گرچه آیت الله هاشمی درباره حوادث سال 88 هم تحلیل غلط و هم نسخه اشتباهی برای پایان دادن به تبعات رویدادهای فتنه داشت ، ولی همه این تحلیل ها و نسخه های خاص خود را اتفاقا بر اساس لزوم پایان منازعه سیاسی در داخل کشور تئوریزه می کرد.
شهدای ایران:اصلاح طلبان که روزگاری بدترین توهین ها را به هاشمی رفسنجانی می کردند و از او به عنوان یکی از اصلی ترین دشمناشان در درون نظام نام می بردند، در ده سال اخیر همواره او را بخشی از اصلاح طلبان معرفی می کردند!
به گزارش جهان نیوز، اصلاح طلبان همچنین پس از وفات آیت الله هاشمی، تفسیرهای اصلاح طلبانه و مطلوب خود را به عنوان منش خاص سیاسی هاشمی - که تلاش می کرد، مصادره نه اصلاح طلبان شود و نه جدای از بخش های از اصولگرایان معرفی شود- ارائه می دهند.
به گزارش جهان نيوز، در همین حال، روزنامه شرق در روز گرامیداشت چهلم آیت الله هاشمی رفسنجانی، طی مطلبی درباره منش سیاسی وی، هاشمی را فردی که همیشه به دنبال منازعات در صحنه سیاسی کشور بوده، معرفی کرده است!
روزنامه شرق در اینباره می نویسد: « هاشمیرفسنجانی معتقد بوده که روابط سیاسی مبتنی بر منازعه است و هرجایی که منازعه وجود داشته باشد سیاست نیز وجود خواهد داشت. هاشمی راه دستیابی به جایگاهی در قدرت را در ایجاد فضایی پرتحرک میدانست که در آن انواع نیروهای سیاسی فعال در عرصه سیاسی، اجتماعی جامعه بتوانند با هم مواجهه داشته باشند. وی ایجاد این نوع وضعیت را تنها در باور به جوهره امر سیاسی میدانست.برخلاف تفکری که خواستار و در آرزوی پایاندادن و بهحاشیهراندن منازعات سیاسی از جامعه است، هاشمی از مخالفان حذف منازعات سیاسی بوده و اعتقاد داشته است که حذف و تهیکردن سیاست از منازعات، در نهایت موجب ایجاد وضعیت تکصدایی و نادیدهانگاشتن صداهای دیگر در جامعه خواهد شد»
روزنامه شرق در حالی آیت الله هاشمی را اهل منازعه در سپهر سیاسی ایران معرفی می کند که اصلاح طلبان پایه منازعه در سپهر سیاسی کشور را همچنان مخالفت با گروه های همچون اصولگرایان از سال 88 به بعد تفسیر می کنند.
در حقیقت منازعه ی مطلوبی که اصلاح طلبان به آن تاکنون نشان داده اند که معتقد هستند یک خروجی اش فتنه 88 با آن همه تبعات بوده است.
به همین دلیل طرح دوباره مطلوب بودن منازعه در عالم سیاست به همان معنایی موجود در دایره المعارف های فارسی به معنای تخاصم و خصومت ها است. به تعبیر دقیق تر معرفی آیت الله هاشمی به فردی که اساس سیاستش را منازعه قرار داده بود، بیشتر مشروع نشان دادن ادامه خصومت ها و تخاصم در کشور است.
البته روزنامه شرق صریح تر مقصود واقعی خود را از طرح مساله جایگاه منازعه در رفتار سیاسی هاشمی اینگونه توضیح می دهد: « پرواضح است آنچه در اتخاذ این نوع نگرش و رویکرد از سوی هاشمی تأثیر بسزایی داشته، تغییروتحولات بهوجودآمده در جامعه ایرانی بهویژه با زمینههای شکلگیری و ظهور گفتمان اصلاحطلبی در سال ٧٦ و نیز پسازآن، رویکارآمدن دولت احمدینژاد بوده است. اعتقاد گفتمان اصلاحطلبی به شنیدهشدن همه صداها و نفی تکصدایی و از سوی دیگر تلاشهای صورتگرفته در دوران احمدینژاد برای حذف منازعات سیاسی و ایجاد تکصدایی و تلاش برای ترویج تفکر حذف دیگران در جامعه با واردکردن امر اخلاقی و تعریف مفاهیم سیاسی بر مبنای مفاهیم اخلاقی، بیشک در رویکرد و مواجهه منطقی هاشمی با تحولات جامعه بسیار تأثیرگذار بوده است.»
اهل منازعه معرفی کردن آیت الله هاشمی در حالی بیان می شود که از سال 88 تاکنون همواره وی از لزوم ثبات سیاسی و عدم منازعه سیاسی در کشور پس از فتنه سخن گفته بود.
گرچه آیت الله هاشمی درباره حوادث سال 88 هم تحلیل غلط و هم نسخه اشتباهی برای پایان دادن به تبعات رویدادهای فتنه داشت ، ولی همه این تحلیل ها و نسخه های خاص خود را اتفاقا بر اساس لزوم پایان منازعه سیاسی در داخل کشور تئوریزه می کرد
به گزارش جهان نیوز، اصلاح طلبان همچنین پس از وفات آیت الله هاشمی، تفسیرهای اصلاح طلبانه و مطلوب خود را به عنوان منش خاص سیاسی هاشمی - که تلاش می کرد، مصادره نه اصلاح طلبان شود و نه جدای از بخش های از اصولگرایان معرفی شود- ارائه می دهند.
به گزارش جهان نيوز، در همین حال، روزنامه شرق در روز گرامیداشت چهلم آیت الله هاشمی رفسنجانی، طی مطلبی درباره منش سیاسی وی، هاشمی را فردی که همیشه به دنبال منازعات در صحنه سیاسی کشور بوده، معرفی کرده است!
روزنامه شرق در اینباره می نویسد: « هاشمیرفسنجانی معتقد بوده که روابط سیاسی مبتنی بر منازعه است و هرجایی که منازعه وجود داشته باشد سیاست نیز وجود خواهد داشت. هاشمی راه دستیابی به جایگاهی در قدرت را در ایجاد فضایی پرتحرک میدانست که در آن انواع نیروهای سیاسی فعال در عرصه سیاسی، اجتماعی جامعه بتوانند با هم مواجهه داشته باشند. وی ایجاد این نوع وضعیت را تنها در باور به جوهره امر سیاسی میدانست.برخلاف تفکری که خواستار و در آرزوی پایاندادن و بهحاشیهراندن منازعات سیاسی از جامعه است، هاشمی از مخالفان حذف منازعات سیاسی بوده و اعتقاد داشته است که حذف و تهیکردن سیاست از منازعات، در نهایت موجب ایجاد وضعیت تکصدایی و نادیدهانگاشتن صداهای دیگر در جامعه خواهد شد»
روزنامه شرق در حالی آیت الله هاشمی را اهل منازعه در سپهر سیاسی ایران معرفی می کند که اصلاح طلبان پایه منازعه در سپهر سیاسی کشور را همچنان مخالفت با گروه های همچون اصولگرایان از سال 88 به بعد تفسیر می کنند.
در حقیقت منازعه ی مطلوبی که اصلاح طلبان به آن تاکنون نشان داده اند که معتقد هستند یک خروجی اش فتنه 88 با آن همه تبعات بوده است.
به همین دلیل طرح دوباره مطلوب بودن منازعه در عالم سیاست به همان معنایی موجود در دایره المعارف های فارسی به معنای تخاصم و خصومت ها است. به تعبیر دقیق تر معرفی آیت الله هاشمی به فردی که اساس سیاستش را منازعه قرار داده بود، بیشتر مشروع نشان دادن ادامه خصومت ها و تخاصم در کشور است.
البته روزنامه شرق صریح تر مقصود واقعی خود را از طرح مساله جایگاه منازعه در رفتار سیاسی هاشمی اینگونه توضیح می دهد: « پرواضح است آنچه در اتخاذ این نوع نگرش و رویکرد از سوی هاشمی تأثیر بسزایی داشته، تغییروتحولات بهوجودآمده در جامعه ایرانی بهویژه با زمینههای شکلگیری و ظهور گفتمان اصلاحطلبی در سال ٧٦ و نیز پسازآن، رویکارآمدن دولت احمدینژاد بوده است. اعتقاد گفتمان اصلاحطلبی به شنیدهشدن همه صداها و نفی تکصدایی و از سوی دیگر تلاشهای صورتگرفته در دوران احمدینژاد برای حذف منازعات سیاسی و ایجاد تکصدایی و تلاش برای ترویج تفکر حذف دیگران در جامعه با واردکردن امر اخلاقی و تعریف مفاهیم سیاسی بر مبنای مفاهیم اخلاقی، بیشک در رویکرد و مواجهه منطقی هاشمی با تحولات جامعه بسیار تأثیرگذار بوده است.»
اهل منازعه معرفی کردن آیت الله هاشمی در حالی بیان می شود که از سال 88 تاکنون همواره وی از لزوم ثبات سیاسی و عدم منازعه سیاسی در کشور پس از فتنه سخن گفته بود.
گرچه آیت الله هاشمی درباره حوادث سال 88 هم تحلیل غلط و هم نسخه اشتباهی برای پایان دادن به تبعات رویدادهای فتنه داشت ، ولی همه این تحلیل ها و نسخه های خاص خود را اتفاقا بر اساس لزوم پایان منازعه سیاسی در داخل کشور تئوریزه می کرد