آنچه درباره آمدن اموات به دیدار بازماندگان مطرح است، این است که بر اساس روایات، ارواح مردگان هر چند گاهی به اذن خداوند به دیدار خانوادهشان میآیند و آن ها را میبینند.
به گزارش شهدای ایران ، آنچه درباره آمدن اموات به دیدار بازماندگان مطرح است، این است که بر اساس روایات، ارواح مردگان هر چند گاهی به اذن خداوند به دیدار خانوادهشان میآیند و آنها را میبینند. اگر سرگرم کارهای خوب بودند، شادمان میشوند. اگر گرفتار کارهای بد بودند، ناراحت میشوند. اما اینکه در چه ساعتی و یا چه زمانی و یا هر چند گاهی میآیند، روایاتها متفاوت است. در برخی روایات هر هفته ذکر شده و در برخی هر ماه یک بار و در برخی سالی یک بار.
مرحوم شیخ کلینی (ره) در کتاب شریف کافی بابی تحت عنوان «ان المیت یزور اهله» [۱]را مطرح کرده است. روایات معتبری را در این باره نقل نمودهاند. در روایات آمده است که اموات اعمّ از مؤمن و غیر مؤمن به دیدار بازماندگان خود میآیند. هر میّتی برحسب منزلت و شأنی که دارد، اجازه این کار را پیدا میکند.
بعضی از اموات هر روز، بعضی دیگر هر هفته و برخی هر سال و بعضی هر چند سال یکبار. حداقل اجازهای که مؤمنان دارند، هر جمعه است که میتوانند به دیدار آشنایان خود در دنیا بیایند. مؤمنان وقتی به دیدار اقوام خود میآیند، اگر آنها را مشغول اعمال صالح ببینند، خوشحال شده و خدا را شکر میکنند. کافران وقتی به دیدار اقوام خود میآیند و آنها را مشغول انجام اعمال صالح میبینند، حسرت میخورند.
همچنین در حدیثی که در کتاب جامع الاخبار آمده است [۲]بیان شده که اموات مومنان در شب جمعه به کنار خانههای خود میآیند. با التماس و تضرع از خویشاوندان انتظار دارند کار خیری و صدقهای برای آنها انجام داده شود.
میزان ملاقات و سر زدن اموات به خانوادههای شان بسته به میزان آزادی عملی است که در برزخ برای ایشان در نظر گرفته میشود که این امر هم تابع اعمال و رفتارهای آنان در دنیاست.
از روایات استفاده میشود که حضور ارواح اموات در دنیا و توجه به وضعیت بستگان شان از یک سو به میزان مقام و منزلت آنان و فراغت از مشکلات خاص آن جهان بستگی دارد؛ از سویی دیگر به میزان علاقه و رضایت آنان از بازماندگان و میزان توجه بازماندگان به آنان. چه بسا بی توجهی اموات به برخی از بازماندگان به خاطر ناامیدی از توجه و خیرات و صدقات خالصانه ایشان باشد که به حال آنها منفعت دارد.
از امام کاظم علیه السلام روایت شده که روح اموات به بازماندگان سر میزند. اگر از آنان کردار خوب و عمل صالح ببینند، خوشحال میشوند و از آنان راضی میگردند. اگر آنان را در مسیر طاعت خداوند ندیدند، بلکه کردار بد و گناه از آنان مشاهده نمودند، اندوهگین و ناراحت میشوند. [۳]، اما در هر حال به نظر نمیرسد که این امر محدود به خانه خود و محل سکونت قبلی شان باشد. چه بسا در صورت وسعت عمل و منزلتی که دارند، بتوانند به مکانهای گوناگون مورد علاقه خود سر بزنند.
اما در مورد این که ارواح به چه صورتی به خاندان خود سر میزنند، اشارات مختصری در برخی روایات شده است. البته نمیتوان به راحتی در مورد معنای دقیق شان اظهار نظر نمود؛ مثلا اسحاق بن عمار میگوید: از امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) پرسیدم:
آیا میّت از خانوادهاش دیدار میکند؟ فرمود: بله- پرسیدم: هر چند وقت؟ فرمود: بنا به منزلتی که نزد خداوند دارد، در هر جمعه یا هر ماه یا هر سال. پرسیدم: به چه شکلی نزد آنها میآید؟ فرمود: به صورت پرندهای لطیف که بر دیوار خانههای شان مینشیند و بر آنان اشراف مییابد.... [۴]به نظر میرسد اینکه حضرت فرمود::به صورت پرندهای لطیف، یک نوع تمثّل در قالب و تجسم ارواح است. مقصود از پرنده نیز پرنده مادّی یا آشنای ذهنی ما یا موجودی قابل رویت نمیباشد و گرنه تعبیر لطیف در مورد پرنده معمولی معنا ندارد؛ در هر حال اعتقاد عامه مردم در مورد پرنده یا پروانه و دیگر حشرات در این خصوص درست به نظر نمیرسد.
پی نوشت:
[۱]. شیخ کلینی، فروع کافی، ج. ۳، ص. ۲۳۰، نشر دارالکتب الاسلامیه تهران ۱۳۸۸ ق.
[۲]. تاج الدین شعیرى، جامع الاخبار، ص. ۱۶۹، انتشارات رضى، قم، ۱۴۰۵ ق..
[۳]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج. ۶، ص. ۲۵۷، انتشارات اسلامیه تهران بی تا.
[۴]. همان، ج. ۵۸، ص. ۵۲
مرحوم شیخ کلینی (ره) در کتاب شریف کافی بابی تحت عنوان «ان المیت یزور اهله» [۱]را مطرح کرده است. روایات معتبری را در این باره نقل نمودهاند. در روایات آمده است که اموات اعمّ از مؤمن و غیر مؤمن به دیدار بازماندگان خود میآیند. هر میّتی برحسب منزلت و شأنی که دارد، اجازه این کار را پیدا میکند.
بعضی از اموات هر روز، بعضی دیگر هر هفته و برخی هر سال و بعضی هر چند سال یکبار. حداقل اجازهای که مؤمنان دارند، هر جمعه است که میتوانند به دیدار آشنایان خود در دنیا بیایند. مؤمنان وقتی به دیدار اقوام خود میآیند، اگر آنها را مشغول اعمال صالح ببینند، خوشحال شده و خدا را شکر میکنند. کافران وقتی به دیدار اقوام خود میآیند و آنها را مشغول انجام اعمال صالح میبینند، حسرت میخورند.
همچنین در حدیثی که در کتاب جامع الاخبار آمده است [۲]بیان شده که اموات مومنان در شب جمعه به کنار خانههای خود میآیند. با التماس و تضرع از خویشاوندان انتظار دارند کار خیری و صدقهای برای آنها انجام داده شود.
میزان ملاقات و سر زدن اموات به خانوادههای شان بسته به میزان آزادی عملی است که در برزخ برای ایشان در نظر گرفته میشود که این امر هم تابع اعمال و رفتارهای آنان در دنیاست.
از روایات استفاده میشود که حضور ارواح اموات در دنیا و توجه به وضعیت بستگان شان از یک سو به میزان مقام و منزلت آنان و فراغت از مشکلات خاص آن جهان بستگی دارد؛ از سویی دیگر به میزان علاقه و رضایت آنان از بازماندگان و میزان توجه بازماندگان به آنان. چه بسا بی توجهی اموات به برخی از بازماندگان به خاطر ناامیدی از توجه و خیرات و صدقات خالصانه ایشان باشد که به حال آنها منفعت دارد.
از امام کاظم علیه السلام روایت شده که روح اموات به بازماندگان سر میزند. اگر از آنان کردار خوب و عمل صالح ببینند، خوشحال میشوند و از آنان راضی میگردند. اگر آنان را در مسیر طاعت خداوند ندیدند، بلکه کردار بد و گناه از آنان مشاهده نمودند، اندوهگین و ناراحت میشوند. [۳]، اما در هر حال به نظر نمیرسد که این امر محدود به خانه خود و محل سکونت قبلی شان باشد. چه بسا در صورت وسعت عمل و منزلتی که دارند، بتوانند به مکانهای گوناگون مورد علاقه خود سر بزنند.
اما در مورد این که ارواح به چه صورتی به خاندان خود سر میزنند، اشارات مختصری در برخی روایات شده است. البته نمیتوان به راحتی در مورد معنای دقیق شان اظهار نظر نمود؛ مثلا اسحاق بن عمار میگوید: از امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) پرسیدم:
آیا میّت از خانوادهاش دیدار میکند؟ فرمود: بله- پرسیدم: هر چند وقت؟ فرمود: بنا به منزلتی که نزد خداوند دارد، در هر جمعه یا هر ماه یا هر سال. پرسیدم: به چه شکلی نزد آنها میآید؟ فرمود: به صورت پرندهای لطیف که بر دیوار خانههای شان مینشیند و بر آنان اشراف مییابد.... [۴]به نظر میرسد اینکه حضرت فرمود::به صورت پرندهای لطیف، یک نوع تمثّل در قالب و تجسم ارواح است. مقصود از پرنده نیز پرنده مادّی یا آشنای ذهنی ما یا موجودی قابل رویت نمیباشد و گرنه تعبیر لطیف در مورد پرنده معمولی معنا ندارد؛ در هر حال اعتقاد عامه مردم در مورد پرنده یا پروانه و دیگر حشرات در این خصوص درست به نظر نمیرسد.
پی نوشت:
[۱]. شیخ کلینی، فروع کافی، ج. ۳، ص. ۲۳۰، نشر دارالکتب الاسلامیه تهران ۱۳۸۸ ق.
[۲]. تاج الدین شعیرى، جامع الاخبار، ص. ۱۶۹، انتشارات رضى، قم، ۱۴۰۵ ق..
[۳]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج. ۶، ص. ۲۵۷، انتشارات اسلامیه تهران بی تا.
[۴]. همان، ج. ۵۸، ص. ۵۲
*تبیان