارتي و بازرسي نيز بر عهده فاميل و دوستان قديم باشد نيز نگراني زيادي وجود نخواهد داشت ولي اينها غفلت از حضور خداوند و بندگان صالح و تيز بين است.در صورتيكه قرار به بازگشايي پرونده ستاد سازمان باشد مثنوي هفتاد من كاغذ خواهد شد.
در ادامه فقط براي نمونه به چند نمايندگي اشاره مي شود، يكي از مهمترين افراد كه پل ارتباطي رياست جمهوري و سازمان هم محسوب مي شد پس از مدت كوتاهي بدليل خوش خدمتي علي رغم كمترين تجربه بين المللي به مهمترين نمايندگي يعني نيويورك اعزام شد تا پاداش خدمت خود را بگيرد جالب است كه اين چند روز در آستانه سفر جناب آقاي دكتر روحاني بشدت فعال شده و از هرگونه تلاشي كوتاهي نمي كند شايد مورد قبول افتد و چند سال ديگر نيز در آنجا دلسوختگان اين سالها را به ريش خند بگيرد.
يكي ديگر از دوستان نزديك وزير فرهنگ سابق كه علي رغم داشتن مشكلات فراوان و بدون كوچكترين تجربه در امور بين الملل به ماموريت به يكي از كشورهاي همسايه ميرود و آنقدر مشكل بوجود آورده است كه كميسيون فرهنگي مجلس جلسات متعددي براي بازگرداندنش ترتيب داده و هشداري جدي به سازمان داده است و لي هنوز خبري از بازگشتش نيست
يكي ديگر از رايزنان در شرف اعزام كه از همشهريان و دوستان تعدادي از مديران است مقرر مي شود جهت اينكه در كشور همسايه تحصيل مي كند بتواند خرج تحصيل خود را در بياورد، بعنوان كارمند محلي اعزام شود ولي به يكباره متوجه مي شود كه چرا بعنوان رايزن اعزام نشود و او هم همين را درخواست مي كند و خواسته اش اجابت شده و در حال حاضر در شرف اعزام است.
فردي ديگر از دوستان دانشگاهي حتي براي مرخصي ساليانه به ايران مراجعت نكرده و در خواست نموده تا به اروپا برود و اين كار را انجام داد و دوران مرخصي خود را بدليل خستگي زياد ! در اروپا سپري نمود .
جناب آقاي جنتي اين چند خط نمونه هاي بسيار اندكي است كه از باب تذكر گفته شد و از شما تقاضا داريم به راي مردم احترام گذاشته و هر چه سريعتر وضعيت مديريت جديد سازمان را مشخص نماييد .
در اين روزهاي آخر مسئوليت مديران سازمان اقدامات مغرضانه و نابخردانه اي در حال انجام است كه تبعات آن دامنگير دولت تدبير و اميد خواهد شد. لازم است تا قبل از استقرار رياست جديد سازمان نماينده ويژه خود را در سازمان مستقر ساخته تا جلوي ورود غير قانوني و انتقال دائم برخي كاركنان ساير دستگاهها كه در اين روزها در حال انجام است گرفته شود .همچنين بسياري از نمايندگيها با سرپرست اداره ميشود آنهم با وضعيتي بسيار ناراحت كننده كه احتياج به بررسي جدي دارد . والسلام
پس از انتخابات 24 خرداد و شروع وزيدن نسيم دولت تدبير و اميد علي رغم فشارهاي سالهاي گذشته و خون دلهاي خورده شده طي اين سالها اميد به آينده التيام بخش ترين مرهمي بود كه دردهايمان را تسكين مي داد
هر چند نيك مي دانيم كه بخاطر سابقه كاري و اشراف كاملتان بر عملكرد اين سازمان نيازي به تكرار نيست ولي با توجه به تحركات اخير اين جماعت تازه به دوران رسيده كه در روزهاي پاياني حياتشان در اين سازمان ، دست به اقدامات جديد و خرابكاريهايي مي زنند كه ابعادش مدتها بعد از رفتن اين بزرگواران! معلوم خواهد شد .
مروري كوتاه به كارنامه سراسر نا اميد كننده مديران سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي طي سه سال گذشته اين سئوال را ايجاد مي كند كه چرا دولت جديد كه از وزارتخانه ها برنامه 100 روزه مطالبه نموده ، دستگاه مهم ديپلماسي فرهنگي را به حال خود واگذاشته است . مگر قرار نيست دوشادوش وزارت امور خارجه بعنوان متولي دستگاه ديپلماسي سياسي اين سازمان نيز در بعد فرهنگي و عمومي دولت را ياري كند .
اگر مروري كوتاه بر اين سازمان داشته باشيم در مي يابيم كه اينجا نيز به حيات خلوت دولت خصوصا در اين سالهاي پاياني تبديل شد و بسياري از نورچشمي ها كه علاقه وافر به خدمت به مردم را درخارج از مرزها !داشتند چه بر سر اين سازمان آوردند كه بسياري از مسئولين را به فكر تجديد نظر در ادامه حيات اين سازمان نمودند.
در ابتداي شكل گيري دولت دهم ابتدا با جو سازي طرفداران جريان انحرافي با شعار نا كارآمدي مديران سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي هجوم بي اماني بر پيكر اين سازمان آغاز شد و با بستن چشم بر اين حقيقت كه اين مديران را دولت مهر ورز منصوب كرده است ولي چون در ابتداي دولت دهم با انتصاب ليدر جريان انحرافي به معاون اولي رييس جمهور مورد غضب قرار گرفته و بي وقفه بر بي كفايتي و ناكار آمدي شعار دادند .
يكي از مخالفين جدي دوره مديريت آقاي دكترمصطفوي دياست وقت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، دكتر حسيني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت دهم بود كه در نهايت با حمايت رهبر جريان انحرافي موفق به انتصاب دوست قديمي و يار دوران تحصيل در دانشگاه امام صادق خود شد و آقاي محمد باقر خرمشاد را به رياست نشاند . از ابتدا بحث سواد و دانشگاهي بودن چماقي بود كه بر سر با تجربه ترين نيروها كه سالها در اين سنگر خدمت كرده بودند كوبيده شد و مثل بسياري از هوچي گريهاي دولت نهم و دهم با انتصابات پي در پي در سازمان كه در بسياري از موارد ، حتي مسئوليتي بالاتر از كارشناس و رييس اداره اي را آنهم در سازمانهاي غير مرتبط تجربه كرده بودند نداشتند.
اين جماعت بي تجربه در فرهنگ و بين الملل جهت كسب تجربه سفرهاي خود را آغاز كردند و تعدادي از اين افراد كه گفته مي شد تا كشورهاي همجوار هم نرفته بودند بيش از 40 تا 50 كشور را در سال اول تجربه كردند .
بذل و بخششهايي از كيسه بيت المال و تمكين بي چون و چرا از مسئولين در خارج از سازمان علي رغم تذكرات شديد نهادهاي نظارتي مبني بر عدم بكار گيري اينچنين نيروهايي موجب دستگيري و انفصال از خدمت يكي از مديران ارشد اين دوره شد .
يكي ديگر از مديران ارشد كه درطبابت توفيقي نداشت و علاقه اش به حوزه اقتصاد و فرهنگ تجربه ناموفقي را در سازماني وابسته به شهرداري رقم زده بود و توسط آقاي قاليباف بركنار گرديد مجددا توانست در اين حلقه مسئوليت مهمي را براي خود دست و پا كند و عده زيادي از دوستان جوان خود در حلقه شهرداري را دور خود جمع كند و دوره ناموفق ديگري را براي خود رقم زند . جالب اينكه ايشان و يكي از مديران زير مجموعه اش كه از نزديكان ليدر جريان انحرافي بود در يك روز به سازمان آمده و تاكنون بر كرسي قدرت باقي مانده اند.
يكي ديگر از دوستان نزديك دكتر خرمشاد نيز كه بسيار دم از سواد و تحصيل مي زند و بر هيات علمي بودن خود مي بالد پس از انتصاب ، بسياري از نيروهاي ارزشي و با تجربه را از دم تيغ گذراند و به يكباره داماد خود را كه مدرك تحصيلي ديپلم دارد و تسلطي بر هيچ زباني نداشت ولي كاسب زبر دستي است به سازمان آورده و به سرعت به عنوان مسئول يكي از نمايندگيهاي انتشاراتي به يكي از كشورهاي همسايه اعزام مي كند و براي مرتب بودن كارها و برقراري ارتباطات تجاري در يكسال بيش از چهار مرتبه به آن كشور سفر مي كند كه البته خود اين دكتر محترم ! گزارشي جداگانه را ميطلبد.
متاسفانه مديران ارشد سازمان بهيچ عنوان حتي تعداد كلاسهاي دانشگاه خود را كم نكرده اند و چون از ابتدا خود را موقت در اين پست مي ديدند سعي در حفظ جايگاه آكادميك خود دارند . واقعا تاسف آور است كه هر گاه سري به حوزه رياست و دفاتر تعدادي از معاونين و مديران ارشد ميزني با چهره هايي نا آشنا مواجه ميشوي و در صورت كمي تفحص مشخص مي شود دانشجويي در مقطع ارشد و يا دكترا است كه براي هماهنگي كارهاي پايان نامه مراجعه نموده است و چه تعداد از اين افرا د كه در حال جذب هستند.
يكي ديگر از افراد كه بعنوان مشاور چند سالي است حكم دلال فرهنگي را بازي مي كند و به دليل اينكه ابوالزوجه اش از مسئولين متنفذ است براي چند ساعت كار! رقمهاي ناعادلانه اي حقوق دريافت مي كند و چند ماهي بدليل حضور در ستاد انتخاباتي يكي از كانديداهاي شكست خورده به محل كار پاره وقتش يعني سازمان نيامد و بعد از گذشت شش ماه براي ترتيب دادن جلسه اي مهم براي چند تن از مديران عالي مورد اشاره به يكباره تمامي حقوق كارهاي انجام نداده اش را دريافت كرد تا اين جلسه را ترتيب دهد
وقتي مسئوليت هاي نظارتي و بازرسي نيز بر عهده فاميل و دوستان قديم باشد نيز نگراني زيادي وجود نخواهد داشت ولي اينها غفلت از حضور خداوند و بندگان صالح و تيز بين است.در صورتيكه قرار به بازگشايي پرونده ستاد سازمان باشد مثنوي هفتاد من كاغذ خواهد شد.
در ادامه فقط براي نمونه به چند نمايندگي اشاره مي شود، يكي از مهمترين افراد كه پل ارتباطي رياست جمهوري و سازمان هم محسوب مي شد پس از مدت كوتاهي بدليل خوش خدمتي علي رغم كمترين تجربه بين المللي به مهمترين نمايندگي يعني نيويورك اعزام شد تا پاداش خدمت خود را بگيرد جالب است كه اين چند روز در آستانه سفر جناب آقاي دكتر روحاني بشدت فعال شده و از هرگونه تلاشي كوتاهي نمي كند شايد مورد قبول افتد و چند سال ديگر نيز در آنجا دلسوختگان اين سالها را به ريش خند بگيرد.
يكي ديگر از دوستان نزديك وزير فرهنگ سابق كه علي رغم داشتن مشكلات فراوان و بدون كوچكترين تجربه در امور بين الملل به ماموريت به يكي از كشورهاي همسايه ميرود و آنقدر مشكل بوجود آورده است كه كميسيون فرهنگي مجلس جلسات متعددي براي بازگرداندنش ترتيب داده و هشداري جدي به سازمان داده است و لي هنوز خبري از بازگشتش نيست
يكي ديگر از رايزنان در شرف اعزام كه از همشهريان و دوستان تعدادي از مديران است مقرر مي شود جهت اينكه در كشور همسايه تحصيل مي كند بتواند خرج تحصيل خود را در بياورد، بعنوان كارمند محلي اعزام شود ولي به يكباره متوجه مي شود كه چرا بعنوان رايزن اعزام نشود و او هم همين را درخواست مي كند و خواسته اش اجابت شده و در حال حاضر در شرف اعزام است.
فردي ديگر از دوستان دانشگاهي حتي براي مرخصي ساليانه به ايران مراجعت نكرده و در خواست نموده تا به اروپا برود و اين كار را انجام داد و دوران مرخصي خود را بدليل خستگي زياد ! در اروپا سپري نمود .
جناب آقاي جنتي اين چند خط نمونه هاي بسيار اندكي است كه از باب تذكر گفته شد و از شما تقاضا داريم به راي مردم احترام گذاشته و هر چه سريعتر وضعيت مديريت جديد سازمان را مشخص نماييد .
در اين روزهاي آخر مسئوليت مديران سازمان اقدامات مغرضانه و نابخردانه اي در حال انجام است كه تبعات آن دامنگير دولت تدبير و اميد خواهد شد. لازم است تا قبل از استقرار رياست جديد سازمان نماينده ويژه خود را در سازمان مستقر ساخته تا جلوي ورود غير قانوني و انتقال دائم برخي كاركنان ساير دستگاهها كه در اين روزها در حال انجام است گرفته شود .همچنين بسياري از نمايندگيها با سرپرست اداره ميشود آنهم با وضعيتي بسيار ناراحت كننده كه احتياج به بررسي جدي دارد . والسلام