محاصره شهر آبادان
پس از تجاوز عراق در 31 شهریور 1359 و اشغال سریع بخش هایی از خاك ایران، خرمشهر مهم ترین شهر بندری ایران، پس از 40 روز مقاومت دلیرانه، با خیانت آشكار لیبرال ها و منافقین، به دست دشمن افتاد. پس از سقوط خرمشهر، رژیم عراق در صدد برآمد تا جزیره آبادان را هم اشغال كند و تلاش كرد تا از طریق شرق كارون و شمال بهمنشیر وارد آبادان شود، زیرا عبور از این قسمت آسان تر از عبور از رودخانه كارون در جنوب خرمشهر بود. با چنین وضعیتی آبادان در یك محاصره 330 درجه ای قرار می گرفت و عبور از رودخانه بهمنشیر می توانست آن را با خطر جدی روبه رو كند. دشمن می پنداشت اگر بتواند از این رودخانه بگذرد، آبادان را برای همیشه از آن خود كرده است.
عراقی ها برای تصرف آبادان در 8 آبان 1359، در منطقه ذوالفقاری روی رودخانه بهمنشیر پل شناور نصب و با عبور دادن قسمتی از نیروهای خود، وارد جزیره آبادان شدند و از آن جهت منطقه ذوالفقاری را انتخاب كرده بودند كه با استفاده از پوشش نخلستان ها بتوانند از دید رزمندگان اسلام دور مانده و به راحتی وارد شهر گردند.
عملیات ثامن الائمه (ع) گر چه به عنوان یكی از چهار عملیات بزرگ و برجسته در چارچوب سلسله تلاش هایی كه برای آزاد سازی مناطق اشغالی انجام گرفت، به شمار می رود ولی این عملیات به منزله « نقطه عطف» و «حلقه واسط» برای انتقال استراتژی جنگ از وضعیت گذشته به وضعیت جدید بود. سردار محسن رضایی در این باره می گوید:
«عملیات ثامن الائمه(ع) نقطه عطف است و به عنوان مبداء آغاز استراتژی مرحله دوم جنگ است و یكی از نقاط اعتماد به نفس در استراتژی مرحله دوم، عملیات ثامن الائمه (ع) بود كه حلقه واسط و مبداء تحول بود.»
رزمندگان اسلام شبانه سلاح بر دوش، پیاده و سواره به منطقه شتافتند و با جانبازی و فداكاری بسیار، چنان مقاومتی از خود نشان دادند كه دلاوری ها و شجاعت های آنان در این منطقه به نام «حماسه ذوالفقاری» به عنوان برگ زرینی در تاریخ دوران دفاع مقدس به ثبت رسید. در این نبرد 280 نفر از نیروهای بعثی به هلاكت رسیده و 130 نفر به اسارت در آمدند و رزمندگان ایران توانستند از نفوذ نیروهای دشمن به شهر آبادان جلوگیری به عمل آوردند.
نیروهای عراقی بعداز این شكست، سعی كردند از طرف فیاضیه (بین ایستگاه 12 و خرمشهر) به سمت آبادان پیشروی كنند كه در این منطقه نیز با مقاومت دلاورمردان اسلام مواجه و مجبور به عقب نشینی شدند. این عملیات تا 18 آبان 1359، ادامه داشت و سرانجام نیروهای بعثی از روستای نخلستان عبادی نیز پاكسازی و تا 4 كیلومتری شمال رودخانه بهمنشیر مجبور به عقب نشینی شدند.
بعداز این حماسه، جهاد سازندگی موفق شد، جاده ای در میان باتلاق های اطراف آبادان احداث كند. این جاده نیروهای دشمن را دور می زد و به جاده آبادان – ماهشهر وصل می شد. از طریق این جاده كه به جاده وحدت معروف بود، تداركات نظامی نیروهای ایرانی آسان تر و سریع تر انجام می گرفت.
به دنبال صدور فرمان امام خمینی (ره) در چهاردهم آبان 1359، مبنی بر این كه :
«حصر آبادان باید شكسته شود»
نیروهای مسلح تمام تلاش و امكانات خود را برای شكستن محاصره آبادان به خاطر اجرای فرمان امام خمینی(ره) به كار بستند.
صدام كه خود را ناتوان از تصرف آبادان می دید، بعداز یازدهمین نشست سران عرب در «امان» كه در 6 آذر 1359، تشكیل شد، چنین گفت:
«ما نمی خواهیم كشورگشایی كنیم. ما فقط می خواستیم، تهدید ایران را از شهرهای خود دور سازیم!»
این گفته بیانگر ناتوانی عراقی ها در پیشروی، در خاك ایران بود.
مقام معظم رهبری در مورد تاثیر سخنان امام (ره) در نجات آبادان چنین فرودند:
«آبادان در معرض حمله و خطر بود، مثل خونین شهر، منتهی همین تاكید امام كه تكلیف شرعی كردند كه مبادا آبادان سقوط بكند، نیروهای رزمنده را كه در آن جا بود، تقویت كردند. البته در آبادان سپاه آن روز برتر از ارتش بود. بعداً ارتش هم در آبادان مستقر شد و در یك مورد كه نیروهای دشمن ازبهمنشیر عبور كردند و وارد جزیره آبادان شدند، بسیج توده ای مردم و شرافت نظامی عده ای از نظامیان ما حماسه آفرید و عراقی ها را در جایی كه واقعاً بیرون كردن دشمن از آن جا بسیار دشوار بود، كوبیدند. عده ای را كشته و تار و مار كردند و عده ای را به داخل رودخانه انداختند و عده ای هم كه توانستند، فرار كردند. عامل اصلی در حفاظت از آبادان همان فرمان امام بود و داغی كه از سقوط نیمی از خونین شهر در دل برادران وجود داشت)).
منطقه عملیات
منطقه عملیات ثامن الائمه (ع) در شرق رودخانه كارون و در حد فاصل شمال شهر آبادان وجنوب منطقه دارخوین قرار داشت و شامل سرپل دشمن به وسعت 150 تا 180 كیلومتر مربع می شد كه در اشغال نیروهای عراقی بود. عوارض حساس منطقه، رودخانه كارون و دو جاده اهواز – آبادان و ماهشهر – آبادان بودند و عوارض مصنوعی منطقه نیز بیشتر شامل مواضع و استحكامات دشمن نظیر خاكریزهای متعدد، مواضع تانك، سنگرهای اجتماعی و انفرادی می شدند. با توجه به اهمیت دو پلقصبهو حفار برای دشمن كه به منزله معبر و محل اتصال عقبه های او در شرق كارون بودند، مواضع واستحكامات فراوان و تعداد زیادی نیروی رزمی در این دو محور وجود داشتند.
وضعیت دشمن
دشمن برای استقرار در منطقه سرپل، واقع در شرق رودخانه كارون، دچار تناقض بود؛ از یك سو به لحاظ اهمیت منطقه و ضرورت حفظ آن می بایست از نیروی بسیاری استفاده می كرد و از سوی دیگر، با توجه به محدودیت عقبه خود، تجمع این میزان نیرو برایش ناممكن بود. در عین حال، شناخت عراقی ها از توان نیروهای خودی در عقب راندن دشمن – به ویژه پس از ناكامی ارتش در عملیات های سوم آبان 1359 و بیستم دی 1359 – آن ها را مطمئن كرده بودكه مورد تعرض جدید قرار نخواهند گرفت. استعداد و آرایش یگان های دشمن در این منطقه برابر اسناد به دست آمده از تیپ 8 مكانیزه ارتش عراق در 26 مرداد 1360 عبارت بودند از:
1- تیپ 8 مكانیزه از لشكر 3 زرهی كه به سه گردان مكانیزه و یك گردان تانك در شمال سرپل و جنوب سلمانیه مواضع پدافندی را اشغال و تحكیم كرده بود.
2- تیپ 6 زرهی از لشكر 3 زرهی كه با سه گردان تانك و یك گردان مكانیزه در قسمت مركزی و شرقی در شمال جاده ماهشهر – آبادان مستقر بود.
3- تیپ 44 پیاده از لشكر 11 پیاده، كه با یك گردان تحت امر لشكر 3 زرهی در قسمت جنوبی منطقه سرپل و جنوب جاده ماهشهر – آبادان پدافند می كرد.
4- تیپ 12 زرهی لشكر 3 در غرب كارون در احتیاط قرار داشت و گردان های تانك الطارق و سیف سعد و چند گردان جیش الشعبی، گردان پیاده از تیپ 44 و گردان 1 از تیپ 33 نیروی مخصوص نیز در منطقه شرق كارون استقرار داشتند.
برابر شواهد، قراین و اسناد موجود، در پی گسترش حملات رزمندگان اسلام به منطقه اشغالی سرپل در نیمه اول سال 1360، دشمن دچار اضطراب شده و احتمال حمله نیروهای خودی را پیش بینی می كرد. بااین حال، عراقی ها همچنان به استقرار در مناطق اشغالی اصرار داشتند و این امر بدین دلیل بود كه عراقی ها تصور می كردند كه نیروهای اسلام از انجام دادن عملیات دقیق و برنامه ریزی شده در سطحی گسترده ناتوان هستند. در واقع فرماندهی عراق احتمال تدارك حمله از محور شرق رودخانه را پیش بینی می كرد اما به هیچ وجه تصور نمی كرد این حمله، گسترده و همه جانبه باشد.
5- استعداد دشمن در این منطقه برابر یك لشكر تقویت شده بود، ضمن این كه فرمانده سپاه سوم می توانست از احتیاط لشكرهای 5 مكانیزه و 9 رزهی كه در جنوب غربی اهواز و سوسنگرد مستقر بودند، برای تقویت لشكر 3 زرهی استفاده كند.
طرح عملیات
الف ) اهداف و ماموریت
هدف اصلی عملیات، انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه كارون وتصرف و تامین منطقه بود. در طرح اولیه سپاه آمده بود:
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در آبادان و دارخوین و ماهشهر ماموریت دارند تا به همآهنگی و همكاری كامل لشكر 77 پیاده خراسان از محور فیاضیه و دارخوین به طور گسترده و از سه محور ایستگاه 12 و ایستگاه 7 و جاده ماهشهر– آبادان تك نمایند و نیروهای دشمن را كه از كنار كارون تا جاده ماهشهر – آبادان گسترش داشتند، به طور كامل محاصره و بعداز انهدام دشمن، در منطقه متصرفه پدافند نمایند.»
سران نظامی امیدوار بودند با انجام عملیات ثامن الائمه (ع) تهدید احتمالی دشمن برای تصرف آبادان كه عراق آن را به صورت اهرم فشاری علیه ایران در تبلیغات خود مورد استفاده قرار می داد، خنثی شود. از سوی دیگر، در این عملیات پس از پاكسازی شرق رودخانه كارون، نیروهای خودی از خطوط پدافندی آزاد شده و امكان به كارگیری آن ها در مراحل بعدی آزاد سازی مناطق اشغالی فراهم می شد.
ب ) سازمان رزم خودی
تركیب نیروهای عمل كننده در این عملیات، شامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای ژاندارمری به این شرح بود:
- لشكر 77 با سه تیپ شامل 9 گردان نیروی پیاده؛
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با 16 گردان نیروی پیاده كه در سازمان سه قرارگاه تیپی عمل می كرد؛
- تیپ 37 زرهی شیراز؛
- گردان 251 تانك از لشكر 16 زرهی؛
- گردان 107 ژاندارمری؛
- گروه رزمی 291 تانك؛
- جهاد سازندگی، علاوه بر احداث جاده وحدت در فروردین 1360، امور مقدماتی مهندسی عملیات را انجام داد.
پس از حذف بنی صدر برای نخستین بار بود كه نیروهای عمل كننده در چنین مقیاسی با هم تركیب شده به نحو شایسته ای با یكدیگر همكاری و هم آهنگی می كردند، چنان كه این اقدام، الگوی مناسبی برای ادامه همكاری ارتش و سپاه در سایر عملیات ها شد.
ج) طرح مانور
در طرح مانور، سه محور عمده و یك محور فرعی برای انجام عملیات در نظر گرفته شده بود: محور شمالی شامل منطقه دارخوین و محمدیه و محور جنوبی شامل محور فیاضیه و ایستگاه 7 بود. بر اساس این طرح، تلاش فرعی نیروها برای پشتیبانی نیز در محور جاده ماهشهر – آبادان انجام می شد. در این میان، محور دارخوین و فیاضیه با هدف تصرف و تامین پل های
حفار و قصبه دارای اهمیت بیشتری بودند و در صورت برخورداری نیروهای خودی از سرعت عمل، امكان انهدام و اسارت بسیاری از افراد دشمن در این محور وجود داشت. و همین ضرورت، در آرایش نیروها مؤثر بود، كه به این ترتیب مشخص شد:
محور دارخوین – محمدیه: پنج گردان از سپاه (چهار گردان آفندی و یك گردان احتیاط) و سه گردان از ارتش (دو گردان آفندی و یك گردان احتیاط) و یك گردان تانك در احتیاط و پشتیبانی.
محور فیاضیه: پنج گردان از سپاه (چهار گردان آفندی و یك گردان احتیاط) و سه گردان از ارتش (یك گردان آفندی و دو گردان احتیاط)
محور جاده ماهشهر – آبادان: دو گردان از سپاه (یك گردان آفندی و یك گردان احتیاط) و دو گردان از ارتش ( یك گردان آفندی و یك گردان پدافند).
برای پشتیبانی عملیات، سه گردان توپخانه و 50 قبضه سلاح پدافند هوایی در نظر گرفته شده بود.
در مجموعه، به نظر می رسید، دشمن به دلیل برخورداری از نیروهای احتیاط و به ویژه امكان به كارگیری لشكرهای 5 مكانیزه و 9 زرهی تحت امر سپاه سوم، در موضع برتری قرار داشت، لیكن نیروهای خودی با توجه به شناخت دقیق از دشمن، ویژگی برتر عملیاتی، تركیب جدید سپاه و ارتش – كه پیش از این هرگز در این سطح وجود نداشت – و بهره برداری مناسب از زمین، از موقعیت بهتری برخوردار بودند. افزون بر این، دشمن به لحاظ درك و باوری كه از توان نیروهای خودی داشت، به طور نسبی در غافل گیری به سر می برد و این عوامل در مجموع می توانست دست یابی به پیروزی را آسان كند.
در این میان، افزایش قابل توجه نیروهای سپاه در مقایسه با عملیات های پیشین و نقش طراحان نظامی سپاه در طرح ریزی و هدایت عملیات، از جمله ویژگی های عملیات ثامن الائمه (ع) و عامل برتری نیروهای خودی در برابر دشمن بود.
بدین ترتیب، عملیات ثامن الائمه (ع) به منظور شكستن محاصره آبادان و انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه كارون پس از آماده سازی مقدمات آن، آغاز شد.
شرح عملیات
عملیات در ساعت 1 بامداد روز پنجم مهر 1360 آغاز شد. قوای ایران در ساعات نخست عملیات، باتهاجم به مواضع دشمن و در هم شكستن مقاومت نیروهای آنان، خاكریزهای اول دشمن را تصرف وتأمین كردند. مقاومت اولیه نیروهای عراقی در برخی از محورها و به ویژه تداوم آن در منطقه پل حفار، نشان دهنده هوشیاری نسبی دشمن بود. بنابر گزارش اسیران عراقی، اسارت یكی از نیروهای خودی در منطقه عملیاتی تیپ 8 مكانیزه در محور دارخوین سبب هوشیاری دشمن شده بود، ولی شناخت نادرست فرماندهان نظامی عراق نسبت به توان نیروهای خودی كه بر مبنای برآوردهای عملیات های ناكام پیشین ایجاد شده بود، سبب شد در برابر حمله نیروهای خودی واكنش مناسبی نشان ندهند.
با روشن شدن هوا و ادامه پیشروی نیروهای خودی از محور شمالی به سمت پلماردو تهدید عقبه نیروهای دشمن، نخستین ضربه شكننده بر نیروهای عراقی وارد آمد. بااین حال، نیروهای دشمن در منطقه پل حفار همچنان مقاومت می كردند. گستردگی محورهای تهاجم و عقب ماندگی دشمن سبب شد تا نیروهای خودی با به دست گرفتن ابتكار عمل و ادامه پیشروی در محورهای مختلف، دشمن را تحت فشار قرار دهند.
از سوی دیگر، در پی تغییر وضعیت میدان نبرد، فرماندهی نیروهای دشمن تلاش می كرد تا تاریك شدن هوا به مقاومت در پل حفار ادامه دهد. دشمن قصد داشت، باتقویت منطقه، ابتدا منطقه سرپل را حفظ كند و پس از آن، با نصب پل روی رودخانه كارون، نیروهای محاصره شده را نجات دهد وسپس، با استقرار در منطقه غرب رودخانه كارون، از ادامه پیشروی نیروهای خودی جلوگیری كند.
بر همین اساس، دشمن در اولین اقدام با وارد كردن تیپ 10 زرهی گارد جمهوری، سعی كرد، پل حفار را حفظ كرده و با استقرار تیپ 16 زرهی از لشكر 6 زرهی درغرب رودخانه كارون، از پیشروی نیروهای خودی جلوگیری كند. تهاجم رزمندگان به نیروهای تیپ 10 سبب شد تا این نیروها در همان لحظات اولیه حضور در منطقه سرپل، محاصره شده و عقب نشینی كنند، در صورتی كه اگر در حمله به تیپ 10 تأخیر صورت می گرفت، بی گمان نیروهای تیپ 10 دشمن پس از حضور در منطقه، دست به ضد حمله می زدند.
با آزاد شدن جاده ماهشهر – آبادان در ساعت 8:32 بامداد روز پنجم مهر و پیشروی نیروهای خودی از شمال به جنوب وتصرف پل قصبه، امكان مقاومت از عراقی ها گرفته شده بود.
در بعد از ظهر همان روز بخشی از پل حفار تصرف شده بود ولی عراقی ها برای باز نگه داشتن عقبه نیروهای محاصره شده خود در شرق كارون، همچنان مقاومت می كردند، چنان كه با تاریك شدن هوا حركت ستون نیروهای دشمن از اهواز به سمت خرمشهر دیده می شد.
بدین ترتیب، روز اول عملیات در حالی به پایان رسید كه دشمن به دلیل عقب ماندگی، توان مقابله با نیروهای خودی را نداشت و تنها، به تاریك شدن هوا، باز نگاه داشتن پل حفار برای تقویت منطقه و یا امكان عقب نشینی نیروهای محاصره شده امید بسته بود. در روز دوم عملیات (ششم مهر)، در حالی كه پیشروی نیروهای خودی همچنان ادامه داشت، دشمن واكنش جدی از خود نشان نداد و از بعدازظهر همان روز نیروهای عراقی به تدریج تسلیم شده و یا عقب نشینی كردند و سرانجام در پایان این روز عملاً منطقه سرپل دشمن آزاد شد.
در روز سوم عملیات نیز در پی پاكسازی منطقه، محاصره آبادان به پایان رسید و فرمان امام خمینی مبنی بر شكستن حصر آبادان، در مدت 48 ساعت آفند تحقق یافت و نیروهای خودی پس از پاكسازی كامل منطقه، در ساحل شرقی رودخانه كارون استقرار یافتند. در این عملیات علاوه بر آزاد سازی منطقه اشغالی در شرق رودخانه، بخش وسیعی از نیروهای خودی – كه درگیر پدافند در منطقه بودند – آزاد و برای عملیات های بعدی آماده شدند.
نتایج عملیات ثامن الائمه (ع)
در این عملیات سلحشوران اسلام به نتایج مهمی دست یافتند، از جمله:
ساحل شرقی رودخانه كارون تصرف و تامین گردید.1
آبادان از محاصره یك ساله خارج شد.2
بیش از 150 كیلومتر مربع از اراضی اشغال شده، آزاد گردید.3
بیش از 3 هزار نفر از نیروهای دشمن كشته و زخمی شدند و 1656 نفر نیز به اسارت در آمدند.4
, تانك و نفربر، 1000دستگاه انواع خودرو دشمن منهدم گردید 5. 3فروند هواپیما و 90 فروند .
همچنین 100 دستگاه تانك، 60 دستگاه نفربر، 3 دستگاه لودر و 150 دستگاه خودرو به غنیمت گرفته شد.
عملیات ثامن الائمه(ع)
صدام پس از این شكست 7 تن از فرماندهان خود را تیرباران كرد.
با توجه به نقش شجاعانه لشكر 77 پیاده با تصویب شورای عالی دفاع درتاریخ یازدهم مهر 1360، به لشكر پیروز خراسان تغییر نام داد.
پیامدهای شكسته شدن محاصره آبادان
موفقیت عملیات ثامن الائمه (ع) درابعاد مختلف پیامدهایی به همراه داشت كه آن را در دو محور عمده، داخلی و خارجی ارزیابی می كنیم.
الف - پیامدهای داخلی
1- با انجام موفقیت آمیز اولین عملیات وسیع ایران در جبهه ها ، روحیه نیروهای رزمنده تقویت وتوانمندانه تر از پیش به نبرد با دشمن پرداختند.
2- از نظر سیاسی وضعیت سیاسی كشور منسجم تر شد و كمتر از یك هفته بعد از این عملیات، مردم با شركت در سومین انتخابات ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای را به ریاست جمهوری برگزیدند، كه این امر منجر به موفقیت بیشتر در سیاست های خارجی نظام نیز گردید.
3- با تثبیت دولت اسلامی و وحدت نظر مسئولین نظام، موضع گیری های قاطعانه و به موقعی در قبال مسائل خارجی انجام گرفت.
ب: پیامدهای خارجی
مهم ترین پیامد خارجی این عملیات تشكیل شورای همكاری خلیج فارس توسط كشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، به منظور جلوگیری از گسترش و نفوذ انقلاب اسلامی و یاری رساندن به رژیم متجاوز عراق بود، همچنین تحركات نظامی امریكا در خلیج فارس به منظور اعمال فشار بر ایران و حمایت از كشورهای منطقه بیشتر شد.
امریكا با اعزام ناوگان نظامی خود در خاورمیانه و آب های دریای عمان، مانورهایی انجام داد و تهاجم تبلیغی گسترده ای را علیه ایران آغاز كرد و با نشر اكاذیب و شایعات، وحشت بی مورد رژیم های منطقه را از ایران بیشتر كرد