به دنبال برائت پدر صورت گرفت:
نگارنده نامه خطاب به رهبر انقلاب که (ابهامات پیرامون عملکردش همچنان باقی است و پاسخ روشنی به آنها نداده است)، در این خصوص باید دلایل مصداقی بیاورد چرا که متن نامه فقط یک ادعایی بیش نیست و به صورت کلی است و بدون دلیل و توضیح کافی این موارد رامطرح کرده است.
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی شهدای ایران، محمد علی آهنگران فعال اصلاح
طلب و از حامیان پر و پا قرص سران فتنه،در
اقدامی فرار رو به جلو،(پس از آنکه پدرش (حاج صادق آهنگران) در یک اقدام انقلابی،در شانزدهم اسفند سال گذشته در محضر امام امت خامنه ای عزیز، به دلیل حمایت و نزدیکی پسرش (محمد علی ) به سران فتنه به خصوص رئیس دولت اصلاحات،باخواندن اشعاری از وی به طور علنی ابراز برائت کرده و باعث خوشحالی نیروهای انقلابی به خصوص خانواده های معظم شهدا ،رزمندگان و ایثاگران و امت ولایتمدار گردید)،در صفحه شخصی خود با انتشار نامه ای به رهبر انقلاب ،از اختلاف سلیقه سیاسی با پدرش سخن به میان آورده که این موضوع در بین جریانات سیاسی داخل نظام پذیرفته شده است و ایرادی هم به آن وارد نیست.
یک نمونه از ارادت محمد علی آهنگران به یکی از سران فتنه
وی در این نامه به صورت کلی عنوان می کند:فرزند "نوح" نیست و هیچ توضحی در خصوص عملکرد خود که در تناقض با دیدگاه های رهبر انقلاب می باشد، ارائه نمی کند و در ادامه علیرغم اینکه بیان می کند طرفدار اصلاح طلبان و حسن روحانی رئیس جمهور است، اما برای معرفی خود از اعتبار و جایگاه پدرش (حاج صادق آهنگران) سردار سپاه و حماسه خوان دفاع مقدس هزینه می کند.
نگارنده نامه خطاب به رهبر انقلاب که (ابهامات پیرامون عملکردش همچنان باقی است و پاسخ روشنی به آنها نداده است)، در این خصوص باید دلایل مصداقی بیاورد چرا که متن نامه فقط یک ادعایی بیش نیست و به صورت کلی است و بدون دلیل و توضیح کافی این موارد رامطرح کرده است.
یک نمونه از ارادت محمد علی آهنگران به یکی از سران فتنه
وی در این نامه به صورت کلی عنوان می کند:فرزند "نوح" نیست و هیچ توضحی در خصوص عملکرد خود که در تناقض با دیدگاه های رهبر انقلاب می باشد، ارائه نمی کند و در ادامه علیرغم اینکه بیان می کند طرفدار اصلاح طلبان و حسن روحانی رئیس جمهور است، اما برای معرفی خود از اعتبار و جایگاه پدرش (حاج صادق آهنگران) سردار سپاه و حماسه خوان دفاع مقدس هزینه می کند.
نگارنده نامه خطاب به رهبر انقلاب که (ابهامات پیرامون عملکردش همچنان باقی است و پاسخ روشنی به آنها نداده است)، در این خصوص باید دلایل مصداقی بیاورد چرا که متن نامه فقط یک ادعایی بیش نیست و به صورت کلی است و بدون دلیل و توضیح کافی این موارد رامطرح کرده است.
متن شعری که حاج صادق در در محضر امام، در برائت از محمد علی خواند:
منم که در دل طوفان به نوح می نازم
شبیه نوح به اولاد دل نمی بازم
اشاره کن به من ای نوح آسمانی من
ببین چهها کند این شور جانفشانی من
ببین چگونه دهم سر، پسر که چیزی نیست
به راه دوست تمام جهان پشیزی نیست
محبتی نتواند مرا اسیر کند
مرا فقط غم تو ای امیر پیر کند
منم که در دل طوفان به نوح می نازم
شبیه نوح به اولاد دل نمی بازم
اشاره کن به من ای نوح آسمانی من
ببین چهها کند این شور جانفشانی من
ببین چگونه دهم سر، پسر که چیزی نیست
به راه دوست تمام جهان پشیزی نیست
محبتی نتواند مرا اسیر کند
مرا فقط غم تو ای امیر پیر کند
لازم به ذکر است؛ حاج صادق، قبل از ابراز برائت علنی نیز بارها در محافل خصوصی از فرزندش ابراز برائت
کرده بود و همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه با توجه
به انقلابی و
ولایی بودن خودتان آیا تا به حال نسبت به مواضع فرزندتان که خلاف آرمان های
انقلاب است تذکری داده اید یا خیر گفته بود: مواضع بنده انقلابی و ولایی است و
طرفدار پروپاقرص رهبری هستم؛ طرفداری بنده از رهبری بدون چون و چرا است.
بنده با نظرات فرزندم مخالف هستم و بارها نیز به او تذکر دادهام اما اظهارات وی نظر شخصی خودش استذ و نمی دانم با فرزندم چه کنم؛ خیلی هم نصیحتش کرده ایم اما راه خودش را میرود؛ بنده هم نمی خواهم زیاد فشار بیاورم؛ راهنمایی های پدرانه زیاد کرده ام اما در نهایت باید بگویم بنده با دیدگاه و نظرات ایشان کاملا مخالفم.
در ادامه به بازدید کنندگان محترم توصیه می شود مطالب مرتبط در این زمینه را نیز "حتما" بخوانند:
بنده با نظرات فرزندم مخالف هستم و بارها نیز به او تذکر دادهام اما اظهارات وی نظر شخصی خودش استذ و نمی دانم با فرزندم چه کنم؛ خیلی هم نصیحتش کرده ایم اما راه خودش را میرود؛ بنده هم نمی خواهم زیاد فشار بیاورم؛ راهنمایی های پدرانه زیاد کرده ام اما در نهایت باید بگویم بنده با دیدگاه و نظرات ایشان کاملا مخالفم.
******
در ادامه متن نامه این روحانی حامی سران فتنه به رهبر انقلاب در زیر می آید: بسم الله الرحمن الرحيم
مَن كانَ يُريدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَميعًا إِلَيهِ يَصعَدُ الكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ يَرفَعُهُ وَالَّذينَ يَمكُرونَ السَّيِّئَاتِ لَهُم عَذابٌ شَديدٌ وَ مَكرُ أُولٰئِكَ هُوَ يَبورُ
محضر مبارك مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه أي دام عزه
درود و صلوات الهي به روان تابناك همه دوستان خدا ، ستارگان آسمان هدايت،انبياء و امامان نور و شهيدان راه حق، همانها كه درخشيدند و جان بخشيدند و بشريت را به روشني و رشد و رويش رهنمون ساختند و سلام و تحيت خدا بر شما رهبر گرانقدر انقلاب إسلامي
ضمن عرض تسليت به مناسبت فرا رسيدن سالروز شهادت امام هادي عليه السلام فرا رسيدن دوازدهم فروردين يوم الله جمهوري إسلامي را به پيشگاه شما و همه آنان كه دل در گرو عظمت و اقتدار اسلام و ايران و جمهوري إسلامي دارند و زندگي و حيات خود را وقف اعتلاي كلمه حق و اهتزاز پرچم پر افتخار جمهوري إسلامي نموده اند تهنيت عرض مي كنم
من محمد علي آهنگران فرزند سردار حاج صادق آهنگران حماسه خوان دوران دفاع مقدس و ستايشگر و مداح خاندان آل الله عليهم السلام هستم. افتخار من و هر آنكس كه نام آهنگران برخود دارد آن است كه منتسب به مردي است كه زندگي خود را وقف اسلام و جمهوري اسلامي و شهيدان كرده و همگان او را به صفت بلبل خميني مي شناسند و در طول همه اين سالها نام نامي خميني كبير بركت روزگار و شيريني زندگي او و خانواده او بوده است. پدرم بزرگترين افتخارش نوكري اهل بيت عليهم السلام، پاسداري انقلاب و سربازي ولايت است و تمام جواني و عمر خود را وقف زنده نگه داشتن ياد و نام شهيدان كرده كاري كه به فرموده شما كمتر از شهادت نيست. براي من و همنسلان من ، او و همرزمان و ياران شهيدش نمادي از ايثار و اخلاص و فداكاري اند و عزت و افتخار امروز ايران مرهون مجاهدتها و تلاشهاي ايشان است. من به وجود پاكش افتخار مي كنم و او را الگوي خويش و حجت مسلمان بودن و انقلابي بودن خود مي دانم مادام كه در همين مسير نوراني و روشن قدم بر دارد و به راه امام و و شهداء و جمهوري إسلامي وفادار بماند.
رهبر عزيز!
همچنانكه مي دانيد در آخرين ديداري كه جمعي از فرماندهان و ايثارگران و دست اندركاران كاروانهاي راهيان نور با حضرتعالي داشتند پدرم اشعاري شور انگيز و حماسي قرائت كردند كه سرشار از مضامين انقلابي بود و هنرمندانه همچون هميشه بر وفاداري خود و همه سربازان انقلاب با آرمانهاي امام و شهيدان و ولايت فقيه تأكيد كردند. در ابيات پاياني آن مثنوي بلند ابياتي بود خطاب به شما و بدين شرح كه :
منم که در دل طوفان به نوح می نازم
شبیه نوح به اولاد دل نمی بازم
اشاره کن به من ای نوح آسمانی من
ببین چهها کند این شور جانفشانی من
ببین چگونه دهم سر، پسر که چیزی نیست
به راه دوست تمام جهان پشیزی نیست
محبتی نتواند مرا اسیر کند
مرا فقط غم تو ای امیر پیر کند
به دنبال خواندن اين ابيات و به واسطه تفاوت سليقه سياسي كه مابين من و پدر بزرگوارم وجود داشته برخي رسانه هاي مدعي اصول و ارزشها با بداخلاقي تمام اشعار فوق را برائت حاج صادق از فرزندش محمد علي تعبير كرده و ضمن انعكاس وسيع آن در شبكه هاي اجتماعي و فضاي مجازي من را خارج از دايره نظام إسلامي ، حامي (به تعبير آنان) فتنه و دور افتاده از ارزشهاي انقلاب و جمهوري إسلامي معرفي كرده اند.
من مدتي درنگ نمودم تا گردوغبار مسموم رسانه هاي بي تقوا فروكش كند اما اكنون نه براي دفاع از خودم و نه به منظور كسب رضايت كسي يا طمعي يا غرضي دنيوي بلكه براي ثبت در تاريخ و شهادت در پيشگاه پرودگار و دوري از موضع اين تهمت زشت اعلام مي دارم من خود را فرزند اين انقلاب و دلباخته راه امام و پشتيبان ولايت فقيه مي دانم. من اهل نفاق و دورنگي نيستم و تلاش مي كنم آنچه را كه به حق مي دانم با صراحت و شجاعت بيان كنم . خدا نياورد آن روز را كه بين ما و شما جدايي افتد و از فداكاري براي اسلام و جمهوري إسلامي دست بكشيم. من پيرو آن امامي هستم كه اسلام را يگانه راه سعادت بشر مي دانست و مبارزه با ظالمان و مستكبران و دفاع از مظلومان و مستضعفان جهان را به عنوان رسالت بزرگ خود برگزيد. من پيرو آن امامي هستم كه با اتكاء به راي و نظر ملت، جمهوري إسلامي را به عنوان ميراث بزرگ خود براي ما به يادگار گذاشت و صندوقهاي راي مردم را ميزان و ملاك سياستها و تصميم گيريها قرار داد. من پيرو آن امامي هستم كه بر دست و بازوي رزمندگان و مجاهدان انقلاب بوسه مي زد و خود را خدمتگزار كوچك ملت مي دانست.
رهبر بزرگوار!
دليل اصلي تهمتها و حمله هايي كه در هفته هاي أخير شده است اين بوده كه من مثل ميليونها إيراني ديگر با تحقيق و پژوهش و تفكر و از بين سلايق سياسي موجود در چارچوب نظام جمهوري إسلامي ، روش و منش و بينش موسوم به اصلاح طلبي را برگزيده ام و اين ديدگاه را بهتر از ساير ديدگاهها براي اعتلا و پيشرفت كشور تشخيص داده ام. مبناي اين انتخاب همانا نقشه راهي بود كه امام راحل عظيم الشأن در نامه معروف به منشور برادري ترسيم كردند. آنجا كه تأكيد كرده بودند طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا میکند که نظرات در زمینه هاي مختلف و لو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد ايشان اختلاف نظر در چارچوب نظام را به رسميت شناختند و آن را مفيد به حال كشور دانستند. اصلاح طلبي كه به آن باور داريم همان اصلاح طلبي مبتني بر أصول است كه در مقابل افساد است نه در مقابل اصولگرايي و حضرتعالي بر آن صحه گذاشتيد و چارچوب كلي آن را ترسيم كرديد. آنچه بدان معتقديم اجراي بدون تنازل قانون أساسي به عنوان ميثاق ملي و پاسداري از حق حاكميت ملت بر سرنوشت خويش در همه عرصه هاست. آنچه بدان باور داريم مبارزه با استكبار و مرزبندي با ساختار شكنان و براندازان ضدانقلاب در عين الفت و برادري با دوستان انقلاب و وفاداران به خط امام است. آنچه بدان ايمان داريم همانا التزام به اصول متین و متقنی است که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روشها به صورت روزبه روز و نوبه نو. اگر نقدي و نظري به برخي رويه ها و سياستها وجود دارد از سر دلسوزي و براي ساختن و هدايت جامعه و اعتلاي جمهوري إسلامي است. اگر نقدي مي كنيم به واسطه آن است كه ظرفيت نظام إسلامي را در پذيرش نقد و منتقد بالا مي دانيم و به گفته شما دلگرميم آنجا كه درششم آبانماه سال هشتاد و هشت در ديدار با جمعي از نخبگان علمي كشور فرموديد: (اینی هم که گفتند از رهبری انتقاد نمی کنند ، شما بروید بگویید انتقاد کنند . ما که نگفتیم از ما کسی انتقاد نکند ، ما که حرفی نداریم . من از انتقاد استقبال می کنم ، البته انتقاد هم می کنند . بنده هم می گیرم ، دریافت می کنم و انتقادها را می فهمم)
أي رهبر عزيز!
وقتي كه بصيرت گوهري كمياب است
كام همه از سرابها سيراب است
يارب رحماء بينهم رفته كجا
وقتي كه اشداء علي الاحباب است (حاج علي انساني)
ممكن است هر جريان سياسي نقاط ضعفي داشته باشد يا در روشها دچار اشتباه شود اما معتقدم جريان اصيل اصلاح طلب و بزرگان آن همواره معتقد به نظام و مطيع أوامر مقام شامخ ولايت بوده اند؛ هرگز أصول و داربستها را نشكسته و از آن عدول نكرده اند و با ضد انقلاب برانداز مرزبندي داشته اند. در وجود آنها اعتقاد و عشق به خدا و خدمت به خلق نهفته و دين شان جمهوري إسلامي است و اگر روزي فرمان دهيد در صف اول مجاهدت و جانبازي براي اسلام و انقلاب حاضر خواهند شد. باور داريم براساس آنچه شما بارها فرموده ايد و امام خميني در منشور بيداري وصيت نموده اند با تبادل افکار و اندیشههای سازنده مسیر رقابتها را از آلودگی و انحراف و افراط و تفریط باید پاک نمود چرا كه در شرايط خطير امروز كشورمان به تفکر و به وحدت و برادری نیاز دارد.
أي رهبر گرانقدر!
من نظام إسلامي را كشتي نوح مي دانم كه كشتيباني خبير دارد و بقدري وسيع است كه هر انساني با هر تنوعي از جنس و رنگ و نژاد در آن جايگاه دارد. من پسر نوح نيستم؛ و بسياري از فرزندان اين انقلاب كه ممكن است با پدران مجاهدشان اختلاف سليقه داشته باشند نيز پسران نوح نيستند. من افتخار مي كنم به بركت روضه ها و اشكهاي پدرم و دعاي خير او در اين كشتي امن و آرام داخلم و در كنار ميليونها مرد و زن إيراني از همه طوفانها و گردابها عبور خواهم كرد.
اين نامه أي كه به حضورتان نوشته ام درد دل يك فرزند با پدر، عرض حال يك شاگرد و طلبه با استاد خود و سخن يك شهروند با رهبرش است. آرزو دارم با رهبري خردمندانه شما ايران إسلامي از شرايط خطير امروز عبور كند و همه در فضايي سرشار از همدلي و همبستگي و اتحاد مقتدر تر از هميشه در اين مسير سعادتبخش استوار و ثابت قدم باشيم . باز هم دوازدهم فروردين روز جمهوري إسلامي را به پيشگاه شما تبريك عرض نموده از خداوند متعال دوام عزت و طول عمر و سلامتي شما را خواهانم
فرزند كوچكتان
محمدعلي آهنگران
شایان ذکر است؛ وی قبلا نیز با نوشتن مطالبی در نقد برخی بزرگان جریان اصولگرا به خصوص آیت الله علم الهدی توهین هایی را نسبت به آنان روا داشته بود!
مَن كانَ يُريدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَميعًا إِلَيهِ يَصعَدُ الكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ يَرفَعُهُ وَالَّذينَ يَمكُرونَ السَّيِّئَاتِ لَهُم عَذابٌ شَديدٌ وَ مَكرُ أُولٰئِكَ هُوَ يَبورُ
محضر مبارك مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه أي دام عزه
درود و صلوات الهي به روان تابناك همه دوستان خدا ، ستارگان آسمان هدايت،انبياء و امامان نور و شهيدان راه حق، همانها كه درخشيدند و جان بخشيدند و بشريت را به روشني و رشد و رويش رهنمون ساختند و سلام و تحيت خدا بر شما رهبر گرانقدر انقلاب إسلامي
ضمن عرض تسليت به مناسبت فرا رسيدن سالروز شهادت امام هادي عليه السلام فرا رسيدن دوازدهم فروردين يوم الله جمهوري إسلامي را به پيشگاه شما و همه آنان كه دل در گرو عظمت و اقتدار اسلام و ايران و جمهوري إسلامي دارند و زندگي و حيات خود را وقف اعتلاي كلمه حق و اهتزاز پرچم پر افتخار جمهوري إسلامي نموده اند تهنيت عرض مي كنم
من محمد علي آهنگران فرزند سردار حاج صادق آهنگران حماسه خوان دوران دفاع مقدس و ستايشگر و مداح خاندان آل الله عليهم السلام هستم. افتخار من و هر آنكس كه نام آهنگران برخود دارد آن است كه منتسب به مردي است كه زندگي خود را وقف اسلام و جمهوري اسلامي و شهيدان كرده و همگان او را به صفت بلبل خميني مي شناسند و در طول همه اين سالها نام نامي خميني كبير بركت روزگار و شيريني زندگي او و خانواده او بوده است. پدرم بزرگترين افتخارش نوكري اهل بيت عليهم السلام، پاسداري انقلاب و سربازي ولايت است و تمام جواني و عمر خود را وقف زنده نگه داشتن ياد و نام شهيدان كرده كاري كه به فرموده شما كمتر از شهادت نيست. براي من و همنسلان من ، او و همرزمان و ياران شهيدش نمادي از ايثار و اخلاص و فداكاري اند و عزت و افتخار امروز ايران مرهون مجاهدتها و تلاشهاي ايشان است. من به وجود پاكش افتخار مي كنم و او را الگوي خويش و حجت مسلمان بودن و انقلابي بودن خود مي دانم مادام كه در همين مسير نوراني و روشن قدم بر دارد و به راه امام و و شهداء و جمهوري إسلامي وفادار بماند.
رهبر عزيز!
همچنانكه مي دانيد در آخرين ديداري كه جمعي از فرماندهان و ايثارگران و دست اندركاران كاروانهاي راهيان نور با حضرتعالي داشتند پدرم اشعاري شور انگيز و حماسي قرائت كردند كه سرشار از مضامين انقلابي بود و هنرمندانه همچون هميشه بر وفاداري خود و همه سربازان انقلاب با آرمانهاي امام و شهيدان و ولايت فقيه تأكيد كردند. در ابيات پاياني آن مثنوي بلند ابياتي بود خطاب به شما و بدين شرح كه :
منم که در دل طوفان به نوح می نازم
شبیه نوح به اولاد دل نمی بازم
اشاره کن به من ای نوح آسمانی من
ببین چهها کند این شور جانفشانی من
ببین چگونه دهم سر، پسر که چیزی نیست
به راه دوست تمام جهان پشیزی نیست
محبتی نتواند مرا اسیر کند
مرا فقط غم تو ای امیر پیر کند
به دنبال خواندن اين ابيات و به واسطه تفاوت سليقه سياسي كه مابين من و پدر بزرگوارم وجود داشته برخي رسانه هاي مدعي اصول و ارزشها با بداخلاقي تمام اشعار فوق را برائت حاج صادق از فرزندش محمد علي تعبير كرده و ضمن انعكاس وسيع آن در شبكه هاي اجتماعي و فضاي مجازي من را خارج از دايره نظام إسلامي ، حامي (به تعبير آنان) فتنه و دور افتاده از ارزشهاي انقلاب و جمهوري إسلامي معرفي كرده اند.
من مدتي درنگ نمودم تا گردوغبار مسموم رسانه هاي بي تقوا فروكش كند اما اكنون نه براي دفاع از خودم و نه به منظور كسب رضايت كسي يا طمعي يا غرضي دنيوي بلكه براي ثبت در تاريخ و شهادت در پيشگاه پرودگار و دوري از موضع اين تهمت زشت اعلام مي دارم من خود را فرزند اين انقلاب و دلباخته راه امام و پشتيبان ولايت فقيه مي دانم. من اهل نفاق و دورنگي نيستم و تلاش مي كنم آنچه را كه به حق مي دانم با صراحت و شجاعت بيان كنم . خدا نياورد آن روز را كه بين ما و شما جدايي افتد و از فداكاري براي اسلام و جمهوري إسلامي دست بكشيم. من پيرو آن امامي هستم كه اسلام را يگانه راه سعادت بشر مي دانست و مبارزه با ظالمان و مستكبران و دفاع از مظلومان و مستضعفان جهان را به عنوان رسالت بزرگ خود برگزيد. من پيرو آن امامي هستم كه با اتكاء به راي و نظر ملت، جمهوري إسلامي را به عنوان ميراث بزرگ خود براي ما به يادگار گذاشت و صندوقهاي راي مردم را ميزان و ملاك سياستها و تصميم گيريها قرار داد. من پيرو آن امامي هستم كه بر دست و بازوي رزمندگان و مجاهدان انقلاب بوسه مي زد و خود را خدمتگزار كوچك ملت مي دانست.
رهبر بزرگوار!
دليل اصلي تهمتها و حمله هايي كه در هفته هاي أخير شده است اين بوده كه من مثل ميليونها إيراني ديگر با تحقيق و پژوهش و تفكر و از بين سلايق سياسي موجود در چارچوب نظام جمهوري إسلامي ، روش و منش و بينش موسوم به اصلاح طلبي را برگزيده ام و اين ديدگاه را بهتر از ساير ديدگاهها براي اعتلا و پيشرفت كشور تشخيص داده ام. مبناي اين انتخاب همانا نقشه راهي بود كه امام راحل عظيم الشأن در نامه معروف به منشور برادري ترسيم كردند. آنجا كه تأكيد كرده بودند طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا میکند که نظرات در زمینه هاي مختلف و لو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد ايشان اختلاف نظر در چارچوب نظام را به رسميت شناختند و آن را مفيد به حال كشور دانستند. اصلاح طلبي كه به آن باور داريم همان اصلاح طلبي مبتني بر أصول است كه در مقابل افساد است نه در مقابل اصولگرايي و حضرتعالي بر آن صحه گذاشتيد و چارچوب كلي آن را ترسيم كرديد. آنچه بدان معتقديم اجراي بدون تنازل قانون أساسي به عنوان ميثاق ملي و پاسداري از حق حاكميت ملت بر سرنوشت خويش در همه عرصه هاست. آنچه بدان باور داريم مبارزه با استكبار و مرزبندي با ساختار شكنان و براندازان ضدانقلاب در عين الفت و برادري با دوستان انقلاب و وفاداران به خط امام است. آنچه بدان ايمان داريم همانا التزام به اصول متین و متقنی است که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روشها به صورت روزبه روز و نوبه نو. اگر نقدي و نظري به برخي رويه ها و سياستها وجود دارد از سر دلسوزي و براي ساختن و هدايت جامعه و اعتلاي جمهوري إسلامي است. اگر نقدي مي كنيم به واسطه آن است كه ظرفيت نظام إسلامي را در پذيرش نقد و منتقد بالا مي دانيم و به گفته شما دلگرميم آنجا كه درششم آبانماه سال هشتاد و هشت در ديدار با جمعي از نخبگان علمي كشور فرموديد: (اینی هم که گفتند از رهبری انتقاد نمی کنند ، شما بروید بگویید انتقاد کنند . ما که نگفتیم از ما کسی انتقاد نکند ، ما که حرفی نداریم . من از انتقاد استقبال می کنم ، البته انتقاد هم می کنند . بنده هم می گیرم ، دریافت می کنم و انتقادها را می فهمم)
أي رهبر عزيز!
وقتي كه بصيرت گوهري كمياب است
كام همه از سرابها سيراب است
يارب رحماء بينهم رفته كجا
وقتي كه اشداء علي الاحباب است (حاج علي انساني)
ممكن است هر جريان سياسي نقاط ضعفي داشته باشد يا در روشها دچار اشتباه شود اما معتقدم جريان اصيل اصلاح طلب و بزرگان آن همواره معتقد به نظام و مطيع أوامر مقام شامخ ولايت بوده اند؛ هرگز أصول و داربستها را نشكسته و از آن عدول نكرده اند و با ضد انقلاب برانداز مرزبندي داشته اند. در وجود آنها اعتقاد و عشق به خدا و خدمت به خلق نهفته و دين شان جمهوري إسلامي است و اگر روزي فرمان دهيد در صف اول مجاهدت و جانبازي براي اسلام و انقلاب حاضر خواهند شد. باور داريم براساس آنچه شما بارها فرموده ايد و امام خميني در منشور بيداري وصيت نموده اند با تبادل افکار و اندیشههای سازنده مسیر رقابتها را از آلودگی و انحراف و افراط و تفریط باید پاک نمود چرا كه در شرايط خطير امروز كشورمان به تفکر و به وحدت و برادری نیاز دارد.
أي رهبر گرانقدر!
من نظام إسلامي را كشتي نوح مي دانم كه كشتيباني خبير دارد و بقدري وسيع است كه هر انساني با هر تنوعي از جنس و رنگ و نژاد در آن جايگاه دارد. من پسر نوح نيستم؛ و بسياري از فرزندان اين انقلاب كه ممكن است با پدران مجاهدشان اختلاف سليقه داشته باشند نيز پسران نوح نيستند. من افتخار مي كنم به بركت روضه ها و اشكهاي پدرم و دعاي خير او در اين كشتي امن و آرام داخلم و در كنار ميليونها مرد و زن إيراني از همه طوفانها و گردابها عبور خواهم كرد.
اين نامه أي كه به حضورتان نوشته ام درد دل يك فرزند با پدر، عرض حال يك شاگرد و طلبه با استاد خود و سخن يك شهروند با رهبرش است. آرزو دارم با رهبري خردمندانه شما ايران إسلامي از شرايط خطير امروز عبور كند و همه در فضايي سرشار از همدلي و همبستگي و اتحاد مقتدر تر از هميشه در اين مسير سعادتبخش استوار و ثابت قدم باشيم . باز هم دوازدهم فروردين روز جمهوري إسلامي را به پيشگاه شما تبريك عرض نموده از خداوند متعال دوام عزت و طول عمر و سلامتي شما را خواهانم
فرزند كوچكتان
محمدعلي آهنگران
شایان ذکر است؛ وی قبلا نیز با نوشتن مطالبی در نقد برخی بزرگان جریان اصولگرا به خصوص آیت الله علم الهدی توهین هایی را نسبت به آنان روا داشته بود!
در ادامه به بازدید کنندگان محترم توصیه می شود مطالب مرتبط در این زمینه را نیز "حتما" بخوانند:
از سايت تمنا داريم سخنان رکيک را منتشر نفرماييد . درست است که اين سايت و نويسندگانش نهايت صداقت را دارند و نظر مخالف و موافق را منتشر ميکنيد اما بازهم نبايد اين توهين ها منتشر ميشد
ممنون از سايت شهدا
آدم چی بگه به همچی روحانی ای.
امام هم روحانی بود، آقا هم روحانی اند، آیت الله مجتبی تهرانی هم روحانی بود، آیت الله مجتهدی هم روحانی بود، آیت الله حق شناس هم روحانی بود، آیت الله مشکینی و مهدوی کنی هم روحانی بودند و....
کدام یک از آنها تا در کنار یک نامحرم آن هم با وضع آنچنانی .....
به نظرم این بابا این گونه کارهاش رو از مریدش (خاتمی) یاد گرفته.
کاش این بابا روحانی نبود.
خدا می داند حاج صادق از دست این پسر ناخلف حامی سران فتنه چه می کشد. خدا می داند.
بارک االله و احسنت به این پسر با شعور و البته پدر انقلابی با بصیرت. باهم اختلاف عقیده دارند. خوب داشته باشند. اما احترام هم را دارند و از خطوط اصلی هم عبور نکرده اند. بیاییم متحجر نباشیم.
اقای حاج صادق رو دوست ودشمن میشناسند..
اگر پسرش اصلاح طلب شد ،چه ایرادی بایشان است?
مگر انسان در انتخاب ازاد نیست?
بالاخره این مملکت 39سال یا دست انقلابی بوده ویا لیبرال ویا اصلاح طلب..
اینکه فحش دادن نداره...
امان از بی صبری و بی اطلاعی...
و متاسفانه شماها خودتون رو پشت حضرت آقا و خون پاک شهدا قایم کردین. اصولگراها دیگه تموم شدن. چون رفتار و منششون مثل شماهاس، دوست دارین دیکتاتوری درست کنین. خداروشکر که هیچ جا پیزوز نشدبن.
در این پاراگراف:
«نگارنده نامه خطاب به رهبر انقلاب که (ابهامات پیرامون عملکردش همچنان باقی است و پاسخ روشنی به آنها نداده است)، در این خصوص باید دلایل مصداقی بیاورد چرا که متن نامه فقط یک ادعایی بیش نیست و به صورت کلی است و بدون دلیل و توضیح کافی این موارد رامطرح کرده است.»
عبارت داخل پرانتز در این پاراگراف بالا مربوط به محمدعلی آهنگران هست، ولی نویسنده پرانتز رو بعد از "رهبر انقلاب" آورده که این برداشت ازش میشه که ابهامات پیرامون عملکرد رهبری است.
از وبسایت محترم شهدای ایران خواهش میکنم لطفا دقت و تصحیح بفرمایید.
اینطور صحیح به نظر میرسه:
«نگارنده نامه (که ابهامات پیرامون عملکردش همچنان باقی است و پاسخ روشنی به آنها نداده است) خطاب به رهبر انقلاب در این خصوص باید دلایل مصداقی بیاورد چرا که متن نامه فقط یک ادعایی بیش نیست و به صورت کلی است و بدون دلیل و توضیح کافی این موارد رامطرح کرده است.»
یاسیه وسرکاریه باورنکنید
اصلاح طلبان به مراتب باتقواتر و پاک تر از اصولگرایان هستند و صداقت بیشتری دارند.
فعلا هر گندی از اصولگرایان سر می زند...
قابل تحسین است
اینقدر مته به خشخاش نگذارید
که مبتنی بر دموکراسی و آرای مردم است نباید سیاسیونش هر ساز مخالف و هر نظر متفاوت و منتقدی را خارج از دایره خودی ها و عنصر بیگانه و فتنه و ... دانست. اگر قرار بود یک حزب و فقط یک جناح خود را محق و دیگر احزاب را دشمن بخواند پس چرا اسم خود را با جمهوری آغاز میکند؟
که ففط معانی قران رو با تفسیر یک جلدی از المیزان رو می هونم دارم متوجه میشم اینا چه لطمه ای به اسلام و تشیع زده و می زنند و چه خرافاتی رو با تبصره دارند وارد مذهب تشیع می کنند اگر دویست سال طول کشید که مسیحیت خرافی رو دویست سال طول کشید که کم رنگ بشه امثال این آدم که کم هم نیستند طول این چهل سال استغفرو للله و نعوذ بالله دراند این کار رو می کنند
که ففط معانی قران رو با تفسیر یک جلدی از المیزان رو می هونم دارم متوجه میشم اینا چه لطمه ای به اسلام و تشیع زده و می زنند و چه خرافاتی رو با تبصره دارند وارد مذهب تشیع می کنند اگر دویست سال طول کشید که مسیحیت خرافی رو دویست سال طول کشید که کم رنگ بشه امثال این آدم که کم هم نیستند طول این چهل سال استغفرو للله و نعوذ بالله دراند این کار رو می کنند