نشانه صابر سه چیز است: اول آن که کسل و تنبل (و بیحال و سست) نشود، دوم آنکه بیتابی نکند، و سوم آنکه به درگاه خداوند شکوه ننماید.
شهدای ایران: به خواست خدای متعال، همزمان ماه مبارک رمضان، همه روزه مجموعهای از احادیث موضوعی اهلبیت علیهمالسلام با نام «رهتوشه معرفت» تقدیم مخاطبین میشود. امیدواریم از نظرات و پیشنهادهای سازندهتان برخوردار شویم.
اهمیت و نقش «صبر و بردباری» در «زیست مومنانه»
1. دستمایه سترگ خاشعین: «واسْتَعینُوا بِالصَّبرِ وَالصَّلوةِ وَاِنَّهَا لَکَبیرَةٌ اِلاّ عَلَی الخاشِعِینَ»؛ (1) «و از شکیبایی و نماز مدد بگیری به درستی که این [کار] بزرگ و دشوار است مگر برای خاشعان.»
2. نشانه توانایی فرد مؤمن: عن الصادق علیه السلام أنَّهُ قالَ: «قَد عَجَزَ مَن لَم یعُدَّ لِکُلِّ بَلاءٍ صَبراً وَلِکُلِّ نِعْمَةٍ شُکراً وَلِکُلِّ عُسْرٍ یسراً، إصبِرْ نَفسَکَ عِندَ کُلِّ بَلِیةٍ وَ رَزِیةٍ فی وَلَدٍ أوْ فی مالٍ فَإنّ اللهَ یقبِضُ عارِیتَهُ وَ هِبَتَهُ لِیبلُوَ شُکرَکَ وَصَبْرَکَ؛ (2) ناتوان کسی است که برای هر مصیبتی صبری، برای هر نعمتی شکری و برای هر مشکلی راهی آسان را آماده نکرده باشد. در هر بلائی که به فرزند یا مال میرسد خود را وادار به صبر کن، زیرا خدا عاریت و بخشش خود را میگیرد تا شکر و صبر تو را بیازماید.»
امام خمینی قدس سره؛ الگوی بردباری
«... صبر و حلم امام در برخورد با مشکلات و مسائل شهرة آفاق است. به عنوان نمونه میتوان صبر ایشان در شهادت آقا مصطفی رحمه الله را مثال زد که ثمرة عمری تهجد و تهذیب ایشان میباشد و خود، استوانهای از علم و معرفت به شمار میرفته است. ایشان با شنیدن خبر شهادت آقا مصطفی رحمه الله خم به ابرو نمیآورد و حتی درس خود را هم تعطیل نمیکند... و یا شهادت یارانی چون مطهری رحمه الله و بهشتی رحمه الله و هفتاد و دو تن از یاران با وفایش. به صدا و سیما اطلاع داده میشود که خبر را آن شب پخش نکنند.
چون آخر شب، امام رادیو گوش میکردند و قرار میشود که حاج احمد آقا و آقای هاشمی رفسنجانی فردای آن روز بیایند و خبر را به نحوی به اطلاع ایشان برسانند. به خانواده ایشان هم سفارش میکنند که رادیو را از اتاق امام بردارند. اما قبل از اینکه رادیو را بردارند امام میفرمایند: «رادیو را بگذار سر جای خودش، من جریان دیشب را از رادیوهای خارجی شنیدهام» و با استواری روحیه در مورد این ضایعه بزرگ به آقای رفسنجانی میفرمایند: «تقارب آجال شده است» یعنی خداوند اجلها را نزدیک کرده است.» (3)
نشانههای بردباران:
1. پناه بردن به خدا در مصایب: «وَبَشِّرِ الصَّابِرینَ الَّذینَ إذَا أصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلیهِ راجِعُونَ»؛ (4) «و مژده بده به بردباران هنگامی که مصیبتی بر آنان وارد میشود، میگویند همه از خدائیم و به سوی او باز میگردیم.»
2. سه نشانه بزرگ بردباران: عن النبی صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: «عَلامَةُ الصَّابِرِ فی ثَلاثٍ أوَّلُها أن لایکْسِلَ وَالثَّانیةُ أن لایضجُرَ وَالثَّالِثَةُ أنْ لایشکُو مِنْ رَبِّهِ تَعَالی لانَّهُ إذا کَسِلَ ضَیعَ الحَقَّ وَإِذا ضَجَرَ لَم یؤَدِّ الشُّکرَ وَإذا شَکی مِنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَدْ عَصَاهُ؛ (5) نشانة صابر سه چیز است: اول آن که کسل و تنبل (و بیحال و سست) نشود، دوم آنکه بیتابی نکند، و سوم آنکه به درگاه خداوند شکوه ننماید. زیرا اگر سست و بیحال شود حق را ضایع میکند و چون بیحوصله شود، شکر به جا نمیآورد و آنگاه که لب به شکوائیه از خدایش گشاید، از امرحق سرپیچی میکند.»
روی خود گر ترش سازی از بلا
خویش را از صابران کردی جدا
در بلا وقتی که صابر نیستی
نزد اهل صدق شاکر نیستی
بیشکایت صبر تو باشد جمیل
با کسی کم کن شکایت ای خلیل!
.....
[1]. بقره / 45.
[2]. حسن ابن شعبة الحرّانی، تحف العقول، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1404 ق، ص 379.
[3]. رضا مختاری، سیمای فرزانگان، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهاردهم، 1377 ش، ص 381.
[4]. بقره / 156.
[5]. علل الشرایع، ص 498.
اهمیت و نقش «صبر و بردباری» در «زیست مومنانه»
1. دستمایه سترگ خاشعین: «واسْتَعینُوا بِالصَّبرِ وَالصَّلوةِ وَاِنَّهَا لَکَبیرَةٌ اِلاّ عَلَی الخاشِعِینَ»؛ (1) «و از شکیبایی و نماز مدد بگیری به درستی که این [کار] بزرگ و دشوار است مگر برای خاشعان.»
2. نشانه توانایی فرد مؤمن: عن الصادق علیه السلام أنَّهُ قالَ: «قَد عَجَزَ مَن لَم یعُدَّ لِکُلِّ بَلاءٍ صَبراً وَلِکُلِّ نِعْمَةٍ شُکراً وَلِکُلِّ عُسْرٍ یسراً، إصبِرْ نَفسَکَ عِندَ کُلِّ بَلِیةٍ وَ رَزِیةٍ فی وَلَدٍ أوْ فی مالٍ فَإنّ اللهَ یقبِضُ عارِیتَهُ وَ هِبَتَهُ لِیبلُوَ شُکرَکَ وَصَبْرَکَ؛ (2) ناتوان کسی است که برای هر مصیبتی صبری، برای هر نعمتی شکری و برای هر مشکلی راهی آسان را آماده نکرده باشد. در هر بلائی که به فرزند یا مال میرسد خود را وادار به صبر کن، زیرا خدا عاریت و بخشش خود را میگیرد تا شکر و صبر تو را بیازماید.»
امام خمینی قدس سره؛ الگوی بردباری
«... صبر و حلم امام در برخورد با مشکلات و مسائل شهرة آفاق است. به عنوان نمونه میتوان صبر ایشان در شهادت آقا مصطفی رحمه الله را مثال زد که ثمرة عمری تهجد و تهذیب ایشان میباشد و خود، استوانهای از علم و معرفت به شمار میرفته است. ایشان با شنیدن خبر شهادت آقا مصطفی رحمه الله خم به ابرو نمیآورد و حتی درس خود را هم تعطیل نمیکند... و یا شهادت یارانی چون مطهری رحمه الله و بهشتی رحمه الله و هفتاد و دو تن از یاران با وفایش. به صدا و سیما اطلاع داده میشود که خبر را آن شب پخش نکنند.
چون آخر شب، امام رادیو گوش میکردند و قرار میشود که حاج احمد آقا و آقای هاشمی رفسنجانی فردای آن روز بیایند و خبر را به نحوی به اطلاع ایشان برسانند. به خانواده ایشان هم سفارش میکنند که رادیو را از اتاق امام بردارند. اما قبل از اینکه رادیو را بردارند امام میفرمایند: «رادیو را بگذار سر جای خودش، من جریان دیشب را از رادیوهای خارجی شنیدهام» و با استواری روحیه در مورد این ضایعه بزرگ به آقای رفسنجانی میفرمایند: «تقارب آجال شده است» یعنی خداوند اجلها را نزدیک کرده است.» (3)
نشانههای بردباران:
1. پناه بردن به خدا در مصایب: «وَبَشِّرِ الصَّابِرینَ الَّذینَ إذَا أصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلیهِ راجِعُونَ»؛ (4) «و مژده بده به بردباران هنگامی که مصیبتی بر آنان وارد میشود، میگویند همه از خدائیم و به سوی او باز میگردیم.»
2. سه نشانه بزرگ بردباران: عن النبی صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: «عَلامَةُ الصَّابِرِ فی ثَلاثٍ أوَّلُها أن لایکْسِلَ وَالثَّانیةُ أن لایضجُرَ وَالثَّالِثَةُ أنْ لایشکُو مِنْ رَبِّهِ تَعَالی لانَّهُ إذا کَسِلَ ضَیعَ الحَقَّ وَإِذا ضَجَرَ لَم یؤَدِّ الشُّکرَ وَإذا شَکی مِنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَدْ عَصَاهُ؛ (5) نشانة صابر سه چیز است: اول آن که کسل و تنبل (و بیحال و سست) نشود، دوم آنکه بیتابی نکند، و سوم آنکه به درگاه خداوند شکوه ننماید. زیرا اگر سست و بیحال شود حق را ضایع میکند و چون بیحوصله شود، شکر به جا نمیآورد و آنگاه که لب به شکوائیه از خدایش گشاید، از امرحق سرپیچی میکند.»
روی خود گر ترش سازی از بلا
خویش را از صابران کردی جدا
در بلا وقتی که صابر نیستی
نزد اهل صدق شاکر نیستی
بیشکایت صبر تو باشد جمیل
با کسی کم کن شکایت ای خلیل!
.....
[1]. بقره / 45.
[2]. حسن ابن شعبة الحرّانی، تحف العقول، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1404 ق، ص 379.
[3]. رضا مختاری، سیمای فرزانگان، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهاردهم، 1377 ش، ص 381.
[4]. بقره / 156.
[5]. علل الشرایع، ص 498.