طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی تفتیش عقاید جرم است ، پس باید ملاکتان برای اعتماد یا عدم اعتمادتان به وزرا اعمالشان در گذشته و موضع کنونی آنها باشد
سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران - سامان ماهور؛ ابتدای سال 92 است ، امسال را سال حماسه ی سیاسی و حماسه ی اقتصادی نامگذاری میکنم، این جمله را پس از(( حول حالنا الی احسن الحال )) شنیدیم و گاها با خود می اندیشیدیم که چه خواهد شد؟!
در جوامع خود الگو پندار هر گاه انتخابی برگزار میشود شاید حضور مردم به بالای شصت درصد هم نرسد و یا مثل کانادا تقلبات گسترده باعث ابطال انتخاباتشان بشود ولی انتخابات جمهوری اسلامی ایران با حضور بیش از هفتاد درصد برگزار شد و این یعنی حماسه ای که در ابتدای سال شنیده بودیم.
این حماسه تعریف جدیدی را نیز به دنیا معرفی کرد و این اعتماد مردم به نظام و نظام به مردم بود و این یعنی کسانی که در سال 88 بر ادعایی غلط پا فشاری کردند نتوانستند ادعای خود را به مردم اثبات کنند.
عده ای این رای را رای به اعتدال دانستند و عده ای آن را ناشی از عدم برنامه ی صحیح جناح خود نام نهادند، اما این انتخابات هر چه که بود معنایی فراتر از نظریات تمام جامعه شناسان و مفسران سیاسی داشت و آن حماسه ی 9 دی دوم بود و پیام این حماسه فقط و فقط یک کلمه بود : اعتماد به نظام
اعتماد به نظام یعنی : شکست طرح برچسب تقلب به انتخابات نظام
دکتر حسن روحانی رییس جمهور مردمی شد که با حضورشان ثابت کردند مدعیان تقلب 88 را باور نکرده اند.
خدمتگزار مردم همکارانش را برای کسب رای نمایندگان مردم به مجلس معرفی کرد و حالا نوبت نمایندگان است این حماسه را کامل کنند تا انشاالله زنجیره ی مردم و خادمانشان حماسه ی اقتصادی را نیز در سال 92 محقق کند.
اما نکاتی که نمایندگان نباید فراموش کنند:
1/ بررسی سوابق وزیران پیشنهادی وظیفه شماست اما حقتان نیست که اگر بخواهید بگیرید و اگر بخواهید ببخشید ،این امانتی است که آن را مردم به شما داده اند و وظیفه ی شما صیانت از این امانت است.
2/ طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی تفتیش عقاید جرم است ، پس باید ملاکتان برای اعتماد یا عدم اعتمادتان به وزرا اعمالشان در گذشته و موضع کنونی آنها باشد.
3/ کسی که از مسجدی کفشی می دزدد ممکن است تحت شرایطی پشیمان شود و یا محکومیت خود را تحمل کند و یا عفو شود. پس اجازه دارد برای نماز به مسجد بیاید ، اما عاقلانه نیست کفشدار مسجد شود.
ابن عباس می گوید پنج روز بعد از کشته شدن عثمان به مدینه آمدم و خواستم نزد علی (ع) بروم که خبر دادند مغیره بن شعبه نزد ایشان است ، وقتی نوبت به شرفیابی من رسید به علی گفتم یا امیر المومنین مغیره چه موضعی دارد و برای چه با شما خلوت کرده بود؟
فرمود: پیشنهاد کرد کارگزاران عثمان را برای مدتی ابقا کنم تا آرامش بر شهرها حاکم گردد و سپس هر که را خواستید عزل کنید.
من به او گفتم : (( به خدا سوگند من در دینم سستی نکنم و پستی را در کارهای خود پیشه نسازم ))
مغیره گفت : لا اقل معاویه را بر حکومت شام ابقا نمایید زیرا معاویه جسور است و مردم شام از او شنوایی دارند.
امیر المومنین در جواب قسم بر خداوند یاد کردند که حتی دو روز هم اجازه ی حکومت بر شام را به معاویه نخواهم داد.
این گونه است نحوه ی برخورد امیر المومنین با مسائل مختلف که هیچ گاه مسائل شخصی را به مصلحت جامعه ی اسلامی ترجیح نداده است و هیچ گاه حقی را بر زمین ننهاده است ، ما می توانیم علی (ع) را کنار خود داشته باشیم اگر در مواجهه با تمامی مسائل اینگونه رفتار کنیم.
بگذریم از تمام نکاتی که اهل هر فن با آن آشناتر از نگارنده اند برای تصدی وزارتخانه ها و بگذریم از نامها و نشانها، بگذریم از لابی های این چند روز و بگذریم از نیات بعضی برای بعضی حرفها که : ان الله علیم بذات الصدور.
اما سه نکته ای که می تواند معیاری خوب برای انتخاب و اعتماد به وزرا و فرمانداران باشد را امیر المومنین برای ما به یادگار گذاشته اند که لازم است تمامی ما نیز از آن تبعیت کنیم.
الف ) در نبرد با دشمن خدا را با دست ، دل و زبان یاری کرده باشد( نامه ی امیر المومنین به مالک اشتر)
ب) حق ندارد به کار بزرگی اقدام کند مگر آنکه اطمینان داشته باشد از عهده اش بر می آید ( نامه ی امیر المومنین به فرماندار آذربایجان)
ج) بدترین وزیران کسانی هستند که پیشتر وزیر ستمگران و گناهکاران بوده اند ، پس نباید از خواص باشند، وزیران را از کسانی انتخاب کن که نه ستمکاری را در سمتش یاری کرده اند و نه با گنهکاری در گناهش همراه بوده اند ( نامه امیر المومنین به مالک اشتر)
با این توضیح نمایندگان مردم حق ندارند به وزرای کار آمد که از عهده ی کارهای بزرگ بر می آیند و در نبرد با دشمنان با دل ، زبان و دست مشارکت داشته اند و ستمکاری را یاری نکرده اند رای بر عدم اعتماد بدهند.
چرا ؟
1- چون بفکر حزب الله بازی است و نمی خواهد بیت المال را خرج کند و به خاطر همین در بخشش به جانبازان و رزمندگان و خانواده شهید سخت گیری می کند .
2- ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران باید به کسی واگذار شود که کار شرکتی می کند و می داند که هر چه بیشتر به جانبازان و رزمندگان و خانواده شهید رسیدگی کند برای خودش هم منافع بیشتری دارد .
3- 30 سال است که ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران را حزب الهی ها اداره می کنند و :
رزمندگان مستمری حقوق نمی گیرند . خانواده شهید و جانبازان هم بسیار مشکل دارند .
یک سال هم ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران را به یک نفر مدیر شرکتی بدهید . اگر باور دارید . ؟!
http://mkhakpour9.persianblog.ir