بهزعم بعضیها، قبله آمال بودن غرب، بستگی دارد به اینکه کی در ایران، رئیسجمهور یا کی در حوزه راه، وزیر یا کی در تهران، شهردار باشد!
شهدای ایران: حسین قدیانی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: ادبیات جدیدی که در ماههای گذشته از سوی عدهای میشنیدیم، در ورای برف تهران، رنگ و بوی دیگری گرفت و بیش از پیش، جلوهگر شد! به این جملات، دقت کنید؛ «حتی در پایتختهای اروپایی هم پیش آمده که بارش شدید برف، چند روزی منجر به تعطیلی فرودگاهها شود! اینکه رخدادهای طبیعی از قبیل برف، باعث غافلگیری شهرداریها و دولتها شود، هرگز چیز عجیبی نیست، حتی در اروپا و آمریکا! کم پیش نیامده که شاخههای درختان، حتی در کشورهای متمول و مدرن هم بر اثر سنگینی بار برف، شکسته شود!
اینکه مسافران برای ساعتها و بلکه روزها، متأثر از بارش غافلگیرکننده برف، در فرودگاهها سرگردان شوند، حتی در غرب هم دیده شده! هنوز هم برف قادر است زندگی عادی شهرهای پیشرفته دنیا را مختل کند، طوری که علاوه بر فرودگاهها، بسیاری از ادارات و مدارس و دانشگاهها هم برای چند روز پیاپی تعطیل شود!»
در این رابطه یادداشت دیگری از حسین قدیانی را بخوانید:
از آدمبرفی تا آدمحرفی!
این جملات را شگفتا! از زبان کسانی میشنویم که تا همین چند ماه پیش، ناظر بر هر برف و بارانی، دنبال بهانه میگشتند تا غرب متمدن همیشه شیک و همواره آماده و دارای تجهیزات آنچنانی را که هیچوقت هم بر اثر رخدادهای طبیعی غافلگیر نمیشود، بر فرق شهردار وقت تهران بکوبند! خندهدار به نظر میرسد اما واقعیتی است؛ بهزعم بعضیها، قبله آمال بودن غرب، بستگی دارد به اینکه کی در ایران، رئیسجمهور یا کی در حوزه راه، وزیر یا کی در تهران، شهردار باشد! اگر «نجفی» شهردار باشد، حتی غرب هم، با آنهمه کدخدایی و توسعه، غافلگیر از بارش برف میشود اما خدا نکند یکی غیر از جناح خودشان شهردار باشد؛ غرب میشود همان مدینه فاضله که اگر هر روز خدا هم در شهرهای آن برف و باران ببارد، آب از آب تکان نمیخورد! و نیست که هیچ فرودگاه اروپایی تعطیل نمیشود و هیچ شاخهای نمیافتد و هیچ آتشی گر نمیگیرد، باید صبح تا شب، حتی در برنامه مثلا فوتبالی نود «قالیباف» را کوبید، با این ادبیات که «در کدام شهر دنیا، اینگونه است که در تهران؟!»
بله! شهردار که از خودشان نباشد، همه شهرهای دنیا و لابد حتی شهر بمبئی، میشود چماقی بر فرق شهردار نگونبخت! و اگر از خودشان باشد، بیا و بنگر تغییر 180 درجهای را! و تماشا کن «ادبیات جدید» را! که حتی لندن و پاریس و نیویورک هم به پست بحران میخورند! و غافلگیر میشوند! و لذا باید منصف بود! و نجفی را درک کرد! خوب شد نمردیم و معنای انصاف را هم دیدیم! من باز تکرار میکنم؛ «بهزعم بعضیها، قبله آمال بودن غرب، بستگی دارد به اینکه کی در ایران، رئیسجمهور یا کی در حوزه راه، وزیر یا کی در تهران، شهردار باشد!» ما البته واقعا اهل انصاف هستیم؛ همچنان که در روزهای برف اخیر، تقریبا هیچکدام از روزنامههای این جناح، اگرچه مشکلات را پوشش دادند لیکن موضوع را به قول معروف؛ ناموسی نکردند! و آن را در شمارههای بعد خود، کش ندادند!
کاملا قابل فرض است که اگر برف، همینی بود که بود و اگر مشکلات هم هکذا، اما شهردار تهران مثلا قالیباف بود؛ بلاشک تا خود عید، موضوع را در حد تیتر یک، دست میگرفتند! و عمرا اگر یک کلام، مایه از «ادبیات جدید»شان میگذاشتند! ما البته این را هم از روی انصاف مینویسیم که بله! گاهی ممکن است طبیعت، آدمی را و حتی مدیریت بحران آدمی را غافلگیر کند و این مهم، غرب و شرق و شمال و جنوب ندارد لیکن سخن بر سر مواجهه اینچنین دوگانه با رخدادهای طبیعی است!
وانگهی! برف اخیر برای کسانی که 3 یا 4 دهه در تهران زندگی کردهاند، هرگز امر تازهای نبوده! بگذریم که از حدود یک هفته قبل، هواشناسی آمار برف را به کرات به حضرات داده بود!
پس این نمیشود که هر جا امور دستشان بود، حتی غرب هم بشود اخ! و هر جا دست غیر خودشان، همه جا بشود چماق! و اما این جمله آخر را ناظر بر «ادبیات جدید» خود حضرات مینویسم؛ حالا که اذعان دارید به اینکه غرب هم ممکن است غافلگیر شود، پس کدخدای گاه تعطیل را هرگز بزرگتر از خدای برف و باران تصور نکنید که همیشه مدبر امور است و همیشه محول احوال!
اینکه مسافران برای ساعتها و بلکه روزها، متأثر از بارش غافلگیرکننده برف، در فرودگاهها سرگردان شوند، حتی در غرب هم دیده شده! هنوز هم برف قادر است زندگی عادی شهرهای پیشرفته دنیا را مختل کند، طوری که علاوه بر فرودگاهها، بسیاری از ادارات و مدارس و دانشگاهها هم برای چند روز پیاپی تعطیل شود!»
در این رابطه یادداشت دیگری از حسین قدیانی را بخوانید:
از آدمبرفی تا آدمحرفی!
این جملات را شگفتا! از زبان کسانی میشنویم که تا همین چند ماه پیش، ناظر بر هر برف و بارانی، دنبال بهانه میگشتند تا غرب متمدن همیشه شیک و همواره آماده و دارای تجهیزات آنچنانی را که هیچوقت هم بر اثر رخدادهای طبیعی غافلگیر نمیشود، بر فرق شهردار وقت تهران بکوبند! خندهدار به نظر میرسد اما واقعیتی است؛ بهزعم بعضیها، قبله آمال بودن غرب، بستگی دارد به اینکه کی در ایران، رئیسجمهور یا کی در حوزه راه، وزیر یا کی در تهران، شهردار باشد! اگر «نجفی» شهردار باشد، حتی غرب هم، با آنهمه کدخدایی و توسعه، غافلگیر از بارش برف میشود اما خدا نکند یکی غیر از جناح خودشان شهردار باشد؛ غرب میشود همان مدینه فاضله که اگر هر روز خدا هم در شهرهای آن برف و باران ببارد، آب از آب تکان نمیخورد! و نیست که هیچ فرودگاه اروپایی تعطیل نمیشود و هیچ شاخهای نمیافتد و هیچ آتشی گر نمیگیرد، باید صبح تا شب، حتی در برنامه مثلا فوتبالی نود «قالیباف» را کوبید، با این ادبیات که «در کدام شهر دنیا، اینگونه است که در تهران؟!»
بله! شهردار که از خودشان نباشد، همه شهرهای دنیا و لابد حتی شهر بمبئی، میشود چماقی بر فرق شهردار نگونبخت! و اگر از خودشان باشد، بیا و بنگر تغییر 180 درجهای را! و تماشا کن «ادبیات جدید» را! که حتی لندن و پاریس و نیویورک هم به پست بحران میخورند! و غافلگیر میشوند! و لذا باید منصف بود! و نجفی را درک کرد! خوب شد نمردیم و معنای انصاف را هم دیدیم! من باز تکرار میکنم؛ «بهزعم بعضیها، قبله آمال بودن غرب، بستگی دارد به اینکه کی در ایران، رئیسجمهور یا کی در حوزه راه، وزیر یا کی در تهران، شهردار باشد!» ما البته واقعا اهل انصاف هستیم؛ همچنان که در روزهای برف اخیر، تقریبا هیچکدام از روزنامههای این جناح، اگرچه مشکلات را پوشش دادند لیکن موضوع را به قول معروف؛ ناموسی نکردند! و آن را در شمارههای بعد خود، کش ندادند!
کاملا قابل فرض است که اگر برف، همینی بود که بود و اگر مشکلات هم هکذا، اما شهردار تهران مثلا قالیباف بود؛ بلاشک تا خود عید، موضوع را در حد تیتر یک، دست میگرفتند! و عمرا اگر یک کلام، مایه از «ادبیات جدید»شان میگذاشتند! ما البته این را هم از روی انصاف مینویسیم که بله! گاهی ممکن است طبیعت، آدمی را و حتی مدیریت بحران آدمی را غافلگیر کند و این مهم، غرب و شرق و شمال و جنوب ندارد لیکن سخن بر سر مواجهه اینچنین دوگانه با رخدادهای طبیعی است!
وانگهی! برف اخیر برای کسانی که 3 یا 4 دهه در تهران زندگی کردهاند، هرگز امر تازهای نبوده! بگذریم که از حدود یک هفته قبل، هواشناسی آمار برف را به کرات به حضرات داده بود!
پس این نمیشود که هر جا امور دستشان بود، حتی غرب هم بشود اخ! و هر جا دست غیر خودشان، همه جا بشود چماق! و اما این جمله آخر را ناظر بر «ادبیات جدید» خود حضرات مینویسم؛ حالا که اذعان دارید به اینکه غرب هم ممکن است غافلگیر شود، پس کدخدای گاه تعطیل را هرگز بزرگتر از خدای برف و باران تصور نکنید که همیشه مدبر امور است و همیشه محول احوال!