تهیه کننده «ثریا» با اشاره به اما و اگرهای پخش این برنامه و با اعلام اینکه رسانههای ما به درد مردم و محرومان نمیپردازند، ثریا را مغضوب «یکدرصدی»های سرمایه دار دانست و گفت: ما در ساخت برنامههای مردمی مثل «پایتخت» و «خندوانه» دچار خودتحریمی هستیم.
به گزارش شهدای ایران، در پی تعطیلی 4 هفته ای برنامه «ثریا»، گفتوگوی مفصل چندساعتهای با محسن مقصودی، مجری و تهیهکننده شناخته شده این برنامه انجام شد.
گفتوگویی از دغدغهها، منظومه هنری و رسانهای انقلاب، باید و نباید رسانههای انقلاب و تریبونهای عدالتخواه تا فشارهای شدید غربگراها که در این سالها تلاش کردند «ثریا» گرچه رسماً تعطیل نشود؛ اما بیخاصیت شود و انقلابی نماند. باوجود اینکه مقصودی تلاش میکرد در این مصاحبه جانب حزم و احتیاط نگه دارد و نتازد، اما حقیقت این است که ذات «ثریا» با صراحت و شفافیت گره خورده است.
* * * * * * * * * * * * * * * * * *
تسنیم: مایلم کمی درباره «رسانه تراز انقلاب اسلامی» صحبت کنیم. اگر نگاهی به فضای رسانهای داخل بیندازیم و با آنچه که ایدهآل است قیاس کنیم، میبینیم که انتظاری که از رسانه تراز انقلاب اسلامی داریم با ما فاصله دارد. در این مورد توضیح بفرمایید.
یکی از ویژگیهای رسانه تراز انقلاب اسلامی این است که رسانه مطلوب انقلاب، خنثی نیست؛ بدون جهت نیست؛ رسانهای نیست که همه از او راضی باشند؛ مغضوب عدهای ــ همان «یک درصدی»های استثمار کننده جوامع ــ است؛ دشمن دارد؛ رسانه انقلاب اسلامی نمیتواند بگوید همه مرا دوست دارند. وقتی حرف حق بزنید و با ظلم در بیفتید ظالم با شما مشکل پیدا میکند.
پیام مشهور امام (ره) در منشور هنر ــ که به نظرم مانیفیست هنر انقلاب اسلامی است ــ منعکس شده است. ایشان در تعابیر بلندی مینویسند: «تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقلدهنده اسلام ناب محمدی، اسلام ائمه هدی، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانهخوردگان تاریخ تلخ و شرمآور محرومیتها باشد؛ هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایهداری مدرن و کمونیسم خونآشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بیدرد و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد؛ هنر در مدرسه عشق نشاندهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است؛ هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و ترسیم تلخکامی گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.»
مفاهیم بلند امام نشان میدهد که هنر انقلاب یک هنر گزنده به نفع محرومان و نقطه مقابل اسلام امریکایی است؛ پناهگاه همه مظلومان در داخل و خارج کشور است؛ بخشهای زیادی از محرومان و مستضعفان جوامع تریبون ندارند؛ جز شرایط سیاسی و دم انتخاباتی، بهطور معمول مشکلات کارگرها، مشکلات رانندهها، مشکلات کشاورزان و دامدارها و سایر طبقات محروم در رسانهها ضریب پیدا نمیکند و دیده نمیشود.
متاسفانه عمدتاً اعتراضات بحق مردمی یا صنفی با دید امنیتی نگاه میشود؛ در حالی که همان مردمِ عاشق انقلابند و همان مردمِ راهپیمایی 22 بهمن و 9 دی هستند. همینطور بعضاً اگر رسانهای هم بخواهد مثلاً به مسائل کارگران فلان کارخانه ورشکسته یا کارگران فلان معدن یا صنف مظلوم یا بحران آب در یک منطقه بپردازد عمدتاً غیرامنیتیها مسئله را امنیتی میکنند تا امکان رسانهای شدنش گرفته شود. در حالی که رسانه برای این است که موضوعات عمومی و حقوق مردم با نگاه علمی و منصفانه پیگیری شود و بیجهت مسائل عادی امنیتی نشود. ما در ثریا تجربههای مثبتی در این خصوص داشتیم که موضوعاتی که ظاهراً خط قرمز بود را بدون آنکه مشکلی پیش بیاید واکاوی کردیم؛ مثل مسئله اعتراض به حق رانندگان کامیون و تریلی به مفاسد این بخش یا مسئله کارگران نساجی مازندران یا مسئله بحران آب در دو استان اصفهان و چهارمحال و...
خوب؛ جز رسانه انقلابی چه کسی ملجأ و پناه این تولیدکننده، این کارگر یا کسی است که به او ظلم شده؟ به چه کسی پناه ببرد؟ رکود بیسابقه الآن و تأثیرش در زندگی مردم چقدر ضریب پیدا میکند؟ این بهخاطر نگاه کاریکاتوری رسانههای ماست.
حالا شرایط طور دیگری رقم میخورد؛ وقتی به پیگیری حرف حق مردم نمیپردازی دیگر جذابیت نداری؛ طرف گرفتار نان شب است میبیند تلویزیون فانتزی میسازد؛ چرا باید فکر کنیم جذاب است؟ میرود سراغ رسانهای که حرف او را بزند؛ آنها هم راست و دروغ را قاطی میکنند تا اثرگذاریهای سیاسیشان را بکنند. آن وقت ما مجبوریم خیلی کارها بکنیم برای اینکه جذابیت را بهزور به رسانه مان برگردانیم؛ کپی میکنیم از رسانههای آنطرف؛ مثلاً «بفرمایید شام» ساختند؛ ما 20 رقم کپیاش را میسازیم؛ هزاری هم تغییرش بدهیم اینطوری در زمین آنها بازی میکنیم؛ یا مثلا آنها «استیج» میسازند ما هم 10 مدل از آن را کپی میکنیم. چرا اینطور میشود؟ چون انقلابی نیستیم؛ چون حرف محرومان را نمیزنیم و مسئله «عدالت» کمرنگ میشود.
رسانههای ما عموماً مزیت رقابتیشان را از دست دادهاند. مزیت رقابتی ما پیگیری آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی، پیگیری عدالت و کاهش فاصله طبقاتی و آرمانهای انقلاب بوده است؛ اینها درخواستهای صریح امام و آقا بوده است. رهبر انقلاب سالها پیش در 11 آذر 83 به مدیران تلویزیون فرمودند: «در کنار دامن زدن به دغدغه عدالت اجتماعی و رسیدگی به فقرا، زندگی اشرافی و تجملاتىِ پوچ و بیهوده را هم تخریب کنید؛ این زندگی واقعاً درخور تخریب است. زندگی تجملاتی نباید بههیچوجه ترویج شود؛ بلکه باید تخریب شود و نقطه منفی بهحساب بیاید.» چقدر به این دستور عمل شد؟ شما فضای تبلیغات بازرگانی ما را ببینید؛ فضای کلی سریالهای ما را ببینید؛ چقدر این مفهوم دیده میشود؟ آیا سبک زندگی تجملاتی تخریب میشود؟ ناظر به دوره خاص یا مدیر خاصی هم صحبت نمیکنم؛ کلیت اینطوری است. کارهای خوبی هم البته شده است اما خیلی فاصله داریم.
آقا میفرمایند به دغدغه عدالت اجتماعی و رسیدگی به فقرا دامن بزنید. وقتی حرف زدن درباره این مسائل را امنیتی کنی، اگر به بهانه سیاهنمایی و مشکلات امنیتی این مطالبات را پیگیری نکنی، به مشکلات مردم نپردازی، خوب، باید هم صرفاً فانتزی بسازی؛ کارَت تهی میشود. هزار جور آشپزی میسازی که اسپانسرش یک کارخانه لوازم خانگی با برند کرهای است؛ آنوقت شعار اقتصاد مقاومتی را هم در همان برنامه گلدرشت میزنی پشت صحنه. خوب؛ مضحک میشود؛ اقتصاد مقاومتی یعنی شرکت کرهای حق ندارد در رسانه من حضور پیدا کند و جای تولیدکننده داخلی را بگیرد.
یا مدل جذابیتهایمان هم تکراری و یکنواخت است و جذاب نیست. جُنگ هم میسازیم، همه یک شکل است؛ اسپانسرش فلان مؤسسه مالی و اعتباری است؛ مهمانها هم بازیگران و سلبریتیها با دو خواننده و تمام. 15 سال است فرمول همیشه همین است؛ فقط نام مؤسسات و بازیگران عوض میشود؛ عوض شدن آنها هم بهخاطر این است که قبلیها بهواسطه تبلیغات تو چاق شدهاند، بعد ورشکست شدهاند و مثل «پدیده» مردم را اسیر و گرفتار کردهاند؛ بعد جایگزینهایشان آمدهاند بهعنوان اسپانسر برنامه بعدی. با این رویکرد و در این شرایط اصلاً نمیتوانی خلاقیت به خرج بدهی.
البته برنامههای خلاقانه خیلی خوبی هم داریم؛ مثلاً بعضی از قسمتهای «خندوانه» خیلی خلاقانه و خوب و آگاهی بخش است؛ البته تأکید میکنم بعضی از قسمتها؛ بعضی وقتها همین برنامه هم نگاه آگاهیبخشش را از دست میدهد و اسیر جذابیتهای فانتزی و ظاهری می شود که خیلی حیف است؛ یا سریال «پایتخت» هم چون از بطن روستا و زندگی مردم درآمده و روایت زندگی مردم را میگوید موفق بوده است؛ مشکل مالی دارد؛ بیکار است؛ کارگر است؛ ببینید، فضا طبیعی است، ساختگی نیست؛ نتیجه این میشود که برآیندش به دل همه مینشیند. مجبور میشوی پایتخت یک و دو و سه و چهار و پنج را بسازی. البته خیلی خوب است، اما این نمونهها کم است؛ دستمان خالی است؛ نباید اینطور باشد؛ فرمول را بگیر! فرمول این است که با مردم باشد؛ درد مردم را بگوید و موفقیتها و چالشهای بطن زندگی مردم را.
تسنیم: میدانید که آقا هم خیلی از پایتخت تعریف کردند؟
عجب؟! نمیدانستم. کِی؟
تسنیم: آقا دو سه سال پیش که در بیمارستان بستری شدند و سیروس مقدم به عیادتشان رفته بود چیزهای جالبی تعریف کرد. میگفت اولاً آقا مرا شناختند که خیلی خوشحال شدم؛ بعد از مردمی بودن سریال تعریف کردند و فرمودند «سریالهای شما را پیگیر هستم که سریالهای ایرانی است و به فرهنگ ما مردم و زندگی ایرانی بسیار نزدیک است.» بعد آقای مقدم میپرسد کدام سریال؟ که آقا فرمودند ««پایتخت»ها را پیگیری کردهام» بعد ادامه دادند: «روابط سالم بین خانوادههای ایرانی و شئونات یک خانواده ایرانی در این سریالها رعایت شده است. به مسئولان صداوسیما هم گفتهام که این سریالها الگوی خوبی برای سریالسازی است.»
خوب؛ شاهد از غیب رسید. من نمیدانستم. مجموعه مسابقه «خانه ما» هم خیلی خوب بود؛ «اوج» کار کرد، «افق» پخش کرد، در شبکههای دیگر هم بازپخش گستردهای شد؛ با اینکه تبلیغ نشد، استقبال خوبی شد. این برنامه هم در حوزه اقتصاد مقاومتی این یک الگوی برنامهسازی بومی، نشاط آور و آگاهی بخش است؛ شما در آن یک زندگی ایرانی را میبینی که در آن تولید داخلی مهم است؛ صرفهجویی مهم است؛ بسیار هم جذاب است؛ خوب؛ چرا این رویکردها نباید تکثیر شود؟
ببینید؛ اصل داستان این است که ما اگر به حرفهای امام و آقا درباره رسانه و هنر برگردیم، فقط به آرمانهای انقلاب برنگشتیم؛ به جذابیت هم برگشتیم.
تسنیم: ممنونم؛ بفرمایید ایده اولیه تشکیل برنامه «ثریا» چه بود؟ و طی زمان آیا راهبردها و زاویه دیدتان تغییر کرد؟
درباره ثریا میخواستیم یک ویژگیهایی را توأمان داشته باشد؛ صراحت داشته باشد؛ عینک سیاسی و جناحی نداشته باشد؛ انقلابی و بر مبنای آرمانهای انقلاب اسلامی باشد؛ این را هم پنهان نکند؛ رودربایستی نکند؛ کارشناسی و پژوهشی باشد؛ و راهبرد این بود که به حوزه مسائل مهم پیشرفت کشور بپردازد.
تسنیم: خواهش میکنم در اینخصوص کمی توضیح بفرمایید؛ در دهه عدالت و پیشرفت جای رسانه در مسائل تخصصی پیشرفت کشور خالی است.
قرار بود در حوزههای مختلف مسائل پیشرفت کشور ــ از اقتصاد و فناوری تا فرهنگی و ... ــ تخصصی کار کنیم؛ شعار برنامه هم بر همین مبنا تعیین شد: «دیدهبانی برای پیشرفت ایران». البته در فاز اول زنجیره علم و فناوری تا موضوعات اقتصادی بود؛ قرار بود بعد از آنکه برنامه شکل گرفت، از فاز دوم گسترش پیدا کند به سایر حوزههای پیشرفت که از سال دوم این اتفاق افتاد؛ البته با همین شعار کلان.
تسنیم: واژه مترادف پیشرفت در ادبیات قرآن، «تعالی» و «رشد» است. درباره این واژه خاص عمدی داشتید؟
آقا در توصیف مفهوم پیشرفت عبارات و بیانات زیادی دارند که محور کار ثریا شد. نگاه ایشان به پیشرفت نگاه جامعی است در حوزههای مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، استقلال کشور و...، که حتی «پیشرفت در عدالت» ــ یعنی افزایش شاخصههای عدالت ــ هم در بیانات ایشان هست و مهم است.
یکی از ایرادهای اصلی در میان مسئولان، تمایز ندادن دو مفهوم «توسعه» و «پیشرفت» است. این دو با تفاوت جدی دارند؛ برخی نگاهشان این است که یک کشور رشد یافته یک کشوری است که مثلاً مانند دوبی برجهای آنچنانی و لوازم لوکس و مصرفی در آن مهیا باشد؛ تصورشان این است؛ مثل دوبی و ترکیه. البته ترکیه چند سال قبل؛ یک مدتی میگفتند الگوی ماست؛ الآن که دیگر رویشان نمیشود از ترکیه نام ببرند.
تسنیم: این نگاه سابقه تاریخی دارد؛ حرفهای رضاشاه با غربگراهای فعلی دقیقاً یکی است.
بله؛ این یک جریان قدیمی است که آبشخورش آنطرف است؛ غربیها سالها کار کردند؛ نفوذهای متعددی را طراحی کردند تا ما چنین تفکری پیدا کنیم. در مقابل، نگاه انقلاب خیلی متفاوت است؛ نگاه عدالتمحور انقلاب رفاه و رشد را برای همه میخواهد.
تسنیم: تازه رفاه را طور دیگری معنی میکنند؛ طلاق 60 درصدی در امریکا یعنی شاخصهای آنها فقط شامل توسعه مادی است؛ ما این را پیشرفت نمیدانیم اگرچه این کشورها سطح اقتصادی بالایی داشته باشند.
احسنت؛ ما جامعهای که تنها از لحاظ مادی و اقتصادی ــ حتی رشد اقتصادی خوب و عادلانه ــ پیشرفت کرده باشد، این جامعه را پیشرفته نمیدانیم؛ از ابعاد مختلف، به لحاظ فرهنگی، رشد خانواده، معنویت و خداباوری، آگاهی، کاهش اعتیاد و طلاق و اینگونه موارد نشان میدهد که مؤلفههای دیگر مؤثر است. در یک جامعه باید حاصل پیشرفت این بشود که یک جامعه به سمت خدامحوری پیش برود؛ پیشرفت از این منظر خیلی جامع است. ما در ثریا به اندازه خودمان توانستیم بپردازیم، البته هنوز نقصهای زیادی است که باید تکمیل شود. البته اگر ثریا ادامه داشته باشد...
*تسنیم
گفتوگویی از دغدغهها، منظومه هنری و رسانهای انقلاب، باید و نباید رسانههای انقلاب و تریبونهای عدالتخواه تا فشارهای شدید غربگراها که در این سالها تلاش کردند «ثریا» گرچه رسماً تعطیل نشود؛ اما بیخاصیت شود و انقلابی نماند. باوجود اینکه مقصودی تلاش میکرد در این مصاحبه جانب حزم و احتیاط نگه دارد و نتازد، اما حقیقت این است که ذات «ثریا» با صراحت و شفافیت گره خورده است.
* * * * * * * * * * * * * * * * * *
تسنیم: مایلم کمی درباره «رسانه تراز انقلاب اسلامی» صحبت کنیم. اگر نگاهی به فضای رسانهای داخل بیندازیم و با آنچه که ایدهآل است قیاس کنیم، میبینیم که انتظاری که از رسانه تراز انقلاب اسلامی داریم با ما فاصله دارد. در این مورد توضیح بفرمایید.
یکی از ویژگیهای رسانه تراز انقلاب اسلامی این است که رسانه مطلوب انقلاب، خنثی نیست؛ بدون جهت نیست؛ رسانهای نیست که همه از او راضی باشند؛ مغضوب عدهای ــ همان «یک درصدی»های استثمار کننده جوامع ــ است؛ دشمن دارد؛ رسانه انقلاب اسلامی نمیتواند بگوید همه مرا دوست دارند. وقتی حرف حق بزنید و با ظلم در بیفتید ظالم با شما مشکل پیدا میکند.
پیام مشهور امام (ره) در منشور هنر ــ که به نظرم مانیفیست هنر انقلاب اسلامی است ــ منعکس شده است. ایشان در تعابیر بلندی مینویسند: «تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقلدهنده اسلام ناب محمدی، اسلام ائمه هدی، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانهخوردگان تاریخ تلخ و شرمآور محرومیتها باشد؛ هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایهداری مدرن و کمونیسم خونآشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بیدرد و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد؛ هنر در مدرسه عشق نشاندهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است؛ هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و ترسیم تلخکامی گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.»
مفاهیم بلند امام نشان میدهد که هنر انقلاب یک هنر گزنده به نفع محرومان و نقطه مقابل اسلام امریکایی است؛ پناهگاه همه مظلومان در داخل و خارج کشور است؛ بخشهای زیادی از محرومان و مستضعفان جوامع تریبون ندارند؛ جز شرایط سیاسی و دم انتخاباتی، بهطور معمول مشکلات کارگرها، مشکلات رانندهها، مشکلات کشاورزان و دامدارها و سایر طبقات محروم در رسانهها ضریب پیدا نمیکند و دیده نمیشود.
متاسفانه عمدتاً اعتراضات بحق مردمی یا صنفی با دید امنیتی نگاه میشود؛ در حالی که همان مردمِ عاشق انقلابند و همان مردمِ راهپیمایی 22 بهمن و 9 دی هستند. همینطور بعضاً اگر رسانهای هم بخواهد مثلاً به مسائل کارگران فلان کارخانه ورشکسته یا کارگران فلان معدن یا صنف مظلوم یا بحران آب در یک منطقه بپردازد عمدتاً غیرامنیتیها مسئله را امنیتی میکنند تا امکان رسانهای شدنش گرفته شود. در حالی که رسانه برای این است که موضوعات عمومی و حقوق مردم با نگاه علمی و منصفانه پیگیری شود و بیجهت مسائل عادی امنیتی نشود. ما در ثریا تجربههای مثبتی در این خصوص داشتیم که موضوعاتی که ظاهراً خط قرمز بود را بدون آنکه مشکلی پیش بیاید واکاوی کردیم؛ مثل مسئله اعتراض به حق رانندگان کامیون و تریلی به مفاسد این بخش یا مسئله کارگران نساجی مازندران یا مسئله بحران آب در دو استان اصفهان و چهارمحال و...
خوب؛ جز رسانه انقلابی چه کسی ملجأ و پناه این تولیدکننده، این کارگر یا کسی است که به او ظلم شده؟ به چه کسی پناه ببرد؟ رکود بیسابقه الآن و تأثیرش در زندگی مردم چقدر ضریب پیدا میکند؟ این بهخاطر نگاه کاریکاتوری رسانههای ماست.
حالا شرایط طور دیگری رقم میخورد؛ وقتی به پیگیری حرف حق مردم نمیپردازی دیگر جذابیت نداری؛ طرف گرفتار نان شب است میبیند تلویزیون فانتزی میسازد؛ چرا باید فکر کنیم جذاب است؟ میرود سراغ رسانهای که حرف او را بزند؛ آنها هم راست و دروغ را قاطی میکنند تا اثرگذاریهای سیاسیشان را بکنند. آن وقت ما مجبوریم خیلی کارها بکنیم برای اینکه جذابیت را بهزور به رسانه مان برگردانیم؛ کپی میکنیم از رسانههای آنطرف؛ مثلاً «بفرمایید شام» ساختند؛ ما 20 رقم کپیاش را میسازیم؛ هزاری هم تغییرش بدهیم اینطوری در زمین آنها بازی میکنیم؛ یا مثلا آنها «استیج» میسازند ما هم 10 مدل از آن را کپی میکنیم. چرا اینطور میشود؟ چون انقلابی نیستیم؛ چون حرف محرومان را نمیزنیم و مسئله «عدالت» کمرنگ میشود.
رسانههای ما عموماً مزیت رقابتیشان را از دست دادهاند. مزیت رقابتی ما پیگیری آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی، پیگیری عدالت و کاهش فاصله طبقاتی و آرمانهای انقلاب بوده است؛ اینها درخواستهای صریح امام و آقا بوده است. رهبر انقلاب سالها پیش در 11 آذر 83 به مدیران تلویزیون فرمودند: «در کنار دامن زدن به دغدغه عدالت اجتماعی و رسیدگی به فقرا، زندگی اشرافی و تجملاتىِ پوچ و بیهوده را هم تخریب کنید؛ این زندگی واقعاً درخور تخریب است. زندگی تجملاتی نباید بههیچوجه ترویج شود؛ بلکه باید تخریب شود و نقطه منفی بهحساب بیاید.» چقدر به این دستور عمل شد؟ شما فضای تبلیغات بازرگانی ما را ببینید؛ فضای کلی سریالهای ما را ببینید؛ چقدر این مفهوم دیده میشود؟ آیا سبک زندگی تجملاتی تخریب میشود؟ ناظر به دوره خاص یا مدیر خاصی هم صحبت نمیکنم؛ کلیت اینطوری است. کارهای خوبی هم البته شده است اما خیلی فاصله داریم.
آقا میفرمایند به دغدغه عدالت اجتماعی و رسیدگی به فقرا دامن بزنید. وقتی حرف زدن درباره این مسائل را امنیتی کنی، اگر به بهانه سیاهنمایی و مشکلات امنیتی این مطالبات را پیگیری نکنی، به مشکلات مردم نپردازی، خوب، باید هم صرفاً فانتزی بسازی؛ کارَت تهی میشود. هزار جور آشپزی میسازی که اسپانسرش یک کارخانه لوازم خانگی با برند کرهای است؛ آنوقت شعار اقتصاد مقاومتی را هم در همان برنامه گلدرشت میزنی پشت صحنه. خوب؛ مضحک میشود؛ اقتصاد مقاومتی یعنی شرکت کرهای حق ندارد در رسانه من حضور پیدا کند و جای تولیدکننده داخلی را بگیرد.
یا مدل جذابیتهایمان هم تکراری و یکنواخت است و جذاب نیست. جُنگ هم میسازیم، همه یک شکل است؛ اسپانسرش فلان مؤسسه مالی و اعتباری است؛ مهمانها هم بازیگران و سلبریتیها با دو خواننده و تمام. 15 سال است فرمول همیشه همین است؛ فقط نام مؤسسات و بازیگران عوض میشود؛ عوض شدن آنها هم بهخاطر این است که قبلیها بهواسطه تبلیغات تو چاق شدهاند، بعد ورشکست شدهاند و مثل «پدیده» مردم را اسیر و گرفتار کردهاند؛ بعد جایگزینهایشان آمدهاند بهعنوان اسپانسر برنامه بعدی. با این رویکرد و در این شرایط اصلاً نمیتوانی خلاقیت به خرج بدهی.
البته برنامههای خلاقانه خیلی خوبی هم داریم؛ مثلاً بعضی از قسمتهای «خندوانه» خیلی خلاقانه و خوب و آگاهی بخش است؛ البته تأکید میکنم بعضی از قسمتها؛ بعضی وقتها همین برنامه هم نگاه آگاهیبخشش را از دست میدهد و اسیر جذابیتهای فانتزی و ظاهری می شود که خیلی حیف است؛ یا سریال «پایتخت» هم چون از بطن روستا و زندگی مردم درآمده و روایت زندگی مردم را میگوید موفق بوده است؛ مشکل مالی دارد؛ بیکار است؛ کارگر است؛ ببینید، فضا طبیعی است، ساختگی نیست؛ نتیجه این میشود که برآیندش به دل همه مینشیند. مجبور میشوی پایتخت یک و دو و سه و چهار و پنج را بسازی. البته خیلی خوب است، اما این نمونهها کم است؛ دستمان خالی است؛ نباید اینطور باشد؛ فرمول را بگیر! فرمول این است که با مردم باشد؛ درد مردم را بگوید و موفقیتها و چالشهای بطن زندگی مردم را.
تسنیم: میدانید که آقا هم خیلی از پایتخت تعریف کردند؟
عجب؟! نمیدانستم. کِی؟
تسنیم: آقا دو سه سال پیش که در بیمارستان بستری شدند و سیروس مقدم به عیادتشان رفته بود چیزهای جالبی تعریف کرد. میگفت اولاً آقا مرا شناختند که خیلی خوشحال شدم؛ بعد از مردمی بودن سریال تعریف کردند و فرمودند «سریالهای شما را پیگیر هستم که سریالهای ایرانی است و به فرهنگ ما مردم و زندگی ایرانی بسیار نزدیک است.» بعد آقای مقدم میپرسد کدام سریال؟ که آقا فرمودند ««پایتخت»ها را پیگیری کردهام» بعد ادامه دادند: «روابط سالم بین خانوادههای ایرانی و شئونات یک خانواده ایرانی در این سریالها رعایت شده است. به مسئولان صداوسیما هم گفتهام که این سریالها الگوی خوبی برای سریالسازی است.»
خوب؛ شاهد از غیب رسید. من نمیدانستم. مجموعه مسابقه «خانه ما» هم خیلی خوب بود؛ «اوج» کار کرد، «افق» پخش کرد، در شبکههای دیگر هم بازپخش گستردهای شد؛ با اینکه تبلیغ نشد، استقبال خوبی شد. این برنامه هم در حوزه اقتصاد مقاومتی این یک الگوی برنامهسازی بومی، نشاط آور و آگاهی بخش است؛ شما در آن یک زندگی ایرانی را میبینی که در آن تولید داخلی مهم است؛ صرفهجویی مهم است؛ بسیار هم جذاب است؛ خوب؛ چرا این رویکردها نباید تکثیر شود؟
ببینید؛ اصل داستان این است که ما اگر به حرفهای امام و آقا درباره رسانه و هنر برگردیم، فقط به آرمانهای انقلاب برنگشتیم؛ به جذابیت هم برگشتیم.
تسنیم: ممنونم؛ بفرمایید ایده اولیه تشکیل برنامه «ثریا» چه بود؟ و طی زمان آیا راهبردها و زاویه دیدتان تغییر کرد؟
درباره ثریا میخواستیم یک ویژگیهایی را توأمان داشته باشد؛ صراحت داشته باشد؛ عینک سیاسی و جناحی نداشته باشد؛ انقلابی و بر مبنای آرمانهای انقلاب اسلامی باشد؛ این را هم پنهان نکند؛ رودربایستی نکند؛ کارشناسی و پژوهشی باشد؛ و راهبرد این بود که به حوزه مسائل مهم پیشرفت کشور بپردازد.
تسنیم: خواهش میکنم در اینخصوص کمی توضیح بفرمایید؛ در دهه عدالت و پیشرفت جای رسانه در مسائل تخصصی پیشرفت کشور خالی است.
قرار بود در حوزههای مختلف مسائل پیشرفت کشور ــ از اقتصاد و فناوری تا فرهنگی و ... ــ تخصصی کار کنیم؛ شعار برنامه هم بر همین مبنا تعیین شد: «دیدهبانی برای پیشرفت ایران». البته در فاز اول زنجیره علم و فناوری تا موضوعات اقتصادی بود؛ قرار بود بعد از آنکه برنامه شکل گرفت، از فاز دوم گسترش پیدا کند به سایر حوزههای پیشرفت که از سال دوم این اتفاق افتاد؛ البته با همین شعار کلان.
تسنیم: واژه مترادف پیشرفت در ادبیات قرآن، «تعالی» و «رشد» است. درباره این واژه خاص عمدی داشتید؟
آقا در توصیف مفهوم پیشرفت عبارات و بیانات زیادی دارند که محور کار ثریا شد. نگاه ایشان به پیشرفت نگاه جامعی است در حوزههای مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، استقلال کشور و...، که حتی «پیشرفت در عدالت» ــ یعنی افزایش شاخصههای عدالت ــ هم در بیانات ایشان هست و مهم است.
یکی از ایرادهای اصلی در میان مسئولان، تمایز ندادن دو مفهوم «توسعه» و «پیشرفت» است. این دو با تفاوت جدی دارند؛ برخی نگاهشان این است که یک کشور رشد یافته یک کشوری است که مثلاً مانند دوبی برجهای آنچنانی و لوازم لوکس و مصرفی در آن مهیا باشد؛ تصورشان این است؛ مثل دوبی و ترکیه. البته ترکیه چند سال قبل؛ یک مدتی میگفتند الگوی ماست؛ الآن که دیگر رویشان نمیشود از ترکیه نام ببرند.
تسنیم: این نگاه سابقه تاریخی دارد؛ حرفهای رضاشاه با غربگراهای فعلی دقیقاً یکی است.
بله؛ این یک جریان قدیمی است که آبشخورش آنطرف است؛ غربیها سالها کار کردند؛ نفوذهای متعددی را طراحی کردند تا ما چنین تفکری پیدا کنیم. در مقابل، نگاه انقلاب خیلی متفاوت است؛ نگاه عدالتمحور انقلاب رفاه و رشد را برای همه میخواهد.
تسنیم: تازه رفاه را طور دیگری معنی میکنند؛ طلاق 60 درصدی در امریکا یعنی شاخصهای آنها فقط شامل توسعه مادی است؛ ما این را پیشرفت نمیدانیم اگرچه این کشورها سطح اقتصادی بالایی داشته باشند.
احسنت؛ ما جامعهای که تنها از لحاظ مادی و اقتصادی ــ حتی رشد اقتصادی خوب و عادلانه ــ پیشرفت کرده باشد، این جامعه را پیشرفته نمیدانیم؛ از ابعاد مختلف، به لحاظ فرهنگی، رشد خانواده، معنویت و خداباوری، آگاهی، کاهش اعتیاد و طلاق و اینگونه موارد نشان میدهد که مؤلفههای دیگر مؤثر است. در یک جامعه باید حاصل پیشرفت این بشود که یک جامعه به سمت خدامحوری پیش برود؛ پیشرفت از این منظر خیلی جامع است. ما در ثریا به اندازه خودمان توانستیم بپردازیم، البته هنوز نقصهای زیادی است که باید تکمیل شود. البته اگر ثریا ادامه داشته باشد...
*تسنیم