شهید تقویفر گاها تا دو ماه به صورت مداوم در عراق میماند و به مرخصی نمیرفت تا در مبارزه و مقابله با تروریستهای تکفیری، وقفهای ایجاد نشود. سردار تقویفر از جلوداران و پیشتازان عملیاتهای پاکسازی «جاده کربلا تا بغداد» و همچنین «بیرون راندن تروریستهای تکفیری از سامرا» بود.
شهدای ایران:ششم دی ماه سالروز شهادت بزرگمردی است که تمام هست و نیست خود را برای مقابله با بزرگترین تهدید برای جهان اسلام، فدا کرد. امروز سه سال از شهادت حاج حمید تقویفر میگذرد و هنوز که هنوز است فرماندهان حشدالشعبی عراق، درباره نقش ویژه این فرمانده که برای انجام کمکهای مستشاری به عراق رفتهبود، خاطراتی را نقل میکنند.
شهید «حاج حمید تقویفر» سرتیپ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از فرماندهان قرارگاه رمضان در دوران دفاع مقدس بود که در تاریخ ششم دیماه سال ۱۳۹۳ و در سن ۵۶ سالگی، حین انجام عملیات مستشاری در منطقه «بلد» سامرا به شهادت رسید.
نقش ویژه در عراق
این شهید که در دوران هشت سال دفاع مقدس پدر و برادرش نیز شهید شده بودند، در طول سالهای ۶۰ تا ۶۷، در سازماندهی، آموزش و تشکیل «کتائب» از مجاهدان عراقی، اقدامات بسیار موثری انجام داد، پس از فتوای تاریخی آیتالله سیستانی در خصوص مقابله با گروهک تروریستی تکفیری داعش، نقشی برجسته و تاثیرگذار را در سازماندهی و آموزش جوانان عراقی ایفا کرد.
آنطور که «ایرج مسجدی» سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق نقل میکند، شهید تقویفر گاها تا دو ماه به صورت مداوم در عراق میماند و به مرخصی نمیرفت تا در مبارزه و مقابله با تروریستهای تکفیری، وقفهای ایجاد نشود. به گفته مسجدی، سردار تقویفر از جلوداران و پیشتازان عملیاتهای پاکسازی «جاده کربلا تا بغداد» و همچنین «بیرون راندن تروریستهای تکفیری از سامرا» بود.
خاطره روز شهادت
«سید علی الیاسری» فرمانده سرایا الخراسانی عراق ۱۳ مهر ۱۳۹۵ در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان با ذکر خاطرهای از روز شهادت «حاج حمید تقویفر» مستشار نظامی ایران در عراق گفت: عصر روزی که جهت عملیات «عزیز بلد» در حال مهیا شدن بودیم، شهید تقوی نیز مشغول تبیین آخرین نکات در خصوص نقشه عملیات و چگونگی تحرکات نیروهایمان بود. در همان لحظات، یکی از فرماندهانی که در کنار حاج قاسم سلیمانی در عراق فعالیت میکرد فردی را به دنبال ما فرستاد. ما به سرعت به نزد او رفتیم. حاج حمید با ما نیامد تا کارهای عملیات را به پیش ببرد. آن فرمانده به ما گفت که باید عملیات را ۲۴ ساعت به تاخیر بیندازید. وقتی این خبر را به ما دادند خوشحال شدیم چرا که فرصتی داده شده بود تا امکانات لجستیکی و تسلیحاتی خودمان را بهتر ارزیابی کنیم. ما این خبر را به حاج حمید تقوی رساندیم. ایشان با ناراحتی گفتند اگر عملیات ۲۴ ساعت به تاخیر بیفتد، شهادت من هم ۲۴ ساعت به تاخیر میافتد.
فردای آن روز قبل از نماز ظهر، از فرماندهی با ما ارتباط گرفتند و گفتند که زودتر از آن ۲۴ ساعت وعده داده شده، عملیات باید شروع شود. ما باید به سرعت آماده آغاز عملیات میشدیم. من به افراد و معاونینی که اطرافم بودند سفارش کردم که حاج حمید تقوی در این عملیات وارد نشود، چون میدانستم به احتمال زیاد حرفی که زده به واقعیت تعبیر میشود.
بعد از چند لحظه دیدم حاج حمید به سرعت در حال حرکت است تا خود را برای عملیات مهیا کند. فورا به «علی حسینی» که معاون فرمانده تیپ بود گفتم مانع رفتن حاج حمید به عملیات شود. او هم به نزد حاج حمید رفت و منع شدنش از حضور در عملیات را به وی اطلاع داد. «علی حسینی» بعد از دقایقی در حالیکه به شدت ناراحت بود به سمت ما آمد و گفت: «نباید این کار را میکردیم، حاج حمید استاد ماست و ممکن است با این کار ما منزلت و جایگاه ایشان پایین بیاید».
چند لحظه بعد، حاج حمید را در حالیکه بر روی سجاده مشغول نماز خواندن بود و به شدت گریه میکرد مشاهده کردم. تصمیم مجددی گرفتیم. علی حسینی به سمت حاج حمید رفت و به او گفت: «سید علی الیاسری تنها میخواست از شما یک مشورت بگیرد، حالا دیگر نیازی به گرفتن آن مشورت نیست و شما هم میتوانید در عملیات شرکت کنید». حاج حمید با حالتی بسیار خوشحال از پای سجاده بلند شد، سید علی حسینی را بوسید و به او گفت: به من بگوید که «در بهشت همدیگر را ملاقات میکنیم».
نیم ساعت بعد از آن صحبت خبر رسید که حاج حمید در منطقه عملیات زخمی شده است. من همان موقع فهمیدم که او شهید شده و به آرزویش رسیده است. از سه نفری که در آن روز و در آن لحظه عملیات همراه شهید تقوی بودند دو نفر زخمی و یک نفر شهید شدند. مکانی که در آن حاج حمید تقوی به شهادت رسیدند، امروز به یک «معراج شهید» تبدیل شده است. مردم به آن منطقه میآیند و به اولیاء خدا توسل میکنند. آن مکان امروز به یک عبادتگاه و مصلی برای نمازگزاران تبدیل شده است.
مهمترین دغدغه
مراسم تشییع «حاج حمید تقویفر» در تهران و اهواز در تاریخهای ۸ و ۹ دی ۱۳۹۳، با حضور انبوه مردم و با شکوه بسیار زیادی برگزار شد. شهیدی که به گفته همسرش، «پُر شور شدن مراسم اربعین» مهمترین دغدغهاش بود.
شهید «حاج حمید تقویفر» سرتیپ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از فرماندهان قرارگاه رمضان در دوران دفاع مقدس بود که در تاریخ ششم دیماه سال ۱۳۹۳ و در سن ۵۶ سالگی، حین انجام عملیات مستشاری در منطقه «بلد» سامرا به شهادت رسید.
نقش ویژه در عراق
این شهید که در دوران هشت سال دفاع مقدس پدر و برادرش نیز شهید شده بودند، در طول سالهای ۶۰ تا ۶۷، در سازماندهی، آموزش و تشکیل «کتائب» از مجاهدان عراقی، اقدامات بسیار موثری انجام داد، پس از فتوای تاریخی آیتالله سیستانی در خصوص مقابله با گروهک تروریستی تکفیری داعش، نقشی برجسته و تاثیرگذار را در سازماندهی و آموزش جوانان عراقی ایفا کرد.
آنطور که «ایرج مسجدی» سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق نقل میکند، شهید تقویفر گاها تا دو ماه به صورت مداوم در عراق میماند و به مرخصی نمیرفت تا در مبارزه و مقابله با تروریستهای تکفیری، وقفهای ایجاد نشود. به گفته مسجدی، سردار تقویفر از جلوداران و پیشتازان عملیاتهای پاکسازی «جاده کربلا تا بغداد» و همچنین «بیرون راندن تروریستهای تکفیری از سامرا» بود.
خاطره روز شهادت
«سید علی الیاسری» فرمانده سرایا الخراسانی عراق ۱۳ مهر ۱۳۹۵ در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان با ذکر خاطرهای از روز شهادت «حاج حمید تقویفر» مستشار نظامی ایران در عراق گفت: عصر روزی که جهت عملیات «عزیز بلد» در حال مهیا شدن بودیم، شهید تقوی نیز مشغول تبیین آخرین نکات در خصوص نقشه عملیات و چگونگی تحرکات نیروهایمان بود. در همان لحظات، یکی از فرماندهانی که در کنار حاج قاسم سلیمانی در عراق فعالیت میکرد فردی را به دنبال ما فرستاد. ما به سرعت به نزد او رفتیم. حاج حمید با ما نیامد تا کارهای عملیات را به پیش ببرد. آن فرمانده به ما گفت که باید عملیات را ۲۴ ساعت به تاخیر بیندازید. وقتی این خبر را به ما دادند خوشحال شدیم چرا که فرصتی داده شده بود تا امکانات لجستیکی و تسلیحاتی خودمان را بهتر ارزیابی کنیم. ما این خبر را به حاج حمید تقوی رساندیم. ایشان با ناراحتی گفتند اگر عملیات ۲۴ ساعت به تاخیر بیفتد، شهادت من هم ۲۴ ساعت به تاخیر میافتد.
فردای آن روز قبل از نماز ظهر، از فرماندهی با ما ارتباط گرفتند و گفتند که زودتر از آن ۲۴ ساعت وعده داده شده، عملیات باید شروع شود. ما باید به سرعت آماده آغاز عملیات میشدیم. من به افراد و معاونینی که اطرافم بودند سفارش کردم که حاج حمید تقوی در این عملیات وارد نشود، چون میدانستم به احتمال زیاد حرفی که زده به واقعیت تعبیر میشود.
بعد از چند لحظه دیدم حاج حمید به سرعت در حال حرکت است تا خود را برای عملیات مهیا کند. فورا به «علی حسینی» که معاون فرمانده تیپ بود گفتم مانع رفتن حاج حمید به عملیات شود. او هم به نزد حاج حمید رفت و منع شدنش از حضور در عملیات را به وی اطلاع داد. «علی حسینی» بعد از دقایقی در حالیکه به شدت ناراحت بود به سمت ما آمد و گفت: «نباید این کار را میکردیم، حاج حمید استاد ماست و ممکن است با این کار ما منزلت و جایگاه ایشان پایین بیاید».
چند لحظه بعد، حاج حمید را در حالیکه بر روی سجاده مشغول نماز خواندن بود و به شدت گریه میکرد مشاهده کردم. تصمیم مجددی گرفتیم. علی حسینی به سمت حاج حمید رفت و به او گفت: «سید علی الیاسری تنها میخواست از شما یک مشورت بگیرد، حالا دیگر نیازی به گرفتن آن مشورت نیست و شما هم میتوانید در عملیات شرکت کنید». حاج حمید با حالتی بسیار خوشحال از پای سجاده بلند شد، سید علی حسینی را بوسید و به او گفت: به من بگوید که «در بهشت همدیگر را ملاقات میکنیم».
نیم ساعت بعد از آن صحبت خبر رسید که حاج حمید در منطقه عملیات زخمی شده است. من همان موقع فهمیدم که او شهید شده و به آرزویش رسیده است. از سه نفری که در آن روز و در آن لحظه عملیات همراه شهید تقوی بودند دو نفر زخمی و یک نفر شهید شدند. مکانی که در آن حاج حمید تقوی به شهادت رسیدند، امروز به یک «معراج شهید» تبدیل شده است. مردم به آن منطقه میآیند و به اولیاء خدا توسل میکنند. آن مکان امروز به یک عبادتگاه و مصلی برای نمازگزاران تبدیل شده است.
مهمترین دغدغه
مراسم تشییع «حاج حمید تقویفر» در تهران و اهواز در تاریخهای ۸ و ۹ دی ۱۳۹۳، با حضور انبوه مردم و با شکوه بسیار زیادی برگزار شد. شهیدی که به گفته همسرش، «پُر شور شدن مراسم اربعین» مهمترین دغدغهاش بود.