شهدای ایران shohadayeiran.com

هرچند رابطه فیدل با حزب کمونیست کوبا پیش از پیروزی انقلاب شروع شده بود اما او یک کمونیست تمام عیار نبود حتی نیکسون هم پس از دیدار با او تایید کرد که رهبر انقلاب کوبا یک کمونیست نیست.

شهدای ایران: به نوشته خبرگزاری دانشجو، فیدل پر کشید و رفت. با همان سیگار برگ دوست داشتنی و ابهت انقلابی. حتی پیکر نحیف سال‌های اخیر از صلابت رفتار و افکار او نکاسته بود. فیدل هرچند در خانواده‌ای انقلابی به دنیا نیامده بود اما انقلابی زیست و انقلابی مرد. هیچ کجای دنیا نمی‌توانست صدای او را نشوند. کوبا گریست، ونزوئلا گریست، بولیوی گریست. همه انقلابیون از رفتن فیدل ۹۰ساله ناراحت شدند. او تنها یک انقلابی نبود. او برای بسیاری از ملت‌ها نماد مبارزه برای استقلال بود.

فیدل کوبا

چه: قایق داریم؟

فیدل: نه

چه: پول داریم؟

فیدل: فعلا نه!

چه: سرباز داریم؟

فیدل: 30 نفر. ولی بیشتر میشن

.

.

.

 فکر می‌کنی من دیوونه‌ام؟

چه: یه کمی!

فیدل: خوبه! یکم دیوونگی چیز خوبیه!۱

این‌ بخشی از گفت‌وگوی 2 محور انقلاب کوبا در یک میهمانی نسبتاً مرفه‌گونه در مکزیکو سیتی است. زمانی که داشتند برای آغاز انقلاب تصمیم‌گیری می‌کردند. نه فیدل و نه چه هیچکدام خودشان از طبقه ضعیف نبودند. خانواده فیدل کاملاً ثروتمند بودند. او هیچ‌گاه خوشحال نبود که پسر یک زمین‌دار است و در مصاحبه‌ای در سال ۱۹۹۲ میلادی این موضوع را بیان کرد و با جرات گفت که پسر فردی است که دهقانان را مورد سوء‌استفاده و استثمار قرار داده است. فیدل اما از همان روزهای اول دانشجویی روحیه ضد امپریالیستی داشت. در همان روزهای جوانی که در دانشگاه هاوانا درس می‌خواند تلاش ناموفقی برای سرنگون کردن دولت جمهوری دومینکن داشت. مرد انقلاب اما تاز اول راه بود. سال 1953 اولین اقدام مسلحانه‌اش علیه حکومت دیکتاتوری باتیستا را انجام داد. فیدل این بار هم موفقیتی نداشت و پس از دستگیری به مکزیک تبعید شد.

داستان مردی که با ۱۲ نفر انقلاب کرد +عکس

 

فیدل در مکزیک با جوان موتور سواری به نام ارنستو آشنا شد. پزشکی که با موتور سیکلتش تمام آمریکای لاتین را گشته بود و فقر و ناآگاهی مردم سخت او را رنجانده بود. «چه ارنستو گوارا» تصمیم گرفته بود به جای لباس سفید طبابت، لباس سبز مبارزه بپوشد. او معتقد بود امپریالیسم راهی جز مبارزه مسلحانه برای مردم ستم‌دیده باقی نگذاشته است.


داستان مردی که با ۱۲ نفر انقلاب کرد +عکس

 

«فیدل معتقد بود اگر برویم به کوبا می‌رسیم. اگر به کوبا برسیم می‌جنگیم و اگر بجنگیم پیروز می‌شویم.»۲ او همین کار را هم می‌کند و همراه 82 نفر با یک قایق خراب راهی می‌شود. البته فقط 12 نفر از آنها زنده به کوبا می‌رسند. فیدل اما موفق می‌شود طی 2 سال جنگ باتیستا را شکست دهد و اولین کشور سوسیالیستی را در آمریکای لاتین پایه‌گذاری کند.


 

فیدل آمریکا

در سال‌هایی که اقتصاد، سیاست داخلی، چالش‌های خارجی و مبارزات مردمی ایران در نفت و مصر در کانال سوئز خلاصه شده بود، همه چیز کوبایی‌ها صنایع شکرشان بود. سال‌ها بود که این صنعت زیر سلطه آمریکایی‌ها قرار داشت. آنها شکر را به قیمت داخل کوبا که تفاوت زیادی با قیمت جهانی آن داشت می‌خریدند. طبیعی بود که  حکومت انقلابی فیدل امتیازات ویژه آمریکایی‌ها را قطع کند. یانکی‌ها هم دولت نوپای کوبا را تحریم کردند. فیدل که با مشکل اقتصادی روبه‌رو شده بود قرارداد بزرگ فروش شکر با شوروی بست. قراردادی که رسماً او را به ارودگاه چپ‌ها برد.


 

هرچند رابطه فیدل با حزب کمونیست کوبا پیش از پیروزی انقلاب شروع شده بود اما او  یک کمونیست تمام عیار نبود حتی نیکسون هم پس از دیداری که با کاسترو داشت تایید کرده بود که رهبر انقلاب کوبا یک کمونیست نیست. فیدل در اولین نطق سازمان مللی‌اش در عین حالی که نسبت به بلوک شرق همدلی نشان می‌دهد در برابر کمونیست خوانده شدن از سوی ایالات‌متحده مقاومت می‌کرد. کاسترو اما دیگر به تنهایی نمی‌توانست مقابل آمریکایی‌ها بایستد. سلاح و کمک‌های اقتصادی شوروی لازمه مبارزه فیدل با امپریالیسم بود.

 

آمریکایی‌ها هم که از طرفی ناراحت از دست رفتن کوبا بودند و هم آتش زیر خاکستر انقلاب در دیگر کشورهای آمریکای لاتین را مشاهده می‌کردند، تصمیم گرفتند ریشه انقلاب را در همان هاوانا بزنند. 17 آوریل 1961 صدها چریک آموزش دیده با حمایت لجستیکی نیروی دریایی ایالات متحده به کوبا حمله بردند تا کار انقلاب فیدل را یکسره کنند. عملیات آمریکایی اما 48 ساعت بیشتر دوام نیاورد و نیروهای فیدل و چه تواستند مهاجمان را شکست دهند و نزدیک به 1200 نفر از آنها را به اسارت درآورند. پس از این ماجرا پایه حکومت فیدل در کوبا محکم شد و تا سال 2008 بر این کشور حکم راند.

 داستان مردی که با ۱۲ نفر انقلاب کرد +عکس

فیدل ایران

در بخشي از كتاب «از هراره تا تهران» به ملاقات مقام معظم رهبري و فيدل كاسترو پرداخته شده و آمده است: «کاسترو با یونیفورم مرتب نظامی، درجه‌ها و دکمه‌های طلایی به سمتِ آقای خامنه‌ای می‌آید. درمقابلِ اتاق ملاقات، به همدیگر می‌رسند. کاسترو می‌خواهد دست بدهد، اما با تعجب می‌بیند که آقای خامنه‌ای به جای دست راست، دست چپ را جلو آورده‌اند. کاسترو با دست چپ دست می‌دهد و در حالی‌که هنوز دست آقای خامنه‌ای را در دست دارد، سؤال می‌کند: علت اینکه شما با دست چپ دست دادید چیست؟ آقای خامنه‌ای دست راستشان را کمی بالا می‌آورند، به آن نگاه می‌کنند و می‌گویند: این از ضایعات انقلاب است! کاسترو که متوجه ماجرا شده، دست چپ آقای خامنه‌ای را به نشانه محبت فشار می‌دهد و با افتخاری همراه با شرم می‌گوید: این ضایعات تاریخی و جاودانه است».


 

کاسترو بارها مقاومت ملت ایران را ستود. کوبا در 38 سال گذشته همواره یار ایران در مجامع جهانی بوده است. طرف دوم این رابطه هم قوت مشابهی دارد. امام خمینی(ره) در پاسخ پیام تبریک فیدل برای پیروزی طبس می‌نوسید: « تلگراف پشتيباني آن حضرت از انقلاب عظيم ملت شريف ايران واصل گرديد. از اظهار همدردي و حمايتي كه در اين موقع حساس از ملت مظلوم و رنجديدۀ ما نموده‌ايد متشكرم... ما به ياري خدا تا نابودي كامل دشمنان اسلام و ملت‌هاي مستضعف جهان در برابر آنان، و به‌خصوص در مقابل آمريكاي جهانخوار، ايستادگي خواهيم كرد.»

 

تصویری که ما از کوبای امروز داریم، کشوری فقیر، عقب افتاده با ماشین‌های قدیمی است. همان تصویری که همه مردم دنیا از همه کشورهای مخالف آمریکا دارند. با وجود تکنولوژی‌های بزرگ ارتباطی هنوز همه کشورهای جهان همدیگر را از کانال رسانه‌های جریان اصلی می‌شناسند.

 

اینکه کوبای امروز چه وضعیتی دارد یا مردمش چه دیدگاهی درباره سال‌ها حکومت کاسترو بر کشورشان دارند چیزی نیست که بتوان به راحتی از کیلومترها این طرف‌تر راجع به آن نظر داد. آن هم در شرایطی که با وجود روابط خوب سیاسی ما حتی یک خبرنگار ایرانی هم در هاوانا نداریم. اوباما چند ماه پیش اولین رئیس جمهور آمریکا شد که پس از سقوط دیکتاتوری باتیستا پا به هاوانا گذاشت اما برخلاف انتظارش کسی از حضور او ذوق زده نشد. برادر کاسترو هم اجازه نداد رئیس جمهور آمریکا دست روی گردنش بیاندازد. همه اینها نشان می‌دهد کوبایی‌ها پس از 58 سال حکومت فیدل علاقه‌ای به آمریکا ندارند.


 

سخن گفتن از انقلابیون بزرگ برای ملت ایران سخت است. تاریخ ایران پر است از «چه»‌ها و «کاسترو»ها. ایدئولوژی و روش مبارزاتی آنها هم هیچگاه الگوی حرکت انقلابی مردم ایران نبوده است اما هیچکدام از اینها دلیل نمی‌شود که کاسترو و چه را از قهرمانان بزرگ آزادی ملت‌های ستم دیده ندانیم. به هر حال کاسترو در ظرف زمان و مکان خودش کاری بی‌نظیر برای تاریخ بشریت کرده است. کسی چه می‌داند شاید اگر حصارهای آهنین تفکر کمونیستی شوروی نبود این فرزندان انقلابی جهان(تعبیر امام خمینی(ره) در نامه به گورباچف)۳ راه دیگری می‌پیمودند.

 

  1. بخشی از فیلم «che» اثر استیون سودربرگ
  2. همان
  3. «ولي به همين اندازه هم شهامت تجديدنظر در مورد مكتبي كه ساليان سال فرزندان انقلابي جهان را در حصارهاي آهنين زنداني نموده بود قابل ستايش است.»(بخشی از نامه امام خمینی(ره) به گورباچف)

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار