عمق پیچیدگی و فتنهانگیزی خوارج آنجایی است که این متحجران، به ظاهر اعلام ندامت و پشیمانی کرده و به حضرت علی(ع) پیشنهاد «آشتی» میدهند.
شهدای ایران :فتنهی خوارج در زمان امام علی(ع) از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است که تنها با ژرفنگری و بصیرت نافذ میتوان تحلیل درستی از آن بدست آورد. با تحلیل صحیح و بهجای این واقعهی تاریخی میتوان به ریشهی بسیاری از حوادث اخیر و نیز چگونگی برخورد با آنها پی برد.
خوارج گروهی مقدسمَآب بودند که پس از جریان حکمیت در جنگ صفین، علیه ولایت امیرالمومنین شوریدند و تخم نفاق و فتنه را در جامعه پراکندند. حضرت علی(ع) ضمن رعایت انصاف در برخورد با این گروه، همواره با قاطعیت با آنها برخورد کرده که نتیجتا به نبرد نهروان منتهی شد.
امام علی(ع) تا وقتی که خوارج قیام مسلحانه نکرده بودند با آنها مدارا کرد و حتی حقوق اینها را از بیتالمال قطع نکرد. خوارج همواره در انظار عمومی میآمدند به امیرالمومنین جسارت و اهانت میکردند اما علی(ع) حلم میورزید.
عمق پیچیدگی و فتنهانگیزی خوارج آنجایی است که در بحبوحهی آغاز جنگ نهروان، این متحجران، به ظاهر اعلام ندامت و پشیمانی کرده و به حضرت علی(ع) نیز پیشنهاد توبه(!) و «آشتی» میدهند.
حضرت علی(ع) در کمال اقتدار از موضع خویش عدول نکرده و پرچمی را به دست ابوایوب انصاری میدهد و میفرماید: هر که زیر این پرچم پناه آورد در امان است؛ به شرطیکه کسی را نکشته و به هیچ یک از مسلمانان تعرض نکرده باشد.
چنین شرطی، باعث شد عدهای توبه کرده و به آغوش دولت کریمهی امیرالمومنین(ع) بازگردند. اما آن دسته از خوارج که پیش از آن با تعرض به جان و مال و ناموس مسلمین، موجب ناامنی بلاد اسلامی شده بودند، با آنکه به ظاهر اعلام ندامت کرده بودند، از توبه سر باز زدند. لذا ادعای «آشتی» را پس گرفته و با حضرت علی(ع) به نبرد برخواستند.
با شروع جنگ، امام(ع) فرمان داد که سپاهیان، لشکر شوم خوارج را محاصره کنند و اجازه فرار به هیچ کدام از آنها ندهند. حلقه محاصره لحظه به لحظه تنگتر میشد. با این حال حدود 10 تن از خوارج، فرصت فرار یافتند و از میدان نبرد گریختند. یکی از این 10 نفر، «ابنملجم مرادی» این زاهدِ متحجرِ مقدسمآب بود.
پس از اتمام جنگ، حضرت علی(ع) کنار اجساد خوارج آمده و با تاثر فرمود: بُوساً لَکُم لَقَد ضَرکُم مِن غَرَکُم فَقِیلَ لَهُ: مَن غرهُم... رنج و سختی بر شما باد. راستی آن که شما را فریفت، زیانی مهم و جبرانناپذیر بر شما وارد ساخت.
پرسیدند : چه کسی آنها را فریب داد؟ حضرت فرمود: شیطان گمراه کننده و نفسهایی که انسانها را به بدی وا میدارد. نفس اماره به وسیله آرزوهای نادرست و حساب شده آنها را فریفت و دامهای عصیان را به روی آنها گشود و به آنان وعده پیروزی داد و سرانجام به آتش سوزان دوزخشان درافکند.
سرانجام شعلههای فتنه مقدس نادان با تدبیر حضرت فرو نشست، آنچه در این حادثه مهم و قابل توجه مینماید، آن است که امام علی(ع)، عبادت، زهد، چهرههای حق به جانب و ادعای آشتیِ خوارج را نادیده گرفت و با آنکه به آنها فرصت توبه داد، همه را از دم تیغ گذراند و فرمود: «من چشم این فتنه را درآوردم. جز من هیچ کس جرأت چنین کاری نداشت. پس از آن که موج تاریکی و شبهه ناکیاش بالا گرفته بود و هاریاش فزونی یافته بود.»
لذا سیره امیرالمومنین امام علی(ع) در برخورد با خوارج، اینگونه بود که برای اثبات حسن ظن آنها از مطرح کردن ادعای «آشتی»، به آنها فرصت جبران داد اما آنها راضی به جبران نشدند تا چهره اصلی خود را نمایان کنند. ایشان هیچگاه در برابر فتنه خوارج کوتاه نیامده و تسلیم ادعای «آشتی» آنها نشد.
____________________________________
منابع:
1. سیری در سیره ائمه اطهار / مرتضی مهری/ صفحه 34 تا 39
2. الکامل فی اللغه و الادب/ ابوالعباس مبرد/ ج 2 ص 134
3. نهج البلاغه/ کلمات قصار 323
4. نهج البلاغه/ خطبه 93
خوارج گروهی مقدسمَآب بودند که پس از جریان حکمیت در جنگ صفین، علیه ولایت امیرالمومنین شوریدند و تخم نفاق و فتنه را در جامعه پراکندند. حضرت علی(ع) ضمن رعایت انصاف در برخورد با این گروه، همواره با قاطعیت با آنها برخورد کرده که نتیجتا به نبرد نهروان منتهی شد.
امام علی(ع) تا وقتی که خوارج قیام مسلحانه نکرده بودند با آنها مدارا کرد و حتی حقوق اینها را از بیتالمال قطع نکرد. خوارج همواره در انظار عمومی میآمدند به امیرالمومنین جسارت و اهانت میکردند اما علی(ع) حلم میورزید.
عمق پیچیدگی و فتنهانگیزی خوارج آنجایی است که در بحبوحهی آغاز جنگ نهروان، این متحجران، به ظاهر اعلام ندامت و پشیمانی کرده و به حضرت علی(ع) نیز پیشنهاد توبه(!) و «آشتی» میدهند.
حضرت علی(ع) در کمال اقتدار از موضع خویش عدول نکرده و پرچمی را به دست ابوایوب انصاری میدهد و میفرماید: هر که زیر این پرچم پناه آورد در امان است؛ به شرطیکه کسی را نکشته و به هیچ یک از مسلمانان تعرض نکرده باشد.
چنین شرطی، باعث شد عدهای توبه کرده و به آغوش دولت کریمهی امیرالمومنین(ع) بازگردند. اما آن دسته از خوارج که پیش از آن با تعرض به جان و مال و ناموس مسلمین، موجب ناامنی بلاد اسلامی شده بودند، با آنکه به ظاهر اعلام ندامت کرده بودند، از توبه سر باز زدند. لذا ادعای «آشتی» را پس گرفته و با حضرت علی(ع) به نبرد برخواستند.
با شروع جنگ، امام(ع) فرمان داد که سپاهیان، لشکر شوم خوارج را محاصره کنند و اجازه فرار به هیچ کدام از آنها ندهند. حلقه محاصره لحظه به لحظه تنگتر میشد. با این حال حدود 10 تن از خوارج، فرصت فرار یافتند و از میدان نبرد گریختند. یکی از این 10 نفر، «ابنملجم مرادی» این زاهدِ متحجرِ مقدسمآب بود.
پس از اتمام جنگ، حضرت علی(ع) کنار اجساد خوارج آمده و با تاثر فرمود: بُوساً لَکُم لَقَد ضَرکُم مِن غَرَکُم فَقِیلَ لَهُ: مَن غرهُم... رنج و سختی بر شما باد. راستی آن که شما را فریفت، زیانی مهم و جبرانناپذیر بر شما وارد ساخت.
پرسیدند : چه کسی آنها را فریب داد؟ حضرت فرمود: شیطان گمراه کننده و نفسهایی که انسانها را به بدی وا میدارد. نفس اماره به وسیله آرزوهای نادرست و حساب شده آنها را فریفت و دامهای عصیان را به روی آنها گشود و به آنان وعده پیروزی داد و سرانجام به آتش سوزان دوزخشان درافکند.
سرانجام شعلههای فتنه مقدس نادان با تدبیر حضرت فرو نشست، آنچه در این حادثه مهم و قابل توجه مینماید، آن است که امام علی(ع)، عبادت، زهد، چهرههای حق به جانب و ادعای آشتیِ خوارج را نادیده گرفت و با آنکه به آنها فرصت توبه داد، همه را از دم تیغ گذراند و فرمود: «من چشم این فتنه را درآوردم. جز من هیچ کس جرأت چنین کاری نداشت. پس از آن که موج تاریکی و شبهه ناکیاش بالا گرفته بود و هاریاش فزونی یافته بود.»
لذا سیره امیرالمومنین امام علی(ع) در برخورد با خوارج، اینگونه بود که برای اثبات حسن ظن آنها از مطرح کردن ادعای «آشتی»، به آنها فرصت جبران داد اما آنها راضی به جبران نشدند تا چهره اصلی خود را نمایان کنند. ایشان هیچگاه در برابر فتنه خوارج کوتاه نیامده و تسلیم ادعای «آشتی» آنها نشد.
____________________________________
منابع:
1. سیری در سیره ائمه اطهار / مرتضی مهری/ صفحه 34 تا 39
2. الکامل فی اللغه و الادب/ ابوالعباس مبرد/ ج 2 ص 134
3. نهج البلاغه/ کلمات قصار 323
4. نهج البلاغه/ خطبه 93