شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۵۳۷۴
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۵
همه نزدیکان و دوستان حاج داود، شهادت می‌دهند که زندگی و مرگ او بر پایه شعایر و معارف دینی بود و بس. اما چگونه است مردی با این درجه از استغنا از خلق خدا، گرایش‌های فکری نسل‌های مختلف را به خود جذب نموده...
به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛اکثر رزمندگانی تهرانی نام او را شنیده بودند. چون در مقطعی حاج داود فرمانده سپاه تهران بود. او سال‌ها در طول زندگی ‌اش ساده زندگی کرد و ساده هم از دنیا رفت. حال 9 سال از شهادتش می‌گذرد و پسرش(میثم کریمی) مطلبی در مورد پدر به نگارش در آورده:
پنجشنبه چهاردهم شهریور ماه، در قطعه 29 بهشت زهرا (س) مراسم نهمین سالگرد شهید داود کریمی برگزار شد و مثل هر سال تنوع سلیقه‌ها و جریان‌های فکری مختلف که بر سر مزارش و برای بزرگداشتش حاضر شدند، چشمگیر و  در خور توجه بود.
جالب‌تر برای من حضور نسل چهارمی‌ها در مراسم مردی بود که نه دیده بودندش و نه حتی- متاسفانه- با توجه به منابع بسیار اندک مکتوب- به زعم من- نباید درک درستی از اصول فکری و سجایای اخلاقی این بزرگوار داشته باشند! اما همه بودند.
همه نزدیکان و دوستان حاج داود، شهادت می‌دهند که زندگی و مرگ او بر پایه شعایر و معارف دینی بود و بس. اما چگونه است مردی با این درجه از استغنا از خلق خدا و اصول گرایی در زندگی و افکارش، گرایش‌های فکری نسل‌های مختلف را بخود جذب نموده و همچنان می نماید؟
تعبیر حاج داود از اسلام و ایمان رحمت بود و حسن خلق. گفتار رسول خدا را سرلوحه زندگی اش قرار داد:‌ «مؤمنانی از ایمان کامل‌تر برخور دارند که اخلاق بهتری داشته باشند.»
و اینگونه بود که چه در روزهای بحرانی جنگ و عملیاتهای مختلف و یا حتی دو دهه آخر زندگی اش که بی تکلف در کارگاه قالبسازی «به دست آهن تفته کردن خمیر» را بر پای نهادن به اصول اخلاقی اش ترجیح داده بود. همواره و همواره در حال جذب دیگران بود.
داود با نهج البلاغه مولا(ع) زندگی می کرد: «دلهای مردم گریزان است، به کسی روی می آورند که خوش رویی کند» و اخلاصش هرگز مانع از تبیین عقائدش برای دیگران بدون روی خوش و حسن خلق نشد.
و این شاید بزرگ ترین گمشده روزگار ماست در جامعه ای که بد اخلاقی های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... هر روز بر طبل بد آهنگ نا امیدی پر خروش تر از از قبل می‌کوبد. داودها گوهر نایابی می شوند که افکار و عقاید مختلف را فارغ از سن و سالشان به دور از دین و مسلک شان، بدور وی گرد می آورند.
حاج داود برای همه سیاست مداران و حاکمان جامعه نشانه کوچکی بود از دریای رحمت دین که با اندکی تدبیر و حسن خلق در کردار و گفتارها چه نیکو می توان به تعبیر زیبای «امت واحده» رسید و «کثرت» را به «وحدت» تبدیل کرد.
روزی یکی از آقایان که در دهه هفتاد با پدر در ارتباط بود و در این میان مشکلاتی هم برای حاج داود درست کرده بود به بیمارستان تهران آمد و قبل از سفر به خانه خدا از وی به سبب ظلم‌ها و نارواها که روا داشته حلالیت طلبید و حاج داود بدون هیچ چشم داشتی با رضایت خاطر وی را روانه این سفر معنوی کرد با چشم دل دیدم که حاجی سراسر محبت بود و گذشت.
از امام محمدباقر (ع) روایت شده که فرمودند:«مگر دین خدا جز محبت است؟» حاج داود محبت بود برای همه آنهایی که دوستش داشتند و یا حتی به سبب تضاد منافعشان با وی دشمن بودند.
منبع:فارس
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار