شهید صفدر سلمانی ماهینی در وصیتنامهاش مینویسد:«خدایا دوست دارم که چنان دلم سوز دلی داشته باشد که با یاد تو آرامش گیرد و با این قلب دردمند عاشق برای رسیدن به تو بیتابی کنم.»
به گزارش شهدای ایران، روزگاری رهبر کبیر انقلاب اسلامی(ره) در مورد وصیت نامه شهدا میفرمود: «این وصیتنامههایی که این عزیزان مینویسند مطالعه کنید. 50 سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامه ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.» چند سال پیش بود که رهبر معظم انقلاب هم در یکی از دیدارهای رسمیشان به خواندن وصایای شهدا توصیه داشتند.
ایشان در این زمینه فرمودند: «این وصیتنامههایی که امام میفرمودند بخوانید، من به این توصیه ایشان خیلی عمل کردهام. هرچه از وصیتنامههای همین بچهها به دستم رسیده - یک فتوکپی، یک جزوه - غالباً من اینها را خواندهام؛ چیزهای عجیبی است. ماها واقعاً از این وصیتنامهها درس میگیریم. اینجا معلوم میشود که درس و علم و علم الهی، بیش از آنچه که به ظواهر و قالبهای رسمی وابسته باشد، به «حکمت معنوی» - که ناشی از نورانیت الهی است - وابسته است. آن جوان خطش هم بزور خوانده میشود، اما هر کلمهاش برای من و امثال من، یک درس راهگشاست و من خودم خیلی استفاده کردهام...وقتی معنویت هست، دلها مجذوب آن میشود. وقتی دلها مجذوب شد، نیروها به دنبال دلها و ارادهها حرکت میکند. وقتی اینطور شد، بزرگترین قدرتها نمیتوانند یک ملت را شکست بدهند. برادران! این واقعیت در ایران اتفاق افتاد؛ بزرگترین قدرتهای دنیا نتوانستند ایران را شکست بدهند.» اعجازهای نهفته در کلام این مردان خدا گنجینهای از حکمت آنهاست که میدان جهاد در راه خدا به آن دست یافتند. مرور خطوط این وصایا ضروری است.
شهید صفدر سلمانی ماهینی متولد 1338/9/3 بود که در سن 23 سالگی در عملیات والفجر مقدماتی در تاریخ1361/11/19 به فیض شهادت نائل شد. پیکر مطهر این شهید والامقام در قطعه 26 گلزار شهدای تهران آرام گرفته است. در ادامه وصیت نامه شهید سلمانی ماهینی را میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یا ایها الذین آمنوا هل اذلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب الیم تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیرلکم ان کنتم تعلمون
ای اهل ایمان آیا شما را به تجارتی سودمند که شما را از عذاب دردناک نجات بخشد دلالت کنم؟ آن تجارت این است که به خدا و رسول او ایمان آرید و به مال و جان در راه خدا جهاد کنید. این کار اگر دانا باشید برای شما بهتر است.
خداوند به ما تجارتی ده تا بتوانیم در آن سود اخروی ببریم و توشه ای بر گیریم که سعادت ما را به همراه داشته باشد. خداوندا معبودا، از تو میخواهم که ما را به راهی که شقاوت و ذلت در آن است به دور کنی. خدایا تجارتی ده که سودش ایمان وعشق به تو باشد. خدایا در آخرت تاب جواب خطاها و گناهان خویش را ندارم ما را به این سود برسان تا راه رسیدن به تو را پیشه خود کنیم.(آمین)
در طول تاریخ صحنههایی در صفحه تاریخ ثبت شده است که تجربه های خوبی را به ما میدهد، حوادث و وقایعی که حرکت ساز انسان و جوامع بشری بودهاست. از زمانی که اسلام چون نوری بر جامعه تابیدن گرفت و افرادی را که این مشعل های منور را حمل می نمودند، از طرف شیاطین و جباران و سیه روزان برای خاموش نمودن این مشعل برخوردها نمودند، به حوادثی واقع شدند که سرنوشت خود و جامعه را تغییر دادند و با سرنوشت این حاملان نور مسیر حرکت جوامع عوض میشدو به طور کل تاریخ ورق میخورد.
پیامبران از آدم تا حضرت محمد مصطفی (ص) همه برای در جریان قرار دادن حرکت جوامع در مسیر انسانیت بوده است که رسالت بسیار مهمی بوده که امتها را در یک مسیر و در یک تجارت سودمند میخواندند و آن مسیر و تجارت منتهی به دین میشد و انتهای این بازار دین به لقاءالله بودهاست.
ائمه اطهار و معصومین و نایبین آنها نیز که همان استمرار حرکت انبیا را به عهده گرفته بودند. پیروان خود را که پیروان الله اند، با این مشعل نورانی که از دست انبیا گرفتهاند به این تجارت میخوانند. و حال... پس از گذشت این جریانات تاریخی و صحنه های سوزناک و سخت، ما نیز به صحنه خوانده شدهایم و حال اختیار و انتخاب خویش است تا بتوانیم به درستی تشخیص دهیم که به چه روی آوریم و به که؟ آیا به حاملان نور و روشنایی یا شکنندگان نور؟
خدایا در امتحانی قرار گرفتهام که نتیجه آن نتیجه کل زندگیم میباشد و معنی حیات من است. خدایا به من قدرت ده تا بتوانم احسن را انتخاب نمایم و ارادهای ده که بتوانم در جهت این انتخاب گام بردارم.
خدایا دوست دارم که چنان دلم سوز دلی داشته باشد که با یاد تو آرامش گیرد و با این قلب دردمند عاشق برای رسیدن به تو بیتابی کنم و با مرگم نیرویی بر این مشعل که بر دست نایبین ائمه است دهم و نه فقط روحم با دیدن تو روشن گردد بلکه مسیر را منورتر نماید، تا دیگران نیز از این نور راه خود را بشناسند و از بیراهه به این راه که مستقیم است توجه کنند.
آری...امروز با پیام رهبر و با اطاعت اوامر او خوب می دانم که تمیز دادهام حق وباطل را. حق را و جهت حق را خوب شناخته ام، چرا که در آن قرار دارم و هر قدر که به جلو میروم و مینگرم چشمم روشنتر و قلبم آرامش میگیرد و خود را مشتاقتر از قبل میبینم آیا این همان نور نیست؟! امیدوارم که خدا قبول نماید ....
حال که مشتاقان این ره همواره تلاش میکردند و جانشان را برای زنده ماندن معنی حیات میدانند. مسئولیتی نیز به آیندگان دادند و حال ما نیز این حرکت را دنبال میکنیم و وظیفهای را به امت و آیندگان خواهیم داد، هرچند که امت بیدار تا حال وظیفه خویش را انجام داده است و لکن به عنوان پیام آور این ره، رهروان راه پیامبران الهی، از آنها میخواهم که همیشه به دنبال این نور و حاملان این نور که با یاری خداوند امروز در قالب ولایت فقیه تجسم یافته حرکت نمایند و یک دم ساکن نشوند که خدا ناکرده چون آبی ساکن به لجن تبدیل خواهند شد.
پیام شهید به خانواده اش بسیار سنگین است چرا که خانواده با فرستادن فرزندش پیامی به خود و دیگران میدهد و با شهید شدن فرزند متقابلأ پیام شهید به خانوادهاش مطرح میشود و این بر سنگینی مسئولیت میافزاید.
پس از سلام بر پدر ارجمند، این مربی جامعه کوچک و با عظمت خانه، سخنم را به خانواده عرض میکنم آری... پدر عزیزم تا حال صبور بودی ، همچنان این خصلت صابران را در خود نگهدار که صابرین از جمله افرادی در قرآن قرار گرفته اند چون شهدا، صالحین و ... که خداوند در قرآن می فرماید: الذین اذا اصابتهم مصیبـة قالو انا للـه و انا الیه راجعون: صابرین کسانی هستند که هرگاه پیش آمدی به آن ها رسد گویند ما از خداییم و به سوی او بازگشت میکنیم.
و با سلام و درود بر مادر عزیز و دلسوزم که سالها با بودنم بر زحمت او افزودم و در عوض جز بدی و نافرمانی چیزی از من ندید. و اما مادر دلسوزم هرچند برای تو بسیار سخت و لیکن این را بدان که مگر نه اینست که هر مادری سعادت فرزندش را در طول زندگی میخواهد، حال مادرجان سعادت من در گرو همین جانبازیهاست. از تو انتظار دارم که برای راحتی و شادی بیشتر روحم مرا ببخشی و از شهادتم خرسند گردی که با خرسندی تو دشمنان خدا همه ناامید می گردند و از طرفی مستضعفان خود را می بایند و بیشتر وارد صحنه حاضر میگردند و ایثار و جانبازی میکنند تا ظهور حضرت ولی عصر(عج) و فقط و فقط برایم از خدا بخواه که از سر تقصیراتم بگذرد
پس از درود و تهنیت به برادران گرامیم از آن ها میخواهم که همیشه برای خدمتگزاری به اسلام کوشا باشند و راه شهدا را پیشه خود کنند و در این راه خدا را اطاعت کنند و از هم اکنون واجبات خدا را به جا آورده، چشم از حرام بپوشند،و رعایت کراهت را بکنند و نیز مستحبات را تا آنجا که میتوانند انجام دهند، که فردا خیلی دیر خواهد بود. با یکدیگر به ملاطفت و ملایمت رفتار کنند. پدر و مادر را احترام بگذارند و به ایشان خدمت کنند تا خداوند لطفش را نسبت به برادران بیشتر کند. (آمین) و از خواهر خوبم انتظار است که در همان حد قانون شرع مقدس اسلام کوشش و خدمتگزار باشد که همانا ما برای عبادت و خدمت آمدهایم. دعای توسل به ائمه را فراموش نکنید. و از زینب کبری معلم بزرگ درس بگیرید.
و باز بار دیگر از خانواده ام میخواهم که حلالم کنند و از دیگر دوستان و آشنایان و خویشان دور و نزدیک میخواهم مرا ببخشند و به این حقیر بسیار دعا کنند و طلب آمرزش کنند که بسیار محتاج دعا هستم. و از همه کسانی که به هر نحوی بدی دیده اند طلب بخشش می کنم و از همه کسانی که غیبتشان را کردهام حلالیت میطلبم.
اللهم اغفر لی کل ذنب اذنبته و کل خطیئة اخطاتها
خدایا از سر گناهی که مرتکب شده و از سر خطائی که انجام داده ام در گذر
استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم الرحمن الرحیم ذوالجلال والاکرام و اتوب الیه واسئله
آمرزش می خواهم از خدایی که نیست معبود به حقی جز او زنده و پاینده است بخشنده و مهربان و دارای جلالت
ان یصلی علی محمد و آل محمد و ان ینوب علی توبه عبد ذلیل خاضع خاشع فقیر مسکین مستکین
و کرم است و به سویش باز میگردم و در خواست میکنم از او که رحمت فرستد بر محمد و خاندان محمد و بپذیرد توبه مرا
لایملک لنفسهنفعا" و ضرا" و لا موتا" و لا حیوه و لا نشورا
مانند توبه بنده ذلیل و فروتن و افتاده و فقیر و بی چیز و قابل ترحم که مالک نیست برای خویش سودی را و نه زیانی را و نه مردن و نه زنده شدن و نه برانگیختن را .
منم بنده ای نا توان خارو پست
ز پای اوفتاده بسی تنگدست
خداوندا! اکنون که پس از انجام تقصیر و زیاده روی در گناه پشیمان و ناتوان روی به درگاه تو آوردهام خدایا این بنده ضعیف و ذلیل را ببخش و آنچنان در خدمت خود سرگرم دار که جز رضای تو نخواهم و معبودی جز تو نداشته باشم. و در راه خودت ثابت قدمم دار تاهنگامی که در جوار رحمت خود به ایمان آورندگان ملحق سازی. خداوندا! دست نیاز به جانب تو دراز کردهام و میخواهم که به آرزویم برسانی و از فضل خود ناامیدم مسازی. که تو بسیار بخشنده و توبه پذیری.
اللهم الرزقنا توفیق الطاعه و بعد المعصیه. الهم رزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک اللهم احفظ الامام الخمینی حتی ظهور المهدی(عج)
صفدر سلمانی
مورخ1361/11/12
حال مسئولیتها و وظایفی را را به خانواده عزیزم محول میکنم که بدان عمل نمایند، هرچند کوله بار سنگین و سخت را بر دوش آنها میگذارم و لیکن امیدوارم به در خواست این حقیر که دیگر بار محتاج گشتهام توجه نمایند.
از نظر مالی هرچند چیزی ندارم لیکن به همان مقدار اندک نیز میخواهم که خلاء غفلتها ( از نظر مالی ) را پر نمایم.
از آن مقدار بیست هزار ریال آن را به دولت اسلامی بدهید.
به مقدار بیست هزار ریال نیز به عنوان خمس و کلاً برای پاکی مالم به گیرندگان خمس که در امور خیریه خدمت مینمایند بدهید.
از نظر عبادی محتاج به عبادت و استغفار میباشم که این وظیفه مهم را نیز انجام دهید و آن به مدت دوسال نماز شبانه روزی می باشد(اگر شد اجیر بگیرید) از نظر روزه هم 4ماه روزه قضا دارم. از اینکه در حیات و شهادتم چیزی جز زحمت برای شما نداشتم بایستی مرا حلال کنید.
التماس دعا
صفدر سلمانی
1361/11/12
منبع: تسنیم
ایشان در این زمینه فرمودند: «این وصیتنامههایی که امام میفرمودند بخوانید، من به این توصیه ایشان خیلی عمل کردهام. هرچه از وصیتنامههای همین بچهها به دستم رسیده - یک فتوکپی، یک جزوه - غالباً من اینها را خواندهام؛ چیزهای عجیبی است. ماها واقعاً از این وصیتنامهها درس میگیریم. اینجا معلوم میشود که درس و علم و علم الهی، بیش از آنچه که به ظواهر و قالبهای رسمی وابسته باشد، به «حکمت معنوی» - که ناشی از نورانیت الهی است - وابسته است. آن جوان خطش هم بزور خوانده میشود، اما هر کلمهاش برای من و امثال من، یک درس راهگشاست و من خودم خیلی استفاده کردهام...وقتی معنویت هست، دلها مجذوب آن میشود. وقتی دلها مجذوب شد، نیروها به دنبال دلها و ارادهها حرکت میکند. وقتی اینطور شد، بزرگترین قدرتها نمیتوانند یک ملت را شکست بدهند. برادران! این واقعیت در ایران اتفاق افتاد؛ بزرگترین قدرتهای دنیا نتوانستند ایران را شکست بدهند.» اعجازهای نهفته در کلام این مردان خدا گنجینهای از حکمت آنهاست که میدان جهاد در راه خدا به آن دست یافتند. مرور خطوط این وصایا ضروری است.
شهید صفدر سلمانی ماهینی متولد 1338/9/3 بود که در سن 23 سالگی در عملیات والفجر مقدماتی در تاریخ1361/11/19 به فیض شهادت نائل شد. پیکر مطهر این شهید والامقام در قطعه 26 گلزار شهدای تهران آرام گرفته است. در ادامه وصیت نامه شهید سلمانی ماهینی را میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یا ایها الذین آمنوا هل اذلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب الیم تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیرلکم ان کنتم تعلمون
ای اهل ایمان آیا شما را به تجارتی سودمند که شما را از عذاب دردناک نجات بخشد دلالت کنم؟ آن تجارت این است که به خدا و رسول او ایمان آرید و به مال و جان در راه خدا جهاد کنید. این کار اگر دانا باشید برای شما بهتر است.
خداوند به ما تجارتی ده تا بتوانیم در آن سود اخروی ببریم و توشه ای بر گیریم که سعادت ما را به همراه داشته باشد. خداوندا معبودا، از تو میخواهم که ما را به راهی که شقاوت و ذلت در آن است به دور کنی. خدایا تجارتی ده که سودش ایمان وعشق به تو باشد. خدایا در آخرت تاب جواب خطاها و گناهان خویش را ندارم ما را به این سود برسان تا راه رسیدن به تو را پیشه خود کنیم.(آمین)
در طول تاریخ صحنههایی در صفحه تاریخ ثبت شده است که تجربه های خوبی را به ما میدهد، حوادث و وقایعی که حرکت ساز انسان و جوامع بشری بودهاست. از زمانی که اسلام چون نوری بر جامعه تابیدن گرفت و افرادی را که این مشعل های منور را حمل می نمودند، از طرف شیاطین و جباران و سیه روزان برای خاموش نمودن این مشعل برخوردها نمودند، به حوادثی واقع شدند که سرنوشت خود و جامعه را تغییر دادند و با سرنوشت این حاملان نور مسیر حرکت جوامع عوض میشدو به طور کل تاریخ ورق میخورد.
پیامبران از آدم تا حضرت محمد مصطفی (ص) همه برای در جریان قرار دادن حرکت جوامع در مسیر انسانیت بوده است که رسالت بسیار مهمی بوده که امتها را در یک مسیر و در یک تجارت سودمند میخواندند و آن مسیر و تجارت منتهی به دین میشد و انتهای این بازار دین به لقاءالله بودهاست.
ائمه اطهار و معصومین و نایبین آنها نیز که همان استمرار حرکت انبیا را به عهده گرفته بودند. پیروان خود را که پیروان الله اند، با این مشعل نورانی که از دست انبیا گرفتهاند به این تجارت میخوانند. و حال... پس از گذشت این جریانات تاریخی و صحنه های سوزناک و سخت، ما نیز به صحنه خوانده شدهایم و حال اختیار و انتخاب خویش است تا بتوانیم به درستی تشخیص دهیم که به چه روی آوریم و به که؟ آیا به حاملان نور و روشنایی یا شکنندگان نور؟
خدایا در امتحانی قرار گرفتهام که نتیجه آن نتیجه کل زندگیم میباشد و معنی حیات من است. خدایا به من قدرت ده تا بتوانم احسن را انتخاب نمایم و ارادهای ده که بتوانم در جهت این انتخاب گام بردارم.
خدایا دوست دارم که چنان دلم سوز دلی داشته باشد که با یاد تو آرامش گیرد و با این قلب دردمند عاشق برای رسیدن به تو بیتابی کنم و با مرگم نیرویی بر این مشعل که بر دست نایبین ائمه است دهم و نه فقط روحم با دیدن تو روشن گردد بلکه مسیر را منورتر نماید، تا دیگران نیز از این نور راه خود را بشناسند و از بیراهه به این راه که مستقیم است توجه کنند.
آری...امروز با پیام رهبر و با اطاعت اوامر او خوب می دانم که تمیز دادهام حق وباطل را. حق را و جهت حق را خوب شناخته ام، چرا که در آن قرار دارم و هر قدر که به جلو میروم و مینگرم چشمم روشنتر و قلبم آرامش میگیرد و خود را مشتاقتر از قبل میبینم آیا این همان نور نیست؟! امیدوارم که خدا قبول نماید ....
حال که مشتاقان این ره همواره تلاش میکردند و جانشان را برای زنده ماندن معنی حیات میدانند. مسئولیتی نیز به آیندگان دادند و حال ما نیز این حرکت را دنبال میکنیم و وظیفهای را به امت و آیندگان خواهیم داد، هرچند که امت بیدار تا حال وظیفه خویش را انجام داده است و لکن به عنوان پیام آور این ره، رهروان راه پیامبران الهی، از آنها میخواهم که همیشه به دنبال این نور و حاملان این نور که با یاری خداوند امروز در قالب ولایت فقیه تجسم یافته حرکت نمایند و یک دم ساکن نشوند که خدا ناکرده چون آبی ساکن به لجن تبدیل خواهند شد.
پیام شهید به خانواده اش بسیار سنگین است چرا که خانواده با فرستادن فرزندش پیامی به خود و دیگران میدهد و با شهید شدن فرزند متقابلأ پیام شهید به خانوادهاش مطرح میشود و این بر سنگینی مسئولیت میافزاید.
پس از سلام بر پدر ارجمند، این مربی جامعه کوچک و با عظمت خانه، سخنم را به خانواده عرض میکنم آری... پدر عزیزم تا حال صبور بودی ، همچنان این خصلت صابران را در خود نگهدار که صابرین از جمله افرادی در قرآن قرار گرفته اند چون شهدا، صالحین و ... که خداوند در قرآن می فرماید: الذین اذا اصابتهم مصیبـة قالو انا للـه و انا الیه راجعون: صابرین کسانی هستند که هرگاه پیش آمدی به آن ها رسد گویند ما از خداییم و به سوی او بازگشت میکنیم.
و با سلام و درود بر مادر عزیز و دلسوزم که سالها با بودنم بر زحمت او افزودم و در عوض جز بدی و نافرمانی چیزی از من ندید. و اما مادر دلسوزم هرچند برای تو بسیار سخت و لیکن این را بدان که مگر نه اینست که هر مادری سعادت فرزندش را در طول زندگی میخواهد، حال مادرجان سعادت من در گرو همین جانبازیهاست. از تو انتظار دارم که برای راحتی و شادی بیشتر روحم مرا ببخشی و از شهادتم خرسند گردی که با خرسندی تو دشمنان خدا همه ناامید می گردند و از طرفی مستضعفان خود را می بایند و بیشتر وارد صحنه حاضر میگردند و ایثار و جانبازی میکنند تا ظهور حضرت ولی عصر(عج) و فقط و فقط برایم از خدا بخواه که از سر تقصیراتم بگذرد
پس از درود و تهنیت به برادران گرامیم از آن ها میخواهم که همیشه برای خدمتگزاری به اسلام کوشا باشند و راه شهدا را پیشه خود کنند و در این راه خدا را اطاعت کنند و از هم اکنون واجبات خدا را به جا آورده، چشم از حرام بپوشند،و رعایت کراهت را بکنند و نیز مستحبات را تا آنجا که میتوانند انجام دهند، که فردا خیلی دیر خواهد بود. با یکدیگر به ملاطفت و ملایمت رفتار کنند. پدر و مادر را احترام بگذارند و به ایشان خدمت کنند تا خداوند لطفش را نسبت به برادران بیشتر کند. (آمین) و از خواهر خوبم انتظار است که در همان حد قانون شرع مقدس اسلام کوشش و خدمتگزار باشد که همانا ما برای عبادت و خدمت آمدهایم. دعای توسل به ائمه را فراموش نکنید. و از زینب کبری معلم بزرگ درس بگیرید.
و باز بار دیگر از خانواده ام میخواهم که حلالم کنند و از دیگر دوستان و آشنایان و خویشان دور و نزدیک میخواهم مرا ببخشند و به این حقیر بسیار دعا کنند و طلب آمرزش کنند که بسیار محتاج دعا هستم. و از همه کسانی که به هر نحوی بدی دیده اند طلب بخشش می کنم و از همه کسانی که غیبتشان را کردهام حلالیت میطلبم.
اللهم اغفر لی کل ذنب اذنبته و کل خطیئة اخطاتها
خدایا از سر گناهی که مرتکب شده و از سر خطائی که انجام داده ام در گذر
استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم الرحمن الرحیم ذوالجلال والاکرام و اتوب الیه واسئله
آمرزش می خواهم از خدایی که نیست معبود به حقی جز او زنده و پاینده است بخشنده و مهربان و دارای جلالت
ان یصلی علی محمد و آل محمد و ان ینوب علی توبه عبد ذلیل خاضع خاشع فقیر مسکین مستکین
و کرم است و به سویش باز میگردم و در خواست میکنم از او که رحمت فرستد بر محمد و خاندان محمد و بپذیرد توبه مرا
لایملک لنفسهنفعا" و ضرا" و لا موتا" و لا حیوه و لا نشورا
مانند توبه بنده ذلیل و فروتن و افتاده و فقیر و بی چیز و قابل ترحم که مالک نیست برای خویش سودی را و نه زیانی را و نه مردن و نه زنده شدن و نه برانگیختن را .
منم بنده ای نا توان خارو پست
ز پای اوفتاده بسی تنگدست
خداوندا! اکنون که پس از انجام تقصیر و زیاده روی در گناه پشیمان و ناتوان روی به درگاه تو آوردهام خدایا این بنده ضعیف و ذلیل را ببخش و آنچنان در خدمت خود سرگرم دار که جز رضای تو نخواهم و معبودی جز تو نداشته باشم. و در راه خودت ثابت قدمم دار تاهنگامی که در جوار رحمت خود به ایمان آورندگان ملحق سازی. خداوندا! دست نیاز به جانب تو دراز کردهام و میخواهم که به آرزویم برسانی و از فضل خود ناامیدم مسازی. که تو بسیار بخشنده و توبه پذیری.
اللهم الرزقنا توفیق الطاعه و بعد المعصیه. الهم رزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک اللهم احفظ الامام الخمینی حتی ظهور المهدی(عج)
صفدر سلمانی
مورخ1361/11/12
حال مسئولیتها و وظایفی را را به خانواده عزیزم محول میکنم که بدان عمل نمایند، هرچند کوله بار سنگین و سخت را بر دوش آنها میگذارم و لیکن امیدوارم به در خواست این حقیر که دیگر بار محتاج گشتهام توجه نمایند.
از نظر مالی هرچند چیزی ندارم لیکن به همان مقدار اندک نیز میخواهم که خلاء غفلتها ( از نظر مالی ) را پر نمایم.
از آن مقدار بیست هزار ریال آن را به دولت اسلامی بدهید.
به مقدار بیست هزار ریال نیز به عنوان خمس و کلاً برای پاکی مالم به گیرندگان خمس که در امور خیریه خدمت مینمایند بدهید.
از نظر عبادی محتاج به عبادت و استغفار میباشم که این وظیفه مهم را نیز انجام دهید و آن به مدت دوسال نماز شبانه روزی می باشد(اگر شد اجیر بگیرید) از نظر روزه هم 4ماه روزه قضا دارم. از اینکه در حیات و شهادتم چیزی جز زحمت برای شما نداشتم بایستی مرا حلال کنید.
التماس دعا
صفدر سلمانی
1361/11/12
منبع: تسنیم