حضور مقتدرانه ایران در عرصه مبارزه با تروریسم در منطقه، یکی از مسائلی است که حتی از سوی دولتهای غربی هم نسبت به آن اذعان شده و رسانههای اروپایی و آمریکایی هم بارها تاکید کردهاند که نیروهای نظامی ایران یکی از اصلیترین مبارزان علیه داعش بودهاند و اگر ایستادگی ایران در برابر تکفیریها نبود، امروز به جای جشن پایان کار داعش باید سوگوارهی جدیدی در یکی دیگر از کشورهای منطقه برگزار میشد.
به گزارش شهدای ایران، این روزها همه اهالی سیاست از پایان کار داعش سخن میگویند؛ گروهی تروریستی که حدود پنج سال منطقه را به طور جدی درگیری حضور خود کرده بود و حالا به انتهای خط رسیده است. سرلشگر قاسم سلیمانی چندی پیش، از اتمام پروژه داعش تا کمتر از دو ماه خبر داده بود؛ وعدهای که به نظر میرسد در آستانهی تحقق است.
به نوشته رجانیوز، در این میان برخی از سیاسیون تلاش میکنند تا این موفقیت بزرگ و دستاورد عظیم برای منافع ملی ایران را مصادره و ریشههای دستیابی به آن را به منظور دستاوردهای جناحی خود تحریف کنند؛ اقدامی که میتواند رویکردی خطرناک برای منافع ملی کشورمان محسوب شود.
محمدجواد ظریف چند روز پیش و در اظهارنظری عجیب که حتی با ابراز شگفتی طرفدارانش نیز روبرو شد، پایان کابوس داعش در سوریه را حاصل «گفتگو» و اتمام بحران این گروه تروریستی در منطقه را دستاورد «مذاکره» نامید و حتی توصیه کرد تا از این نسخه برای بحرانهای دیگر نظیر مساله یمن استفاده شود!
این توئیت عجیب وزیر امور خارجه کشورمان در حالی مطرح شده که از ابتدای شکلگریی بحران داعش در سوریه، چندین کنفرانس نمایشی به منظور گفتگو درباره این مساله برگزار شد که با دخالت عربستان و آمریکا، حتی از ایران برای حضور در آنها دعوت هم نشد. در کنفرانس ژنو2 هم که سازمان ملل از تهران برای حضور در نشست همفکری درباره بحران سوریه دعوت کرد، در میانه راه این دعوت پس گرفته شد.
حضور مقتدرانه ایران در عرصه مبارزه با تروریسم در منطقه، یکی از مسائلی است که حتی از سوی دولتهای غربی هم نسبت به آن اذعان شده و رسانههای اروپایی و آمریکایی هم بارها تاکید کردهاند که نیروهای نظامی ایران یکی از اصلیترین مبارزان علیه داعش بودهاند و اگر ایستادگی ایران در برابر تکفیریها نبود، امروز به جای جشن پایان کار داعش باید سوگوارهی جدیدی در یکی دیگر از کشورهای منطقه برگزار میشد.
نسخهی انحرافی آقای ظریف که مشخص نیست بر چه مبنایی و اساسا بر چه منطقی پیچیده شده، نه تنها مبتنی بر اطاعات دقیق و واقعیات جاری در فضای منطقه نیست بلکه تنها یک دستاورد دارد و آن هم تخریب منافع ملی ایران است.
در زمانی که جنایات سعودی در یمن، نوعی اتحاد در میان افکار عمومی و نخبگان جهان به وجود آورده و همه انگشتهای اتهام را به سمت ریاض نشانه رفته (تا جایی که حتی رابرت فیسک، روزنامهنگار برجسته انگلیسی هم به افشاگری مفصل علیه عربستان پرداخته است)، سخن گفتن از مذاکره بر سر یمن آن هم با حاکمان جدید عربستان، مصداق نادیده گرفتن علم روابط بینالملل و بر روی ابرها سخن گفتن است.
به نوشته رجانیوز، در این میان برخی از سیاسیون تلاش میکنند تا این موفقیت بزرگ و دستاورد عظیم برای منافع ملی ایران را مصادره و ریشههای دستیابی به آن را به منظور دستاوردهای جناحی خود تحریف کنند؛ اقدامی که میتواند رویکردی خطرناک برای منافع ملی کشورمان محسوب شود.
محمدجواد ظریف چند روز پیش و در اظهارنظری عجیب که حتی با ابراز شگفتی طرفدارانش نیز روبرو شد، پایان کابوس داعش در سوریه را حاصل «گفتگو» و اتمام بحران این گروه تروریستی در منطقه را دستاورد «مذاکره» نامید و حتی توصیه کرد تا از این نسخه برای بحرانهای دیگر نظیر مساله یمن استفاده شود!
این توئیت عجیب وزیر امور خارجه کشورمان در حالی مطرح شده که از ابتدای شکلگریی بحران داعش در سوریه، چندین کنفرانس نمایشی به منظور گفتگو درباره این مساله برگزار شد که با دخالت عربستان و آمریکا، حتی از ایران برای حضور در آنها دعوت هم نشد. در کنفرانس ژنو2 هم که سازمان ملل از تهران برای حضور در نشست همفکری درباره بحران سوریه دعوت کرد، در میانه راه این دعوت پس گرفته شد.
حضور مقتدرانه ایران در عرصه مبارزه با تروریسم در منطقه، یکی از مسائلی است که حتی از سوی دولتهای غربی هم نسبت به آن اذعان شده و رسانههای اروپایی و آمریکایی هم بارها تاکید کردهاند که نیروهای نظامی ایران یکی از اصلیترین مبارزان علیه داعش بودهاند و اگر ایستادگی ایران در برابر تکفیریها نبود، امروز به جای جشن پایان کار داعش باید سوگوارهی جدیدی در یکی دیگر از کشورهای منطقه برگزار میشد.
نسخهی انحرافی آقای ظریف که مشخص نیست بر چه مبنایی و اساسا بر چه منطقی پیچیده شده، نه تنها مبتنی بر اطاعات دقیق و واقعیات جاری در فضای منطقه نیست بلکه تنها یک دستاورد دارد و آن هم تخریب منافع ملی ایران است.
در زمانی که جنایات سعودی در یمن، نوعی اتحاد در میان افکار عمومی و نخبگان جهان به وجود آورده و همه انگشتهای اتهام را به سمت ریاض نشانه رفته (تا جایی که حتی رابرت فیسک، روزنامهنگار برجسته انگلیسی هم به افشاگری مفصل علیه عربستان پرداخته است)، سخن گفتن از مذاکره بر سر یمن آن هم با حاکمان جدید عربستان، مصداق نادیده گرفتن علم روابط بینالملل و بر روی ابرها سخن گفتن است.